اسمای الهی؛ تبلور توحید (جلسه 13)

04 04 2023 1306423 شناسه:

سلسله سخنرانی های حجت الاسلام و المسلمین استاد مرتضی جوادی آملی در ماه مبارک رمضان 1444 هـ با عنوان «اسمای الهی، تبلور توحید؛ شرح دعای حضرت ادریس علیه السلام»

دانلود فایل تصویری

بسم الله الرحمن الرحيم

«سُبْحَانَكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ يَا رَبَّ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ وَارِثَهُ يَا اللهُ إِلَهَ الْآلِهَةِ الرَّفِيعَ جَلَالُهُ يَا اللَّهُ الْمَحْمُودُ فِي كُلِّ فِعَالِهِ يَا رَحْمَانَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ رَاحِمَهُ يَا حَيُّ حِينَ لَا حَيَّ فِي دَيْمُومَةِ مُلْكِهِ وَ بَقَائِهِ يَا قَيُّومُ فَلَا يَفُوتُ شَيْ‏ءٌ مِنْ عِلْمِهِ [فَلَا يُفَوِّتُ شَيْئاً عِلْمُهُ‏] وَ لَا يَئُودُهُ يَا وَاحِدُ الْبَاقِي أَوَّلَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ آخِرَهُ يَا دَائِمُ بِغَيْرِ فَنَاءٍ وَ لَا زَوَالَ لِمُلْكِهِ يَا صَمَدُ فِی غَيرِ شَبِيهٍ وَ لَا شَيْ‏ءَ کَمِثلِهِ يَا بَارُّ فَلَا شَيْ‏ءَ كُفْوُهُ وَ لَا مُدَانِيَ لِوَصْفِهِ ...»

أعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم

«الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين».

ماه مبارک رمضان را با مناجات و دعا و تسبيحات الهي ميشناسند. در اين ماه، ارتباط با حق - سبحانه و تعالي - براي بنده جذابترين و شيرينترين امري است که ميتواند انسان را براي يک سال بيمه کند و خداي عالم به گونهاي درها و ابواب رحمت خود را گشوده است که لازمه هر کدام از اينها سجود و خضوع در پيشگاه پروردگار عالم است. از خداي عالم به حرمت ماه رمضان ميخواهيم که - إنشاءالله - درهاي رحمتش را به سوي عبادش بگشايد و همه انسانها را از رحمت مطلقه خويش برخوردار بفرمايد.

يکي ديگر از فرازهاي دعاي شريف حضرت ادريس(عليه السلام) اين است که «يَا بَارُّ فَلَا شَيْ‏ءَ كُفْوُهُ وَ لَا مُدَانِيَ لِوَصْفِهِ»[1]. ما به وسيله اين اسماء و اوصاف، خدا را ميشناسيم و توحيد را تشريح ميکنيم توضيح ميدهيم. اگر خدا در عاليترين جلوهاش در کسوت توحيد، واحديت و احديت است، اين اسماء شرح توحيد هستند و حقائق توحيدي را براي ما باز ميکنند. يکي از عناويني که ميتواند از توحيد حکايت کند و اين انقاء دستنايافتني را براي ما شرح بدهد، اسم شريف بارّ است.

نيکي و نيکويي از اوصاف ذاتي حق - سبحانه و تعالي - است. وقتي خدا را بارّ صدا ميزنيم يعني تمام نيکي تمام خوبي تمام رحمت از اين جايگاه صادر ميشود، اين بارّ مطلق است. اگر ديگران بِرّي دارند نيکی دارند خيري دارند اينها همه و همه جلوههاي بارّ بودن خداي عالم است. همانطوري که «الحمدُ، لله» است تمام حمدها و تمام ستايشها ذاتاً براي حق - سبحانه و تعالي - است هر نوع برّي و نيکي­ای که در نظام هستي انجام ميشود در نظام انساني انجام ميشود به برکت اين اسم بارّ است. انسانهاي نيکوکار که خيري به جامعه ميرسانند امکاني را براي افراد و فقرا و محرومين فراهم ميکنند خانهاي ميسازند بيمارستاني ميسازند کتابخانهاي ميسازند درمانگاهي ايجاد ميکنند، همه را به عنوان امر خير و نيکي و بِرّ معرفي ميکنند، اينها مظاهر بارّ بودن حق - سبحانه و تعالي – است، اينها مظهر بارّ الهي هستند، همه و همه از اين اسم نشأت ميگيرند که خداي عالم بارّ است و نيکوکار است و نيکي از او صادر ميشود.

«يَا بَارُّ فَلَا شَيْ‏ءَ كُفْوُهُ»، چون توحيد براي ما اصل است اين معنا را بايد بيابيم که اگر خداي عالم بارّ است و نيکوکار است و نيکي از او صادر ميشود، ديگر معادل ندارد، کفوي و شريکي و همتايي و همساني براي او معنا ندارد، نه تنها در اصل هستياش که ﴿لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَد﴾[2] است در اينگونه کسوتها و جلوهها هم همينطور است. اگر خدا بارّ است ديگر موجودات همه و همه در بارّ بودن و نيک بودن و نيکوکاري، مظاهر او هستند جلوههاي او هستند تجلّيات او هستند، کسي نبايد برّ و نيکي خودش را از آنِ خود حساب بکند بگويد من امکاني داشتم و در اختيار ديگران قرار دادم.

اگر کسي نيکي بکند، يک؛ و اين نيکي را از خداي عالم بداند، دو؛ و منشأ اين نيکي را اسم بارّ حق - سبحانه و تعالي - بداند، سه؛ آن وقت است که ميتواند از توحيد بچشد، ذوق بکند. ذوق توحيد يعني اينکه انسان اين جلوهها را بداند و خود را مظهر اين جلوهها بشناسد. اگر کسي علم را به ديگري عطا ميکند، کمالي را متاعي را خيري را احساني را امر به معروفي را نهي از منکري را به ديگري عطا ميکند، همه اينها جلوههاي بارّ الهي هستند که انسان ميتواند در مسير مظهريت بارّ الهي قرار بگيرد.

پس بايد اصل برّ و نيکي را از او داشت همانطوري که عيساي مسيح وقتي نسبت به مادرش مريم(سلام الله عليما) ميخواهد سخن بگويد: ﴿وَ بَرًّا بِوالِدَتي‏﴾[3]، خود را بارّ و نيکوکار نسبت به مادرش مريم(سلام الله عليها) نشان ميدهد. اين بارّ بودن اين برّ و نيکويي کردن اينها از جلوههاي اسم بارّ حق - سبحانه و تعالي - است.

آنچه که بايد در اين اسم بدانيم اين است که خود را به اين اسم نزديک کنيم. نه تنها اين اسم، بلکه همه اسماء، اينها براي اين نيست که ما خدا را اينگونه بشناسيم و انسانها را و عباد رحمان را از اين اوصاف خالي و تهي بدانيم.

خداي ما اينگونه است لذا ﴿إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنين‏﴾[4]، خداي عالم اهل احسان را اهل نيکي را اهل برّ را دوست دارد. انسانِ بارّ انسانِ نيکوکار انساني که خدمت به جامعه انجام ميدهد باري را از جامعه برميدارد خدمتي به جامعه و افراد ميکند محروميتي را فقري را فلاکتي را مشکلاتي را از جامعه برميدارد، يک؛ يا نيکي را و خيري را و احساني را به جامعه اعطا ميکنند، دو؛ همه اينها جلوههاي برّ و بارّ الهي است.

اگر خدا را در کسوت توحيد بخواهيم بشناسيم، او را اولاً بارّ بدانيم و ثانياً همانطوري که بيان فرمودند «يَا بَارُّ فَلَا شَيْ‏ءَ كُفْوُهُ» بدانيم که هيچ چيزي همتا و همسان حق - سبحانه و تعالي - نيست. بديلي و نظيري و شبيهي براي حق در هيچ جلوهاي، نه تنها در اصل ذات او که «لا شريک له» است در اين حيثيتها و شؤونات و اسماء و صفات هم براي او شريکي وجود ندارد، لذا تأکيد ميفرمايد که «فَلَا شَيْ‏ءَ كُفْوُهُ وَ لَا مُدَانِيَ لِوَصْفِهِ». يکي از نکاتي که بايد مورد توجه باشد اين است که ما خدا را با اين اوصاف بشناسيم و بدانيم که هيچ موجودي حتي نزديک به اوصاف حق -  سبحانه و تعالي - هم وجود ندارد.

کسي نبايد بگويد مثلاً خداي عالم صد درصد اين اوصاف را دارد و ديگري پنجاه درصد يا هفتاد درصد – معاذالله - اين اوصاف را دارد «وَ لَا مُدَانِيَ لِوَصْفِهِ». هيچ موجودي نيست که وصفش و نيکويياش نزديک به خدا باشد، بلکه هر موجودي هر خير و کمالي که دارد هر نيکي و احساني که دارد هر برّ و خيري که براي جامعه دارد، اينها همه و همه از جايگاه اسم بارّ الهي است. اين بسيار شيرين و جذاب است. اين معنا بايد براي جامعه نهادينه شود، کسي خودش را در مقابل خدا چيزي نداند ما در مقابل حق - سبحانه و تعالي - هيچ هستيم و خداي عالم درون ما را پر ميکند. اگر ما صَمديتي پيدا ميکنيم اگر ما بارّي پيدا ميکنيم و برّي پيدا ميکنيم از آن است که تقرب به ساحت الهي پيدا کرديم و خداي عالم اين برّ را به ما عطا فرموده است.

گاهي ميفرمايد: ﴿إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَميعاً﴾[5]، گاهي ميفرمايد: ﴿لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ﴾[6]  که اينها از ناحيه حق - سبحانه و تعالي - ميآيد.

بنابراين ما توحيد را فرا ميگيريم و از جايگاه توحيد، کمالات خودمان را تأمين ميکنيم إنشاءالله.

«و السلام عليکم و رحمة الله و برکاته»

 

[1] . اقبال الاعمال، ج1، ص80.

[2] . سوره اخلاص(توحيد)، آيه4.

[3] . سوره مريم، آيه32.

[4] . سوره بقره، آيه195.

[5] . سوره يونس، آيه65.

[6] . سوره منافقون، آيه8.

​​​​​​​


دیدگاه شما درباره این مطلب
أضف تعليقات