07 05 2023 1429187 بطاقة تعريف:
image

دکتر عماد افروغ انسانی خود ساخته و شخصیتی برخواسته از علم، ادب، اخلاق و فرهیختگی بود

به مناسبت گرامیداشت هفته معلم، اداره کل کتابخانه های عمومی استان کهگیلویه و بویراحمد روز چهارشنبه 13 اردیبهشت ماه، با حضور اساتید دانشگاه و فعالان فرهنگی به بررسی شخصیت علمی و فرهنگی، احوال و اندیشه مرحوم دکترعماد افروغ پرداخت.

به مناسبت گرامیداشت هفته معلم، اداره کل کتابخانه های عمومی استان کهگیلویه و بویراحمد روز چهارشنبه 13 اردیبهشت ماه، با حضور اساتید دانشگاه و فعالان فرهنگی به بررسی شخصیت علمی و فرهنگی، احوال و اندیشه مرحوم دکترعماد افروغ پرداخت.

حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی یکی از اساتیدی بود که در این نشست حضور و به بررسی شخصیت علمی و فرهنگی دکتر عماد افروغ پرداخت.

ایشان در این باره بیان داشت:

عماد افروغ انسانی خود ساخته و شخصیتی برخواسته از علم، ادب، اخلاق و فرهیختگی بود

جناب عماد افروغ(رحمة الله علیه) یک انسان خودساخته و در مسیر تعالی و رشد گامهای مؤثری را برداشته بود و شخصیت ایشان یک شخصیت برخواسته از علم و ادب و اخلاق و فرهیختگی بود انصافاً و در هر کجا که حضور پیدا میکرد، این ویژگیها را با خود داشت. کمتر کسی است که هم صاحب فکر و ایده باشد از یک سو. هم صاحب سبک و سلیقه باشد از سویی دیگر و هم انسان آزاده و حرّی باشد که در حقیقت در مقام آنچه که میگوید، آزادانه و با استقامت بایستد و همچنین ویژگی جسارت و تحور و شجاعت را هم با خود داشت. یک انسانی که همه این ویژگیها را با خود داشته باشد بسیار کم است در عین حال فعّال در صحنه خدمت به جامعه اعم از مباحث سیاسی اجتماعی فرهنگی و دیگر ابعاد علمی این صحنه و باید این را واقعاً یک خسارت دانست اگر گفته میشود که «سلم فی الإسلام سلمة» که «لا یسدها شیء» ایشان از مصداق بارز این امر بودند که به رغم داشتن این خصلتهای والا و ارزشمند جوری حرکت میکردند که خیر و حرکت تعالی ایشان برای بسیاری از شاگردان ایشان و کسانی که نسبت به این اندیشه علاقمند بودند بسیار الگو و نمونه بود.

 

دین باوری، بزرگترین مسئله دکتر عماد افروغ

نکاتی که در باب این شخصیت بزرگ و بزرگوار باید عرض بکنیم این است که چند مسئله مهم برای ایشان مطرح بود و بزرگترین آن مسائل که بنده احساس میکنم مسئله دینباوری ایشان و اینکه علاقمند بودند دین را اولاً خوب بفهمند روشنبینانه بیابند و حساسیتها و دقتهایی که امروز برای به عرصه آوردن دین لازم است را ایشان در حقیقت تلاش میکردند که اینگونه باشند.

به هر حال خیلیها معتقدند که دین باید به صحنه بیاید اما آن دینی که به صحنه مسجد و حسینیه میآید یک گونهای است و آن دینی که به صحنه سیاست و اجتماع و در عرصه جهانی بناست پدیدار بشود به گونه دیگری است و جناب عماد افروغ تلاششان این بود که دینی که اکنون باید به جامعه جهانی ارائه بشود و از آن منظر ما بتوانیم حکومت را و قدرت را در حقیقت راهبری بکنیم این دینی که اکنون در دست جامعه است و از آن در مدیحهها و مداحیها و امثال ذلک کاربرد دارد این دین قطعاً نمیتواند نجاتبخشنده باشد. دینی که با رویکرد انجماد و تحجّر باشد از یک سو، دینی که با رویکرد افراط و خشونت باشد از سوی دیگر این هر دو آسیب زننده به دین و شکننده دین است.

 

شناخت روشن بینانه دکتر افروغ از اسلام

اما دینی که با اخلاق و عقلانیت و خردمندی همراه باشد میتواند آموزههای خود را به صحنه اجتماع و سیاست در حد جامعه جهانی جلو ببرد. ایشان از اسلام یک شناخت روشنبینانهای داشتند و آنچه که امروز در دست قدرتها و حکومت و نظایر آن است این دینی نبود که ایشان به دنبال آن دین باشد. زوایایی که از مباحث سیاسی اخلاقی اجتماعی و فرهنگی ارائه میکردن و همواره از دین در این مایه استفاده میکردند چه استناد به آیات قرآنی و چه نظرات مولی الموحدین علی بن ابیطالب(علیهما السلام) در نهج البلاغه اینها مسائلی بود که در حقیقت ایشان را یک دیندار به حق و روشن و آزادی رسانده بود. یکی از مسائلی که ایشان در نوشتههای خودشان دارند بحث چرخش زمانه و حضور حق سبحانه و تعالی در عرصه است. با اندیشمندان غربی که در حقیقت دین و خدا را به کنار زده بودند و معاذالله از مرگ خدا سخن میگفتند ایشان با جدّیت و جسارت تمام گفتند که این سخنها نسخ شده و اکنون کاملاً خدا در صحنه زندگی حضور دارد و برای نشان دادن خود به افکار و آراء کاملاً در صحنه هست.

این تفاوت نظر که بین اندیشمندان غربی و جامعه اسلامی ما وجود دارد را ایشان کاملاً در این رویارویی و مواجهه سعی کردند که حضور حق سبحانه و تعالی و خدا را نه با آن نوع نگاهی که در سنت احیاناً وجود دارد و در حالت تحجر و انجماد از او سخن گفته میشود نه! بلکه در پایان آن مقاطعی که از دینباوری و حضور حق سبحانه و تعالی در عرصه اجتماع بود این نهیب را به عالمان دینی میزدند که ما اگر بخواهیم از دین سخن بگوییم آن دینی باید در میدان باشد که با عقلانیت و با خردمندی توأم باشد و نگاه قدرتمآبانه به دین و اینکه دین بخواهد تحکّم کند و معاذالله حیثیت استبدادی و استکباری داشته باشد را به هیچ وجه نمیپذیرفتند و کسانی که بخواهند در کسوت دین مستبدانه به حکمرانی برسند و سعی کنند که دین را در قالب یک جریان از بالا به پایینی بنگرند را اصلاً نمیپذیرفتند بلکه دین را نسبت به آن مایههای اصیل فکری و فرهنگی در سایه عقلانیت و خردمندی میدیدند.

 

دکتر افروغ، مصلحتاندیش نبود!

نگرانیهای ایشان هم بسیار قابل توجه است. مسئله مناقشه حق و مصلحت در دیدگاه ایشان در افکار ایشان در آراء و نظرات ایشان کاملاً مشهود است و ایشان مصلحتاندیش نبودند بلکه این مصلحت را در سایه تبعیت از حق میدیدند و این مناقشه حق و مصلحت را همواره با آن به نفع حق راه میپیمودند.

مسئله دیگر، مسئله ایجاد فضای نابرابریهای اجتماعی بود. اینها دغدغههای بسیار گرانبهایی است که یک شخصیت فرهیخته و دانشمند و صاحب سبک و صاحب سلیقه در جامعه پیاده میکردند. وجود اینگونه از انسانهایی که هم صاحب فکر و ایده هستند هم صاحب حرّیت و شجاعتاند و میتوانند اثرگزار باشند بسیار مغتنم است.

جناب عماد افروغ برای جامعه ما نظام ما بسیار تحفه گرانقدری بود که غنیمت بود. اینگونه از سخنان هم با حرّیت و آزادی ایشان کاملاً همراه و همسو بود میفرمودند ایجاد فضای نابرابریهای اجتماعی شکننده است و باعث میشود که جامعه به اقشا مختلف و متشتت متبدّل بود.

 

لزوم نقد درون گفتمانی در باور دکتر افروغ

یکی از عمدهترین نکاتی که در فرمایشات جناب افروغ بود مسئله تئوری نقد درونگفتمانی بود که ایشان اصرار داشت که ما باید از درون خودمان گفتمان خودمان را نقد کنیم و اشکالاتی که در صحنه سیاست و فرهنگ و اجتماع و نظایر آن وجود دارد را مورد انتقاد قرار بدهیم.

متأسفانه در طول این چهل و اندی سال به مسئله انتقاد آنگونه که باید توجه نمیشد ولی ایشان مانند یک یک ستون مستقیمی بودند که این پرچم را برافراشتند و سعی داشتند که از درون گفتمان حکومت، انتقادی را ایجاد بکنند که این انتقاد بتواند سازندگی داشته باشند و نقصها و ضعفها و کاهشها و کاستیهای حکومت را برطرف بکند. بعضی فکر میکنند که انتقاد کردن خودزنی است و جلوی منتقدان را به زبان منتقدان میگرفتند و یا قلم را میشکستند اما ایشان آزادانه با بیان گفتمان نقد درونگفتمانی در حقیقت این مسئله را مطرح میکردند. قائل به عقلانیت انتقادی بودند. در حقیقت اهل تفکر بودند اهل اندیشه بودند و مسئله اینکه باید جریانها از گذر عقلانیت بگذرد و مورد تحلیل خردمندی قرار بگیرد را باز مورد تأکید داشتند.

 

نگرانی دکتر افروغ از تضعیف رابطه بین دولت و ملت

یکی از مهمترین جهاتی که جناب دکتر عماد افروغ نظر داشتند این بود که در عین حالی که از متن اصولگرایی برخواسته بودند و به بنیادهای اصیل دین باور داشتند به روز کردن و جلوههای نو از دین را ارائه کردن و چهره رحمانی دین را به جامعه و به جهان نشان دادن از مواردی بود که در نظر ایشان بسیار محترم و گرامی بود و آخرین مسئلهای که بنده یادداشت کردم که در این عرض ارادت به جناب عماد افروغ داشته باشم، مسئله دولت و ملت بود و بازسازی این ارتباط. ایشان بسیار نگران بود و سخت در تشویش و اضطراب و التهاب بود که این رابطه بین دولت و ملت بسیار ضعیف شده و اگر این رابطه مورد توجه قرار نگیرد قطعاً نمیتواند آن نظام سازگار با جامعه اسلامی را بسازد. ایشان هویت خود را انسان با هویتی بود که میفرمود من هویت خودم را از امام بزرگوار امام خمینی(رحمة الله علیه) و ولایت فقیه گرفتن و از آن جایگاه دارد سخن میگوید.

بنابراین کسی است که با مبانی اصلی و اساسی این نظام و این حرکت سیاسی که امام(رضوان الله تعالی علیه) پایهریزی کردند همراه بودند اما اینجور نبود که هر صدایی هر بانگی هر آهنگی که از دستگاه و حاکمیت صادر بشود در حقیقت همراه باشند بلکه میفرمودند من غسل شهادت کردم و آماده هستم از آنچه که به عنوان نظرم در ارتباط با مسائل مختلف هست دفاع بکنم.

«طوبی له و حسن مآب» إنشاءالله که این خط سیر فکری همراه با اندیشههای بلند با جسارت و با شجاعت و حرّیت و آزادگی إنشاءالله در جامعه ما بماند و خط فکری او توسط دوستان و شاگردانشان ادامه پیدا بکند.

​​​​​​​متن و صوت کامل جلسه را از ایـــنـــــجـــــــــــا مشاهده نمایید.


دیدگاه شما درباره این مطلب
أضف تعليقات