اسمای الهی؛ تبلور توحید (جلسه 21)

12 04 2023 1335888 شناسه:
دانلود فایل تصویری

بسم الله الرحمن الرحيم

«سُبْحَانَكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ يَا رَبَّ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ وَارِثَهُ يَا اللهُ إِلَهَ الْآلِهَةِ الرَّفِيعَ جَلَالُهُ يَا اللَّهُ الْمَحْمُودُ فِي كُلِّ فِعَالِهِ يَا رَحْمَانَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ رَاحِمَهُ يَا حَيُّ حِينَ لَا حَيَّ فِي دَيْمُومَةِ مُلْكِهِ وَ بَقَائِهِ يَا قَيُّومُ فَلَا يَفُوتُ شَيْ‏ءٌ مِنْ عِلْمِهِ [فَلَا يُفَوِّتُ شَيْئاً عِلْمُهُ‏] وَ لَا يَئُودُهُ يَا وَاحِدُ الْبَاقِي أَوَّلَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ آخِرَهُ يَا دَائِمُ بِغَيْرِ فَنَاءٍ وَ لَا زَوَالَ لِمُلْكِهِ يَا صَمَدُ فِی غَيرِ شَبِيهٍ وَ لَا شَيْ‏ءَ کَمِثلِهِ يَا بَارُّ فَلَا شَيْ‏ءَ كُفْوُهُ وَ لَا مُدَانِيَ لِوَصْفِهِ يَا كَبِيرُ أَنْتَ الَّذِي لَا تَهْتَدِي الْقُلُوبُ لِعَظَمَتِهِ يَا كَبِيرُ أَنْتَ الَّذِي لَا تَهْتَدِي الْقُلُوبُ لِعَظَمَتِهِ يَا بَارِئُ الْمُنْشِئُ [النُّفُوسَ‏] بِلَا مِثَالٍ خَلَا [مَضَى‏] مِنْ غَيْرِهِ يَا زَاكِي الطَّاهِرُ مِنْ كُلِّ آفَةٍ بِقُدْسِهِ يَا كَافِي الْمُوسِعُ لِمَا خَلَقَ مِنْ عَطَايَا فَضْلِهِ يَا نَقِيُّ [نَقِيّاً] مِنْ كُلِّ جَوْرٍ لَمْ يَرْضَهُ وَ لَمْ يُخَالِطْهُ فِعَالُهُ يا حَنَّانُ انْتَ الَّذِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ‏ءٍ رَحْمَتُهُ يا مَنَّانُ ذَا الإِحْسانِ قَدْ عَمَّ الْخَلائِقَ مَنُّهُ يا دَيّانَ الْعِبادِ فَكُلٌّ يَقُومُ خاضِعاً لِرَهْبَتِهِ ...»

أعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم

«الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين».

ليالي ارزشمند قدر است و همه مواهب حق - سبحانه و تعالي - براي بندگان آماده و مهيا است و براي اينکه بندگان قابليت و استعداد پيدا کنند زمينه فراهم است: ﴿سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْر﴾[1].

از خداي عالم ميخواهيم که براي يکايک از جامعه ايماني و اسلامي خير و صلاح مقدّر بفرماييد و فتح و ظفر در همه امور را براي جامعه اسلامي مقرر بفرمايد و زمينههاي نفي و فساد و انحراف را از جامعه ما سلب کند و بزدايد. اينها ميتواند در تقدير و سرنوشت جامعه و افراد جامعه بسيار مؤثر باشد. يکي از جهاتي که حق - سبحانه و تعالي - در اين ليالي براي بندگان تمهيداتي را ايجاد کرده است مسئله اسماي حسناي الهي است.

اسماء يا اعتبارياند يا حقيقي. در عالم اعتبار اسمائي که وجود دارند فقط عنوان و امور ظاهری هستند و هرگز از حقيقت و محتوا برخوردار نيستند، اينها اسمائي هستند بدون مسمّي و مسمّيات. اگر ما براي يک چيزي ده اسم قرار ميدهيم فقط اين اسماء يک شکل حکايي دارند و حکايت ميکنند، اما در ارتباط با اسماء حقيقي آنها از حقيقت برخوردار هستند و مؤثر هستند و از آنها کار ساخته است و ميتوانند در حيات انساني نقشآفرين باشند. حق - سبحانه و تعالي - چون خود يک حقيقت مطلق است هر چه به او برميگردد هم حقيقي خواهد بود لذا اسماء الهي مثل اسماء امور طبيعي و دنيايی که براي موجودات قرار ميدهيم نيست. چون حق - سبحانه و تعالي - عين حقيقت است بلکه مطلق حقيقت است، هر چه از او ساطع و صادر ميشود نيز داراي حقيقت است.

اين اسامي که در دعاي جوشن کبير است اينها براي ما اسم است، اما براي حق - سبحانه و تعالي - مسمّياتي که با آن کار انجام ميدهد. اما از آن جهت که از اعتبار بايد گذشت به حقيقت رسيد، اين الفاظ و اين عبارات راه را براي ما هموار ميکنند تا ما با حقائق اين اسماء ارتباط برقرار کنيم اتحاد وجودي بيابيم و با آن اسماء کار بکنيم آنگونه که اولياي الهي و انبياي الهي با آن اسماي الهي مرتبط بودند و از طريق آن اسماء کار ميکردند.

يکي از دعاهاي شريفي که در فضاي اسماي الهي است دعاي حضرت ادريس است که متضمن چهل اسم از اسماء الهيه است و هر کدام از آنها جايگاه ويژهاي را دارد. در يکي از اين اسماء اينطور خدا را ما صدا ميزنيم «يا دَيّانَ الْعِبادِ فَكُلٌّ يَقُومُ خاضِعاً لِرَهْبَتِهِ»[2]، اي خدايي که قهاري و قهر تو همه چيز را به خضوع وادار ميکند طوعاً يا رهبتاً، رغبةً يا رهبةً. در اين اسم شريف خدا را ما اينگونه ميخوانيم و با حقيقت توحيدي او اينگونه مرتبط ميشويم که خدا داراي اسم ديّان است.

در معناي اسم ديّان دو معنا را براي آن بيان داشتهاند: يک ديّان به معناي قهّاريت است چون خداي عالم داراي وصف قهاريت است، همه هستي مقهور اويند ﴿لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ﴾[3]، اين قهاريت همه چيز را در تحت سلطه خود دارد و هيچ موجودي در عالم نيست که مقهور حق - سبحانه و تعالي - و مغلوب او نباشد. خداي عالم اين وصف غالبيت و قاهريت را نه براي – معاذالله - استکبار و قدرتطلبي داراست، بلکه نشان از کمال و عظمت و جبروت اوست وگرنه اينگونه از اوصاف براي آن حقيقتي که عين رحمت است عين خير و فلاح است عين حکمت است هرگز موجب فزوني وتجاوز از حد نيست.

بله، اگر يک موجودي مثل انسان باشد که حد و مرز براي خود نشناسد، اين وصف براي او، او را در حد طاغوت قرار می­دهد، در حد يک موجود مستکبر و مستبد قرار می­دهد و يک قهاريت ناصوابي براي ايجاد ميشود. مستکبران و طواغيت و مستبدان کساني هستند که با قهر و غلبهاي که براي آنها پيدا شده است، ديگران را مقهور و مغلوب خود ميدانند. اما حق - سبحانه و تعالي - داراي اين گونه از کمالات و جمالها هست اما همه و همه در موضع و در جايگاه خويش است. اين وصف که ديّان است يعني خداي عالم قاهر است و هر موجودي در تحت قهاريت او مقهور است «فَكُلٌّ يَقُومُ خاضِعاً لِرَهْبَتِهِ»، يعني تمامي موجودات در مقابل قهاريت حق خاضعاند و اين خاضع بودن از بيم او و خوف نسبت به وجود و جلال و جمال او است.

معناي ديگري که براي ديّان است عبارت است از اينکه خدا جزادهنده است پاداش دهنده است. پاداش خير را به خير و پاداش شر را به شر ميدهد. او «ديّان العباد» است يعني خدا اين ويژگي را دارد که همه بندگان همه کساني که در صف عبوديت و بندگي هستند اينها اعم از خيرشان و شرشان، خوبشان و بدشان، حقشان و باطلشان، در پيشگاه پروردگار عالم برخواهند خواست و براساس خضوع در پيشگاه حق خود را آماده و مهياي حکم جزا و پاداش ميکنند. کساني که در نشئه­ی طبيعت توانستند دين خوبي را کسب بکنند و از دين خوبي بهره ببرند ديّانيت حق - سبحانه و تعالي - به صورت خير و حق بر آنها جلوه ميکند و آنها از بهشت الهي بهرهمندند «كَمَا تَدِينُ تُدَان‏»[4]، همانگونه که شما دين پيدا کردهايد براساس همان طريق، خداي عالم پاداش ميدهد يا کيفر عطا ميکند.

عدهاي که در دنيا توانستند از مواهب الهي برخوردار باشند، از رمضان خدا از نزول قرآن از فرشتگاني که در شب قدر نازل ميشوند تا براي جامعه سلام و عافيت به همراه بياورند، اگر برخوردار بشوند اگر بهرهمند بشوند، اين دين براي آنها حاصل بشود جزاي الهي در قالب «ديّان العباد» بودن آشکار ميشود و خداي عالم به اين اقدام به بندگانش جزاي خير خواهد داد و اگر – معاذالله - انساني ديني ناصواب براي خود فراهم آورد باز هم خدايي که ديّان عباد است کيفر و عقوبتي براي آنها خواهد داشت.

از خداي عالم در اين ماه رحمت، در اين ماه برکت و مغفرت، عاجزانه مسئلت داريم که به حق اين اسمايش و به حق اين نامهاي شريفش «يا دَيّانَ الْعِبادِ» به همه ما دين شريف ديني که مرضي اوست ديني که خود از او راضي است ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً[5] و جزاي خير و پاداش جنت و فردوس، مرحمت بفرمايد.

«و السلام عليکم و رحمة الله و برکاته»

 

[1] . سوره قدر، آيه5.

[2] . اقبال الاعمال، ج1، ص80.

[3] . سوره غافر، آيه16.

[4] . الکافی، ج2، ص134 و 138.

[5] . سوره مائده، آيه3.


دیدگاه شما درباره این مطلب
أضف تعليقات