22 04 2021 280346 ID:
image

«چگونه زیستن بر مبنای عقلانیت وحیانی» جلسه دهم

پایگاه اطلاع رسانی اسراء؛ سلسله سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جواد آملی با عنوان«چگونه زیستن بر مبنای عقلانیت وحیانی» ویژه ایام ماه مبارک رمضان 1442ه‍ ،

پایگاه اطلاع رسانی اسراء؛ پخش زنده سلسله سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جواد آملی با عنوان«چگونه زیستن بر مبنای عقلانیت وحیانی» ویژه ایام ماه مبارک رمضان 1442ه‍ ، هر روز ساعت 14 عصر  از تلویزیون اینترنتی اسراء پخش می گردد.

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

«الحمد لله رب العالمین و صلّی الله علی محمد و آله الطاهرین» از پروردگار عالم که فرصت زرّین و بیمانند شهر‌الله را در اختیار جامعه انسانی و ایمانی قرار داده است و ما در این فرصت بیمانند الهی تنفس میکنیم سپاسگزاریم ثناگو و حمدگوی و مدحگوی پروردگار عالم هستیم دهمین روز از ماه مبارک رمضان را با این دعاهای شیرین و نجواهای سپهری و آسمانی را پشت‌سر میگذرانیم از خدای عالم میخواهیم که این توفیق را به همگان مرحمت بفرماید که این دعاهای هر روز که کیفیت زیست و چگونه زیستن را و اخلاق زیستی را به جامعه انسانی به ارمغان میدهد و بهترینها را در قالب دعا و نیاش در اختیار بشر قرار میدهد که هم نگرشهای علمی و معرفتی تأمین است و هم بُعد معنوی و الهی آن برای همگان فراهم گردد درود و سلام الهی بر همسر گرانقدر حضرت رسول مکرم اسلام امّ المؤمنین حضرت خدیجه کبری(سلام الله علیها) دهم ماه مبارک رمضان مصادف است با سالروز رحلت این بانوی ایمانی که سراسر شرافت و فخر برای جامعه اسلامی به ارمغان آورده است در زیارتی که از آن حضرت ملاحظه فرمودید به فرازهایی از شخصیت متعالی این بانوی گرانقدر و این انسان فرزانه اشاره شده است او دارای جایگاهی است که فرشته وحی حضرت جبرائیل امین که از او در قرآن به ﴿عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَی ٭ ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَی ٭ وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الأعْلَی﴾ یاد شده است بر این بانوی ایمانی سلام میفرستد و درود میفرستد و سلام خدا را برای او به ارمغان و ارزانی میدارد این بانوی کرامت امتیازات فراوانی داشت و از جمله شریفترین آنها اسلامآوردن و ایمانآوردن او به رسول گرامی اسلام به عنوان اولین مسلمان در منطق غیر موحدان مشرکان و حتی منطق یهود و نصارا زن جایگاهی نداشت موقعیتی نداشت اما رسول گرامی اسلام این بانوی فخرآور جامعه انسانی و ایمانی را به این جایگاه رساند او اولین انسانی است که رسول گرامی را تصدیق کرد و ایمان آورد «الفضل لمن سبق» بله برای این بانوی عزیز و گرامی اوصاف ارزشمندی را ذکر کردند که برخیها در فرازهای این زیارتی که به آن حضرت اختصاص دارد آمده است اما گرامیترین آنها ارجمندترین آنها ارزشمندترین آنها اصل ایمان و اعتقاد به رسول گرامی اسلام است در سرزمین و خشک و قحطی گرفته شده از معرفت و ایمان کسی اصلاً باوری نداشت جریان توحید به محاق رفته بود چیزی از توحید باقی نمانده بود حتی کعبه که نماد توحید بود شده بود بت‌خانه و بتهای فراوانی را معاذالله در کعبه قرار داده بودند و به حرمت آن بتها دور خانه میگشتند این مهد توحید و ایمان که حضرت ابراهیم و اسماعیل(سلام الله علیهما) به امر الهی آن را بنا کرده بودند ﴿أَنْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطَّائِفینَ وَ الْعاکِفینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ﴾ براساس تحریف و انحراف و نظایر آن این مشرکین آمدند و خانه توحید را به خانه شرک و بتپرستی تبدیل کردند لذا هیچ نمادی از توحید و وحدانیت و ایمان به مبادی عالیه به پروردگار عالم نبود وقتی رسول گرامی اسلام به چنین جایگاهی گام نهاد اصلاً با یک مخالفت انکار تکذیب و برخوردهای شدید روبه‌رو شد حتی از سوی نزدیکترین اقوال و عشیره آن حضرت اما در بین همه آنها آن انسان فرهیختهای که به رغم داشتن جایگاه اجتماعی و موقعیت والای اقتصادی اما همه اینها را زیر پا گذاشت و ایمان را بر مبنای یک اعتقاد و معرفت صحیح بنیان کرد کاخ ایمان را این انسان شریف با اعتقاد و باور خودش ساخت و رسول گرامی اسلام را در آن تنگناها و در آن مضایق و قحطی و خشکسالی بیایمانی و کفر و نفاق و شقاق یاری کرد این برترین و ارزشمندترین خصیصه این بانوی والای اسلامی و ایمانی است لذا هرگز از فکر و خیال و خاطره رسول گرامی اسلام این بانوی کرامت از بین نمیرفت و هر وقت به یاد خدیجه(سلام الله علیها) بعد از وفات میافتادند همواره از خوشنامی نیکنامی و جایگاه والای ایشان یاد میکردند و دیگران را قابل مقایسه با این انسان فرهیخته نمیدانستند زیرا در آن شرایطی که احدی نه تنها حضرت را یاری نکرد بلکه همه دشمنی کردند همه تکذیب کردند همه انکار کردند اما این انسان شریف و این انسان والا این بانویی که فخر مردان و زنان عالم شده است او توانسته است به جایگاهی برسد که جبرائیل امین از طرف خدای عالم بر او سلام و درون بیاورد «طوبی لها و حسن مآب» امیدواریم که إنشاءالله زنان جامعه ما مردان جامعه ما به این ویژگیها به این خصایص ایمانی اقتدا بکنند و اهتدا یابند و او را اسوه و نمونه برتر حیات انسانی خویش بشناسند و بدان عمل کنند بحث ما در این روزها تحت عنوان چگونه زیستن بر مبنای عقلانیت وحیانی بوده است عرض شد که سه چگونگی در پیش روی انسان مطرح است چگونه بودن چگونه شدن و چگونه زیستن که چگونه بودن در آغاز راه است و چگونه شدن در پایان و انجام راه و بین آغاز و انجام هم چگونه زیستن از پرسشهای اصلی و اساسی است لازم بود ما در باب چگونه زیستن بحث را به صورت مبسوط باز کنیم و جهات مختلف این پرسش را برای آن پاسخ شایسته از منابع وحیانی و درک درست عقل وحیانی از آنها یادآور شویم مهمترین مسئلهای که در این رابطه است این است که انسان در چه نشئهای و چه عالمی به سر میبرد این عالم که از آن به عنوان عالم دنیا یاد میشود یک حقیقت زنده دارای جهات زنده و حیاتبخش قراری دارد ثبات در حیات برای آن مستقر است یعنی همواره حیات دارد لحظهای این عالم از حیات و حرکت و بیقراری قراری ندارد و همه موجودات در این نشئه در حال شدن هستند در حال صیرورتاند تغییر حرکت و نظایر آن از ویژگیهای بارز این نشئه از حیات است انسان در این دار بیقرار باید برای دار القرار خودش قرارگاهی را بسازد این دار بیقرار است اولاً و انسان به دار القرار منتهی میشود ثانیاً از این بیقراری برای قرارگاهش باید جای مستقری بسازد «نعم المستقر نعم المکان» باید برای خودش ایجاد بکند اما این ایجاد مبتنی بر چگونه زیستن و کیفیت مشی و زندگی انسانی در این نشئه است عرض شد که خدای عالم انسانها را در این نشئه به سه دسته تقسیم کرد فرمود ﴿وَ کُنْتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَةً ٭ فَأَصْحابُ الْمَیْمَنَةِ ما أَصْحابُ الْمَیْمَنَةِ ٭ وَ أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ ما أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ ٭ وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ ٭ أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ﴾ که بر مبنای همین فرمایش قرآنی خدای عالم اینگونه فرموده است و اهل بیت عصمت و طهارت و مولایمان علی بن ابی‌طالب(علیه السلام) این حقیقت والای قرآنی و وحیانی را در قالب بیاناتی به بشر تفهیم فرمودند «النَّاسُ ثَلَاثَةٌ فَعَالِمٌ رَبَّانِیٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَی سَبِیلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ أَتْبَاعُ کُلِّ نَاعِقٍ یَمِیلُونَ مَعَ کُلِّ رِیحٍ لَمْ یَسْتَضِیئُوا بِنُورِ الْعِلْم»‏ این سه دسته علی بن ابی‌طالب(علیه السلام) براساس آن سه دستهای که در سوره مبارکه واقعه بیان شده است ذکر فرموده است در قرآن راجع به ویژگیهای اصحاب شمال مطالبی یاد شد که در جلسه قبل یا جلسات قبل بدانها تعرض شد هم به لحاظ اعتقادی و باورهای نخستین روشن شد که اینها به خدای عالم و توحید ایمان ندارند ﴿إِنَّهُ کانَ لا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظیم﴾ یک به رسالت و وحی باور ندارند و تکذیب میکنند «و نکذب بها» در مورد معاد و قیامت هم معتقد نیستند و ﴿وَ کُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ این تکذیب روز قیامت تکذیب رسالت و وحی تکذیب حق سبحانه و تعالی به عنوان مبدأ هستی همان چیزی است که از او به کفر یاد میکنند عدهای در آن روزگار در روزگار انبیا و عصر رسالت انبیای پیشین شیوه کفر را داشتند اما عدهای در کنار این مسئلهای که خدا را و رسالت را و وحی و معاد را معتقد نبودند برای خود جریان شرک را ایجاد کردند امروز هم در جامعه بشری همین واقعیت به قالب دیگر و به چهره دیگری روی آورده است کفر کفر است انکار است تکذیب است چه ما بگوییم چه اینها کافرند یا بگوییم معتقدند به اینکه خدا نیست به تعبیر امروزیها نیستانگاران نیستانگاران کسانیاند که خدا را و هستی ماوراء طبیعت و متافیزیک را انکار میکنند اینها یک دسته از انسانها هستند اما انسانهایی که خدا را انکار میکنند باورهای کاذب و دروغینی را بر مبنای وهم و خیال و پندار برای خود میسازند اینها برای خدا معاذالله شریک قائل میشوند حالا این شریک گاهی بت است گاهی شمس و قمر است گاهی انسان است گاهی عقل است عدهای امروزه عقل را به عنوان معاذالله جانشین خدا یا امری که بدان معتقدند قرار میدهند شرک است فرقی نمیکند جلوههای مختلفی دارد صورتهای گوناگونی دارد به هر حال این دسته از انسانها که از آنها به عنوان اصحاب مشئمه یا اصحاب شمال یاد میشود کسانی هستند که این ویژگیها دارند اتفاقاً یکی از دوستانی که این برنامه را ملاحظه میفرمایند سؤال کرده بودند که چکار باید بکنیم در این روزگار ما باید چکار بکنیم راهش را اکنون داریم از همین قرآن و نشانههایی که قرآن دارد بیان میکند استفاده میکنیم اتفاقاً قرآن مجید دارد با بیان شاخصها و ویژگیها و مختصات این سه گروه ما را به چگونه زیستن و نحوه زیست صحیح و شایسته فرا میخواند وقتی میفرماید اصحاب مشئمه اینها هستند اینگونه میاندیشند میگویند ﴿وَ کُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضینَ﴾ ﴿لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ﴾ ﴿وَ لَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکینَ﴾ اینها یعنی چه یعنی اینها ویژگیهای انسانهای خطاکار است اصحاب شمال است اصحاب مشئمه است باید از اینها اجتناب کرد از این بهتر و روشنتر بیانی ما نمیتوانیم داشته باشیم هم به لحاظ اعتقادی دارد جامعه را آشنا میکند بیدار میکند و متوجه میکند که انسانی که اهل کفر است اهل شرک است اهل نیستانگاری است بیتوجهی به ماوراء طبیعت است و از مبدأ هستی و منتهای هستی سخن را و کلام را نمیگیرد و وحی و رسالت و نظایر آن را انکار میکند معاذالله و به یک خرَد ناتمام بدون پشتوانه وحی و بدون شکوفا شده از وحی دارد اکتفا میکند این میافتد ساقط میشود منحرف میشود هم به لحاظ اعتقادی شخصیت اصحاب شمال و اصحاب مشئمه را بیان فرمودند هم به لحاظ اخلاقی و رفتاری و اینکه چگونه بایستی که نحوه زیست را از آنها اجتناب کرد و فاصله کرد و احتیاط کرد و نحوه دیگری از زیست را ساخت اما در باب ﴿أَصْحابُ الْمَیْمَنَة﴾ یا ﴿أَصْحابُ الْیَمین﴾ اصحاب یمین کسانی هستند که خدای عالم در قرآن مجید راجع به اینها هم سخن گفته است باز در سوره مبارکه اذا وقع وضعیت اصحاب یمین را هم باز بیان فرموده است ولی سخن این است که اینها چه ویژگیهایی دارند و ویژگیهای آنها را قرآن دارد برمیشمرد اجازه بدهید راجع به ویژگیهایی که خدای عالم در سوره مبارکه بلد از اصحاب یمین یاد میکند ما یک مروری داشته باشیم خصایص اینها و شاخصهای وجودی اینها را بشناسیم و براساس این شاخصها حرکت کنیم دیگر اگر سؤال بشود و پرسش بشود که آیا امروز چکار باید کرد این کارهای روشن را اصحاب میمنه اصحاب یمین آنهایی که خدای عالم وعده دادن کتاب به دست راست آنها داده است ﴿فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمینِهِ﴾ اینها کسانیاند که ﴿فَسَوْفَ یُحاسَبُ حِساباً یَسیراً ٭ وَ یَنْقَلِبُ إِلی‏ أَهْلِهِ مَسْرُوراً﴾ با آینده و نیکبختی و پایانی ختم به خیر خدای عالم از اینها یاد میکند اینها هیچ تردیدی در نحوه زندگی و زیست شایسته اینها نیست چرا که خدای عالم دارد آخرتشان را بیان میکند وضعیت نهاییشان را در سرای قیامت دارد مشخص میکند که اینها کسانیاند که خدای عالم با آنها تعامل درست و صحیحی دارد به آنها مینگرد و کتاب عملشان را به دست راست میدهد ﴿فَسَوْفَ یُحاسَبُ حِساباً یَسیراً ٭ وَ یَنْقَلِبُ إِلی‏ أَهْلِهِ مَسْرُوراً﴾ اینها خوشحالاند خشنودند و صدا میزند ﴿هاؤُمُ اقْرَؤُا کِتابِیَهْ﴾ خدای عالم کتاب را به دست راست من داده است و من با سرور و شادمانی دارم به اهلم و دوستانم برمیگردم ویژگیهای اینها در دنیا چیست حالا تثبیت شده است موقعیت اینها در قرآن و در آخرت و این برای اطمینان خاطر است ممکن است کسی بگوید که خیلی خوب اینها در دنیا این ویژگی را دارند اما آیا نهایت کارشان پایان کارشان چگونه است خدای عالم دارد اطمینان میدهد دارد برای ما یک آرامش و طمأنینه قلبی ایجاد میکند که انسانهایی که از اصحاب یمیناند اصحاب میمنه هستند اینها با این ویژگی توانستند خودشان را به آن مرتبه برساند حالا اجازه بدهید چند ویژگی از ویژگیها و مختصات انسانهایی که از آنها به اصحاب یمین و اصحاب میمنه یاد شده است را بخوانیم مرور کنیم و برای خود این شاخصهها را این ویژگیها و مختصات را الگو قرار بدهیم اقتدا کنیم اهتداء بجوییم به چنین ویژگیهایی. میفرمایند که از آیات یازده سوره مبارکه بلد تلاوت میکنیم «أعوذ بالله من الشیطان الرجیم ﴿فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ٭ وَ ما أَدْراکَ مَا الْعَقَبَةُ ٭ فَکُّ رَقَبَةٍ ٭ أَوْ إِطْعامٌ فی‏ یَوْمٍ ذی مَسْغَبَةٍ ٭ یَتیماً ذا مَقْرَبَةٍ ٭ أَوْ مِسْکیناً ذا مَتْرَبَةٍ ٭ ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذینَ آمَنُوا وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ ٭ أُولئِکَ أَصْحابُ الْمَیْمَنَةِ﴾ اصحاب میمنه چه کسانی هستند با این ویژگی هستند ﴿أُولئِکَ أَصْحابُ الْمَیْمَنَةِ﴾ این دسته از انسانها انسانهایی هستند که با یُمن و برکت همراه هستند اصحاب میمنه همانطوری که بیان شد و توضیح داده شد یعنی اینها در صحبت نیکیاند روح نیکی و یُمن و برکت در وجود اینها نفوذ کرده است رخنه کرده است اینها با حقیقت نیکی و نیکبختی دست در گریبان هستند آغوش خود را برای نیکی و نیکبختی باز گشودهاند چقدر زیبا این تعابیر بسیار شریف است آنهایی که بحث معنای زندگی برایشان مطرح است و دنبال حقیقت و عینیت در باب معنای زندگی هستند با این واژهها آشنا باشند ﴿أُولئِکَ أَصْحابُ الْمَیْمَنَةِ﴾ اصحاب میمنه یعنی کسانیاند که یُمن و برکت در آغوش وجود آنها و در قلب آنها و در نفس آنها کاملاً نافذ و مستقر شده است یکی از ویژگیهایی که انسانهای مؤمن دارای کرامت و دارای میمنت دارند این است که به دنبال آناند که کار استوار کار محکم کار سخت و دشوار را هم در دنیا بپذیرند چه تعبیر لطیفی خدا در قرآن دارد ﴿فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ﴾ چرا گردنهها را طی نمیکنند خیلیها دوست دارند همینجور راحت باشند و حالا اگر یک کمکی کردند نه این طی کردن کتلها گردنهها قلهها و بر فراز آمدن در کار خیر از مواردی است که خدای عالم دارد تشویق میکند توصیه میکند چرا گردنهها را طی نمیکنند ﴿فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ﴾ اما عقبه چیست گردنهها در مسایل سیاسی و اجتماعی جامعه چیست این است که دستگیری کنند این نفقها و شکستها و گسستهای جامعه را برطرف بکنند نگرانیها را از افراد و جامعه طرد بکنند ظلمها را ستمها را ناحقیها را ناسپاسیها را از جامعه بزدایند به دنبال استقرار حق عدل نیکی و خوبی و نظایر آن باشند ﴿فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ٭ وَ ما أَدْراکَ مَا الْعَقَبَةُ﴾ آیا میدانید که عقبه و گردنه چیست ﴿فَکُّ رَقَبَةٍ ٭ أَوْ إِطْعامٌ فی‏ یَوْمٍ ذی مَسْغَبَةٍ ٭ یَتیماً ذا مَقْرَبَةٍ ٭ أَوْ مِسْکیناً ذا مَتْرَبَةٍ﴾ چقدر زیبا پروردگار عالم اوصاف شایسته انسانهای ایمانی و اصحاب میمنه را دارد یاد میکند انسانهایی که گرفتارند رقبه آنها در دست دیگری است آن کسی که آزاد نیست در بند دیگری است حالا یا دینی دارد یا شرایطی برایش هست که در گرو دیگری هست حالا مصداق بارزش در عصر پیغمبر قصه بندگان و بردگان بوده است بله این فک رقبه برای این بوده است که انسانها را آزاد کنند اصلاً روحیه ایمانی و اسلامی این است که رقبهها و بندهها را آزاد کنند بندههایی که در فرهنگ جاهلیت به عنوان یک فرهنگ کاملاً مستقر وجود داشت مسئله غلام و کنیز یک امر کاملاً رسمی و پذیرفته شده و فرهنگ عمده جهان جاهلیت را تأمین میکرد اما اسلام آمد و با اینگونه از توصیهها و نصایح حکیمانه این جریان آلوده بردگی و بندگی و خباثتی که برای جامعه بشری دارد را کنار زد یکی پس از دیگری فک رقبه فک رقبه و نظایر آن آمد و بردگی را و بندگی را از انسان زدود و شایستگی عبودیت و بندگی در پیشگاه پروردگار عالم را که حرّیت را آزادی را و کرامت نفس را به همراه دارد برای همه آورده است هیچ وقت پیامبر گرامی اسلام انسانها را به عنوان برده غلام یا کنیز و أمه یاد نمیکرد بلکه از آنها به عنوان فتی و فتاة یاد میکرد دختر جوان پسر جوان این فتوت و مردانگی که خدای عالم به صاحب خُلق عظیم و مقام رحمة العالمینی به او عطا کرده است این نگاه این بینش ملکوتی پیامبر غلام و کنیز نمیبیند بلکه فتی و فتاة میبیند هرگز غلام و کنیز در بیان و لسان رسول گرامی اسلام نبود بلکه آمد تا با فک و آزادسازی رقبهها و بردهها و بندگان انسانها را به یک جایگاه شریفی برساند ﴿فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ٭ وَ ما أَدْراکَ مَا الْعَقَبَةُ ٭ فَکُّ رَقَبَةٍ ٭ أَوْ إِطْعامٌ فی‏ یَوْمٍ ذی مَسْغَبَةٍ﴾ در روزگار سخت و دشوار اتفاقاً اکنون که ما در دوران سخت تحریم به سر میبریم و جریان کرونا هم امر را بسیار سخت و دشوار کرده است و بخش وسیعی از جامعه ما متأسفانه مبتلای به این جریانها آلودهای شدند که عمدتاً بر مبنای دشمنی و عداوت و همچنین بر مبنای جهل و جهالت و اختلاف و دوئیت و نفاق و چاپلوسی و نظایر آن تحمیل شده است بر جامعه ما بر انسانیت و شرافت ایرانی که همواره در رأس جهات فرهنگی بوده است این امروزه خیلی میتواند این آیات و توصیهها حکیمانه قرآن کریم که با بیان ویژگیها و مختصات اصحاب یمین بیان میشود برای جامعه ما کسانی که توانمندند ثروتمندند قدرت دارند ولو به هر میزانی که شده کمک کنند ﴿أَوْ إِطْعامٌ فی‏ یَوْمٍ ذی مَسْغَبَةٍ ٭ یَتیماً ذا مَقْرَبَةٍ﴾ خصوصاً ایتام و فقرا که در رحامت هستند نزدیکاند فامیلاند در طایفهاند در همسایگی هستند و امثال ذلک اینها بایستی مورد عنایت باشند ﴿یَتیماً ذا مَقْرَبَةٍ ٭ أَوْ مِسْکیناً ذا مَتْرَبَةٍ﴾ بعضیها به خاک نشستند بعضیها حالا این به خاک نشستن یک تعبیر استعارهای است واقعاً زندگی سخت و دشواری دارند شرایط سخت و محرومیتی بر جامعه متأسفانه حکمفرماست افرادی که فقط خودشان را میبینند رأی و نظر خودشان را میبینند اما جامعه را و کرامت انسانی را و پیشینه و سابقه والای این جامعه را نمیبینند و به خیال خود و به وهم و پندار خود دلخوشاند و فکر میکنند که بایستی آنها تحقق پیدا بکند ولو به هر قیمتی که باشد به ذلت کشاندن یک جامعه هم باشد باز چنین تصور و توهم واهی دارند اینها قطعاً به جایی نخواهند رسید قطعاً اهداف پنداری و خیالی آنها محقق نخواهد شد بلکه ننگ و نفرت برای آنها همواره برای همیشه خواهد بود به هر حال اینها ویژگیها اصحاب یمین است اصحاب میمنه است از جمله ویژگیهای برتر و اخلاق و رفتار شایسته انسانهای نیکو با این آیات الهی ما چگونه میتوانیم سؤال بکنیم که دیگر پس امروز چکار کنیم چکار کنیم و چه رفتاری را داشته باشیم نه این چگونه زیستن را خدای عالم دارد به ما میآموزد این اخلاق فردی و اجتماعی را خدای عالم دارد تعلیم میدهد تا ما این چگونه شدن را که بعدها إنشاءالله راجع به آن سخن بگوییم در حقیقت برای ما تأمین کند از جمله مسایلی که در این آیات خدای عالم متذکر میشود در کنار ویژگیهایی که برشمرده شده است به عنوان گردنهها کتلها قلههایی که اصحاب یمین آن را طی میکنند میفرماید که ﴿ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذینَ آمَنُوا وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ﴾ چقدر این توصیهها و این سفارشها در جامعه انسانی و اخلاقی میتواند کارگشا باشد جامعه اسلامی جامعهای است که همدیگر را به خیر و  زیبایی و نیکویی و رحمت و لطف توصیه میکنند در سوره مبارکه عصر این است که «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ»‏ ﴿وَ الْعَصْرِ ٭ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفی‏ خُسْرٍ ٭ إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ﴾ از فرازمندترین ویژگیها و برترین خصلتهای انسانهای مؤمن اهل یُمن و برکت و اصحاب میمنه این است که در جامعه که زیست میکند در رفتارشان در کردارشان در معاشرتشان در مؤانستشان جامعه را به صبوری بردباری مقاومت و همچنین به رحمت و گذشت و لطف و وحدت و نظایر آن دعوت میکنند ﴿ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذینَ آمَنُوا﴾ اینهایی که از ایمان سرشارند و برخوردار از نعمت ایمان هستند ﴿وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ﴾ در کنار سایر خوبیها و زیباییها و کمالات این ویژگی برتر را دارند خدای عالم این ویژگی را کاملتر و زیباتر و جامعتر مطرح فرموده است که این انسانهای مؤمن در زیست اجتماعیشان در چگونه زیستنشان این امر کاملاً مدخلیت دارد که نسبت به یکدیگر تواصی به صبر دارند این صبر چه واژه شیرین و ارزشمندی است صبر جامعه را ارتقاء میبخشد به جامعه توسعه میدهد روح جامعه را بلند میکند از ذلت و خواهش و تمنّا و پستی این جامعه را نجات میدهد همواره انسان صبور سربلند است سرافراز است هرگز گردن مذلت و شکست یا چهره نگران در او دیده نمیشود بلکه فرازمند فرهیخته شایسته در کمال قدرت و اقتدار است میفرماید که او کسی است که ویژگیهای توصیه به صبر و توصیه به رحمت ﴿وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ﴾ مرحمت یک امر عام و فراگیری است محبت وفا صفا وحدت از جمله شیرینترین و عزیزترین امری که مؤمنان شایسته و اصحاب میمنه در جامعه میپراکنند و منتشر میکنند و بذرش را در جامعه قرار میدهند عبارت است از بذر رحمت و گذشت و عفو دوستی و محبت و وحدت برطرفکردن اخلاق اختلاف دوئیت شقاق نفاق چاپلوسی کردن و برای اینکه در نزد دیگران خوشایند باشند دیگران را بدنام کردن و دهها بدیها این از جریان مرحمت بدور است آنانی که اصحاب رحمتاند اصحاب مرحمتاند خوبیها را و زیباییها را در جامعه منتشر میکنند اینها ویژگیها و مختصات انسانهای اصحاب یمین است که خدای عالم از اینها به این معنا یاد میکند یک تعبیری را خدای عالم در باب اصحاب یمین دارد که این تعبیر را حتماً ملاحظه بفرمایید خدای عالم میفرماید که انسانها در روز قیامت مرهون اعمالشان هستند ﴿کُلُّ امْرِئٍ بِما کَسَبَ رَهینٌ﴾ هر انسانی در گرو رفتار و کردار خودش است هر انسانی همواره در این مسئله که چکار کرده چه تعهدی داشته و در دنیا رفتارش و اخلاقش چگونه بوده است بایستی بیاید پاسخگو باشد و تا پاسخ اینها را ندهد حقوق را ادا نکند حق الله را ادا نکند حق الناس را ادا نکند این انسان رها نمیشود ﴿کُلُّ امْرِئٍ بِما کَسَبَ رَهینٌ﴾ هر انسانی این یک قاعده است این یک اصل اساسی است که خدای عالم در قرآن یادآور شده متذکر شده است که انسانها اینگونه هستند در قیامت انسان مسئول باید پاسخ بدهد و تا پاسخ نداده است در گرو است اما انسانها خیلی مسئله مهمی است انسانهای مؤمن که اصحاب یمیناند در صف نیکوکاراناند در صف خیراندیشاناند در صف کسانیاند که از یُمن و برکت برخوردارند میفرماید که ﴿کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ رَهینَةٌ ٭ إِلاَّ أَصْحابَ الْیَمینِ﴾ چقدر شریف است آن روزی که همه باید بایستند عوارض پرداخت کنند مالیات بدهند حقوق الهی را پرداخت کنند حقوق انسانها را پرداخت بکنند چقدر مسئله مهمی است حق الناس تا حق انسانها ادا نشود انسان آزاد نمیشود که بتواند از رحمت خدا استفاده کند بله خدا به او وعده رحمت داده این هم میتواند برود ولی باید خودش را آزاد بکند باید تک تک افراد را بخواهد از آنها بخواهد خواهش بکند و رضایت آنها را جلب کند اگر کسی رأی دیگری را به دروغ به صندوق انداخت یعنی فکر باطل به او داد یا رأی او را خرید و امثال ذلک منحرفش کرد گرچه آن شخصی هم که رأی باطل داده است مرهون است یعنی در گرو است ﴿کُلُّ امْرِئٍ بِما کَسَبَ رَهینٌ﴾ اما این انسانی که حق او را ضایع کرده است باید که در روز قیامت بایستد بایستد بایستد تا اگر توانست رضایت او را جلب بکند یا از خیرات او کم بشود یا او بتواند ببخشد بالاخره آزاد بشود اما انسانهایی که در نشئه طبیعت اینگونه نبودند حق کسی را ضایع نکردند حق الله را ادا کردند حق الناس را تضییع نکردند رعایت کردند حق الناس را این انسانها دیگر گرفتار نیستند دیگر شرایطی ندارند که گرفتار باشند و رقبه آنها در گرو دیگری باشد ملاحظه بفرمایید آیه را ﴿کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ رَهینَةٌ﴾ هر نفسی به آنچه را که کسب کرده است و تلاش کرده و کوشش کرده در رهن اوست اگر خودش را توانست آزاد بکند نجات پیدا میکند إنشاءالله اهل سعادت و خیر است اما اگر نتوانست تا رضایت الهی را در جنبه حق الله و رضایت انسانها را در جنبه حق الناس تأمین نکند او اهل نجات نخواهد بود ﴿کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ رَهینَةٌ﴾ اما ﴿إِلاَّ أَصْحابَ الْیَمینِ﴾ این اصحاب یمین کسانیاند که در دنیا وقتی زیست میکنند در مقام حق الله که هستند سعی و تلاششان این است که وظیفهشان را در مقابل پروردگار عالم انجام بدهند آنچه که خدای عالم بر آنها واجب کرده است امتثال میکنند آنچه که خدای عالم بر او حرام شمرده است از زواجر و منهیات است اینها سعی میکنند که اجتناب بکنند امتثال نسبت به واجبات و اجتناب از محرمات را در دستور کارشان دارند این یک اما در خصوص حق الناس متأسفانه جامعهای که امروز در آن جامعه زندگی میکنیم اخلاق آن جامعه اخلاق اصحاب یمینی نیست که اصحاب یمین ویژگیاش این است که ﴿وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ﴾ از سوی دیگر هم آزاد است آزاد است یعنی در گرو دیگری نیست در رهن دیگری نیست حق دیگری را نخورده تا پس فردا باید این حق را جواب بدهد باید خیلی انسانهای آزادمنش و احراری باشند حُر باشند که در روز قیامت خدا آنها را استثنا کند زیرا اینها در دنیا خودشان را از صف بداندیشان و بدخواهان دور داشتند و در صف اصحاب میمنه قرار گرفتند اصحاب یمین قرار گرفتند اینها ویژگیهای و مختصاتی است اخلاق چگونه زیستن است اگر ما با این اخلاق و با این رفتاری که خدای عالم در باب نیکبختان و انسانهایی که دنبال حسنات دنیا و آخرتاند که از اینها در بیان مولایمان علی بن ابی‌طالب(علیه السلام) به متعلمین «عَلَی سَبِیلِ النَّجَاة» یاد میکنیم در سوره مبارکه از این دسته از افراد اینگونه یاد میکنیم که ﴿رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ﴾ اینهایی که اعتقاد دارند باور دارند و اینگونه میاندیشند یکی از ویژگیهای باز جریان اصحاب یمین را که در بُعد اعتقادی آنهاست بحث باور داشتن نسبت به قیامت است ولی ظاهراً وقت گذشته است و بیش از این تصدیع ندهیم آرزو داریم که إنشاءالله خدای عالم این روز را برای همه جامعه اسلامی مبارک بگرداند اولاً و دعاهای ویژه این روز را به عنوان اخلاق اجتماعی و سیاسی جامعه ما قرار بدهد ثانیاً و رحلت بانوی اسلام همسر باوفا و ام المؤمنین حضرت خدیجه(سلام الله علیها) را زیارت آن حضرت را برای ما ذخیره قرار بدهد از بُعد دیگر و خدای عالم از همگان این روز را و روزه را و این صیام و قیام را به احسن وجه قبول بفرماید از جهات دیگر

«و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته»


دیدگاه شما درباره این مطلب
0 Comments