پایگاه اطلاع رسانی اسراء: نخستین پیش نشست کنگره بین المللی «توسعه و تعالی علوم بر پایه عقلانیت وحیانی با تکیه بر اندیشه های علامه جوادی آملی» با عنوان «توسعه و تعالی علم سیاست و اخلاق» برگزار گردید.
به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی اسراء: حجت الاسلام و المسلمین دکتر مرتضی جوادی آملی در نخستین پیش نشست کنگره بین المللی «توسعه و تعالی علوم بر پایه عقلانیت وحیانی با تکیه بر اندیشه های علامه جوادی آملی» با عنوان «توسعه و تعالی علم سیاست و اخلاق» که روز چهارشنبه در محل سالن همایش پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد، در سخنانی به توضيح و تبيين عقلانيت وحياني و مقايسه آن با عقلانيت سنّتي و مدرن پرداخته و بيان داشت:
عقلانيت وحياني يك شيوه معرفتي و يك منهج و راه و روشي است تا يك علم صحيح و اصيل که پايهگذار هر خيري است تحقق پيدا كند. البته اين هر سه واژه علم، توسعه و تعالي، نياز به تعريف و توصيف دارد كه در اين نشستها راجع به آن صحبت ميشود.
وی با بیان اینکه عقلانيت وحياني يك شيوه معرفتي جامع و كامل است، بیان داشت: آنچه بيشتر بايد به آن توجه كرد واژه عقلانيت وحياني است، عقلانيت وحياني كه نياز به تبيين و توضيح دارد در حقيقت نه كاستيها و كمبودها و نقصهاي عقلانيت سنّتي را دارد و نه عيبها و نقصهايي كه براي عقلانيت مدرن شناخته ميشود، عقلانيت وحياني يك شيوه معرفتي جامع و كاملي است كه براي فهم و درك صحيح از علم و همچنين توسعه و تعالي آن در نظر گرفته شده است.
وی ادامه داد: اگر بخواهیم به ويژگيها و نقص های عقلانيت سنتی اشاره کنیم باید بگوییم، در عقلانيت سنّتي ما يك منبعي داريم به نام نقل كه همان كتاب و سنّت است و اين منبع تنها منبع معرفتي است كه بايستي تلاش كرد و علم را در حوزههاي مختلف از اين نقل به در آورد و براي نيازهاي اجتماعي، فرهنگي، سياسي و نظاير آن بهره گرفت. اين نوع از عقلانيت كه در نظام سنّتي ما كاملاً مورد توجه است و متعصّبانه بر آن اصرار ميشود دو نقص عمده و اساسي براي آن وجود دارد: نقص اول و عمدهاي كه براي اين نوع از عقلانيت است اين است كه نقل را مرادف با وحي گرفته است و آنچه در ظواهر كتاب و سنت وجود دارد اين را به عنوان وحي ميداند و سعياش اين است كه اين ظواهر و آنچه در سطح اين معارف وجود دارد به عنوان يك منبع معرفتي نه، بلكه معرفت هستيِ دين تلقّي شود و دين همان است كه در اين روايات جمع شده است و عقل در اين زمينه در حدّ يك موجود برخوردار از نقل است و تنها مفتاح است نسبت به آن و نه حتي مصباح؛ چون سه شأن براي عقل ذكر ميكنند يا مفتاح است يا مصباح است و يا ميزان. شأني كه اين بزرگواران و سنتگرايان عقل سنتي به آن وفادارند همين است كه نقش عقل، نقش مفتاحي است و درگاهي را به عنوان دين براي جامعه ديني باز ميكند و بايد آن را مدّ نظر قرار داد. بنابراين اين دو جهتي كه منشأ دو كمبود است را ما در عقلانيت سنّتي داريم.
وی در ادامه به تبيين عقلانيت مدرن پرداخته و با اشاره به معايب و نقايص آن بيان داشت: اما در عقلانيت مدرن كه متأسفانه اسم روشنفكري ديني هم بر آن گذاشته ميشود اين هيچ وفادار به دين نيست، اين دين را به يدك ميكشد با گزارههايي كه براي اين نوع از عقلانيت به عنوان عقلانيت مدرن ارائه كردهاند؛ طبعاً دين، جايگاه اصلي و اساسي ندارد، معيارها و ضوابطي كه براي اين نوع از عقلانيت است در حقيقت همان چيزي است كه در نظامات فكري غرب شكل گرفته و او بناست بيايد و به دين رنگ ببخشد و دين را در سايه اينگونه از مسائل، انسان بخواند. نقل بايد خود را به عقل منطبق كند و در اين نوع از نگاه اين اشكال بزرگ اين است كه عقل به عنوان ميزان دين شناخته ميشود، عرفيت و عقلانيت مدرن، معيارند و دين و نقل خود را بايد منطبق با آن بكند، منطبق با عرف و مقتضيات عالم دنيا بكند.
رياست محترم بنياد علوم وحياني اسراء در ادامه سخنانش در شرح عقلانيت وحياني و حقيقتِ دين به خلطي كه بين وحي و نقل اتفاق افتاده اشاره كرده و اظهار داشت: عقلانيت وحياني ويژگيهاي عمدهاي دارد كه بايد به آن توجه كرد از مهمترين آنها اين است كه در اين نوع از عقلانيت ما يك منبع داريم؛ منبع، هستي دين است به نام وحي كه خداي عالم از جايگاه ارادة الله ظهور كرده است و ارادهٴ تشريعي حضرت حق براي هدايت و سعادت در دين تجلّي كرد، هر آنچه را كه بشر براي سعادت دنيا و آخرتش به آن نياز دارد در وحي موجود است كه تعبير بين وحي و نقل را بايد اينجا ما بشكافيم و اين خلطي كه در اين رابطه اتفاق افتاده است و عقلانيت سنّتي گرفتار آن شده است بايد اينجا تبيين شود و روشن شود كه آيا آنچه به عنوان اراده الهي و دين موجود است آيا وحي است يا نقل؟ خداي عالم همانطور كه به يك امر، اراده تكويني او كليّت نظام شكل گرفته است به لحاظ تشريع هم ﴿ان الدين عند الله الاسلام﴾ گرچه وقتي زميني شد و عندالناس شد ميشود مسيحيت و يهوديت و امثال ذلك اما عندالله، اسلام است و آن حيثيت عنداللّهي اراده اصلي خداي عالم به عنوان دين است كه اين دين براي همه آنچه بشر به آن نياز دارد تحقق يافته و البته هر يك از انبيا به سهم و حصّهاي كه از اين دين دارند برداشت ميكنند و البته دين جامع و كامل اين به عنوان دين رسول گرامي اسلام(ص) آمده و پيغمبر اين حقيقت را تلقّي كرده است ﴿من لدن حيكم عليم﴾ اين دين است. حقيقت دين كه جامع است به اين امر اطلاق ميشود. حالا چه مقداري از اين دين تجلّي كرده و در كتاب و سنّت آمده، به چه زباني آمده ، اين را ما از آن به عنوان نقل ياد ميكنيم.
دکتر مرتضی جوادی آملی با بیان اینکه در عقلانيت وحياني آنچه به عنوان منبع است وحي است، اذعان داشت:
ما يك منبع هستي دين داريم كه آن وحي است اما آنچه به عنوان نقل از آن ياد ميكنيم اين منبع نيست اين دليل و راهنماست و اين نقل ميآيد تا وحي را بكاود و از آن حقيقت استفاده كند ،همانگونه كه عقل هم چنين نقشي را دارد يعني عقل و نقل سراجاند و وحي صراط است و اين عقل و نقل با هماهنگي يكديگر ميروند تا آن حقيقت دين را كه وحي خداست، كه تلقّي مستقيم رسول الله و معصوم است آن را وا بكاوند و براي جامعه انساني اين را ارائه كنند كه اين ميشود علم، معرفت و شناخت ديني نسبت به دين. پس آنچه به عنوان نقل در عقلانيت سنّتي وجود دارد اين نقص را در عقلانيت وحياني ما نداريم، در عقلانيت وحياني آنچه به عنوان منبع است وحي است به تعبير حضرت استاد، قرآن و عترت است نه آنچه از آنها به عنوان نقل ارائه شده است، گرچه ظاهر قرآن، وحي است هيچ ترديدي در اين نيست اما اين قرآن در كسوت محكم و متشابه است، در كسوت مطلق و مقيّد است، در كسوت علم حصولي است، در كسوت حجاب انتزاع مفهومي و امثال ذلك است و قدرت آن فهم حقيقت عيني و شهودي كه معصوم است آن بايد اصل و معيار قرار بگيرد.
وی در جمعبندي مطلب به نقص و كمبود موجود در عقلانيت سنتي و عقلانيت مدرن اشاره كرده و اظهار داشت:
بنابراين نكته اول در اين رابطه اين است كه ما تعبّد به اين نقل به عنوان يك منبع نهايي دين نبايد داشته باشيم كه اين كمبودي است كه در عقلانيت سنّتي وجود دارد بلكه اين نقل را بايد با راهكارهايي منقّح كنيم و ضمن اينكه هر كدام از اين نقل و عقل در درون خود يك تراز و ميزاني دارند كه ميزان صدق و كذب و حق و باطل در خود آنها هم روشن ميشود از بيرون هم، معيارهايي براي حق و باطل اينها ديده شده است. چون در مباحث معرفتيِ ما، مجاري ادراكي ما را به سه دسته عمده تقسيم ميكنند: نقل، عقل و شهود؛ اين هر سه نقششان كشف است.
حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی اظهار داشت: نه نقل، منبع است و نه عقل و شهود، منبع است، شهودِ عارف آن مكشوف را دنبال ميكند آن حقيقت غيبي و وحي را دنبال ميكند، اينها راه هستند ،اينها مجاري ادراكياند كه هر سه ميروند يك حقيقت را پيدا كنند ما سه مسير داريم اما مثل چشم و گوشاند كه يك حقيقت را ميخواهند بشنوند و ببينند. مكشوفِ ما، دين است آنچه از راه كشف و شهود و عقل و نقل به آن ميرسيم يك حقيقت است به نام وحي، عقل منبع نيست آنگونه كه در عقلانيت مدرن ديده ميشود عقل، سراج است و نه صراط، از عقل جز كشف برنميآيد.
دکتر مرتضی جوادی آملی با بیان اینکه عقل، نقل و شهود هر سه مجاري براي آن هستند كه يك حقيقت به نام حقيقت دين كشف شود، بیان داشت: آن كسي كه عقل را منبع دين ميخواهد معرفي كند از دين چيزي نمي داند، اين به محاق بردن دين است. عقل، نقل و شهود اين هر سه مجاري براي آن هستند كه يك حقيقت به نام حقيقت دين كشف شود. ما يك صراط داريم كه آن حق است و آن از قرآن و عترت برميآيد و لاغير و تمام تلاش حكيمان و متكلّمان و عارفان در سطح نقل و كشف و شهود براي آن است كه آن دين ديده شود. و این امتياز بين اين نوع از عقلانيت است با آن دو نوع عقلانيتي كه هيچ كدام از آنها صواب نيستند، نه عقلانيت سنّتي با آن نقصهايي كه دارد و نه عقلانيت مدرن با اين عيبهايي كه دارد و طبعاً نميتواند منبع معرفت و مصباح و مفتاح براي دين باشد چه برسد براي اينكه بخواهد ميزان باشد.