به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی اسراء: جلسه درس اخلاق حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی به روال هر پنجشنبه در محل نمازخانه بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء در قم برگزار شد.
آیت الله العظمی جوادی آملی در این جلسه در ادامه سلسله مباحث شرح نهج البلاغه حضرت امیرعلیه السلام، به شرح صدمین کلمه از مجموعه کلمات قصار نهج البلاغه پرداختند و بیان داشتند: برخیها در حضور مبارک حضرت او را مدح و ثنا کردند: «وَ مَدَحَهُ قَوْمٌ فِی وَجْهِهِ»، حضرت به خدا عرض کرد: «اَللَّهُمَّ إِنَّكَ أَعْلَمُ بِی مِنْ نَفْسِی وَ أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِی مِنْهُمْ اللَّهُمَّ [اجْعَلْنِی] اجْعَلْنَا خَیراً مِمَّا یظُنُّونَ وَ اغْفِرْ [لِی] لَنَا مَا لَا یعْلَمُون»؛ عرض کرد خدایا! تو از من و اینها به من آگاهتر و عالمتری؛ به هر چیزی خدای سبحان عالم است و علم أحدی هم همتای علم خدا نیست، «وَ أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِی مِنْهُمْ» من خودم را بهتر از این آقایان میشناسم، حالا آنها از من تعریف میکنند، ولی من خودم را بهتر میشناسم؛ این نهایت تواضع حضرت است! بعد در بخش سوم عرض کرد خدایا! «اللَّهُمَّ [اجْعَلْنِی] اجْعَلْنَا خَیراً مِمَّا یظُنُّونَ» گرچه آنها از ما تعریف میکنند اما خدایا آن توفیق را به ما بده که از هر چه آنها گمان میکنند ما بهتر از آن باشیم و آن چیزهایی که آنها نمیدانند تو ببخش.
ایشان ادامه دادند: مستحضرید که بخش مهمّ کلمات نورانی معصوم برای «تعلیم» است، آن حضرت که نور است، چه در ظاهر چه در باطن؛ معاذالله مشکلی در باطن ندارد تا به خدا عرض کند «اللهم اغفر»؛ بلکه این تعلیم ماست! تا اگر کسی در نامهای، در مقالی یا در مقالتی از ما تعریف کرد، ما هم این سه جمله را بگوییم؛ چون روش ائمه(ع) روش معلّمانه است، اینها دارند یاد میدهند که ما چگونه زندگی کنیم.
معظم له تصریح داشتند: تعالیم ائمه(ع) به ما میفهماند که چگونه تمدّنساز باشیم و چگونه زندگی کنیم! وقتی خودشان را معرفی میکنند، دعاهای خودشان را ذکر میکنند، در واقع یعنی این جور زندگی کنید! امام معنایش این نیست که فقط سخن بگوید و برود بلکه امام نقشه نشان میدهد.
آیت الله العظمی جوادی آملی با اشاره به فرازی از زیارتنامه وجود مبارک حضرت امیر(ع) اذعان داشتند: ما در زیارت وجود مبارک حضرت امیر(ع) عرض میکنیم، شما صراط مستقیم و میزان اعمال هستید؛ یعنی دارید به ما یاد میدهید که ما چگونه زندگی کنیم. یک بخش مهمّ آن به این برمیگردد که ائمه(ع)، هدفشان این است که جامعه را به صورت متمدّن بسازند.
ایشان با طرح این پرسش که «چه وقت جامعه متمدّن میشود؟» ابراز داشتند: اولین قدم برای اینکه جامعه متمدّن شود این است که افراد «وحدت» داشته باشند به عبارت دیگر اختلاف نداشته باشند و هماهنگ با هم باشند، دومین قدم این است که مشکل دیگری را مشکل خودشان بدانند و «تعاون» کنند، مرحله سوم آن است که نه تنها مشکل دیگری را مشکل خود بدانند بلکه «کریمانه» مشکل یکدیگر را حل کنند؛ یعنی این تعاون، به نحو تعامل نباشد که مثلاً مانند یک معامله اخلاقی یا یک معامله اقتصادی باشد که در مقابل آن توقع داشته باشیم دیگری هم پاداش ما را با عمل خیر بدهد، بلکه به معنای حقیقی کلمه کریمانه باشد. چرا؟ چون خدا دستور میدهد و میفرماید من انسان را کریم خلق کردم ﴿وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنی آدَم﴾ و شما یعنی انبیا و ائمه(علیهم السلام) خلفای خدایید لذا باید با جامعه انسانی کریمانه رفتار کنید و قرآن و اهل بیت و وجود مبارک پیغمبر(علیهم الصلاة و علیهم السلام) که خلفای الهیاند به وسیله مقال یا مقالت به ما میفهمانند که شما هم موظف هستید جامعه را کریمانه اداره کنید.
معظم له ادامه دادند: شاید آن مقام خلافت الهی که مخصوص آنهاست، نصیب افراد عادی نشود، اما فرمود شما میتوانید طرزی کریمانه جامعه را اداره کنید که متّقیان جامعه به شما إقتدا کنند و شما بشوید «إمام المتّقین»! یعنی ما هم می توانیم این دعا را که خداوند در قرآن برای مؤمنین ذکر کرد بخوانیم و بگوییم ﴿وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقینَ إِماماً﴾؛ خدایا آن توفیق را به من بده که در هر شهری یا روستایی که زندگی میکنم خوبان آن شهر به من إقتدا کنند، این درخواست چیز بدی نیست و با تواضع سازگار است، دستور صریح قرآن است که شما میتوانید این چنین باشید، لذا از خدا این توفیق را بخواهید.