اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
علم نافع و عمل صالح دو عنصر محوری فرهنگ اسلامی
در تبيين و تفسير سخن نوراني امام مجتبي(صلوات الله و سلامه عليه) بوديم كه طبق نقل مرحوم كليني آن حضرت چنين فرمود: «كُونُوا أَوْعِيَةَ الْعِلْمِ وَ مَصَابِيحَ الْهُدَى»[1] جامعه را به دو عنصر محوري تمدّن و فرهنگ اسلامي دعوت كردند: يكي به علم نافع و ديگري عمل به آن علم؛ فرمود جان شما ظرف است يك، مظروف آن فقط دانش است دو، بايد بدانيد كه در اين ظرف مظروفي غير از معارف الهي نريزيد سه و اين معرفتها و علوم را به عمل برسانيد چهار، تا راه خود را بيابيد, رهرو آن راه شويد و ديگران را هم راهي اين راه کرده و هدايت كنيد «كُونُوا أَوْعِيَةَ الْعِلْمِ وَ مَصَابِيحَ الْهُدَى»، اگر عدهاي گفتند: «اي برادر تو همان انديشهاي»[2] اين معنا را از احاديث نوراني اهل بيت(عليهم السلام) استفاده كردند، زيرا وجود مبارك امام مجتبي نفرمود عالِم شويد، بلکه فرمود فقط ظرف دانش باشيد؛ يعني هويّت شما به منزله ظرف باشد و دانش به منزله مظروف باشد و بدانيد كه اين دانش, راهشناسي است و راهبر شناسي است و رهروشناسي است و كيفيت تطرّق و پيمودن اين راه است و به دنبال اين, حركت كردن است. انسان دانشي دارد كه با اين دانش, راه را ميشناسد؛ علمِ بشر, عقول بشري, بحثهاي تجربي و تجريدي همه اينها به منزله چراغ است و از چراغ كار صراط ساخته نيست، اين چراغ تشخيص ميدهد كه راه و راهنمايي هست، صراط و راه را خداي سبحان معيّن كرده است، راهيان اين راه انبيا و اوليا هستند، راهنمايان اين راه همانها هستند و به انسان چراغي داد كه با اين سراج منير آن صراط و راه را ميشناسد.
انتشار علمی و عملي کتاب الهی و رهنمود انبيا(عليهم السلام) از رسالت مؤمنين
چون انسان مسئول است به صورت امر به معروف و نهي از منكر از يك سو و چون خليفه خداست بايد معلّم كتاب و حكمت و مزكّي نفوس باشد از سوي ديگر, اين راه را بايد به ديگران نشان دهد؛ ارائه اين راه تنها به سخن گفتن يا كتاب نوشتن نيست، بنان و بيان گوشهاي از رهنمايي و راهنمايي است، عمده پيمودن عملي راه است. فرمود راهي را كه به وسيله عقل تشخيص داديد و آن راه را كه صراط است خدا ترسيم كرد، با مهندسيِ خدا راه بين شما و مقصد مشخص شد آن راه را به ديگران نشان دهيد و عملاً طي كنيد، مصباح هدايت باشيد. اگر قرآن كريم معلّم کتاب و حكمت است، به وسيله انبيا شما هم معلّم كتاب و حكمت باشيد بعد از فراگيري از انبيا و اگر انبيا هاديان مردم هستند و قرآن نيز هادي مردم است ﴿إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتي هِيَ أَقْوَمُ﴾[3] شما چون خليفه خداييد كارِ انبيا را در حدّ خود انجام دهيد، كار قرآن كريم را در حدّ خود انجام دهيد، زيرا رسالت افراد با ايمان اين است كه كتاب الهي را عملاً منتشر كنند, رهنمود انبيا(عليهم السلام) را هم عملاً منتشر كنند; لذا امام مجتبي فرمود: «كُونُوا أَوْعِيَةَ الْعِلْمِ وَ مَصَابِيحَ الْهُدَى». از اين كاري كه ذات اقدس اله براي اوّلين بار در صحنه جان ما انجام داد ميفهميم كه در اين ظرف, غير علم نبايد جا پيدا كند؛ قصّه, افسانه, داستان, خرافات, خواب و خيال آنچه که علمي نيست را ما وارد صحنه نفس نكنيم، زيرا خداي سبحان دل را ظرف علم قرار داد, اولاً و مهمترين علمي كه با الهام در اين دل به وديعت نهاد ﴿فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْوَاهَا﴾[4] ثانياً، به ما هم فرمود شما خليفه اله باشيد.
افزايش ظرفيت عالِم از آثار علم نافع
از بيانات نوراني اميرمومنان(سلام الله عليه) برميآيد كه «إِنَّ هذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا»[5] اين دلها ظرف علوم است بهترين دل آن قلبي است كه ظرفيّت آن بيشتر است. ظرفي ظرفيّتش بيشتر است كه از آن به عنوان مشروح و مبسوط ياد شود، شرح صدر داشتن, آنكه گفت: «سينه خواهم شرحه شرحه»[6] مشروح بودن, مُنشرِح بودن, مبسوط بودن نشانهٴ گسترش آن است. بارها اين حديث نوراني از وجود مبارك امير مؤمنان(عليه السلام) مطرح شد كه برخي از مظروفها بر سِعه ظرف ميافزايند؛ همين علم, ظرفيّت عالِم را بيشتر ميكند، اگر علم نافع باشد به انسان ظرفيّت بيشتر عطا ميكند اينچنين نيست كه هر علمي ظرف خود را بيشتر كند، اگر از سخنان نوراني آن حضرت برآمد كه «كُلُّ وِعَاءٍ يَضِيقُ بِمَا جُعِلَ فِيهِ إِلاَّ وِعَاءَ الْعِلْمِ فَإِنَّهُ يَتَّسِعُ»[7] اين ناظر به علم نافع است. حضرت فرمود هر ظرفي با آمدن مظروف از ظرفيّت آن كاسته ميشود مگر ظرف دانش, اگر كسي در اوايل تحصيل است ظرفيّت فراگيري ده مطلب را دارد وقتي آن ده مطلب را فرا گرفت هماكنون ظرفيّت فراگيري بيست مطلب را دارد. علم, مظروفي است كه بر ظرفيّت ميافزايد؛ اين سخني است كه بسيار افراد گفتند و بسيار افراد شنيدند و در بسياري از كتابها هم هست.
آن نكته اساسي اين است كه بعضي از اين علوم هستند كه ظرفيّت را افزايش ميدهند كه از آن به شرح صدر ياد ميشود و برخي از علوم میباشند كه همانند اجرام مادّي از ظرفيّت ظرف ميكاهند؛ علمهاي دنيا و مادهپرستي با خودخواهي و غرور همراه است که اين ضيق صدر و تنگنظري ميآورد؛ اين تنگنظريها محصول آن علمِ زشت است, علم مادي و ماديگرايي است كه از ظرفيّت دل ميكاهد. بنابراين يك توضيح ديگري در سخنان نوراني امير بيان(عليه السلام) لازم است كه ـ انشاءالله ـ در نوبت ديگر به عرضتان خواهد رسيد.
«غفر الله لنا و لكم و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته»