به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی اسراء: همزمان با سالروز رحلت علامه طباطبایی(ره) نشست علمی «جایگاه سنت در تفسیر قرآن با قرآن از منظر علامه طباطبایی(ره)» با هدف بزرگداشت شخصیت علمی مفسر کبیر قرآن کریم علامه طباطبایی(ره) به همت دبیرخانه طرح ملی ملکوت، با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین دکتر علی اسلامی و حضور حجت الاسلام و المسلمین دکتر جوادی آملی ریاست بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء و پژوهشگران و محققین پژوهشگاه معارج در سالن کنفرانس بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء برگزار شد.
حجت الاسلام و المسلمین دکتر علی اسلامی در این نشست علمی با تسلیت سالروز رحلت ملکوتی علامه طباطبایی به تبیین نگرش علامه به سنت در تفسیر المیزان پرداخت و بیان داشت:
یکی از مهمترین مباحث در روش شناسی تفسیر، جایگاه «سنت» در تفسیر است یعنی؛ احادیث و روایات چه جایگاهی در تفسیر قرآن می توانند داشته باشند.
وی ادامه داد: در خصوص منهج تفسیری قرآن با سنت و قرآن با قرآن سه دیدگاه کلی مطرح است؛ دیدگاه افراطی مانند دیدگاه اخباریون که در حقیقت «سنت بسندگی» است که در تفسیر آیه تنها به سنت بسنده میکنند و میگویند اگر روایت باشد از آن بهره برده و اگر روایت نباشد در تفسیر سکوت میکنیم، دیدگاه تفریط مانند دیدگاه جریان قرآنیون که در حقیقت «قرآن بسندگی» است و سنت را به طور کلی رد می کند و در نهایت دیدگاه اعتدالی که دیدگاه علامه طباطبایی و شاگردان ایشان از جمله علامه جوادی آملی می باشد که برای سنت جایگاه قائل است اما با روشمندی خاص!
حجت الاسلام و المسلمین دکتر اسلامی به نقدهای مطرح شده به روش تفسیری علامه طباطبایی اشاره کرد و اظهار داشت: متاسفانه در خصوص شیوه تفسیر علامه در تفسیر المیزان شبهاتی مطرح شده است که لازم است به برخی از آنها اشاره و در ادامه به آنها پاسخ بگوییم از جمله اینکه برخی علامه را قائل به «قرآن بسندگی» در تفسیر دانسته اند و معتقدند در تفسیر المیزان به روایات بی مهری شده است، و یا برخی روش تفسیری ایشان را در آنچه با روش قرآن به قرآن معتقد هستند و با آنچه در کتاب «قرآن در اسلام» دارند هماهنگ نمی دانند و معتقدند این دو کتاب با هم تضاربی دارند و عده ای می گویند علامه از سویی استفاده از سنت را در تفسیر نقد می کند و از سویی از این روش برای تفسیر برخی آیات استفاده می کند و این را تعارض و دوگانگی در روش ایشان می دانند!
وی در پاسخ به شبهات مطرح شده بیان داشت: این دسته از کسانی که به نقد شیوه تفسیری علامه طباطبایی می پردازند کسانی هستند که «قرآن بسندگی در دین» را با «قرآن بسندگی در تفسیر» خلط کرده اند؛ «قرآن بسندگی در دین» یعنی فرد به این قائل باشد که دین هیچ منبعی جز قرآن ندارد در حالی که «قرآن بسندگی در تفسیر» منبع بودن سنت برای تفسیر قرآن را انکار می کند.
استاد حوزه علیمه قم ابراز داشت: علامه طباطبایی نه تنها به «قرآن بسندگی در تفسیر» قائل نیست بلکه معتقد است و بیان می کند که روش تفسیر قرآن با قرآن، روش تفسیری ائمه(ع) بوده است و این روش بی نقصی است که ائمه(ع) در تفسیر پیموده اند. چنانکه پیامبر گرامی اسلام(ص) می فرماید: آیات قرآن رابطه تصدیق و تایید با هم دارند و هیچ تعارضی در آیات قران وجود ندارد.
حجت الاسلام و المسلمین دکتر علی اسلامی در خصوص استفاده علامه از سنت در روش تفسیری خود و رد شبهات در این زمینه اذعان داشت: با مراجعه به سیره عملی علامه طباطبایی در المیزان می بینیم که ایشان در 20 جلد المیزان قریب به 500 بحث روایی دارد که این موضوع خود رد کننده این ادعاست که علامه به سنت در تفسیر خود بی اعتناست.
وی ادامه داد: علامه حتی به این مطلب اکتفا نکرده اند که مانند برخی دیگر از تفاسیر روایی تنها روایات را در تفسیر آیات ارائه کنند بلکه حدود 3000 تا 4000 نکته و حاشیه به این روایات بیان می کنند و از این طریق راه نقادی روایات تفسیری را گشودند.
این استاد حوزه علیمه قم ابراز داشت: خود علامه طباطبایی در کتاب «قرآن در اسلام» بیان می کند وظیفه مفسر این است که به احادیث پیامبر(ص) و ائمه(ع) در تفسیر قرآن رجوع کند و آنها را مرور و در آنها غور کند و به روش ایشان آشنا شود و سپس به تفسیر قرآن بپردازد.
حجت الاسلام و المسلمین دکتر علی اسلامی با بیان این نکته که «تفسیر در منظومه فکری علامه تعریف و محدوده خاصی دارد» خاطرنشان کرد: باید به محدوده تفسیر از منظر علامه توجه کرد چرا که علامه طباطبایی تعریف خاصی از تفسیر دارد و محدوده تفسیر را خاص می داند لذا بسیاری از تعاریف از تفسیر را ایشان تفسیر نمی داند، مثلاً ایشان بحث های لغوی را جزء تفسیر اصطلاحی نمی داند و یا همه تفسیرهای مصداقی را از جرگه تفسیر خارج می داند و یا تبیین باطن قرآن را تفسیر نمی دانند، همچنین مرز تاویل را از تفسیر جدا می کند و آن را از تعریف تفسیر خارج می کند. علامه همچنین تبیین حدود و جزییات و راه های اجرای احکام کلی را تفسیر نمی داند لذا تفسیر در نظر ایشان تعریف و محدوده خاصی دارد که باید این نکته مورد توجه جدی قرار بگیرد.
وی افزود: از جمله نکات دیگری که در بررسی نقش سنت در تفسیر قرآن با قرآن باید مورد توجه قرار بگیرد این است که از نظر علامه در یک سطح از تفسیر ما قادر به استفاده از روایات نمی باشیم چرا که از خود آیات قران استفاده می شود که هر فردی با هر تفکری ولو مشرک یا منافق باید بدون وابستگی به روایات بتواند در یک سطحی قرآن را بفهمد. بنابراین از دید ایشان، اقتضای عقلی مقام تحدی این است که سطحی از تفسیر بدون اتکاء به روایات قابل فهم است.
حجت الاسلام و المسلمین دکتر علی اسلامی در پایان ابراز داشت: در نتیجه مرحوم علامه در منهج تفسیری خود جایگاه ویژه ای برای روایات پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) قائل هستند بلکه معتقدند سنت در تفسیر قرآن با قرآن جایگاه دارد و کاربرد سنت در تفسیر در طول روش قرآن با قرآن است که پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) خود این شیوه را تجویز می کنند و تعلیم می دهند لذا علامه طباطبایی روشمندانه از روایات و سنت در منهج تفسیری خود بهره برده است.