07 07 2024 287211 ID:
image
حجت الاسلام والمسلمین استاد مرتضی جوادی آملی:

حرکت جهانی امام حسین(ع) در جهت از بین بردن غربت شیعه بود/ مکتب تشیع این قدرت را دارد که جوامع را به خروش و نهضت وادار کند

پایگاه اطلاع رسانی اسراء: حجت الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی رئیس بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء ، قدرت مکتب تشیع در مقابله با ظلم را از دلایل ناشناخته بودن آن در جهان دانسته و معتقد است این مکتب، قدرت این را دارد که جوامع را به خروش و نهضت وادار کند و آنها را در مقابل ظلم و ستم مقاوم کند...

با فرارسیدن ایام محرم الحرام و عزاداری حضرت سید الشهداء به بازخوانی مصاحبه استاد مرتضی جوادی آملی درموضوع حرکت جهانی امام حسین علیه السلام می پردازیم، 

چهارده قرن بعد از پیامبر اسلام(ص) مکتب تشیع همچنان برای بسیاری از جهانیان ناشناخته است و این سوال را مطرح می‌کند که چرا با وجود اعزام مبلغین بسیار به سرتاسر جهان این مکتب کمتر برای جهانیان شناخته شده است؟ اقدامات در این زمینه کافی نبوده و یا تلاش دشمنان اسلام و تشیع مانع از اجرای درست این امر شده است؟ حجت الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی رئیس بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء ، قدرت مکتب تشیع در مقابله با ظلم را از دلایل ناشناخته بودن آن در جهان دانسته و معتقد است این مکتب، قدرت این را دارد که جوامع را به خروش و نهضت وادار کند و آنها را در مقابل ظلم و ستم مقاوم کند و اگر این خصوصیات را نداشت قطعاً با او چنین برخوردی را نداشتند

 

  • اساسا تشیع به چه معنا است؟ تفاوت و تمایز مکتب تشیع با سایر مکاتب اسلامی چیست؟

حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی: مکتب اصیل تشیع همان هویت اسلام به معنای حقیقی کلمه است و گرچه ممکن است به لحاظ جمعیت و سوابق تاریخی، به عنوان یک گروه و فرقه شناخته شود اما روح تشیع همان چیزی است که قرآن و رسول گرامی اسلام(ص) بیان فرمودند، یعنی"قرآن و اهل بیت پیامبر" و مکتب تشیع پیرو این دو جریان است و این دو را با هم و در کنار هم می بیند. پیامبر اسلام(ص) بر اساس حدیث ثقلین «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا» قرآن را همراه با عترت و عترت راه همراه با قرآن می‌خواهد و این همان چیزی است که اسلام از جامعه و امت اسلامی انتظار دارد. اگرچه ممکن است برخی به لحاظ تاریخی، پیروان علی بن ابی طالب(ع) و ائمه را به عنوان پیروان مکتب تشیع بنامند اما اگر بخواهیم به هویت اسلام بازگردیم اسلام چیزی جز «قرآن مع العتره و عترت مع القرآن» نیست و مکتب تشیع پیرو چنین باور و معرفتی است. همچنین مکتب تشیع با دیگر مذاهب وجوه متمایز بسیار جدی و قابل توجهی دارد و اولین وجه تمایز این است که باور دارد هم حُکم و هم حاکم از ناحیه پروردگار عالم تعیین می‌شود. خدای عالم برای بشر یک حاکمی را تعیین می‌کند که این حاکم به مثابه حُکم است و به لحاظ قانون الهی و حکم الهی معصوم است و معصومانه احکام معصوم خدا را برای بشر ابلاغ می‌کند.

اسلام چیزی جز قرآن و عترت پیامبر(ص) نیست

باور مکتب تشیع اینگونه نیست که خداوند پیامبران را مبعوث می‌کند اما بعد از آن اولیاء و اوصیایی  که تبعیت الهی را بر مبنای همان دین و قانون الهی داشته باشند را مشخص نمی‌کند و آن را در اختیار بشر قرار می‌دهد که خودشان این دین را فهم و آن را برای جامعه و امت تبیین و اجرا کنند! اگر قانون معصوم بود بایستی که مجری آن قانون هم معصوم باشد تا فهم درستی از قرآن و قانون داشته باشد و این یکی از بزرگترین وجه تمایز مکتب تشیع نسبت به دیگر مکاتب است.

خدا در قرآن فرموده است "أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ" و مکتب تشیع معتقد است اولی‌الامر کسانی نیستند جز افرادی که خدای عالم آنها را به عنوان ولی امر معین کرده است؛ اولی الامر کسانی نیستند که به هر نحوی قدرت را ولو به زور، غصب وبا ظلم به دست بگیرند، بلکه کسانی هستند که قدرت را از ناحیه پروردگار عالم دارند و با وجه‌ قرآنی که منبع وحی و قانون و حکم الهی است کاملا آشنا هستند، معصومانه می‌فهمند، معصومانه تبیین می‌کنند و معصومانه هم اجرا می‌کنند که این وجه تمایز باعث شده مکتب تشیع از نظر کلامی با سایر مکاتب امتیازاتی داشته باشد. البته این مساله فقط به جهات سیاسی و قدرت باز نمی‌گردد بلکه به این معنا است که دین خدا رها نشده، دین و قانون خدا برای همه دوره‌ها جاودان و باقی است ولکن این دین را بایستی با نگرش‌های معصومانه پیش برد که جز با اولیای امر و اوصیای الهی که از ناحیه خدا تعیین می‌شود امکان پذیر نیست.

مکتب تشیع معتقد است اولی‌الامر کسانی نیستند که به هر نحوی قدرت را ولو به زور، غصب و با ظلم به دست بگیرند

 

  • ۱۴ قرن پس از پیامبر (ص)، مکتب اهل بیت علیهم السلام همچنان مظلوم است. علاوه بر منابع وحیانی و نقلی، رخدادهای عظیم تاریخی نظیر دوران حکومت امام علی (ع)، صلح امام حسن (ع) و  واقعه کربلا  در دست است که می‌تواند این مکتب را به جهانیان معرفی کند؛ اما هنوز این مکتب برای بسیاری ناشناخته مانده است. منشا این عدم شناخت چیست؟ چه چیزی مانع از اجرای این امر مهم شده است؟ درحالی که هر سال همزمان با مناسبت های مختلف مبلغینی هم به کشورهای مختلف اعزام می‌شود.

حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی: دلایل متعددی در رابطه با ناشناخته بودن مکتب تشیع وجود دارد؛ چون مکتب تشیع، مکتب سیاسی پر قدرتی است، سیاستمداران جهان و خصوصا کسانی که در فضای اسلامی رشد کرده‌اند و همچنین خلفا و حاکمان ظلم و جور، این مکتب را شناختند و سعی بر این داشتند که اجازه ندهند مکتب تشیع در جهان شناخته شود. این مکتب، قدرت این را دارد که جوامع را به خروش و نهضت وادار کند و آنها را در مقابل ظلم و ستم مقاوم کند و اگر این خصوصیات را نداشت قطعا با او چنین برخوردی را نداشتند. فرقه‌ها و نحله‌های اسلامی زیادی وجود دارد اما هیچ کدام از آنها به اندازه مکتب تشیع چنین محدودیتی را ندارند. این مکتب از قدرت سیاسی الهی برخوردار است و چون دشمنان اسلام این معنا را فهمیده‌اند مجال حرکت و رشد به این مکتب را ندادند و چون حقانیت و حق با او بود در همین غربت ماندگار شد.

قدرت مکتب تشیع باعث شده حاکمان ظلم و جور اجازه شناخته شدن آن را در جهان ندهند

مکتب تشیع این قدرت را دارد که جوامع را به خروش و نهضت وادار کند

اگر با مکتب اسلام مقابله کردند می‌دانستند که چه قدرتی دارد چنانچه انقلاب اسلامی در این۴۰ سال لحظه‌ای بدون دشمن نبوده است. استکبار جهانی و صهیونیسم بین الملل در مقابل کشورهای اسلامی که از فرقه‌ها و گرایش های مختلف کلامی و مذهبی تشکیل شده است هیچ مخالفتی ندارند چراکه این مذاهب نگرش‌های سیاسی ضد ظلم، استکبار و استبداد ندارند، اما این ویژگی در مکتب تشیع وجود دارد که اولا قانون را فقط قانون الهی می داند نه قوانین بشری که بخواهد بر اساس عقل و توانمندی‌های بشر به میدان بیاید و ثانیا حاکم را حاکمان الهی می‌داند که جز بر مبنای حق و عدل حرکت نمی‌کنند.

لذا این دشمنی از زمان پیامبر (ص) آغاز شد، در زمان علی ابن ابی طالب(ع) جریان ناکثین، قاسطین و مارقین به وجود آمد، در دوران امام حسن(ع) صلح بر ایشان تحمیل شد و شهادت سالار شهیدان و مظلومیت و مسمومیت ائمه که تا زمان امام زمان(عج) ادامه پیدا کرد. جریان امویان، مروانیان و خصوصا عباسیان قدرت‌هایی بودند که اجازه رشد و شناخت نسبت به این مکتب را نمی دادند و حتی تحریف‌های فراوانی را در تاریخ و در سنتی که مکتب تشیع می‌خواست آن را بپروراند داشتند و بخشی از مظلومیت‌ها و غربت مکتب تشیع هم بر همین اساس است که ائمه حتی نمی‌توانستند در زمان حیاتشان از امامان بعد از خود نامی ببرند و این امر باعث شد که مکتب تشیع به رغم حقانیت، در مظلومیت و مهجوریت و عدم شناخت باقی بماند.

مکتب تشیع به رغم حقانیت، در مظلومیت و مهجوریت و عدم شناخت باقی مانده است

  • به نظر شما در زمینه مطالعات شیعه، پژوهشگران چه موضوعاتی را باید مد نظر قرار دهند تا نتیجه آن مطالعات راهبردی و تاثیرگذار باشد؟

حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی: متاسفانه به عقلانیت در جامعه اسلامی ما کمتر بهاء داده می‌شود که اولین آن در فهم حقایق دینی است. دین نیاز به فهم درست و صحیحی دارد یعنی به یک روش فقاهتی و شیوه ای در فهم دین نیاز داریم. آیت الله جوادی آملی این معنا را به خوبی دریافتند و بیش از ۳ دهه است که به آن اصرار می‌ورزند و تاکید می‌کنند که در فهم دین نیاز به عقلانیت وحیانی داریم. مراد از عقلانیت وحیانی این است که عقل بایستی به عنوان یکی از مشعل‌های روشنگری به میدان بیاید و برای جامعه اسلامی فهم درستی را از منابع ایجاد کند و ریشه این مساله در دانش علم اصول است. علم اصول به نقل، بهاء لازم را داده است و از عقل نام برده اما تحقیق شایسته و شایانی از عقل به عنوان یکی دیگر از چراغ هایی که در کنار نقل بایستی به میدان بیاید تا استنباط و تفقه در دین را در همه ابعاد دین انجام دهد، صورت نگرفته است. متاسفانه این عقلانیت به بلوغ خودش نرسیده است و باید آن را در دانش های اسلامی رسوخ دهیم و از آن استفاده کنیم.

در فهم حقایق دین کمتر به عقلانیت بهاء داده می‌شود

مراد از عقلانیت وحیانی یعنی بهره مندی از نقل و عقل که هماهنگی تام و کاملی با هم پیدا کرده‌اند و به عنوان دو چراغ حرکت می‌کنند تا حقیقت وحی را خوب بشناسند. یکی از جهاتی که درحال حاضر پژوهشگران بایستی به درستی به دنبال آن باشند این است که عقلانیت وحیانی را در فهم معارف، اخلاق، حِکم و احکام دینی به کار بگیرند؛ درحالی که این امر متاسفانه چندان رشدی نداشته و دلیل آن ضعفی است که در دانش و علم اصول ما وجود دارد. اگر علم اصول در جایگاه اصلی خودش قرار بگیرد و عقلانیت وحیانی را به عنوان روش فهم دین به جامعه ارایه دهد باعث می شود که شناخت بهتر و کامل تری نسبت به حقایق هستی از یک سو و بایدها و نبایدهای اجتماعی، سیاسی، اخلاقی، حقوقی و فرهنگی از سوی دیگر به وجود بیاید.

پژوهشگران عقلانیت وحیانی را به عنوان روش فهم دین به جامعه ارایه دهند

  • از سوی معاندان و مخالفان، تلاش‌های همه جانبه‌ای صورت می پذیرد تا چهره تشیع به درستی به جهانیان معرفی نشود و بلکه تخریب شود. برای اینکه در عرصه های مختلف، شناخت درستی از شیعه داشته باشیم چه کارهایی نیاز است که در نهادهای پژوهشی و تحقیقاتی و تبلیغی انجام شود تا جهانیان و خصوصا روشنفکران و اهل تحقیق به شناخت درستی از تشیع دست یابند؟

حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی: امروز نیاز به دو نوع عقلانیت داریم یک عقلانیت در حوزه فهم و استنباط حقایق دینی و نوع دیگر عقلانیت در حوزه مدیریت مکتب تشیع است. آن عقلانیتی که در حوزه فهم و استنباط احکام مربوط می‌شود به حوزه‌های علمیه باز می‌گردد که محققان و دانش پژوهان حقیقت دینی بایستی در این رابطه تلاش کنند. عقلانیت دیگری که بایستی به کار گرفته شود عقلانیتی است که باید در مرجعیت شیعه بیشتر تقویت شود؛ چراکه مدیریت این مکتب که با معاندان و مخالفان مقابله می‌کند و در گسترش و تعمیق دین در جامعه نقش دارد با مرجعیت شیعی است و متاسفانه جایگاه مرجعیت شیعی فاقد بلوغ این نوع عقلانیت است و در برخی از دوره‌ها که اتفاقات قابل توجهی رخ داده نشان می‌دهد که اگر این نوع از عقلانیت به کار گرفته شود مکتب تشیع پیشرفت زیادی خواهد داشت.

عقلانیت بالغی در فهم مسایل به گونه‌ای که جامعه بشری به آن نیازمند است وجود ندارد

یکی از نمونه‌های بارز این مساله را می‌توانیم در زمان آیت الله العظمی بروجردی شاهد باشیم، وقتی آیت الله بروجردی عقلانیت شایسته و شایانی را در حوزه مکتب تشیع به کار گرفت و آن را در عرصه جهان اسلام بالا برد مشخص شد که این مکتب عظیم و دارای بنیه‌های قوی است. البته تلاش همه دانشمندان ما در زمان مرحوم شیخ صدوق، شیخ طوسی و شیخ مفید قابل انکار نیست که در زمینه‌های مباحث فقهی، کلامی، فلسفی، عرفان حقیقی و اسلامی و … تلاش کردند اما مدیریت و مرجعیت شیعی است که می‌تواند این دانش ها و علوم را به جهان ارایه کند و آیت الله العظمی بروجردی این شأن را داشت که در مقطع تاریخی بسیار مهم، هم به لحاظ علمی شیعه را به جهان معرفی کرد و هم به لحاظ عملی با اعزام شخصیت های ارزشمندی به داخل و خارج از کشور این مکتب را از مظلومیت و مهجوریت و غربت بیرون آورد. اما این حرکت متاسفانه در طول ۴۰ سال انقلاب آنچنان که بایسته و شایسته است دنبال نشده است.

آیت الله العظمی بروجردی با اعزام شخصیت های ارزشمندی به داخل و خارج از کشور این مکتب را از مظلومیت و مهجوریت بیرون آورد

اگر بخواهیم برای این مساله نمونه‌ای در حال حاضر داشته باشیم نامه‌ی است که امام خمینی(ره) برای گورباچف فرستادند که نشان از عظمت مکتب تشیع داشت. اما بعد از آن تلاش قابل توجهی را در این سطح که بتواند در گسترش و تعمیق مکتب تشیع موثر باشد را شاهد نبودیم. به نظر می رسد اگر دو بخش عقلانیت در فهم مباحث دینی که به عنوان عقلانیت وحیانی از او یاد می کنیم و عقلانیت در مدیریت مکتب تشیع که در مرجعیت شیعی باید آن را جست و جو کنیم با یکدیگر پیش برود امکان اینکه مکتب تشیع از مظلومیت به در بیاید وجود دارد.

اگر عقلانیت در فهم مباحث دینی و عقلانیت در مدیریت مکتب تشیع با هم پیش برود امکان اینکه این مکتب از مظلومیت به در بیاید وجود دارد

  • امامان شیعه در زمان حیات همواره مظلوم بوده اند. بر این اساس عده ای معتقد هستند که شیعه چون از ابتدا مظلوم بوده پس مظلومیت جزء جدایی ناپذیر شیعه است و تا آخر با آن خواهد بود. این تفکر را چطور ارزیابی می‌کنید؟ چگونه می‌توان از این مظلومیت یک نهضت پیشرو و مثبت ساخت که پیام آور شکیبایی و استقامت و درعین حال نشاط و زندگانی معنوی و متناسب با نیاز بشر امروزی  باشد؟

حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی: نه ظلم حق است و نه مظلومیت حق است. "کونا لِلظّالِمِ خَصماً وَ لِلمَظلومِ‌ عَونا" نه ظالم بودن ممدوح است و نه مظلوم بودن. اتفاقا حرکت جهانی امام حسین(ع) به این جهت بود که این غربت از بین برود و مستضعفین را وارثان زمین قرار دهد. لذا این تفکر خیالی و فهمی است و همه باید تلاش کنیم تا اسلام و مکتب تشیع را به درستی به جامعه جهانی معرفی کنیم. به نظر من اینکه عده‌ای مکتب تشیع را تا ابد مظلوم معرفی می‌کنند یک نوع دسیسه فکری شیاطین و دشمنان اسلام است که می‌خواهند جامعه در همین حد باقی بماند، لذا برخی از نحله‌های فکری که متاسفانه بر اساس این ذهنیت در جوامع رشد می‌کنند نهایتا آب در آسیاب دشمن می‌ریزند و هرگز این فکر و اندیشه با مبانی و اصول مسلم اعتقادات اسلام و شیعه سازگاری ندارد.

برخی نحله‌های فکری که شیعه را تا ابد مظلوم می‌دانند در واقع آب در آسیاب دشمن می‌ریزند

  • در ایران هم بنا بر اعتراف بسیاری از علما و کارشناسان، نتوانسته ایم مکتب تشیع را چنان که با ایده آل های ائمه اطهار علیهم السلام تطبیق داشته باشد پیاده کنیم و متاسفانه در موارد بسیاری از اصول مکتب تشیع فاصله گرفته ایم، چرا و راه حل چیست؟

جوادی آملی: دلیلش این است که متاسفانه دین و فهم دینی به دست اهل آن قرار نگرفته است. ما فکر می‌کنیم که مثلا مداحی کردن و مرثیه سرایی کردن از دست هر کسی که تا حدودی حزن و اندوهی دارد یا صدایی دارد بر می آید تا از مصائب اهل بیت(ع) سخن بگوید در حالی که مصائب اهل بیت(ع) جدا از مجموعه‌ی معارف و حقایق و حِکم نیست. به عنوان مثال تعلق خاطر و ارتباط قلبی مادری که فرزندش را از دست داده کجا و کسی که برای گرفتن مبلغی برای آن حادثه مصیبتی را می‌خواند کجا؟ این دو هیچ تناسبی با هم ندارد و امروز برخی از جهات دین به دست این افراد افتاده است که با تبلیغاتی که انجام می‌دهند، حمایت هایی که از اینگونه افراد می شود و بهره های سیاسی که از این جریان‌ها برده می‌شود باعث شده که دین از جایگاه اصلی خود بیرون بیاید و به دست این دسته از افراد بیفتد و در نهایت چنین تحریفی برای دین ایجاد می‌شود.

دین و فهم دینی به دست اهل آن قرار نگرفته است

این افراد شاید به ظاهر در کسوت دین باشند و احیانا ظواهر دینی را رعایت کنند و حتی صورت دین هم به کارهای خود بدهند اما حقیقت دین را بیگانه هستند و این امر باعث مهجوریت ، مردودیت و مطرودیت دین خواهد شد؛ لذا بایستی دین به دست اهل آن برسد.

  • وظیفه همگانی به ویژه علما و بزرگان و آشنایان با مکتب در حفظ میراث اهل بیت علیهم السلام چیست و با توجه به تحولات جهانی پیش بینی شما از آینده مکتب تشیع در جهان چیست؟

حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی: با توجه به اینکه مکتب تشیع به حکومت رسیده است انتظار فراوانی وجود دارد که از همه ظرفیت‌های این مکتب در ابعاد مختلف آن به درستی استفاده شود اما امروز متاسفانه وحدتی که لازم است در فضای امت اسلامی ایجاد شود، وجود ندارد و حرکتی که آیت الله العظمی بروجردی در جهت وحدت امت اسلامی انجام دادند و امام خمینی(ره) آن حرکت را تا حد زیادی استمرار بخشیدند نیاز به تدبیر و مشورت و رایزنی های عمده تر و وسیع تری دارد که متاسفانه خیلی شاهد این مساله نیستیم. ائمه به رغم همه قدرتی که استکبار اموی و عباسی و مروانیان داشتند در حفظ وحدت امت اسلامی کوتاهی نمی‌کردند و با گذشت از حق و حقوق خودشان سعی می‌کردند که وحدت امت اسلامی را حفظ کنند ولو اینکه حقوق انسانی و الهی آنها پایمال شود.

ائمه با گذشت از حق و حقوق خود سعی می‌کردند وحدت اسلامی را حفظ کنند

ظرفیت‌های جهانی گسترده شده است و امکانات جهان برای فهم درست تر و صحیح تر از جامعه اسلامی و مکتب تشیع بسیار فراهم است. باید با دید باز به جهان نگریست و ظرفیت های جهان را برای فهم و درک حقایق و پیاده سازی آنها به کار گرفت. نباید از علم و تکنولوژی و کاروان سرعت و پیشرفت علم غافل شد گرچه همه اینها باید در خدمت مکتب ارزشمند اسلام و تشیع قرار بگیرد اما صرف اینکه این موارد در شرق و یا غرب عالم هستند باعث نمی شود که از آنها بهره ای نبریم.

منبع: مصاحبه با خبرگزاری شفقنا
​​​​​​​


دیدگاه شما درباره این مطلب
0 Comments