29 06 2019 288317 ID:
image
حجت‌الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی:

امام صادق(ع) حجاب‌های علم‌آموزی را کنار زدند/ امام مخالفان خود را بیگانه نمی‌دانست

خبرگزاری ایکنا از اصفهان در سالروز شهادت امام صادق(ع) گفت‌وگویی با حجت‌الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی‌ آملی، رئيس بنياد بين‌المللی علوم وحيانی اسراء، داشته است که متن آن را در ادامه می‌خوانید:

خبرگزاری ایکنا از اصفهان در سالروز شهادت امام صادق(ع) گفت‌وگویی با حجت‌الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی‌ آملی، رئيس بنياد بين‌المللی علوم وحيانی اسراء، داشته است که متن آن را در ادامه می‌خوانید:
ایکنا: امام صادق(ع) چه تحولی را در تاریخ اندیشه و تمدن اسلامی ایجاد کردند؟
امام صادق(ع) به عنوان امام ششم شیعیان، نقش کانونی در حوزه اسلام و مخصوصاً مکتب تشیع دارند. شرایطی که از نظر اجتماعی و سیاسی در زمان ایشان فراهم شده بود، زمینه ایجاد بزرگترین تحول علمی و فرهنگی در مکتب اسلام را فراهم کرد. اسلام در زمان پیامبر (ص)، علی‌ابن ابی طالب و سایر امامان(ع) تا پیش از ایشان، به صورت کلی و با طرح آموزه‌های وحیانی وجود داشت، اما در عصر امام صادق(ع)، آن آموزه‌های دینی در قالب یک نظام علمی شکل یافته اجتهادی در جامعه عرضه شد و صحنه تحول علمی به واسطه ایشان با تشکیل شرایط علمی و دانشگاهی برای انجام فعالیت‌های بزرگ اجتماعی و تمدنی فراهم شد. اگرچه این مکتب در زمان پیامبر(ص) تأسیس شد، اما تدوین و راهیابی به عرصه علم و اینکه همه بخش‌ها به شکلی علمی تفکیک شده باشد، فقط در زمان امام صادق(ع) انجام شد و این فقط یکی از ده کار بزرگ ایشان بود.
ایکنا: میراث فکری و معنوی امام صادق(ع) چه بود و امروزه تا چه اندازه آن میراث حفظ شده است؟
احکام فقهی اسلام بر اساس مکتب تشیع تا قبل از امام صادق(ع) وضعیت روشنی نداشت و به یک نظام علمی و اجتهادی نرسیده بود. اجتهاد در منابع وحیانی از بزرگ‌ترین میراث ایشان است. ایشان با تربیت ۳ یا ۴ هزار شاگرد، شاگردانی را پرورش دادند که بتوانند بر اساس منابع وحیانی اجتهاد کرده و نظرات علمی و اجتهادی را براساس آن مبانی در مسیر حرکت جامعه و در بخش‌های مختلف آن قرار دهند. اجتهاد به عنوان موضوعی در متن منابع دینی و وحیانی با چارچوب، روش و بینش مشخص، میراث بزرگ ایشان است که نه تنها اختصاصی به دانش فقه نداشت، بلکه در همه دانش‌هایی که از جایگاه اسلام برای بشریت آمده بود، مسیر اجتهاد را باز کرد تا در بخش مسائل اعتقادی، فلسفی و کلامی عده‌ای را همانند هشام ابن حکم و هشام ابن سالم پرورانده و در مناظره‌های بزرگ شرکت دهد تا بتوانند با کسانی که در عرصه علم و مکتب سازی برجسته هستند، مقابله علمی کنند. امثال زاره ابن اعین یا ابان بن تغلب سرآمدانی بودند که در آن روزگار از سوی امام صادق(ع) در آن دانشگاه بزرگ تربیت شده و با آموختن مسیر اجتهاد و بینش‌هایی که از جایگاه مقاصد و اهداف شریعت برای این اجتهاد وجود دارد و با استفاده از آموزه‌ها و تعالیم امام(ع) در همه رشته‌های علمی و حتی در مباحث پزشکی، میراث ایشان را حفظ کرده و منتقل کردند. بنابراین ضمن تحفظ وحی قرآنی و بیان پیامبر(ص)، امام علی(ع)، حضرت فاطمه زهرا(س) و امامان پیش از امام صادق(ع)، سیره و سخن آنان ترویج داده شد. لقب امام صادق(ع) به عنوان رئیس مکتب تشیع نیز مرهون همین تلاش و کوشش ایشان است.
ایکنا: امام صادق(ع) در مواجهه با مکاتب و فرقه‌های مختلف غیرشیعی و اسلامی چه رویکردی داشتند؟
امتیاز افتخارآمیز امام صادق(ع)، اعتقاد ایشان به بسط معرفت بود؛ توسعه علم و دانش در همه رشته‌ها در باور، سنت و سیره ایشان کاملاً مشهود است. علم نباید حجابی داشته باشد. حجاب سیاست، گرایش‌های مذهبی و دینی و حتی لائیک بودن و بی‌خدایانی از زنادق عصر ایشان مانند ابن ابی الاوجا گرفته تا سایر فرقه‌ها و مذاهب اسلامی مانند حنفی و مالکی، هیچ کدام نتوانستند محدودیتی در بسط و توسعه علمی امام صادق(ع) ایجاد کنند. دامنه علم و تمدن گستری آن حضرت تمام عالم اسلام را فراگرفته بود و مشکلات و موانع نتوانستند چارچوبی خاص برای ایشان فراهم کنند، به همین دلیل همه پیروان و حتی مخالفان ایشان در گستره دانشگاه امام صادق(ع) در صحنه حضور داشته و امام(ع) نیز هیچ‌کدام از ایشان را از موضع مکتب تشیع، بیگانه نمی‌دانستند. یعنی در عین اینکه امام صادق(ع) مکتب تشیع را حفظ کرده و همه اصول و مبانی آن را در بخش‌های مختلف پایه‌گذاری کرده بودند، اما نسبت به گسترش و بسط علوم، حجابی قائل نبودند. در روزگار ایشان حوزه علمیه، به معنای واقعی کلمه حوزه علمیه بود و اختصاصی به حوزه دینی نداشت، یعنی همه علوم در آن حوزه حضور داشته و دانشمندان از هر فرقه، ملیت و دینی در آن فعالیت می‌کردند و از سرمایه‌های اخلاقی آن حضرت بهره می‌بردند. اکنون نیز همچنان شعاع تمدن گسترانه این دانشگاه بر جامعه اسلامی سایه افکنده، به طوری که تاکنون بیش از ۸۰۰ کتاب درباره شخصیت و خدمات ایشان نوشته شده است.
ایکنا: ایشان در میان علوم عقلی و نقلی برای کدام یک ارجحیت قائل بودند؟
متاسفانه در فضای علمی ما علوم عقلی و نقلی در عرض هم قرار داده می‌شوند که درست نیست. تلقی ما باید اینگونه باشد که اگر چیزی به عنوان نقل آمده در مقابل عقل قرار ندارد، بلکه این سخن وحی است که سخن وحی در حوزه عقل و براهین عقلی جایگاه خودش را حفظ کرده است. بعضی تصور می‌کنند که اگر مطلبی نقلی شد دیگر عقلی نیست، یا اگر عقلی شد دیگر نقلی نیست. این مسائل به هیچ وجه در زمان امام صادق(ع) وجود نداشت. البته یک سلسله مسائل تعبدی وجود دارد که ضمن برهان بردار بودن، بیان برهانی آنها ضرورتی نداشت. مثلا مسائلی در خصوص نماز، روزه، خمس، جهاد، امر به معروف و نهی منکر و امثال آن وجود دارد که برهان آوردن برای آنها کار را سخت و دشوار می‌کند. مباحث اعتقادی و اخلاقی و معارف سرشار از برهان‌های عقلی هستند، رساله‌ای از امام صادق(ع) به نام «توحید مفضل» شامل تعالیم آن حضرت خطاب به مفضل وجود دارد که بعضی‌ها از آن به عنوان «کتاب فَکِّر» نام می‌برند، چراکه امام(ع) در این کتاب می‌فرمایند: «یا مفضل، فَکِّر». یعنی تمام این کتاب در ضمن شامل بودن بیان نقلی، تحلیل‌های عقلی و برهانی نیز دارد. پس مقابله علوم عقلی و نقلی تعبیر غیرصحیحی است که در سنت دینی و معرفتی اسلام جایگاهی نداشته و قابل پذیرش نیست. در آیات قرآن نیز که همگی نقل وحی هستند، تماما توحید همراه با ادله و برهان مشاهده می‌شود و امروز فیلسوفان و حکما با تلاش‌های علمی خودشان همین وحی که در قالب نقل ارائه شده است را در قالب برهان‌ها و براهین قطعیه ارائه می‌کنند. همین کتاب توحید مفضل، ظاهری نقلی دارد، اما باطن آن برهان عقلی است. پس این سوال که امام(ع) برهان عقلی را ترجیح می‌دادند یا کلام نقلی را؛ در ساحت مکتب تشیع راهی ندارد. امام(ع) ضمن تحفظ وحی، هرآنچه که قابلیت برهان و استدلال داشته در قالب برهان‌های حکمی و کلامی بیان کرده و افرادی مانند هشام ابن حکم و هشام ابن سالم را تربیت کرده و در مناظره‌هایی که تماما براساس براهین عقلی بود شرکت می‌دادند. به برکت تعالیم امام صادق (ع)، ما باید تعبیرمان از علوم نقلی و عقلی را اصلاح کنیم.
ایکنا: امروزه برای ترویج و تبلیغ دین و فهم درست آن چه درس‌هایی را می‌توانیم از امام صادق(ع) کسب کنیم؟
آن حضرت برای بسط و گسترش اسلام، آن هم در شرایطی که فشارهای سنگینی وجود داشت، هیچ حجابی برای توسعه علم قائل نشدند. اما اکنون موانع و حجاب‌هایی وجود دارد؛ موانع و حجاب‌های اجتماعی، سیاسی، ارتباطات میان داخل و خارج، مباحث امنیتی و مسائل دینی و فرقه‌ای و مذهبی که به علم اجازه رشد و توسعه نخواهد داد. به هرحال گرایش‌های سیاسی و اجتماعی و حرکات مذهبی و دینی همیشه وجود داشته و ما هرگز نمی‌توانیم به وضعیتی برسیم که در آن همه مانند هم فکر کرده و فقط یک مکتب و روش وجود داشته باشد. حوزه‌ها و دانشگاه‌های ما امروزه اگر بخواهند از امام صادق(ع) الهام بگیرند باید موانع و حجاب‌های علم آموزی را کنار بزنند. اگر مکتبی، کلامی متقن داشته باشد، نباید از هیچ چیز بترسد، اتفاقا این ترس است که ذلت می‌آورد. سِرّ عدم پیشرفت امروز حوزه‌های علمیه ما نیز همین مسئله است. امام صادق(ع) حجاب‌ها را کنار زده و همگان را برای مناظره دعوت می‌کردند، حتی وقتی از ایشان درخواست مناظره می‌شد، ایشان می‌فرمودند که اول با شاگردان من مناظره کنید، اگر موفق نشدید من با شما مناظره می‌کنم. یعنی آن حضرت، این بسط علمی را برای همه قائل بودند، اما در حال حاضر می‌بینیم که در حوزه‌های علمیه خودمان حتی میان فضلا و طلاب نیز اگر یک مناظره علمی برگزار شود، حجاب‌های سیاسی، اجتماعی، اتهام‌ها و برچسب‌ها اجازه فعالیت درست را نمی‌دهد.


دیدگاه شما درباره این مطلب
0 Comments