19 09 2018 293676 شناسه:
image
آیت الله العظمی جوادی آملی در شب تاسوعا بیان داشتند:

تبیین ابعاد جهانی وجود مبارک سالار شهیدان(ع)

پایگاه اطلاع رسانی اسراء: حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی همزمان با شب تاسوعا در حسینیه احمدآباد شهرستان دماوند به ایراد سخنرانی و ذکر مصیبت حضرت سید الشهداء علیه السلام پرداختند.

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی اسراء: حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی همزمان با شب تاسوعا در حسینیه احمدآباد شهرستان دماوند به ایراد سخنرانی و ذکر مصیبت حضرت سید الشهداء علیه السلام پرداختند.

معظم له در سخنانی با اشاره به نقش زیارتنامه ها و روایات در تبیین اهداف قیام سید الشهداء، بیان داشتند: قیام سیدالشهداء و راز ماندگاری نهضت عاشورا به وسیله زیارت نامه ها و ادعیه ای که از ائمه رسیده به خوبی تبیین شده است؛ اگر این زیارتنامه ها و روایت ها نبود قصه کربلا یک معمّا بود، به عنوان نمونه همه ما شنیدیم که وجود مبارک قمر بنی هاشم(ع) وقتی وارد شریعه فرات شد و دست مبارکش به آب رسید به یاد تشنگی حسین بن علی افتاد و آب را ریخت و آن را میل نکرد! هیچ کس از درون قمر بنی هاشم(ع) باخبر نیست مگر امام صادق(ع) لذا حضرت فرمود: «فذکر عطش الحسین»! نه خود قمر بنی هاشم سخنی در شریعه فرات گفت و نه اگر می گفت کسی بود که می شنید، در نتیجه روایت ها در تبیین جریان عاشورا سهم تعیین کننده دارند و مفسّر واقعی نهضت عاشورایند.

ایشان ادامه دادند: وقتی به زیارتنامه های ائمه(ع) مخصوصا وجود مبارک سالار شهیدان مراجعه می کنیم می بینیم حسین بن علی(ع) سه بُعد جهانی دارد و اگر حادثه کربلا فراموش شدنی نیست و اینکه همه عباسیان تلاش و کوشش کردند تا کربلا را محو کنند و نتوانستند و اینکه زینب کبرا سلام الله علیها سوگند یاد می کند و می گوید قسم به خدا نام ما زنده است و نمی توانید نام ما را محو کنید، به خاطر این ابعاد سه گانه است.

معظم له در تبیین ابعاد جهانی وجود مبارک سالار شهیدان ابراز داشتند: اولاً شخصیت حسین(ع) وارث همه انبیاست؛ یعنی همه خوبی هایی که انبیای سلف علیهم السلام داشتند را وجود مبارک حضرت در حدّ امامت داشتند، این زیارت وارث درس توریث و میراث و وارث شدن و پاسداری از تراث است، در این زیارت می فرماید، آنچه ابراهیم خلیل داشت تو داری! آنچه موسای کلیم داشت تو داری! آنچه عیسای مسیح داشت تو داری! و تو ای حسین(ع) اینها را به ارث برده ای.

ایشان ادامه دادند: در ارث مادی تا مورّث نمیرد چیزی به وارث نمی رسد اما در ارث معنوی تا وارث نمیرد چیزی به او نمی دهند! گفتند «موتوا قبل أن تموتوا»؛ تا شهوت، حرص و اخلاق زشت در انسان نمیرد سهمی از مورّث نمی برد، این فرق جوهری علم الوراثه با علم الدراسه و ارث مادی با ارث معنوی از سوی دیگر است. این زیارت وارث می گوید آنچه انبیای قبلی از آدم تا عیسی سلام الله علیهم اجمعین داشتند حسین بن علی(ع) داراست.

آیت الله العظمی جوادی آملی در بیان اصل دوم تصریح داشتند: اصل دوم این است که ما اگر بخواهیم جریان حسین بن علی(ع) را بشناسیم باید همان طوری که قرآن را تفسیر می کنیم سیره امام را نیز همانطور تفسیر کنیم؛ ما یک حسابی با روایت داریم یک حسابی هم با عترت، روایت ها را باید بر قرآن و بر سنّت عرضه کرد اما عترت، عدل قرآن است، اگر درباره روایت صادر شده از امام بخواهیم سخن بگویم این را باید بر قرآن عرضه کنیم اما اگر خواستیم خود امام را تفسیر کنیم هیچ چاره ای نداریم مگر اینکه مثل قرآن آن را تفسیر کنیم، چون عترت عدل قرآن و همتای قرآن است، ما اگر خواستیم یک آیه ای از قرآن را تفسیر کنیم این سه بخش را باید کاملاً احاطه داشته باشیم تا بفهمیم که این آیه یا این سوره چیست؛ در جریان تفسیر قرآن، یک شأن نزول هست، یک جوّ نزول هست و یک فضای نزول. جریان سیدالشهداء سلام الله علیه یک شأن نزولی دارد، یک جوّ نزولی دارد، یک فضای نزول؛ و آن این است که همه ما شنیدیم وقتی خواستند در مدینه از حضرت بیعت بگیرند از همان زمان یک حرفی زد که آن حرف هماهنگ با فضای نزول است؛ فرمود یزید یک آدم فاسدی است و من عدل محورم و او ظلم مدار است، نفرمود من با یزید بیعت نمی کنم فرمود: «مثلی لا یبایع مثل یزید» یعنی تا روز قیامت هر کس طرفدار حق است زیر بار ظلم نمی رود؛ یعنی تا روز قیامت هر کسی حسینی فکر می کند زیر بار ظلم نمی رود!

ایشان ادامه دادند: اصل سوم آن است که خدا در سوره کهف فرمود در کل نظام خلقت من یک کارگزار بی عرضه و ظالم و شیطان صفت ندارم «وما کنت متخذ المضلین عضدا» فرمود من خدایی نیستم که آدمی که شیطان صفت باشد در کارگاه من باشد، همین سخن را حسین بن علی(ع) استدلال می کند؛ فرمود من کسی نیستم که در اردوگاه من چنین کسی باشد، لذا آن شخصی که حاضر بود کمک مالی کند را حضرت نپذیرفت، فرمود اینجا جای خون دادن است «وماکن عضدا»، این آیه را در یک روایت دیگری به خوبی تصریح و تشریح و تبیین کرد. فرمود: «من حاول امراً بمعصیة الله کان إحوط لما یرجوا و اسرع لمجیء ما یحضر» یعنی این حرف، حرف باطلی است که هدف، وسیله را توجیه می کند! برای رسیدن به هدف باید از راه صحیح وارد شد نه از هر راهی، بیان نورانی سالار شهیدان سلام الله علیه این است که هرگز از راه باطل نمی شود به هدف صحیح رسید.


دیدگاه شما درباره این مطلب
افزودن نظرات