به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی اسراء: جمعی از اعضاء مجمع عالی تفسیر قرآن کریم با حضور در بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء با حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی دیدار و گفتگو کردند.
آیت الله العظمی جوادی آملی در این دیدار اظهار داشتند: مهجوریت قرآن کریم دو معنا دارد؛ قرآن مهجور است به معنای اول و هم مهجور است به معنای دوم؛ اینکه وجود مبارک حضرت به محضر خداوند عرض کرد و ناله زد که «يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً» این مهجور به معنای متروک نیست! اینجا مهجور معاذالله از سنخ «إن الرجل ليهجر» است که معتقد بودند معاذالله قرآن سراب و قصه و شعر و جنون است.
ایشان ادامه دادند: اما در جامعه ما قرآن مهجور است نه به معنایی که ذکر شد بلکه به معنای همان متروک است که باید به دست شما اساتید این مهجوریت برطرف شود و این کار از شما ساخته است.
معظم له در بخش دیگری از سخنان خود خاطرنشان کردند: «اصول»، علمی است که همه بشر به آن نیاز دارد؛ هر جا قانونی وجود دارد نیازمند علم اصول است که به ما بگوید از منابع تان چگونه استفاده کنید در حقیقت این علم راه استنباط قواعد و قوانین از منابع را به ما نشان می دهد با این وجود الان کسی می تواند اصول خوانده باشد و استاد هم شده باشد، اما در تمام مدت عمر قرآن را ندیده باشد!
آیت الله العظمی جوادی آملی ادامه دادند: ما نیز مانند همه مردم جهان به علم اصول نیاز داریم اما فرق ما با غیر مسلمانان این است که فقه و اصول ما «کوثر» و برای آنها حقیقتا «ابتر» است؛ ابتر یا منقطع الاول است یا منقطع الآخر؛ آنها اصول دارند اما اصولشان ابتر است یعنی نه اول دارد و نه آخر، ما اگر بخواهیم فقه ما که حقیقتا نور است به صورت رساله که در واقع یک سری مواد حقوقی است در بیاید، مواد را از مبانی می گیریم و کلید همه مبانی «عدل» است، تا اینجا مشترک ما و دیگران است، معنای عدل هم روشن است، یعنی هر چیزی در جای خودش باشد، اما جای اشخاص کجاست؟ جای اشیاء کجاست؟! آنها می گویند خودمان تعیین می کنیم ما می گوییم اشخاص آفرین و اشیاء آفرین، کسی که جهان را خلق کرده است جای اشخاص و اشیاء را تعیین کرده است لذا برای آنها فرقی بین سرکه و شراب نیست اما ما یکی را حلال و دیگری را حرام می دانیم.
ایشان تصریح داشتند: ما «منبع» داریم و آنها منبع ندارند، ما مبانی را از منابع خود یعنی قرآن و سنت می گیریم، حرف ما و آنها حرف موسی و فرعون است، فرعونی که می گفت «أنا ربکم الأعلی»، آنها خود را معاذالله به جای خدا نشاندند و بر اساس هوای نفس خود حکم می کنند، این کم تفاوتی نیست، ما منبع داریم لذا فقه و اصول ما به برکت قرآن و عترت می شود «کوثر»، آنها منبع ندارند اصولشان می شود ابتر!
معظم له با اشاره به نسبت قرآن و عترت با یکدیگر ابراز داشتند: عِدل قرآن کریم عترت است و نه روایت! مرحوم کاشف الغطاء می گوید «قرآن بالاتر از امام نیست» چراکه این یعنی در قرآن یک سری مطالبی باشد که امام معاذالله به آنها دسترسی نداشته باشد. قطعا این قابل تصور نیست! با این وجود ما که اکنون دستمان از عترت کوتاه است به روایت مراجعه می کنیم لذا باید بدانیم، روایت، عدل قرآن نیست ما باید این نکته را در تفسیر مورد ملاحظه داشته باشیم.
آیت الله العظمی جوادی آملی ادامه دادند: خود ائمه علیهم السلام فرمودند به نام ما روایت جعل می کنند لذا هر چه از ما به شما رسید بر قرآن عرضه کنید در نتیجه ما اول باید محکمات را از خود قرآن در بیاوریم ولو با کمک روایات، اما این حجت نیست بلکه راهنماست، در مرحله بعد متشابهات را در بیاوریم، بعد متشابهات را به محکمات ارجاع بدهیم و در همه این مراحل از راهنمایی روایات بهره ببریم این می شود « تبیان لکل شی»، می شود «قد جاءَكُم مِنَ اللَهِ نُورٌ وَ كِتـَبُّ مُّبِين».
معظم له در فراز پایانی سخنان خود در خصوص معنای دقیق تفسیر قرآن به قرآن بیان داشتند: تفسیر قرآن به قرآن به این معنا نیست که «المعجم» را برداریم، کلمات یک آیه را در آیات دیگر بررسی کنیم و از آیات دیگر کمک بگیریم تا وضع آیه روشن بشود این کار خوبی است اما این معنای تفسیر قرآن به قرآن نیست، ما باید ببینم مطلب این آیه چیست نه اینکه الفاظ آن چیست! این از المعجم بر نمی آید، لذا المیزان به این دلیل یک تفسیر ممتاز است.