دومین همایش قرآن و عترت از منظر اسلامشناسان، شب گذشته ۲۰ دیماه در محل دایره المعارف بزرگ اسلامی با سخنرانی جمعی از اساتید برگزار شد.
در این همایش حجتالاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی، استاد حوزه علمیه قم سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
عنوان بحث من جایگاه حدیث ثقلین در جهان اسلام است. قله این مباحث که ناظر به مسائل قرآن و عترت است در این حدیث شریف آمده و اگر این حدیث نبود جایگاه قرآن و عترت و مناسبات این دو واضح نبود. پیامبر(ص) دو دغدغه جدی داشت یکی اینکه خاتم انبیا بود و باید جریان نبوت و سلسله رسالت را ساماندهی میکرد و از سوی دیگر باید آینده را هم سامان میداد. این دو دغدغه اساسی پیامبر(ص) بود. در روزهای آخر خیلی به حضرت سخت گذشت خصوصا با علم به اینکه چه خواهد شد، لذا در پایان عمر این حدیث را در مناسبتهای مختلف تکرار فرمودند.
حدیث ثقلین از محکمات بیانات پیامبر(ص) است
این حدیث در متنی فوق العاده قاطع و غیر قابل شکست بیان شده است و از محکمات احادیث پیامبر(ص) است. حضرت فرمود: «إني تارك فيكم الثقلين ما إن تمسكتم بهما لن تضلوا بعدي كتاب الله و عترتي أهل بيتي و إنهما لن يفترقا حتى يردا علي الحوض». برای این حدیث یک عنوان جامعی تحت عنوان ویژگیهای عام حدیث مطرح است. همچنین دو جنبه دیگر برای حدیث قابل ذکر است، یکی جنبه کلامی و اعتقادی و دیگر جنبه سیاسی و اجتماعی که به جهت وجود این دو جنبه، رقابتها و مخالفتهایی پیرامون حدیث برانگیخته شد و موجب شد به این حدیث بیمهری شود.
کلمه عترت گرچه بسیار عزیز و بالا است ولی برای برخی واژهای نبود که نپسندند، لذا تلاش کردند به جای کلمه عترت، سنت بکارند و بگویند پیامبر(ص) به کتاب و سنت توصیه کرد. نکته دیگری که قابل ذکر است مقارنتی است که بین قرآن و عترت در زبان پیامبر(ص) آمده است. اهل سنت فهم درستی از قرآن و نزول قرآن ندارند، در مقابل، حکمای اسلامی چهار منزل برای قرآن ذکر کردند که قرآن از این منزل نازل شده است. در واقع قرآن از علی حکیم صادر شده و به عربی مبین انجامیده است و در این مسیر منازلی را طی کرده است. این فهم درست جز از حکمای اسلامی که از الهاماتی که اهل بیت(ع) داشتند بهرهمند بودند، حاصل نمیشود.
از این مهمتر مسئله عترت است. وقتی شما راجع به عترت سخن میگویی و میگویی عترت در هیچ منزلی از قرآن جدا نبوده است یعنی از آنجا که قرآن نزد علی حکیم بوده است، قرآن و عترت در کنار هم بودند. برخی نمیتوانند باور کنند عترت نزد علی حکیم بوده است. چون قدر عترت ناشناخته است این گروه نمیتوانند قرآن را در عرض عترت ببینند، لذا به جای آن سنت گذاشتند. اگر بپذیریم سنت را جای عترت قرار دهیم آنگاه سوال میشود خود سنت را چه کسی باید تبیین کند و توضیح دهد؟ پس اینها بیراهه رفتند و انحراف حاصل شده است.
دو بال حفظ جامعه
متاسفانه مباحث سیاسی و اجتماعی این حدیث شریف هم مورد استقبال واقع نشد و از این جهت هم بیمهری تامی نسبت به حدیث شده است. پیامبر اسلام(ص) میخواست سامانی برای گذشته و فتحی برای آینده بسازد و طبق فرمایش ایشان در حدیث ثقلین امت اسلامی میتواند بر اساس قرآن و عترت به چنین جایگاهی برسد. این تمسک به قرآن و عترت بسیار امر مهمی است. مستمسکی که میتواند جامعه را حفظ کند دو بال دارد، یک بال اثباتی و یک بال سلبی. بال اثباتی آن «يُؤْمِنْ بِاللَّهِ» است و بال سلبی آن «يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ» است. پیامبر(ص) چنین خواستهای داشت و گفت اگر جامعه بخواهد پیشرفته و باعزت باشد باید به این دو امر عمل کند یک کتاب الهی و دیگری سخن عترت طاهره که عدل قرآن است و در همه منازل با قرآن همراه بودند.
بیمهری به این حدیث موجب شده کماکان جامعه در تلاطم و آشفتگی باشد. هم اکنون باید به همین حدیث برگشت وگرنه آنچه جامعه امروز و انسان مدرن دارد از طبیعت بالا نمیرود. حداکثر چیزی که انسان مدرن دارد طبیعت است و اگر بخواهد به طبیعت استمساک کند نتیجهاش همین است که در جهان غرب از انسانیت شاهد هستیم که حداقلی به عنوان ظواهر انسانی وجود دارد ولی حقیقت انسانی که خدای عالم میخواهد از انسان به جهان معرفی کند نیست. انسان مدرن به دنبال طبیعت و شئونات طبیعت است و مستمسک انسان مدرن همین چیزهایی است که امروز میبینید که البته همهاش خوب و لازم است ولی انسانیت کجا مقام والای انسانی کجا؟ خدای عالم میخواهد در چهره انسان خودش را ببینید و این در پرتو تمسک به قرآن و عترت میسر است.
منبع: ایکنا