29 12 2025 7552043 شناسه:
image
استاد مرتضی جوادی آملی:

احترام به امر قدسی وظیفه است و مواجهه با آن باید علمی و استدلالی باشد

حجت الاسلام و المسلمین استاد مرتضی جوادی آملی در گفت وگو با شفقنا بیان داشت: اگر به امور قدسی بی‌توجهی کنیم، آن‌ها را زیر سوال ببریم یا نسبت به آن‌ها تشکیک ایجاد کنیم، عمل شایسته‌ای نیست و طبیعی است که مخالفت‌ها آغاز شود. همچنین، مواجهه با معرفت صحیح و کارشناسانه امر مقدس باید بر اساس روش...

حجت الاسلام و المسلمین استاد مرتضی جوادی آملی در گفت وگو با شفقنا بیان داشت: اگر به امور قدسی بی‌توجهی کنیم، آن‌ها را زیر سوال ببریم یا نسبت به آن‌ها تشکیک ایجاد کنیم، عمل شایسته‌ای نیست و طبیعی است که مخالفت‌ها آغاز شود. همچنین، مواجهه با معرفت صحیح و کارشناسانه امر مقدس باید بر اساس روش علمی و استدلال منطقی باشد و نحوه مقابله با آن مشخص گردد.

 آزادی بیان در مواجهه با ساحت مقدسات چه مرزهای اخلاقی و معرفتی دارد؟

به‌عنوان مقدمه باید مفهوم «مقدس» را تعریف کنیم و روشن شود که اساساً چه امری قدسی محسوب می‌شود. امر قدسی، امری است که مستقیماً از جایگاه وحی آمده باشد، تغییرناپذیر و ثابت باشد، قابل تبدیل نباشد، مانند خود قرآن یا کلام معصوم علیه‌السلام که به‌صورت یقینی و متعادل به ما رسیده است. این امور ذاتاً قداست دارند و بنابراین مقدس محسوب می‌شوند.

با این حال، فهم یا معرفتی که نسبت به این امور حاصل می‌شود، اگر بر مبنای اجتهاد و تفقه صحیح و کارشناسانه باشد، خود دارای قداست ذاتی نیست و تنها به تبع امر مقدس، قداست پیدا می‌کند. این معرفت‌ها، حتی اگر مرتبط با امور قدسی باشند، قابل تغییر، زوال و تبدیل هستند و بنابراین نمی‌توان آن‌ها را در حد و تراز امر قدسی تلقی کرد. تفاوت میان معرفت یک امر قدسی و خود حقیقت امر قدسی باید روشن باشد؛ قداست و احترام این معرفت‌ها به تبع امر قدسی است و نه ذاتی.

این نکته‌ای است که جامعه ما باید بداند؛ اگر معرفتی بر اساس اجتهاد و تفقه کارشناسانه شکل گیرد، حتی قداست ذاتی ندارد، زیرا این معرفت انسانی و بشری است و با معرفت وحیانی که عین وحی است، تفاوت دارد. بنابراین باید بین امر قدسی که ذاتاً مقدس است و امری که غیرقدسی و ذاتاً مقدس نیست اما در ظل امر مقدس دیده می‌شود، تمایز قائل شد.

مسئله دیگر آن است که احترام به امور قدسی، برای حفظ حقیقت آن‌ها یک وظیفه و ضرورت است. اگر به امور قدسی بی‌توجهی کنیم، آن‌ها را زیر سوال ببریم یا نسبت به آن‌ها تشکیک ایجاد کنیم، عمل شایسته‌ای نیست و طبیعی است که مخالفت‌ها آغاز شود. همچنین، مواجهه با معرفت صحیح و کارشناسانه امر مقدس باید بر اساس روش علمی و استدلال منطقی باشد و نحوه مقابله با آن مشخص گردد.

مواجهه با ساحت مقدسات – چه امر قدسی ذاتی باشد، چه قدسی طبعی – باید از طریق استدلال، برهان و بیان مناسب انجام شود. این مواجهه می‌تواند در قالب سوال، اشکال یا شبهه صورت گیرد، زیرا این شیوه‌ها در نظام علمی پذیرفته شده‌اند. چنین برخوردی هرگز توهین یا اهانت محسوب نمی‌شود و انسان می‌تواند با استدلال، حتی با امر قدسی، مواجهه داشته باشد. طبیعتاً امور قدسی خود مبرهن و مستدل هستند و کسانی که اهل فهم و معرفت‌اند، پاسخ مناسب را ارائه خواهند داد.

یک بحث تخصصی درباره دین و اعتقادات در چه شرایطی می‌تواند وارد عرصه عمومی شود و در چه مواردی باید در محیط‌های علمی و نخبگانی باقی بماند؟

امور قدسی بخش قابل توجهی از خود را به لایه‌های سخت معرفتی مربوط می‌کنند، مانند توحید، رسالت، ولایت، خلافت، امامت و حتی احکام الهی. این امور در سطح پیچیده و بنیادین معرفت قرار دارند و طبیعی است که هاضمه جامعه توان پذیرش مستقیم آن‌ها را ندارد. ابتدا این مسائل در فضای نخبگانی و خبرگانی تحلیل می‌شوند و سپس رقیق و ساده‌سازی می‌شوند تا هاضمه جامعه بتواند آن‌ها را هضم کند. در غیر این صورت، هنگامی که این مسائل مستقیماً وارد جامعه شوند، به دلیل عدم آمادگی، جامعه یا آن‌ها را بی‌جهت می‌پذیرد یا بی‌جهت رد می‌کند و این روند در نهایت منجر به ترقیق و ساده‌سازی غیرکنترل‌شده خواهد شد.

این موضوع در مورد مسئله استفتائات نیز صادق است. برخلاف کتب فقهی که معمولاً در بازار عمومی افکار حضور ندارند، استفتائات وارد جامعه می‌شوند، زیرا آن‌ها رقیق شده، جزئی و موردی هستند و قابل استفاده برای عموم مردم‌اند. تا زمانی که در جمع نخبگان و خبرگان این فرآیند ترقیق، تنظیم و تنزل صورت نگیرد، ورود مستقیم این مسائل به جامعه می‌تواند مشکلاتی ایجاد کند.

این مسئله محدود به علوم قدسی نیست؛ به‌عنوان مثال در علم طب نیز، مجموعه‌ای از قواعد، قوانین، اصول و مبانی وجود دارد که در سطح جامعه عمومی قابل پذیرش نیستند. اما هنگامی که این مبانی در قالب نسخه‌های جزئی و موردی ارائه می‌شوند، افراد غیرمتخصص و عامه مردم از آن‌ها بهره‌مند می‌شوند. بنابراین، در فضای علمی و معرفتی، چه معرفت فقهی، کلامی، فلسفی، عرفانی یا حتی معارفی باشد، بسیاری از مفاهیم و اسرار عمیق ممکن است در فضای آزاد و منابر عمومی نقل شوند. این نقل بدون آمادگی جامعه انجام می‌شود و هاضمه جامعه مبانی لازم برای درک آن‌ها را ندارد.

افرادی که این مفاهیم را به‌صورت ذوقی و بدون رعایت ساختار معرفتی منتقل می‌کنند، ممکن است باعث شگفتی جامعه شوند، اما عوارض جانبی و ناخواسته‌ای نیز به دنبال خواهد داشت. بنابراین، تا زمانی که مفاهیم رقیق نشده و جزئی و قابل ارائه برای عموم نباشند، طرح آن‌ها در جامعه مناسب نیست و ممکن است پیامدهای نامطلوبی داشته باشد.

چه سازوکار یا مدلی می‌تواند هم آزادی پژوهش و بیان علمی را تضمین کند و هم حرمت مقدسات را حفظ نماید؟

اگر این مدل در قالب مدل‌های علمی ارائه شود، چه به صورت استدلال، برهان، سوال، شبهه یا اشکال، همگی این‌ها صوری هستند که قابلیت ارائه دارند و در این شرایط، کسی هرگز احساس توهین، اهانت یا زیر سوال رفتن نخواهد کرد.

با این حال، اگر کسی مستقیماً بدون بهره‌گیری از استدلال یا برهان، بخواهد تشکیک ایجاد کند یا شبهه‌افکنی کند، طبیعی است که ممکن است با واکنش‌هایی مواجه شود که حتی گاهی نامناسب باشند.

این مدل از آزادی بیان که به گفته شما ممکن است موجب شبهه‌افکنی شود، به نظر شما در طول زمان نتایج مثبتی خواهد داشت یا در طرح یک موضوع، نتیجه‌ای منفی به دنبال خواهد داشت؟

اهل معرفت می‌توانند از سوال، شبهه یا اشکال نتیجه مثبت بگیرند، زیرا ذات این پرسش‌ها و شبهه‌ها بد نیست. اگر سوال و شبهه وجود نداشته باشد، علم پیشرفت نمی‌کند. بزرگان حکمت نیز گفته‌اند که سوال نقش مونث و جواب نقش مذکر را دارد و از کنار هم قرار گرفتن سوال و جواب، علم شکل می‌گیرد. بنابراین نباید از سوال، شبهه و اشکال هراسی داشته باشیم.

به ویژه اگر اهل برهان و استدلال هستیم و معرفت خود را مستدل و مبهم می‌دانیم، باید از اشکال و شبهه استقبال کنیم، زیرا این امر موجب بالندگی و شکوفایی علم می‌شود. با این حال، اگر این قالب‌ها به مسیر شبهه‌افکنی یا سوءاستفاده بروند و افراد نادانسته یا حتی ناخواسته بخواهند پاسخ‌هایی مطرح کنند، این رفتار سزاوار نیست و ممکن است آثار منفی به همراه داشته باشد.

بنابراین اگر با سوال، اشکال یا شبهه، حتی کسانی که قصد شبهه‌افکنی دارند، به صورت منطقی، استدلالی و برهانی برخورد شود، این کار باعث رشد و شکوفایی علم خواهد شد و باید از آن استقبال کرد. اما اگر برخورد نادرست، بدون استدلال و برهان انجام شود یا به ناسزاگویی و فحاشی منجر شود، این امر موجب تشخیص نادرست جامعه، ایجاد چندقطبی و در نهایت به ضرر جامعه خواهد بود.

با توجه به اینکه رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی سخن را تشدید و رادیکالیزه می‌کنند، نقش نخبگان در بهره‌گیری مسئولانه از فضای رسانه‌ای چیست؟

در حالی که رسانه‌ها و فضای رسانه‌ای عموماً عمومی هستند، برخی رسانه‌ها تخصصی محسوب می‌شوند و بحث‌های تخصصی باید در این رسانه‌ها مطرح شوند. نخبگان و مسئولان فرهنگی نباید مسائل تخصصی را در رسانه‌های عمومی که نقش و رسالت آن‌ها تبلیغی و عمومی است، مطرح کنند، زیرا این رسانه‌ها برای بیان موضوعات تخصصی مناسب نیستند. بهتر است مسئولان فرهنگی و نخبگان از رسانه‌های تخصصی برای بیان مباحث خود استفاده کنند و اجازه ندهند که این گفتگوها در شبکه‌ها و رسانه‌هایی مطرح شود که در جهت مخالف حرکت می‌کنند و وضعیت فرهنگی آن‌ها مشخص است و در صف دشمن قرار دارند.

طبیعی است که وقتی فردی با چنین رسانه‌هایی صحبت می‌کند، صرفاً سخن نمی‌گوید، بلکه دشمنی نیز با سخنان او همراه خواهد بود. حتی اگر استدلال‌ها مستدل باشند، اگر در تریبونی بیان شوند که متعلق به نفاق، شقاق یا مخالفت و عداوت است، نمی‌توانند مؤثر واقع شوند و حتی بهترین استدلال‌ها نیز از چنین تریبونی، بوی دشمنی و عداوت دریافت خواهند کرد.

امیدوارم نصایح و رهنمودهای بزرگان را به‌صورت پسرانه برای حفظ جامعه رعایت کنیم و از افراط و تفریط به‌شدت پرهیز کنیم. باید بدانیم ایجاد فضای خشونت در امر معرفتی شایسته نیست و در نهایت به نفع هیچ کسی نخواهد بود و تنها موجب آسیب به جامعه خواهد شد.