قوت و غنای حکمت متعالیه ـ جلسه 8

07 04 2025 5752363 شناسه:

هشتمین جلسه از دوره آنلاین قوت و غنای حکمت متعالیه در روز دوشنبه 18 فروردین ماه برگزار گردید.

لازم به ذکر است دوره «قوت و غنای حکمت متعالیه» استاد مرتضی جوادی آملی، در سال جدید هر هفته دوشنبه ها ساعت 19:45، به صورت آنلاین برگزار می گردد.

دانلود فایل صوتی

استاد مرتضی جوادی آملی در هشتمین جلسه از نشست علمی قوت و غنای حکمت متعالیه به تحلیل عمیقی از فلسفه و مفاهیم آن، به‌ویژه در رابطه با «اصالت وجود» و «سلطنت فلسفه» بر دیگر علوم پرداخته است که خلاصه ای از آن بیان می شود:

  1. اصالت وجود: بر اساس دیدگاه فلسفی که در این متن بیان شده، اصالت وجود به عنوان یک اصل محوری در فلسفه مطرح می‌شود. طبق این نظر، هر آنچه که در جهان وجود دارد، از جمله ماهیت‌ها و مفاهیم، در نهایت به وجود برمی‌گردد. به عبارت دیگر، همه چیز از منظر فلسفی در نهایت به «وجود» مرتبط است، چه به صورت واقعی و چه به صورت ذهنی.

  2. ماهیت و مفهوم: بر اساس اصالت وجود، ماهیت‌ها و مفاهیم به‌عنوان اموری بالعرض (نه ذاتی) و به تبع وجود در نظر گرفته می‌شوند. به‌طور خاص، مفهوم «عدم» نیز به‌عنوان یک مفهوم ذهنی مطرح می‌شود که در فلسفه مورد بحث قرار می‌گیرد، حتی اگر عدم در واقعیت وجود نداشته باشد.

  3. سلطنت عامه فلسفه: فلسفه سلطنت عامه بر علوم دارد به این معنا که تمامی علوم برای تحلیل موضوعات خود نیازمند تکیه بر فلسفه و هستی‌شناسی آن هستند. به‌عبارت دیگر، هر علمی برای تبیین و اثبات موضوعات خود به فلسفه و اصول آن نیازمند است.

  4. سلطنت فلسفه بر دیگر علوم: در این بخش، فلسفه به عنوان علم حاکم و سلطنت‌دار بر سایر علوم معرفی می‌شود. این سلطنت نه به‌صورت قراردادی و اعتباری، بلکه به‌صورت حقیقی است. فلسفه به عنوان علم بنیادی و اصلی، موضوعات خود را از «وجود» می‌گیرد و به همین دلیل، تمام علوم از جمله علوم طبیعی، ریاضی، انسانی و الهی در نهایت به فلسفه وابسته هستند. فلسفه به‌عنوان علم مادر، تمامی علوم بشری (علوم طبیعی، ریاضیات، علوم انسانی و ...) را از حیث موضوعات‌شان هدایت می‌کند. فلسفه نه تنها موضوعات این علوم را می‌سازد، بلکه حقیقت این موضوعات را نیز توضیح می‌دهد.

  5. ارتباط فلسفه با سایر علوم: فلسفه به‌ویژه از طریق مفهوم اصالت وجود، جایگاه خود را در سایر علوم روشن می‌کند. به‌عنوان مثال، در علوم طبیعی، ریاضی و حتی علوم انسانی (مانند مدیریت، اقتصاد و سیاست)، موضوعات این علوم به‌عنوان موجودات ذهنی و اعتباری وجود دارند. فلسفه این موجودات را از طریق مفهوم «وجود» تبیین می‌کند و به آن‌ها معنا و ساختار می‌بخشد.

  6. تفاوت فلسفه و دیگر علوم: فلسفه به‌طور کلی از "وجود" سخن می‌گوید و موضوعات خود را بر اساس هستی‌شناسی تعریف می‌کند، در حالی که دیگر علوم بیشتر بر ماهیت موجودات (مانند مواد، اجسام، یا مفاهیم ذهنی) تمرکز دارند. این باعث می‌شود که فلسفه به‌عنوان علم مادر و تعیین‌کننده درک درستی از سایر علوم باشد.

این تحلیل‌ها نشان می‌دهند که فلسفه نه تنها به‌عنوان پایه و اساس تفکر و علم در نظر گرفته می‌شود، بلکه به‌طور خاص در حوزه‌های الهیات و علوم بشری نیز حاکم است و به تعیین موضوعات و تبیین حقیقت موجودات می‌پردازد.