مراسم عزاداری و سوگواری شهادت سالار شهیدان اباعبدالله الحسین(ع) در دهه اول ماه محرم الحرام با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین استاد مرتضی جوادی آملی و با موضوع «نهضت حسینی حقیقت جهانی و بشری»، در مسجد هدایت شهر آمل برگزار می شود.
لازم به ذکر است این مراسم به مدت ده شب از شب اول محرم (سه شنبه 27 تیر ماه) بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء ساعت 21:30، در محل حسینیه هدایت طایفه آملی واقع در آمل، پایین بازار برگزار است
لینک پخش زنده مراسم : https://el.esra.ir/ch/ostad-morteza-javadiamoli
أعوذ باللَّه من الشَّيطان الرَّجيم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
«اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ بَارِئِ الْخَلائِقِ أَجمَعِين باعِثِ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمُرْسَلِين رافِعِ السَّماوَاتِ وَ خَافِضِ الأَرَضِين، ثُمَّ الصَّلَاةُ وَ السَّلامُ عَلَي جَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمُرْسَلِين سِيَّمَا خَاتَمِهِم وَ أَفَضَلِهِم حَبِيبِ إِلهِ الْعَالَمِين أَبَا الْقَاسِم الْمُصْطَفَي مُحَمَّد صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ وَ عَلَي الْأَصْفِيَاءِ مِنْ عِتْرَتِهِ لَا سِيَّمَا خَاتَمُ الْأَوْصِيَاء حُجَّة ابْنِ الْحَسَنِ الْعَسْكَرِي رُوحِي وَ أَرْوَاحُ الْعالَمِينَ لَهُ الفِداء، بِهِمْ نَتَوَلَّي وَ مِنْ أَعْدَائِهِم نَتَبَرَّأُ إِلَي اللَّه».
به نثار ارواح همه مؤمنين و مؤمنات، ارواح طيّبه شهداء و روح عالي امام امت و همچنين ارواح طيبه شهداي کربلا و روح پرفتوح سرور آزادگان و سالار شهيدان حسين بن علي صلواتي اهدا بفرماييد!
در همين ابتداي سخن جا دارد همه کساني که در احياء اين سنّت الهي و برپايي اين شعائر و شعار نهضت سالار شهيدان در طول قرون متمادي اين نهضت را گرامي داشتند، بزرگ و عظيم شمردند و با احياء اين شعار الهي، جريان عظيم نهضت سالار شهيدان را در طول تاريخ گرامي داشته و پرچمش را در اهتزاز داشتهاند خصوصاً کساني که در همين طايفه و در همين جمع، بنيانگزاري کردهاند، اينگونه از حسينيهها را تکايا را آزينبندي کردهاند و اين فکر و فرهنگ را براي ما به ميراث گذاشتهاند، با وقف کردن، با حضور يافتن، با اظهار ارادت و علاقه و عشق به ساحت سالار شهيدان، قطره قطره محبت ابي عبدالله را در جانها نشاندن و عقول را و قلوب را در تسخير نام والاي سالار شهيدان را براي همه ما عظيم و گرامي داشتن إنشاءالله با مولايشان محشور باشند و آنچه را که به ذخيره نهادهاند إنشاءالله براي آنها باقيات الصالحات باشد و همه خيرات آنها و برکاتي که از آنها به ياد و بجا مانده است براي آنها حسنات، خير و برکت به ارمغان بياورد به روح اينگونه از آزادمردان که در مسير نهضت ابي عبدالله(عليه السلام) احياگري کردهاند اين پرچم و لواي حسين بن علي برافراشته نگاه داشتهاند صلواتي اهدا بفرماييد!
پرسش اساسي که در رابطه با اين نهضت و جوامع اسلامي و جامعه ما مطرح است اين است که نسبت ما با جريان کربلا و نهضت عاشورا که حدود 1400 سال قبل اتفاق افتاده است چيست؟ چرا امت اسلام خصوصاً پيروان اهل بيت(عليهم السلام) در ماه محرّم اينگونه آمادگي و تهيأ از خود نشان ميدهند و با شور و احساسات و عواطف به صحنه ميآيند و خود را در راستاي اين نهضت به عنوان فردي از افراد که مهياي بزرگداشت اين نهضت است آماده ميکنند؟ آيا نسبتي بين ما و آن نهضت وجود دارد؟ آيا ما ميتوانيم الگويي و نمونهاي از آن نهضت براي امروز جامعه ما داشته باشيم؟ يا صرفاً يک سلسله مراسم و عزاداري و احياناً اطعام و نظاير آن است مثل ساير مراسم!
مراسم جمع رسم و رسوم است آيا اين برنامهاي که امت اسلام و شيعيان اهل بيت(عليهم السلام) دارند يک رسم است يک عادت است يک فرهنگ است يا يک باور و يک اعتقاد اصيل و مبنايي است که جامعه اسلامي با آن خود را ممحض و آماده ميکند تا با يک بنياني از معارف، حقائق، عقايد، خُلقيات و سنت و سيره اجتماعي زندگي کند و بر مبناي آن مشي کند؟ اين خيلي فرق ميکند که نگاه ما نسبت به مسئله چگونه است؟ آيا ما صرفاً به عنوان يک مراسم و عادت ماه محرّم را بزرگ ميشماريم يا نه، بناي بر تحکيم عقايد است، بناي بر تعظيم شعائر است، بناي بر احياء سنتهاي الهي و اماته بدعتها و انحرافها و تحريفها است؟ اين دو نگاه خيلي متفاوت است.
عدهاي احياناً ممکن است فکر کنند که اين برنامههايي که در ماه محرّم صورت ميپذيرد صرفاً يک سلسله برنامههاي عادي و رسوم و مراسم و عادات است و به عنوان اينکه مثلاً ما ثواب ببريم اجر ببريم با گريستن و گرياندن و در مجالس شرکت کردن و اطعام نمودن و عزاداري بر پا کردن يک ثوابي ببريم! اين مسئله را بايد براي خودمن حلّاجي کنيم. امروز ديگر فرصت اين نيست که بخواهيم با يک سلسله مسائل سنّتي و عادي شرايط اجتماعي و حيات سياسي و انساني و تربيتي و اخلاقي خود را بدون توجه به اين مباني و اين اصول پيش ببريم.
پرسش اصلي اين است که آيا ميتوانيم از اين منبع جوشان نهضت سالار شهيدان براي خود ذخيرهاي بياندوزيم افکارمان را نظراتمان را سيره و سنت زندگيمان را با گونه ديگري از مسائل آشنا کنيم؟ سخني که بايد بدان پرداخت و توجه کرد و إنشاءالله در طي اين شبهايي که شما در اين مهمانسراي حسيني شرکت ميکنيد و بيانات و سخنان نهضت سالار شهيدان را إنشاءالله استماع ميفرماييد، با يک سنتي ديگر و سيره و خُلق و خوي ديگر آشنا شويم و سبکي ديگر براي زندگي بسازيم و خود را با حيات سالار شهيدان حسين بن علي و ياران و اصحابشان نزديکتر کنيم.
دعايي است که همواره همه ما بدان توصيه شدهايم که خدايا، «اللّهمّ أحينا»؛ خدايا ما را زنده بدار به آنچه که حسين بن علي و ياران و اصحابش را زنده داشتهاي! و بميران براساس همان فرهنگ و مکتبي که حسين بن علي براساس آن مکتب زندگي کرد و مُرد و شهادت را پذيرفت!
بنابراين اين نکته قابل توجه است که آنچه را که ما از محرّم به يادگار داريم و آنچه که از محرّم و شعائر پايدار براي خود زنده نگاه ميداريم در حقيقت ما هويت ما وجود ما اثرگذار است و بنا نيست به عنوان يک امر عرضي مهمان چند روزه يا حداکثر دو ماهه اين نهضت باشيم. آمدهايم تا افکار، انديشهها، آراء و نظرات حسين بن علي در زندگي سرلوحه وجودمان قرار دهيم به او اقتداء کنيم و به سنتش و سيرهاش تأسي بجوييم.
از قرآن مدد بگيريم از بيانات الهي و سخنان عرشي حق سبحانه و تعالي در قرآن که ريشه همه خيرات و همه خوبيها و زيباييهاست از قرآن الهام بگيريم. خداي عالم به رسول مکرم اسلام و به امت اسلامي توصيه ميفرمايد که از ابراهيم خليل و همراهان او بهره ببريد و آنها را به عنوان اسوه و الگوي قرار بدهيد. فاصله بين پيامبر تا حضرت ابراهيم چند هزار سال است. ابراهيم چه داشت؟ چه از خود بجاي گذاشت که خداي عالم به امت اسلام به شخص رسول گرامي اسلام و کساني که پيرو پيامبر گرامي اسلام هستند توصيه ميفرمايد که از ابراهيم تبعيت کنيد. ﴿قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ في إِبْراهيمَ وَ الَّذينَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْكُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ﴾ اگر از زمان نهضت سالار شهيدان تاکنون حدود 1400 سال ميگذرد از زمان حضرت ابراهيم تا زمان پيامبر گرامي اسلام حدود سه هزار سال ميگذرد و پيامبر گرامي اسلام به عنوان خاتم الأنبياء و سيد الأنبياء و المرسلين مورد توصيه پروردگاري است که خداي عالم در قرآن کريم به او و امتش توصيه ميکند ﴿قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ في إِبْراهيمَ وَ الَّذينَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْكُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنا بِكُمْ وَ بَدا بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً﴾ اين الهي در سوره مبارکه «ممتحنه» است.
نگوييم قصه 1400 سال پيش آيا براي امروز چقدر ميتواند مفيد قرار بگيرد؟ و آيا ميتواند الگو و نمونه ما باشد؟ ما ميتوانيم از نهضت حسيني الگوبرداري کنيم و براي زندگي امروزمان تأسي بجوييم؟ اين خداست، اين ابراهيم خليل است، اين رسول الله و امت اسلام است که توصيه ميفرمايد که اين پيغمبر من، از ابراهيم ياد بگيريد. سنت و مرام او را در نظر آوريد در احياء توحيد. ابراهيم چه کرد؟ آيا سخن ابراهيم چقدر در پيشگاه پرودرگار عالم عظيم و ارزشمند است که توصيه ميفرمايد که امت پيامبر او را به عنوان اسوه قرار بدهند و حرکت توحيدي و مبارزه با شرک و کفر حضرت ابراهيم را براي خود سنت و مرام الهي محسوب بدارند و سعي کنند که در سايه اين سنت مسير زندگيشان را توحيدي کنند؟
اگر ابراهيم بنيانگزار توحيد بود و بزرگمبارز عليه شک و بتپرستي بود، حسين بن علي(عليهما آلاف التحية و الثناء) بزرگمبارز عليه ظلم، ستم و بدعتها و سنتهاي غلط و تحريفها و انحرافها است. مگر در اديان تحريف روا نميشود؟ مگر در دين انحراف پيش نميآيد؟ آن کسي که بخواهد در مقابل اين تحريفها انحرافها ظلمها و ستمها تبعيضها و فسادها و هر آنچه که بيرون از دايره سنت پيامبر است مبارزه را پيکار را بياموزد از مکتب سالار شهيدان حسين بن علي است. به همان ميزاني که ابراهيم خليل پرچم توحيد را در آن سرزمين برافراشت و خداي عالم آتش را براي او گلستان کرد و به آتش فرمان داد که براي ابراهيم بَرد و سلام بشود، آن کساني که نهضت حسين بن علي را و مرام و مسلک او را دنبال ميکنند که عليه ظلم، تبعيض، فساد، انحراف، تحريف، کجرويها، بدفهميها و نظاير آن قيام کرده است براي امروز ما الگو است.
به همان ميزاني که خداي عالم به پيامبر و امتش فرمود: ﴿قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ في إِبْراهيمَ وَ الَّذينَ مَعَهُ﴾ ابراهيم تنها نبود حواريوني، دوستاني، ارادتمنداني داشت و لذا خداي عالم فرمود: ﴿في إِبْراهيمَ وَ الَّذينَ مَعَهُ﴾ در باب حسين بن علي هم همينطور است اين 72 تن رادمردي که در رکاب حسین بن علی اينگونه ايثارگرانه جانفشاني کردهاند اينها همان ﴿وَ الَّذينَ مَعَهُ﴾ هستند همراهان، مصاحبان، حواريون حسين بن علياند که اينها توانستند اينگونه اين نهضت را رشيد، متعالي و والا به جهانيان معرفي کنند.
بنابراين اين سخن که آيا مناسبات ما با 1400 سال قبل چيست و آيا ميتوانيم از نهضت حسيني الگويي براي امروز خود داشته باشيم، يک سؤال زنده و جواب زنده براي او هست از قرآن الهام ميگيريم. آيا چرا خداي عالم سنت انبياي پيشين را يکي پس از ديگري ياد ميکند بر آنها سلام ميفرستد ﴿سَلامٌ عَلى نُوحٍ فِي الْعالَمين﴾[1] ﴿سَلامٌ عَلى إِبْراهيم﴾ ﴿سَلامٌ عَلى مُوسى﴾،[2] چرا سنت موسي را سنت عيسي را و انبياي پيشين را مطرح ميکند؟ براي اينک اين انبياي الهي جنبه تاريخي که ندارند، در يک زمان در يک مکان براي يک قوم و قبيله براي يک نژاد و طايفه که قيام نکردهاند. دين يک حيثيت جهاني و بشري دارد. موضوعي که براي اين شبها در راستاي اين نهضت انتخاب شده است اين است که جهاني بودنِ نهضت حسيني(عليه السلام) يعني ذاتاً اين نهضت بشري است جهاني است نه اينکه حسين بن علي در يک تاريخي در يک جغرافيايي در يک نژادي بنام نژاد عرب در يک طايفهاي بنام طايفه بنيهاشم و اينگونه از مسائل بخواهيم اين حقيقت بينهايت اين حقيقت عظيم و گسترده و در حد اعلا را محدود کنيم منحصر کنيم و در حد يک قبيله معرفي کنيم.
عدهاي بيرون از جريان اسلام خيلي تلاش دارند تا قصه کربلاي ابي عبدالله و نهضت عاشورا را به يک طايفه يا يک نژاد منحصر کنند محدود کنند. حسين بن علي عرب بود، حسين بن علي از طايفه بنيهاشم بود، حسين بن علي در سرزمين عرق به شهادت رسيد، حسین بن علي در تاريخ 61 هجري قمري به شهادت رسيد، با اين مشخصات با اين تعينات با اين تحديدها و محدود کردنها اين نهضت دفن ميشود، محدود ميشود خلاصه ميشود و نميتواند به عنوان يک الگو و اسوه الهي و جهاني و بشري شناخته بشود.
عدهاي از دشمنان براي اينکه اين نهضت را بکوبند محدود کنند خلاصه کنند بگويند خوب است بسيار خوب بود اما مال يک تاريخي مال يک جغرافيايي مال يک نژادي مال يک قبيله و طايفهاي مال يک قومي مال يک فرقهاي با اين تعينات ميخواهند اين نهضت را خاموش کنند و تبديل کنند به يک مراسم. ميگويند خيلي خوب، شما ميخواهيد محرّم برنامه عزاداري داشته باشيد، داشته باشيد يک مراسمي است مثل ساير مراسم! مثل ساير رسومات! اتفاقاً اين نوع تفکر براي ما شيعيان هم به گونه ديگري دارد اتفاق ميافتد. ما هم داريم جاهلانه و بدون اين مسئله و شناخت لازم و ناآگاهانه اين حرکت بشري و جهاني را محدود ميکنيم و منحصر ميکنيم به فرقه شيعه. اين نهضت مال شيعيان نيست اين نهضت مال جامعه اسلامي هم حتي نيست. اين به همان امتداد بعثت پيامبر و رسالت پيامبر گرامي اسلام گسترده است جهاني است و بشري است اين را بايد خيلي دقت بکنيم. در شعارهايمان در مجالسمان در گفتگوهايمان به گونهاي سخن نگوييم که اين مکتب يعني نهضت سالار شهيدان مال يک فرقهاي بنام فرقه شيعه اثنيعشري باشد.
خود شيعيان هم فرقههاي مختلفي دارند شيعه شش امامي هست، هفت امامي هست، نُه امامي هست، اين فرقههاي مختلف اما آن شيعهاي که امام حسينش در سال 61 هجري به شهادت رسيد شيعه اثني عشري است يک فرقهاي است بنام فرقه شيعه دوازده امامي اثني عشري، اين فرقه يک امامي دارد بنام امام حسين در قبيلهاي بنام قبيله بنيهاشم در سال 61 هجري در عراق يک حرکت قبيلهاي انجام داد فرقهاي انجام داد و به شهادت هم رسيد به اعتقاد و به زعم و گمان اين دسته از افراد!
اين ظلم به نهضت ابي عبدالله است. اين محدود کردن، منحصر کردن، مصادره کردن بسيار چيز خطرناکي است. اگر ما چنين تلقياي از نهضت ابي عبدالله داشته باشيم ميدانيد لازمهاش چيست؟ لازمهاش اين است که همه کساني که غير از فرقه شيعه اثني عشري هستند همه و همه، همه فِرَق اسلامي، امت اسلام، جامعه بشري همه و همه در يک سويند در يک طرفند ما در يک طرف هستيم. ما ميآييم در حسينيه خودمان زنجير ميزنيم و عزاداري ميکنيم و اطعام ميکنيم و امثال ذلک. آنها ميگويند اينکه مال جهان نيست، مال بشر نيست، مال اسلامي نيست، يک فرقهاي از فرقههاي اسلامي، از صد هزار، دو هزار بيشتر و کمتر، فرقههاي اسلامي يک فرقهاي بنام فرقه شيعه اثني عشري اين معتقد است که امام سومش در صحراي کربلا در سال 61 به شهادت رسيد. آن وقت کسي به دنبال اين نهضت نيست کسي به دنبال اين انديشه و اين تفکر نيست. کسي به دنبال اين نيست که آن بُعد بشري و جهاني نهضت ابي عبدالله را شناسايي کند.
ما هم که ميآييم با اين عزاداريهايمان و با اين گاهي اوقات افراطيگري که در عزاداري و اين سنّتمان داريم پرده را روي اين و حجابي بالاتر ستاري بالاتر و طبعاً اين محدود ميشود. کسي اين را باور نميکند که يک حقيقت جهاني و بشري است. متعلق به جهان بشريت است ما براي اينکه اين فرهنگ را اين انديشه را به جهانيان اعلام کنيم بايد هم تفکر بيروني که از ناحيه دشمنان اينگونه تعريف ميشود معرفي ميشود که يک جرياني بنام قبيله بنيهاشم با قبيله بنياميه اينها باهم جنگ و ستيز داشتند باهم جنگ و دعوا داشتند يک زماني پيغمبر آمد و بر آنها غلبه کرد يک وقتي هم يزيد آمد معاذالله بر اينها غلبه کرد و لذا سخن يزيد است که:
«لَعِبَتْ هَاشِمُ بِالْمُلْكِ فَلَا ٭٭٭ خَبَرٌ جَاءَ وَ لَا وَحْيٌ نَزَلَ»،[3]
بنيهاشم يک گروهي بودند که آمدند مردم را فريب دادند معاذالله، گول زدند، با تزوير بر مردم غلبه پيدا کردند و حکمراني و حکومت را از آنِ خود کردند و الا وحياي نبوده خبري نبوده قرآني چيست!
«لَعِبَتْ هَاشِمُ بِالْمُلْكِ فَلَا ٭٭٭ خَبَرٌ جَاءَ وَ لَا وَحْيٌ نَزَلَ».
اين انديشهاي است که از ناحيه دشمنان همواره دارد تزريق ميشود و براي خوديها چه بسا اين سخن بسيار خوب و قابل قبول معاذالله بخواهد تلقي بشود! پس هم از ناحيه بيرون و هم از ناحيه درون چنين سوء برداشتي چنين تفکر غلطي چنين تحريفو انحرافي وجود دارد و ما بايد اين نهضت را براساس شعائرش، براساس عناصري که در اين نهضت وجود دارد که ما حالا در طي اين شبها آن شعائر، آن عناصر، آن ارکان، آن جلوههاي برتر نهضت ابي عبدالله را بيان کنيم تبيين کنيم تفسير کنيم و نشان بدهيم که اين نهضت مال يک دسته، يک فرقه، يک نژاد، يک قبيله، يک تاريخ، يک زمان، يک مکان نيست. اين به همان امتداد نهضت و بعثت رسول گرامي اسلام است.
مگر خداي عالم در قرآن نفرمود که اين کتاب ﴿لِلْعالَمينَ نَذيراً﴾[4] ﴿كَافَّةً لِلنَّاسِ﴾؟[5] مگر پيامبر براي همه انسانها مبعوث نشد و از طرف خدا به رسالت برانگيخته نشد؟ آيا آمد تا عرب را نجات بدهد؟ آمد تا يک قبيلهاي را يا يک فرقهاي بسازد؟ يا فرمود اين کتاب براي همگان است؟ ﴿نَذيراً لِلْبَشَر﴾[6] ﴿كَافَّةً لِلنَّاسِ﴾، حالا إنشاءالله در شبهاي آتي پيرامون جهاني بودن از نظر مکتب اسلام و آيات الهي و سنت نبوي سخن بگوييم و در پي آن و به دنباش اين نهضت سالار شهيدان حسين بن علي را معرفي کنيم که چگونه اين نهضت بشري است و اين باعث ميشود که ما در کارمان اصلاح بکنيم، ما در عزاداريهايمان در حرفهايمان در شعارهايمان در رفت و آمدمان در احياء سنت عاشورا، نه مراسم عاشورا، مراسم چيست!؟ مراسم يک امر بشري است زميني است طبيعي است مادي است. يک سلسله رسوماتي است، يک سلسله مراسمي است در هر کشوري در هر قبيلهاي در هر جامعهاي يک سلسله مراسمي وجود دارد. مگر مراسم کم است؟ ولي مراسم که نميتواند منبع معرفت باشد. نميتواند الگو و نمونهاي براي براي حيات انساني بسازد. نميتواند سبک زندگي اصيل به جامعه بشري اهدا بکند. ما بايد خودمان را در آن سطح بسازيم و براساس آموزههاي بلند و شعائر نامحدودي که در اين نهضت وجود دارد اولاً خود را در آن سطح با آن فرهنگ بزرگ و عظيم بداريم و ثانياً به جهان و جهانيان اين معنا را معرفي کنيم.
بحثهايي که إنشاءالله در شبهاي آتي و در اين دهه و در اين جمع گرامي در اين مکان عظيم و ارزشمند که به همّت بزرگان ما کساني که نقش حياتي داشتند براي احياء اين سنت بتوانيم اين مباحث را دنبال بکنيم. شب اول محرم سال 1445 هجرمي قمري است. به ياد محرّم سال 61 هجري که مصائب و مصيبتهاي بيپاياني را همواره داشته است. اين مصيبتها براي ما سرمايه است، براي ما ذخيره است، ما با توجه به اين مصائب، خود را در اين ايام در اين سالها در اين قرون زنده نگاه داشتهايم. درود خدا و سلام خدا بر حسين بن علي.
«السَّلَامُ عَلَي الْحُسَيْنِ وَ عَلَي عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَي أَوْلَادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَي أَصْحَابِ الْحُسَيْن»![7] «السلام عليکم جميعاً و رحمة الله»! عرض ارادت کنيم به ساحت کبريايي سالار شهيدان حسين بن علي و به ياد بياوريم آن مصائب سخت و دشواري که بر يکايک اهل بيت(عليهم السلام) گذشته است بر خود حسين بن علي بيشتري مصائب و سختترين مصائل و بر خاندان آن حضرت که زينب کبري(سلام الله عليها) وقتي پيکر بدون سر سالار شهيدان حسين بن علي را به دست ميگيرد رو ميکند به مدينه پيامبر: «هَذَا الْحُسَيْنُ مُرَمَّلٌ بِالدِّمَاءِ مُقَطَّعُ الْأَعْضَاء»[8] «مَسْلُوبِ الْعِمَامَةِ وَ الرِّدَاء»، با اين بيانات اين مصائب را به همه جهانيان متذکر ميشود.
«السلام عليکم و رحمة الله و برکاته»، «باسمک العظيم الأعظم الاعز الاجل الاکرم يا الله يا الله يا الله يا الله يا الله يا الله يا الله يا الله يا الله يا الله يا رحمن و يا رحيم».
بار الها، اينگونه از محافل و مجالس که در سراسر کشور اسلامي بلکه در ساير کشورها در هر کجا که بنام حسين بن علي و نهضتش بر پاست از همگان به احسن وجه قبول بفرما!
ذخيرهاي براي عالم قبر و قيامت همه ما قرار بده!
توفيق فهم صحيح و معرفت اصيل نسبت به اين نهضت را و باور به آن و عمل به آن را به همه جامعه ما مرحمت بفرما!
خدايا! اين نهضت يک منبع و ذخيره الهي است، اين را براي همه ما در دنيايمان برزخمان قيامتمان خدايا، ما را با اين حقيقت محشور بدار!
در سايه اين نهضت عظيم، اصلاح جامعه، رفع تبعيضها، رفع فسادها، رفع انحرافها، رفع ظلمها و ستمها و همه آنچه را که براي اين امت ارزشمند به عنوان مصيبت و رنج و عذاب واقع شده است خدايا برطرف بفرما!
مرضاي مسلمين شفاي عاجل مرحمت بفرما!
اموات، اموات اين جمع، بانيان، واقفان، آنهايي که در درون و برون اين تکيه آرميدهاند در جوار رحمت اين امامزاده ارواح طيبه شهدا، روح عالي امام امت همه را با ارواح انبياء و اولياء محشور بفرما!
قلب مطهر آقايمان مولايمان حضرت بقيت الله الاعظم(ارواح من سواه فداه) را از همه ما راضي و خرسند بفرما!
«بالنبي و آله و عجل الله تعالي في فرجه الشريف»
[1]. سوره صافات، آيه79.
[2]. سوره صافات، آيه120.
[3]. الإحتجاج علي أهل اللجاج(للطبرسي)، ج2، ص307؛ «لَعِبَتْ هَاشِمُ بِالْمُلْكِ فَلَا ٭٭٭ خَبَرٌ جَاءَ وَ لَا وَحْيٌ نَزَلَ».
لَيْتَ أَشْيَاخِي بِبَدْرٍ شَهِدُوا ٭٭٭ جَزَعَ الْخَزْرَجِ مِنْ وَقْعِ الْأَسَل».
[4]. سوره فرقان, آيه1.
[5]. سوره سبأ، آيه28.
[6]. سوره مدثر، آيه36.
[7]. البلد الأمين و الدرع الحصين، ص271.
[8] . اللهوف على قتلى الطفوف، ترجمه فهرى، النص، ص133.