18 05 2018 315302 شناسه:

«در شعاع تفسیر تسنیم؛ سوره مبارکه حمد» جلسه دوم

دانلود فایل صوتی

متن سخنرانی:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ بَارِئِ الْخَالقين ‏وَ الصَّلَاة وَ السَّلامُ عَلَی‏ جَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمُرْسَلِين سَيَّمَا خَاتَمِهِم وَ أَفَضَلِهِم حَبِيبِ إِلَهِ الْعَالَمِين ‏أَبَا الْقَاسِم ‏الْمُصْطَفَی مُحَمَّد صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم وَ عَلَی الْأَصْفِيَاءِ مِنْ عِتْرَتِهِ لَا سِيَّمَا خَاتَمُ الْأَوْصِيَاء حُجَّةَ ابْنِ الْحَسَن‏ِِِِِ الْعَسْكَرِي رُوحِي وَ أَرْوَاحُ ‏الْعالَمِين‏ بِهِمْ نَتَوَلَّی‏ وَ مِنْ أَعْدَائِهِم‏ نَتَبَرَّأ إِلَی اللَّه».

شب سوم ماه مبارک رمضان است و ابواب رحمت الهي به سوي بندگان باز و مفتوح است و دعوت الهي براي غفران و رضوان بندگانش همچنان در عالم مُلک و ملکوت پيچيده است. همه آنچه که از دعاها و نيايش‌ها و مناجات و نظاير آن که در اين ماه شب‌ها و روزها، سحرگاهان و شامگاهان براي عباد و بندگان مقرر شده است، نشان از جريان و سريان رحمت مطلقه پروردگاري است. خدا را به اين نعمت بزرگ شاکريم و از اين پروردگار عزيز، محبوب و دوست داشتني صميمانه سپاسگزاريم که چنين راه رحمت و سعادت را به سوي بندگان با گشاده‌دستي، با سخاوت و با مناعت طبع، بدون کمترين منّتي به سوي بندگان گشوده است. اين خداي عزيز را سپاسگزاريم و به اين درگاه سجده مي‌آوريم و از آن حقيقت والاي نامحدود انتظار غفران و آمرزش گناهان را داريم. خدايا! گناهان همه ما را ببخش و بيامرز و مسير رحمت و هدايت و سعادت را براي همه هموار بگردان به برکت صلوات بر محمد و آل محمد!

سوره مبارکه «حمد» که کل قرآن و خلاصه و عصاره قرآن است، هر يک از آيات آن به مثابه يک فصل عظيم و سرفصلي واسع و جامع است. نمي‌شود آيات سوره مبارکه «حمد» را با ساير آيات برابر دانست، بلکه تک‌تک آيات سوره مبارکه «حمد» سرفصل ده‌ها، بلکه صدها آيه‌اي است که در سوره‌هاي ديگر از جايگاه قرآن کريم آمده است و لذا اگر ما بخواهيم يک متن و يک شرح را براي قرآن ملاحظه کنيم، سوره مبارکه «فاتحة الکتاب» به مثابه متن است و کل قرآن به مثابه شرح سوره مبارکه «فاتحه» است. اين از باب مبالغه و مانند آن نيست. هم به زبان وحياني و از جايگاه روايات به ما رسيده است که سوره مبارکه «فاتحة الکتاب»،[1] «أم الکتاب»[2] است و فاتحه کتاب است و عصاره و خلاصه قرآن است و هم با تأمل در آيات اين سوره مبارکه، انسان مي‌تواند به عظمت و والايي اين متن استوار و متين و جامع و شامل آگاهي بيابد.

يکي از آياتي که موضوع بحث ماست در اين شب‌ها و بر اساس آنچه که در تفسير شريف تسنيم آمده است، مطالبش را تقديم شما علاقمندان به قرآن و عترت مي‌کنيم؛ آيه ﴿مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ﴾[3] است. در سال گذشته در همين شب‌ها در همين جمع گرامي، بخش اول را تا قبل از ﴿مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ﴾ مطالبي از آن ارائه شد و اين زمين و اين آسمان، اين کف و اين سقف شاهد است که به هر حال ما اين مباحث را با هم گفتگو کرده‌ايم و مي‌گويند: «المعرفة بذر المشاهدة»؛[4] شما يک هسته خرما را که بخواهيد يک مطالعه دقيق بکنيد، مي‌بينيد که اين هسته خرما هم ريشه است، هم ساقه است، هم شاخه است، هم برگ است، هم ثمر مي‌دهد؛ همه اين درخت‌هايي که چند هزار خرما دارد، در همين هسته خرما هست. اين بذر است، وقتي شکوفا شد و به بالندگي و رشد طبيعي خود رسيد، مي‌شود درختي با اين عظمت و با اين ثمر و ميوه‌اي که بر شاخسارش نشسته است. اين معرفتي که ما الآن در دنيا داريم کسب مي‌کنيم؛ مثل همان هسته خرماست که ـ إِنشَاءَاللَّه ‏ـ در وادي برزخ و قيامت براي ما يک اصله خرماي عظيم با ثمرات فراوان خواهد شد. «المعرفة بذر المشاهدة». ما الآن نمي‌توانيم خوب تحليل بکنيم که مثلاً ﴿مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ﴾؛ يعني چه؟ رحمانيّت مطلقه خدا که فرمود: ﴿وَ رَحْمَتي‏ وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ‏ءٍ﴾؛[5] يعني چه؟ يا که فرمود: «يَا مَنْ‏ سَبَقَتْ‏ رَحْمَتُهُ‏ غَضَبَهُ»؛[6] ما خيلي نمي‌توانيم درک معنايي داشته باشيم که حقيقت اين رحمانيّت مطلقه که همه هستي از اوست و اوست که هستي را با رنگ الهي نمايان ساخته است، ما معناي آن را خيلي نمي‌فهميم: ﴿وَ رَحْمَتي‏ وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ‏ءٍ﴾، مي‌شود فهميد که يعني چه واقعاً؟ آن رحمت مطلقه‌اي که مي‌تواند برابري کند با اسم مبارک «الله» که خدا دو تا اسم دارد که اين دو اسم معادل همديگرند، بقيه اوصاف الهي است: يکي «الله» و يکي «الرحمن». «الرحمن» اسم ديگر پروردگار عالم است، اسم عَلَم است، کسي نمي‌تواند اين اسم را بر خود يا چيزي ديگري بگذارد. ديگر جنبه‌ها اوصاف الهي هستند؛ اما آن که مي‌تواند برابري کند با اسم «الله» که اين اسم شريف جامع همه اوصاف الهي است، «الرحمن» است که چنين جايگاهي دارد: «يا رحمن، يا الله». ﴿قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَانَ، همه اسماي حسنا يا به «الله» برمي‌گردد يا به «الرحمن» برمي‌گردد که اين دو معادل هم‌ هستند، در عرض هم هستند.

هر يک از آيات الهي در سوره مبارکه «حمد» يک سرفصل است. يکي از اين سرفصل‌هاي عمده که همه آياتي که راجع به معاد است، تحت اين آيه و شرح و بسط اين آيه است، آيه ﴿مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ﴾ است. اين سه کلمه است: «مالک»، «يوم» و «دين»؛ اما آن قدر اين سه کلمه جامع است، شامل است و اين آميختگي و ترکيبي که بين اين ﴿مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ﴾ هم قرار گرفته، انسجام معنايي و وسعت و عمق معنايي با خود دارد که همه آنچه را که راجع به بهشت و بهشتيان و نعمت‌هاي الهي است و همه آنچه را که راجع به دوزخ و دوزخيان و عذاب و نظاير آن است همه و همه تحت پوشش اين اسم ﴿مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ﴾ است.

تا آن حدّي که ما مي‌توانيم فهمي داشته باشيم از اين عنوان جامع و کلي، مطالبي را تقديم مي‌کنيم و خدا را شاهد مي‌گيريم که باور داريم، ايمان داريم؛ خدايا! همين شب‌ها را همين لحظات و آنات را شاهد قرار مي‌دهيم، اينها ماه مبارک رمضان و جلوه‌هاي اين ماه است، زنده است، بيناست، بصير است، سميع است و کاملاً ما و آنچه که گفته و شنيده مي‌شود را شاهد است. ما اين ماه رمضان را شاهد قرار مي‌دهيم و ايمانمان و باورمان را به اين معنا اظهار مي‌کنيم و عرض مي‌کنيم خدايا تو ﴿مالِكِ يَوْمِ الدِّين﴾ هستي!

يکي از جامع‌ترين کلمات، کلمه «مالک» است. با چه عنواني خدا را مي‌شود در روز قيامت صدا زد؟ حاکم است؟ بله. قاضي است؟ بله. شاهد است؟ بله. بينه با اوست؟ بله. همه آنچه را که در محکمه عدل بناست تحقق پيدا بکند، همه و همه به دست اوست. هيچ انساني، هيچ موجودي در روز قيامت نيست، مگر اينکه تحت قدرت و سلطنت و مالکيت و ملک بودن پروردگار عالم است. خدا ملک و سلطان و فرمانرواي عالم قيامت است. واقعاً آن روز را ما با چه عنواني مي‌توانيم بناميم؟ گاهي اوقات انسان تعجب مي‌کند، در برخي از آيات هست که ﴿إِنَّ الأوَّلِينَ وَ الآخِرِينَ ٭ لَمَجْمُوعُونَ إِلَي مِيقَاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍ؛[7] الآن مثلاً بيش از هفت ميليارد جمعيت هستند، چند ميليارد از اول ـ حالا ما به قبل از حضرت آدم کاري نداريم ـ از زمان حضرت آدم تا الآن و از الآن تا روز قيامت، چند ميليارد جمعيت هستند؟ چگونه هستند؟ اينها چگونه در محکمه عدل خدا حاضر مي‌شوند؟ و چگونه پرونده اعمال اينها حاضر مي‌شود و ميزان و صراط اقامه مي‌شود و همه و همه بدون اينکه کمترين ظلمي و کمترين خلاف عدلي در آنها بخواهد جريان پيدا بکند، همه در جايگاه خود به عدالت قرار مي‌گيرند و خداي عالم بر اساس عدالت حکم مي‌کند؟ چه سرزميني است؟ چه عظمتي است؟ ﴿إِنَّ الأوَّلِينَ وَ الآخِرِينَ ٭ لَمَجْمُوعُونَ إِلَي مِيقَاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍ، آن ميقات است. چه روزي است؟ چه عظمتي است؟ چه قدرتي است آنجا؟ خدا با عنوان «مالک» ظهور پيدا مي‌کند. اين واژه «مالک» که بعضي‌ها «مَلِک» مي‌خوانند که هر دو خواندنش هم درست است، هر دو قرائت هم درست است، بعضي‌ها هم حتي خواندن «مَلِک» را برتر مي‌دانند و ترجيح مي‌دهند که او سلطان است، مَلِک روز قيامت است، سلطان روز قيامت است. برخي‌ها هم با عنوان «مالک» مي‌خوانند؛ ولي اين معنا بايد به ذهن ما بيايد که چنين موقعيتي است که همه از ابتدا تا انتها در اين اقليم حاضر مي‌شوند. حالا آن چه اقليمي است؟ آن چه سرزميني است؟ شب و روز آن چگونه است؟ روشنايي و تاريکي‌ آن چگونه است؟ هر کسي در آن روز با نور وجود خود حرکت مي‌کند. احدي ياد ديگري نيست و ﴿يَوْمُ الْفَصْلِ﴾[8] است، «يوم الخسران» است، ﴿يَوْمُ التَّغَابُنِ﴾[9] است، ده‌ها اسم خداي عالم براي اين روز گذاشته است. همه و همه تحت سلطه ﴿مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ﴾ هستند. ما چند آيه در ارتباط با معاد داريم؟

مي‌گويند ثلث قرآن راجع به معاد و قيامت و جهان پس از مرگ است. اين ثلث قرآن که يک سوم از آيات الهي است؛ يعني اگر بگوييم آيات الهي مثلاً شش هزار تاست و متجاوز از شش هزار آيه ما در قرآن داريم، بيش از دو هزار آيه قرآن راجع به معاد است. صحنه قيامت چيست؟ چگونه انسان‌ها برمي‌خيزند؟ رستاخيز آنها چگونه است؟ و خداي عالم چگونه بر اساس معيارهاي حق راه را و قضاوت و داوري را اعمال و اجرا مي‌کند؟ انسان‌ها چگونه با هم در آن سرزمين هم بيگانه هستند، هم آشنا هستند؟ هر کسي وزن و بار خود را مي‌برد: ﴿وَ لاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَي﴾[10] و ده‌ها و صدها آيات ديگر راجع به قيامت است که همه تحت پوشش ﴿مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ﴾ است.

يکي از نکات بسيار ارزنده و قابل توجهي که در اين تفسير تسنيم شما ملاحظه مي‌فرماييد، اين نکته است که ما خداي رحمان رحيم را بايد در کنار خداي ﴿مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ﴾ ببينيم. يکي از نقص‌هاي معرفتي ما و از عمده‌ترين نقص‌هاي ما اين است که ما مي‌گوييم خدا کريم است، خدا رحيم است که خدا کريم هست و خدا رحيم هست؛ نه تنها رحيم است، بلکه «ارحم الراحمين» است، «اکرم الاکرمين» است، هيچ ترديدي در رحمت خدا و کرامت خدا نيست؛ اما آيا خداي عالم با اين ويژگي‌ها با ما انسان‌ها چگونه برخورد مي‌کند؟ اين سخن هم جاي سؤال هست که خدايي که به انسان هستي داده و اراده و اختيار بخشيده، توان مخالفت و معاندت حتي دشمني با خود را هم به انسان داده، او را با همه امکانات و سلاح‌هاي معرفتي در عالي‌ترين وجه آن مجهّز کرده، او را به سلاح عقل مسلّح کرد، او را به جهاز قلب مجهز کرد، همه اين ويژگي‌هاي خوب و زيبايي را در اختيار انسان قرار داد، با اين انساني که اگر ـ خداي ناکرده ـ عالماً و عامداً اين ماه رمضان را نبيند! اينکه فرمود: «قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْكُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَكَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ»[11] اين را نبيند، عين خيالش نباشد؛ حالا اين شب که چه فرقي با چند شب قبل يا چند شب بعد دارد!

خدا در قرآن مي‌فرمايد که نسبت دنيا و آخرت يک نسبت کاملاً مستقيم است. عده‌اي در قيامت کور محشور مي‌شوند، به خدا عرض مي‌کنند خدايا! ما در دنيا که بوديم بينا بوديم، مي‌ديديم؛ اما الآن کور محشور شديم؛ يعني چه؟ خدا در جواب مي‌فرمايد شما در دنيا چه مي‌ديديد؟ هر چه در دنيا مي‌ديديد، الآن در خدمت شما هست. اينکه کور هستيد، براي آن است که آنها را نمي‌ديد: ﴿كَذلِكَ أَتَتْكَ آياتُنا فَنَسيتَها﴾؛[12] اين ماه رمضان از آيات بينات ماست. ما در قرآن صريح گفتيم: ﴿شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ؛[13] ليله مبارکه دارد، نزول قرآن در اين ماه است، چکار مي‌کردي؟ نمي‌ديديد! حالا که نمي‌ديديد الآن کور هستيد. ما کسي را کور محشور نمي‌کنيم، مردم خودشان ـ معاذالله ـ چشمشان را مي‌بندند و نمي‌بينند؛ يعني کسي مي‌شود ماه رمضان را الآن نبيند و بعد روز قيامت بخواهد که خير و برکت و بهشت و سعادت را ببيند. آيا اين درست است؟! يک نفر واقعاً براي ماه رمضان ارزش قائل است، خود را مجهز مي‌کند، لباس نو مي‌کند به استقبال ماه رمضان مي‌رود، سفره افطار را با لذت مي‌گذارد، سفره سحر را و جنبه‌هاي اين ماه را رعايت مي‌کند، حرمت اين ماه را نگه مي‌دارد، دست و پايش را مواظب است، چشم و گوشش را مواظب است، زبان را مواظب است، مي‌گويد اين ماه حرمت دارد، ماه خداست. اين انسان با يک فرد ديگري که هيچ فرقي براي او نمي‌کند و هر طوري که مي‌خواهد ـ مَعَاذَالله ـ بخواهد، بخوابد و بيدار شود و ـ مَعَاذَالله ـ بي‌اعتنا باشد، پس نديده است، تعارف که نداريم، شما نديديد! ﴿رَبِّ لِمَ حَشَرْتَني‏ أَعْمي‏ وَ قَدْ كُنْتُ بَصيراً﴾.[14] خدايا من در دنيا مي‌ديديم، الآن چرا کور محشور شدم؟ ﴿رَبِّ لِمَ حَشَرْتَني‏﴾، چرا شما مرا کور محشور کرديد؟ خدا در جواب مي‌گويد که شما در دنيا چه مي‌ديدي؟ هر چه که در دنيا مي‌ديديد را الآن مي‌بينيد، هر چه که در دنيا نمي‌بينيد، نسبت به آنها کور هستيد. شما بهشت را نمي‌بينيد، شما زيبايي‌هاي بهشت را نمي‌بينيد، شما اهل بهشت را نمي‌بينيد، شما مؤمنان را نديديد در دنيا، الآن هم نمي‌بينيد: ﴿كَذلِكَ أَتَتْكَ آياتُنا فَنَسيتَها﴾، شما اين را فراموش کرديد و نديديد. همان چيزي را که ديديد ما همان‌ها را براي شما مي‌آوريم. شما چه ديديد؟ ـ مَعَاذَالله ـ حرام را ديديد و روزه‌خواري را ديديد و بي‌توجهي به احکام و حِکَم الهي را ديديد و بي‌اعتنايي به شب و روز ماه رمضان را ديديد، نتيجه‌ آن جهنم است و جهنم که شاخ و دُم ندارد، همين است. کسي که احکام الهي را ـ مَعَاذَالله ـ زير پا گذاشته، همين جهنم است. مگر دروغ جهنم نيست؟ مگر افترا جهنم نيست؟ مگر آبروي ديگران را بردن جهنم نيست؟ جهنم که چيزي ديگر نيست، همين است. جهنم يک چهره عيني دارد، سوخت و سوز دارد؛ يک چهره اعتباري دارد که مي‌شود همين دروغ و دزدي و مال مردم را بردن و حرمت مردم را از بين بردن و مانند آن. اينها چهره کتابي و اعتباري اين حقيقت است به نام سوخت و سوز و مانند آن.

نکته مهمي که عرض کرديم در اين لحاظ آمده است، اين است که شما ﴿الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ را معتقديم. حالا اين هم چه اعتقادي است، خدا مي‌داند! ولي ﴿مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ﴾ را معتقد نيستيم ـ مَعَاذَالله ـ و خدا اين دو را کنار هم قرار داد که ما غرّه نشويم، ما خيالاتي نشويم، ما نگوييم استاد کريم دارد داوري مي‌کند! بله خدا کريم هست؛ اما در همين دعاي «افتتاح» عرض کرديم، آمده است که «أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ فِي مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ»،[15] تو ماه رمضان بيا، حرکت بکن! اگر حتي حال شما هم خوب نيست و نمي‌تواني روزه بگيري مثلاً! ـ إِنشَاءَاللَّه ‏ـ که زودتر سالم بشوي؛ اما چهره روزه‌دار داشته باش!

از کشور سوئد تماس گرفته بودند و از حاج آقا سؤال کرده بودند که ما بيست ساعت روز داريم و اينجا شب و روز اين قدر فاصله دارد، سه ـ چهار ساعت شب است، بقيه‌ آن روز است، چکار کنيم؟ آيا روزه بگيريم يا نگيريم؟ فرمودند اولين کاري که مي‌کنيد، حالت روزه‌داري خود را حفظ کنيد. نگوييد که حالا بيست ساعت هست و بچه‌ها نمي‌توانند روزه بگيرند، پس ما سفره ناهار و شام بگذاريم و فلان، نه! حالت روزه‌داري بايد محفوظ باشد. اگر کسي بناست چيزي هم بخورد، در مقابل ديگري نخورد، حتي ديگري هم احياناً اگر روزه نداشته باشد. رعايت ماه خداست، شما ماه را نمي‌بينيد؛ اما ماه که شما را مي‌بيند. ماه که از شما غافل نيست، شما تا چه حدّي حرمت اين ماه و جايگاه اين ماه را مي‌خواهيد حفظ بکنيد؟ اين اولين توصيه‌اي که فرمودند، اين است. بعد فرمودند که ميزان طاقت شما چقدر است؟ اگر افراد مي‌توانند روزه بگيرند، يک روز بگيرند، نمي‌توانند روز دوم نگيرند، باز روز سوم بگيرند. به ميزان طاقتشان روزه بگيرند و اگر هم چند روز نمي‌توانند، چند روز نگيرند و يک روز بگيرند. اين ماه ماهي نيست که انسان ـ مَعَاذَالله ـ بخواهد با روزه اين ماه با افطارها و سحرهاي اين ماه شوخي بکند. اين‌طور نيست، خداي عالم اين أدعيه، اين ثنا و مناجات اين نيايش‌هاي فوق فوق عادت را براي اين ماه قرار داده، ما نبينيم؟! روزه نمي‌توانيم بگيريم، مي‌توانيم سحر بيدار بشويم و مثلاً چند جمله دعا و نيايش‌هاي اين سحرگاهان را داشته باشيم. بايد بين ماه مبارک رمضان و ماه‌هاي ديگر فرق داشته باشد.

به هر حال کسي نبايد بخاطر وضعيت رحمان رحيم، غرّه و مغرور شود و بگويد که خدا کريم است، خدا رحيم است، اين آقايان سخت مي‌گيرند! نه، آقايان بدشان نمي‌آيد که خدا با آنها هم با رحمت برخورد بکند؛ ولي اينها آيات الهي است، اينها قرآن است، اينها نص صريح کلام خداست: ﴿مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ﴾ است. در کنار ﴿الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، که رجاء و اميد را در دل‌ها مي‌نشاند، مسئله خوف و هراس از معصيت و نافرماني و تمرّد از فرمان الهي را در کنار اين مسئله قرار داد. چقدر زيباست اين خوف و رجاء با هم بودن! مِهر و قهر را بدون اينکه يکي را يک درصد اضافه بکند، پنجاه درصد مِهر، پنجاه درصد قهر. پنجاه درصد ﴿الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، پنجاه درصد ﴿مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ﴾. تا مي‌رويم مأيوس بشويم، نگران بشويم، ﴿الرَّحْمنِ الرَّحِيمِطلوع مي‌کند، تا مي‌رويم غرّه و مغرور و خودپسندي ما را احياناً بگيرد، ﴿مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ﴾ ظهور مي‌کند. اين دو تا مهر و قهر باهم هستند، شما هيچ‌جا نمي‌بينيد در قرآن که راجع به عذاب سخن بگويد و راجع به رحمت و بهشت حرف نزند. يا راجع به بهشت حرفي بزند و راجع به غضب سخن نگويد. هميشه مي‌خواهد مؤمن را بين خوف و رجاء نگه دارد. پس اين يک نکته‌اي است که از ﴿مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ﴾ ما درس مي‌گيريم که کنار ﴿الرَّحْمنِ الرَّحِيمِاست.

نکته ديگري که قابل توجه است، اين است که يکي از براهين و ادله‌اي که مي‌خواهيم خدا را حمد بکنيم، چرا حمد مخصوص پروردگار است؟ چرا ﴿اَلْحَمْدُ لِلّهِ﴾؟ براي اينکه خدا چنين قدرتي دارد، چنين سلطنتي دارد، در چنين روزي که أحدي به فکر أحدي نيست! انبياي الهي هم در صف قضاوت و داوري الهي قرار مي‌گيرند و خدا نسبت به آنها هم داوري مي‌کند و وضعيت آنها را بررسي مي‌کند. روز بسيار عجيبي است، شگفتي است! بحث صراط، بحث تطاير کتب، بحث بررسي اعمال، بحث اينکه همه انسان‌ها بايد از صراط عبور کنند، از جهنم بگذرند. دنيايي است! يک روز پنجاه هزار طول مي‌کشد: ﴿كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ﴾![16] پنجاه موقف دارد، هر موقفي هم هزار سال و براي عده‌اي روز قيامت به اندازه پنجاه هزار سال است، همان‌طوري که براي يک عده از انسان‌هايي که در دنيا اين مسير را براي خود هموار کردند، آسان کردند و با ايمان و معرفت خوب طي کردند، گفتند به اندازه يک نماز طول مي‌کشد، دو رکعتي يا سه رکعتي. وقتي سؤال کردند که «مَا أَطْوَلَ هَذَا الْيَوْمَ»؛ وقتي اين آيه نازل شد، يکي آمد خدمت پيامبر عرض کرد: «مَا أَطْوَلَ هَذَا الْيَوْمَ»، اين روز چقدر طولاني است!؟ پنجاه هزار سال؟ فرمود براي انسان که در دنيا زندگي ايماني و الهي داشته است به اندازه «صَلَاةٍ مَكْتُوبَة»[17] است، يک نماز دو رکعت يا سه رکعتی طول مي‌کشد. شب و روز آنجا مثل اينجا که نيست. آنجا عالم ملکوت صحنه پهن مي‌شود و در آن عالم قضايا فرق مي‌کند. براي يک انسان که اين‌گونه زيست مي‌کند، همان روز مي‌شود به اندازه هفت ـ هشت ده دقيقه، پنج دقيقه و براي يک عده مي‌شود پنجاه هزار سال. اين هم جهتي ديگر بود.

براي اينکه شما را خسته نکنيم به همين مقدار اکتفا مي‌کنيم و دو سه جهت ديگري هم وجود دارد که اگر خدا بخواهد در جلسات بعد راجع به ﴿مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ﴾، مطالبي را ـ إِنشَاءَاللَّه ‏ـ تقديم کنيم!

بار پروردگارا تو را به قدرت مطلقه خود، تو را به ﴿الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ خود، تو را به ﴿مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ﴾ خود، همه ما را بر سر صراط مستقيم استوار بفرما!

«نَسْئَلُك‏ اللَّهُم‏ وَ نَدْعُوك‏ بِاسْمِكَ الْعَظِيمِ الْأَعْظَمِ الْأَعَزِّ الْأَجَلِّ الْأَكْرَم يَا اللَّه‏ يَا رَحمن يَا رَحيم»!

بار الها معارف قرآنت را آيات بيناتت را سوره مبارکه «حمد» که خلاصه و عصاره قرآن و «أم الکتاب» است، خدايا در دل و جان همه ما مستقر بفرما!

ايمان و ارادت و معرفت ما را نسبت به قرآن و عترت خود، بيش از پيش بفرما!

اين ماه مبارک رمضان را از همه ما راضي و خشنود بفرما!

ما را هم پيروانی و تابعانی و مطيعانی نسبت به اين نعمت عظيم ماه مبارک رمضان، قرار بده!

ارواح مؤمنين و مؤمنات، گذشتگان از اين جمع، ارواح طيبه شهدا، روح عالي امام امت را با ارواح انبيا و اوليايت، محشور بفرما!

کشور ما را، مملکت ما را، نظام اسلامي، جامعه اسلامي، جوان‌ها را، حوزه‌ها را، دانشگا‌ه‌ها را خدايا همه جهات اين کشور را که تو خود مي‌داني، چه اتفاقي در اين کشور است، خدايا مراجع عظام تقليد، مقام معظم رهبري، همه را در پناه امام زمان هدايت و حمايت بفرما!

آني و لحظه‌اي بين ما و قرآن و عترت فاصله و جدايي مينداز!

قلب مطهر آقايمان، مولايمان، امام زمانمان را از همه ما راضي و خرسند بفرما!

«بِالنَّبِيِّ وَ آلِه ‏وَ عَجِّلِ اللَّهُم‏ تَعَالَی فِي‏ فَرَجِ مَوْلَانَا صَاحِبِ الزَّمَان»



[1]. تفسير العياشي، ج‏1، ص21.

[2]. تفسير العياشي، ج‏1، ص22.

[3]. سوره فاتحه، آيه4.

[4]. کسر الاصنام الجاهليه، ص238.

[5]. سوره اعراف،آيه156.

[6]. كتاب المزار ـ مناسك المزار(للمفيد)، ص161.

[7]. سوره واقعه، آيات49 و50.

[8]. سوره صافات, آيه21.

[9]. سوره تغابن، آيه9.

[10]. سوره انعام، آيه164؛ سوره اسرا، آيه15؛ سوره فاطر، آيه18؛ سوره زمر، آيه7.

[11]. امالی(للصدوق)، ص93.

[12]. سوره طه، آيه126.

[13]. سوره بقره، آيه185.

[14]. سوره طه، آيه125.

[15]. تهذيب الاحکام، ج3، ص108.

[16]. سوره معارج, آيه4.

[17]. بحار الأنوار،ج‏7، ص123؛ «وَ رَوَي أَبُو سَعِيدٍ الْخُدْرِيُّ قَالَ: قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَطْوَلَ هَذَا الْيَوْمَ فَقَالَ وَ الَّذِي نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ إِنَّهُ لَيُخَفَّفُ عَلَي الْمُؤْمِنِ حَتَّي يَكُونَ أَخَفَّ عَلَيْهِ مِنْ صَلَاةٍ مَكْتُوبَةٍ يُصَلِّيهَا فِي الدُّنْيَا».

دیدگاه شما درباره این مطلب
أضف تعليقات

محتوى الويب