به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی اسراء: حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در جلسه درس تفسیر خود در مسجد اعظم قم، با اشاره به مساله معاد در قرآن کریم، اذعان داشتند: معاد مسئله خیلی پیچیده ای است، برای اینکه کل این عالم عوض میشود؛ جهانلرزه است، نه زمینلرزه؛ ﴿إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شیْءٌ عَظِیمٌ﴾،[1] کل این عالم بساطش برچیده میشود، فرمود ما همان طوری که این بساط را پهن کردیم آن را جمع میکنیم؛ ﴿یوْمَ نَطْوِی السَّماءَ كَطَی السِّجِلِّ لِلْكُتُب﴾؛[2]
ایشان ادامه دادند: خدا نکند که ما در قیامت از نزدیک با مساله جهنم باخبر شویم و خدای ناکرده آنجا را ببینیم! اسرار آنجا میلیونها مسئله پیچیده دارد اما آن قدر که ما از روی ظواهر آیات میفهمیم این است که جهنم منقول است! جهنم را میآورند و میبرند؛ ﴿وَ جیءَ یوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ یوْمَئِذٍ یتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ﴾[3] در سوره مبارکه «فجر» فرمود آن روز جهنم را میآوریم، گرچه جهنمهای دیگری هم هستند که غیر منقولاند.
معظم له خاطرنشان کردند: الآن در کورههای بلند ذوب آهن اول مواد سوخت و سوز مثل ذغالسنگ، نفت یا گازوییل را میریزند، در مرحله بعد ماده انفجاری را در کوره میاندازند، تا این کوره گُر بگیرد. وقتی گر گرفت، آن مواد مورد نظر را برای ذوب در کوره میریزند. همین سه مرحله را قرآن درباره جهنم بیان می کند؛ فرمود ما از جنگل هیزم نمیآوریم، همین ظالمین، همین اختلاسیها و همین نجومیها هیزم جهنماند: ﴿وَ أَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً﴾؛[4] حطب یعنی هیزم، این استکبار و صهیونیسم، این کسی که این جور یمنیها را به خاک و خون میکشد، کسانی که قسمت مهم بودجه کشورشان صرف ساختن اسلحههای آدمکشی است، اینها هیزم جهنم هستند. پس هیزم جهنم خود ظالمیناند و استکبار هستند. در مرحله بعد از آتشگیره، آتشزنه یا مواد انفجاری این آتش به ﴿وَقُودُ النَّارِ﴾ نام می برد. فرمود وقود آتش جهنم سران استکبار هستند. ﴿وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ﴾،[5] توده مردم اگر ظالم شدند، جزء هیزم جهنماند. منظور از وقود ائمه کفر هستند؛ همان طوری که در دنیا ظلم آنها گسترده است، در آخرت آنها هم ﴿وَقُودُ النَّارِ﴾ند. لذا بعد از جریان آل فرعون میفرماید وقتی وقود را ذکر میکند میفرماید: ﴿كَدَأْبِ آلَ فِرْعَوْنَ﴾،[6] آل فرعون ﴿وَقُودُ النَّارِ﴾ند.
آیت الله العظمی جوادی آملی تاکید داشتند: پس ما یک ظالم داریم، یک ائمه کفر؛ ظالمین این مواد سوخت و سوزند. آن ائمه کفر مثل آتشزنه هستند که دیگران را میگیرانند. این میشود: ﴿وَقُودُ النَّارِ﴾. و این آتش هم از درون سر میزند، نه از بیرون. فرمود این ﴿نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ﴾، این یک آتشی است از درون سر میزند، نه از بیرون. این آتشهای دنیا از بیرون سرایت میکند به درون. آتش قیامت از درون سرایت میکند به بیرون که این آتش را میفرماید که ناری است که ﴿تَطَّلِعُ عَلَی الأفْئِدَةِ﴾؛ از فؤاد سر میزند، طلوعش و سرزدنش از قلب است، چون انسان از کفر و از قلبش آسیب میبیند؛ وگرنه از بدن که بدن تابع قلب است، کارهایی که دست و پا میکند برابر آن نیت و اراده و قلب و اینهاست.
ایشان اذعان داشتند: این ﴿جَزاءً وِفاقاً﴾[7] یک جا در قرآن ذکر شده، آن هم مخصوص جهنم است. فرمود هیچ اضافه نیست آنجا. جزای وفاق که مال مؤمنین نیست. مال مؤمنین ﴿مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها﴾[8] است و امثال ذلک. این یک جای قرآن است مخصوص جهنم که ما هرگز بیشتر از استحقاق کسی را عذاب نمیکنیم: ﴿جَزاءً وِفاقاً﴾. اینجا هم فرمود: ﴿وَ یفْعَلُونَ ما یؤْمَرُونَ﴾؛ هر جوری که میخواهد امر بکند میدهد.
معظم له تصریح داشتند: اگر مسئله معاد، اگر مسئله جهنم، اگر مسئله عذاب روشن بشود دیگر کسانی که ظلم می کنند این جور به جان مردم نمیافتند. باطن ظلم همان ﴿تَطَّلِعُ عَلَی الأفْئِدَةِ﴾ است. نفرمود به سبب گناه ما شما را کیفر دادیم؛ نه! عمل شما را به شما دادیم. الآن اگر کسی سَم خورد، بعد به بیماریهای بدخیم مبتلا شد، این همان سمّ است که به این صورت درآمد، چیزی دیگر که نیست. کسانی که ظلم می کنند اگر بدانند ظلم یعنی چه! قبر یعنی چه! هرگز این اقدامات را نمی کنند.
ایشان با بیان اهمیت مساله توبه، بیان داشتند: راه بازگشت و توبه همواره باز است؛ ﴿یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَی اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً﴾، بگویید خدایا آمدیم. نه بیراهه بروید نه راه کسی را ببندید. ﴿تُوبُوا إِلَی اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسی رَبُّكُمْ أَنْ یكَفِّرَ عَنْكُمْ سَیئاتِكُمْ وَ یدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ﴾، چه بهتر از این!؟ چرا این راه را نرویم.
منبع: درس تفسیر معظم له مورخ 1397/07/28
________________________________________
[1]. سوره حج، آیه1.
[2]. سوره انبیاء، آیه104.
[3]. سوره فجر، آیه23.
[4]. سوره جن، آیه15.
[5]. سوره بقره، آیه24.
[6]. سوره آل عمران، آیه11.
[7]. سوره نبأ، آیه26.
[8]. سوره انعام، آیه160.