پایگاه اطلاع رسانی اسراء: حجت الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی در گفت وگو با شفقنا به راهکارهای انس عموم مردم با قرآن اشاره و اظهار کرد: یکی از شئونات برجسته و بلکه بارزترین شأن ماه مبارک رمضان، قرآن است. خدای عالم وقتی در همین کتاب عزیز و کلامش ماه رمضان را معرفی می کند در بین همه شئونات و تجلیات این ماه، از ویژگی قرآن یاد می کند شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ؛ قرآن کتابی نیست که آن را در عرض سایر کتب انسانی یا حتی کتب آسمانی یاد کنیم بلکه در روایات ما آمده است که قرآن سید کتب است یعنی برترین، والاترین کتب و گوهری ارزشمند و یکتاست. حضرت علی(ع) فرمودند: «خدای عالم در قرآن تجلی کرده است» این کلام، سخنی است که مستقیماً به خدای عالم ارتباط دارد و دست هیچ انسانی و حتی هیچ نبی،وصی، فرشته و مَلَکی در این رابطه نقش ندارد، تمام مراحل این قرآن از ابتدا تا انتها را خدای عالم بر عهده دارد و این کتاب سراسر نور است.
اگر روزی قرآن از جامعه رخ بر بندد آن جامعه در سردی، تاریکی و ظلمت فرو خواهد رفت
وی ادامه داد: باید بدانیم گرچه از پیدایش طول عمر خورشید میلیاردها سال می گذرد، اما اگر فردا خورشید طول نکند همه عالم در تاریکی و ظلمت هستند. قرآن هم یَجری مَجری الشَمس و القَمَر می باشد و اینطور نیست که قرآن دیروز با قرآن امروز و فردا تفاوتی نکند. قرآن همواره نور و تجلی تازه دارد و گرما و نشاط تازه ای به حیات و زندگی انسان ها می دهد و اگر یک روز قرآن از جامعه رخ بر بندد آن جامعه، جامعه ای است که در سردی، تاریکی و ظلمت فرو خواهد رفت، اگرچه چراغ ظاهر آن روشن است و ستارگان آن می درخشند و زمین هم با همین چراغ های مصنوعی و طبیعی روشن هستند، اما باطن و ملکوت آن جامعه و انسان ها در ذلال و تاریکی است لذا قرآن خود را به عنوان نور معرفی کرده است.
قرآن همواره تازه است و هیچ وقت کهنگی و فرسودگی به سراغ قرآن نخواهد آمد
جوادی آملی به برجسته ترین صفات قرآنی اشاره و تصریح کرد: برجسته ترین صفت یا یکی از اوصاف برجسته قرآنی، نور است از این جهت بایستی جامعه ما این توجه را داشته باشند که قرآن همواره تازه است و هیچ وقت کهنگی و فرسودگی به سراغ قرآن نخواهد آمد. امام رضا)ع) فرمودند که شخصی از امام صادق(ع) سوال کرد، چه سری در وجود قرآن است که به رغم اینکه هر چه خوانده می شود و درس گفته می شود و منتشر می گردد، بر تازگی آن افزوده می شود؟ این مثل یک سنگ روشنی است که هر چه انسان آن را بیشتر مورد توجه قرار دهد، روشنی و وضوح آن بیشتر می شود و همواره تازه است، امام صادق(ع) در مقابل این سوال فرمودند: «خدای عالم این قرآن را لَمْ یجْعَلْهُ لِزَمَانٍ دُونَ زَمَان قرار داده است، این قرآن برای یک زمان و برای دیروز نیست بلکه برای دیروز و امروز و فردا و برای هر لحظه است. قرآن در همه لحظه ها و شب و روز انسان تازگی دارد و نبایستی آن را کتاب عادی تلقی کنیم لذا فرمودند، وَ لاَ لِنَاسٍ دُونَ نَاس برای یک اهل عصر و زمانی نیست بلکه تا روز قیامت این قرآن در تازگی است.
قرآن کتاب حق و شفاست و انسان ها را به خردمندی و عقل گرایی فرا می خواند
وی افزود: این نکته باید همواره مورد توجه قرار گیرد و مثلاً با فرا رسیدن ماه رمضان گمان نکنیم که سال گذشته قرآن را ختم کردیم، این سخنان در باب قرآن معنا ندارد. ما نمی توانیم برای عموم جامعه حقیقت قرآن را باز کنیم، اما خدای عالم قرآن را با اسما و عناوینی معرفی کرده که این اسما تابلو هستند. یعنی انسان می تواند با خواندن این تابلو بفهمد که این قرآن چیست. خدای عالم قرآن را با اسامی مانند نور، ذکر، تذکر و یادآوری معرفی کرده و حقیقتاً این کتاب برترین نوع هدایت است. إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ قرآن کتاب حق و شفاست و انسان ها را به خردمندی و عقل گرایی فرا می خواند. فَاعْتَبِرُوا یَا أُولِی الاَلباب، فَاعْتَبِرُوا یَا أُولِی الْأَبْصَارِ؛ خردمندان و اهل بصیرت جامعه و کسانی که چشم دلشان نسبت به حقایق باز شده برخیزند و چه کسانی هستند که به حیات طیبه عشق می ورزند، استَجیبوا لِلَّهِ وَلِلرَّسولِ إِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم؛ این عناوین کهنه شدنی نیست و زمان و زمین بر نمی دارد، فرسودگی و زوال و قصور این حقیقت را نمی تواند مورد آسیب قرار دهد، قرآن عین نور است و ظلمت به سراغ نور نمی رود، قرآن عین حق است و ظلم به سمت حق نمی رود چرا که حق و باطل با یکدیگر جمع نمی شوند، اگر قرآن عین حق، عدل و صدق است دیگر باطل و دروغ بودن به سراغ قرآن نمی آید. بنابراین نکته اول این است که جامعه ما باید بداند که این کتاب با این ویژگی ها و با این عناوینی که خدای عالم برای این کتاب ذکر کرده است، بایستی همواره مورد توجه باشد و سِر اینکه این مقدار در باب تعلیم و تعلم قرآن توصیه شده و روایاتی که در باب تعلیم و تعلم قرآن می باشد، معادل ندارد نشان از اهمیت و ارزش تعلیم فراوان قرآن است.
حق فرزند بر پدر این است که او را به قرآن تعلیم دهد
استاد حوزه علمیه قم گفت: خدای عالم در باب تعلیم و تعلم قرآن نکاتی را می فرماید که به این امر توجه می دهد که فراگیری قرآن به مثابه این است که انسان در حقیقت صراط مستقیم، سعادت و نجات خود را یاد گرفته باشد حتی حضرت می فرماید که من متعهدم به اینکه آن کسی که قرآن را فرا گرفته را به بهشت می برم. حتی حق فرزند بر پدر این است که او را به قرآن تعلیم دهد و کسی که به شخصی قرآن تعلیم دهد، او ولی است و صاحب ولایت می شود.
ماه رمضان بهترین فرصت برای انس و آشنایی با قرآن
جوادی آملی خاطرنشان کرد: وقتی با یک کتاب و حقیقتی چون قرآن آشنا می شویم مثل این است که انسان کلید چراغی را بزند و این چراغ محیط را برای انسان روشن کند. تعلیم و تعلم قرآن در حقیقت روشن کردن چراغ است، اگر برای کسی چراغ روشن نباشد، در تاریکی حرکت می کند و همیشه با افت و خیز همراه است و راه را نمی تواند از چاه تشخیص دهد لذا ماه مبارک رمضان که ربیع دلها و ماه قرآن است، بهترین فرصت هست برای اینکه جامعه ما با یک حقیقت این چنینی یعنی با قرآن آشنا شود.
وقتی می خواهیم وارد حریم قرآن شویم باید آمادگی وجود داشته باشد
وی در پاسخ به این پرسش که آشنایی با این کتاب چگونه امکان دارد و آداب فراگیری این قرآن و رمز و راز ارتباط با این قرآن چگونه است؟ گفت: اگر کسی بخواهد وارد یک کتابخانه، بیمارستان یا مغازه ای شود، باید آمادگی و استعداد برای خود داشته باشد، قرآن هم دریایی از معارف و تاریخ هستی انسان و عالم و بیانی از واقعیت های جهان هستی از تولید گرفته تا رسالت، وحی، نبوت، معاد و ابدیت است. انسان برای ارتباط گیری با کتابی با این ویژگی، گستردگی و عمق نمی تواند، هیچ آمادگی از نظر روحی، قلبی، فکری، اخلاقی و رفتاری نداشته باشد و مستقیم وارد چنین فضایی شود. اگر کسی قرآن را به عنوان بهره عمیق نشناسد شگفتی ها و عجایب قرآن او را در خواهد نوردید و او اصلاً نمی تواند راه خد را در قرآن پیاده و پیدا کند از این رو باید برای اینکه از قرآن بهره بگیرد یک آمادگی فراهم شود؛ استعداد و فراهم آوردن این مقدمات نقش بسیاری در فراگیری قرآن دارد لذا آداب تلاوت قرآن را به ما آموختند، اگر کسی بخواهد نماز بخواند از نظافت گرفته تا طهارت و سجاده و مُهر آنچنانی و اذان و اقامه و توجه و حتی اذکار را گفتند و موی سر را شانه کردن و مسواک کردن و لباس تمیز پوشیدن، همه برای این است که انسان بخواهد وارد نماز شود. درست است که این استحباب ها معنای ظاهری ثواب است، اما راز و رمز ورود به حوزه نماز این مقدمات است و کسانی که همیشه روی مُهر را می اندازند و بدون توجه وارد نماز می شوند بهره ای حداقلی می برند، اما کسانی که با چنین آداب، حرمت و احترامی وارد نماز می شوند، طبیعی است که از نماز بهره فراوانی می برند. امام صادق(ع) فرمودند: هرگز بر سجده نمی رفتم مگر اینکه مُهر تربت حسین(ع) باشد، اینها دستورات و آدابی است که ما را فرا می خواند به اینکه وقتی می خواهیم وارد حریم قرآن شویم باید آمادگی وجود داشته باشد.
طهارت حقیقت مورد نیاز است
استاد حوزه علمیه قم افزود: بدون وضو، نماز کراهت دارد و طبعاً تلاوت قرآن نیز بدون طهارت شرایط لازم را ندارد. تأکید شده که برای آداب و رمز و راز ورود به قرآن باید یک آمادگی وجود داشته باشد. نظافت خصوصاً نظافت دهان دندان از اولین اموری است که به ما توصیه شده که آنها را رعایت کنیم. آن کسی که رعایت این امر را نداشته باشد طبعاً نمی تواند بهره لازم را ببرد. اولین مرحله از طهارت عبارت است از طهارت با وضو، اما طهارت زبان، گوش، چشم، دست، پا و جوارح و جوانح نیز باید طاهر باشند چون انسان می خواهد با حقیقت طاهری در تماس باشد، اگر اعضا و جوارح انسان پاکیزه نباشد نمی توانند از قرآن بهره ای داشته باشند لذا فرمود «لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»؛ در هر مرحله ای طهارت خاصی لازم است مثلاً در مرحله ظاهر قرآن، طهارت اولی و در مرحله عالیه که حقیقت قرآن است، طهارت حقیقت مورد نیاز می باشد.
انسان قبل از ورود به قرآن سعی در استعاذه کند و به خدای عالم پناه ببرد
جوادی آملی بیان کرد: نکته دیگری که باید در قرآن بسیار به آن توجه کنیم، بحث استعاذه است. قرآن می فرماید: فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّه وقتی می خواهید قرآن بخوانید به خدای عالم پناه ببرید چون قرآن راه هدایت را به انسان می آموزد و خناسان و وسوسه گران و شیاطین منتظر هستند که انسان قصد ورود به این مسیر را داشته باشند تا با اشتغالات دنیوی او را مشغول کنند لذا یکی از توصیه ها این است که انسان قبل از ورود به قرآن سعی در استعاذه کند و به خدای عالم پناه ببرد.
در کنار هر آیه ای از قرآن تأمل، تفکر و توجه داشته باشیم
وی به یکی دیگر از نکات در باب آداب قرآن اشاره و خاطرنشان کرد: گمان ما نباید این باشد که حتماً قرآن را تمام کنیم. اگرچه یکی از اعمال ارزشمند این است که هر روز یک جزء قرآن را بخوانیم، اما به انسان توصیه شده است که در کنار هر آیه ای تأملی، تفکری و توجهی داشته باشد و به نکات توصیه ای آیات دقت کند لذا خواندن قرآن بدین معنا نیست که قرآن را ختم کند بلکه باید در کنار این ختم قرآن، اهل فکر، تأمل و تدبر باشد. سنت اهل بیت(ع) نیز این بوده است، وقتی به آیه عذاب الهی می رسیدند به خدا پناه می بردند یا وقتی به آیات رحمت الهی می رسیدند از خدا می خواستند که خداوند رحمت، بهشت و نعمت های الهی را نصیب آنان کند. بنابراین زمانی که آیات قرآن را می خوانیم و بدون تأمل و تفکر از آنها عبور می کنیم، بهره ما محدود است و زمانی که کنار هر آیه ای تأمل لازم را انجام می دهیم، پیام لازم را می گیریم و در نهایت به آن عمل می کنیم.
یک قدم که به سوی قرآن برداریم، قرآن ۱۰ قدم به سوی انسان بر می دارد
استاد حوزه علمیه قم در مورد آثار و کارکرد قرآن در حوزه وجودی انسان گفت: قرآن حقیقتی است که وقتی انسان با آن تماس گرفت مثل یک دوست، رفیق و شفیقی است که سراسر مهر و محبت و سراسر علم، معرفت، نور و هدایت است و انسان با تماس با او همه اینها نصیبش می شود. مثل یک چوب خشک یا سنگ سخت و سرد نیست که انسان مدتی فقط به آن نگاه کند. یک قدم که به سوی قرآن برداریم، ۱۰ قدم قرآن به سوی انسان بر می دارد و انسان را دستگیری، کمک و راهنمایی می کند. قرآن کناب زنده و سرشار از حیات و نجات است و اینطور نیست که انسان به سوره ای از قرآن مراجعه کند و قرآن او را راهنمایی نکند. ما باید معنای رجوع به قرآن را بیابیم و فکر نکنیم با کتابی که کاغذهایی دارد و مرکب هایی روی آن نوشته شده رو به رو هستیم بلکه این کتاب و کاغذ و مرکب تابلو و نماد و سمنی هستند که از یک حقیقتی حکایت می کنند؛ بنابراین ضروری است مقداری تأمل و توجه کنیم و دل بسوزانیم و دل دهیم و از خدای عالم هدایت را بخواهیم در این صورت می بینید که این اوراق کنار می روند و انوار به جای آن می آیند و ارتباط برقرار می شود.
معرفت را نمی توانیم از راه دانشگاه و حوزه پیدا کنیم بلکه از راه قرآن، عترت، دعاها و ماه رمضان حاصل می شود
جوادی آملی با استناد به ادعیه ختم قرآن در مورد آثار قرآن اظهار کرد: اللّٰهُمَّ اشْرَحْ بِالْقُرْآنِ صَدْرِى، خدایا من که این قرآن را می خوانم می خواهم به وسیله آن سینه ام (جانم) شرح صدر پیدا کند و طاقت و تحملم زیاد شود و این از بهترین بهره هایی است که انسان می تواند در سایه قرآن بدارد. این دعایی است که امروز به عنوان کارکرد، آثار و ثمرات قرآن مطالعه می کنیم. امروز جامعه و جوانان ما از قرآن چه می خواهند؟ آیا نمی خواهند شرح صدر پیدا کنند و تحملشان در مقابل مشکلات اقتصادی، خانوادگی، بیماری ها و آفات و مانند آنها فراوان شود؟ متأسفانه جامعه ما خصوصاً جامعه جوان و کسانی که تحصیل کرده هستند بسیار با این ناملایمت ها رو به رو هستند، آیا آنان ضمن تلاش علمی و مجاهدت های عملی که به جای خود محفوظ است، آیا راهکار معرفتی نمی خواهند؟ چون ما علم بدون معرفت را نباید داشته باشیم، علم بدون معرفت ما را به زمین می زند، اما علم با معرفت ما را به آسمان می برد. معرفت را نمی توانیم از راه دانشگاه و حوزه پیدا کنیم، معرفت را باید از راه قرآن، عترت، دعاها و ماه رمضان پیدا کنیم. ما نمی گوییم علم فیزیک، شیمی، زیست شناسی و اختر شناسی را در قرآن داشته باشیم، اما می خواهیم معرفت این علوم را داشته باشیم و این معرفت قابل دسترسی است و از راه قرآن امکان پذیر است لذا فرق است بین علم و معرفت. دانشجویان، جوانان، برادران و خواهران گرامی توصیه می کنیم که مساله معرفت قرآنی را با علم حوزوی و دانشگاهی خلط نکنند. ما به سراغ قرآن نمی رویم تا علم حوزوی و دانشگاه پیدا کنیم بلکه به سراغ قرآن می رویم تا این علم را راهبری کنیم و به جایگاه اصلی آن بنشانیم و موقعیت به کارگیری آن را در جایگا اصلی آن برای خود داشته باشیم.
انسانی که با قرآن انس دارد، شرح صدر پیدا می کند
وی ادامه داد: امام صادق(ع) می فرماید: «انسانی که با قرآن انس دارد، شرح صدر پیدا می کند.» انسان دارای شرح صدر می تواند از دلتنگی ها، خسته شدن ها، فرسوده شدن ها، نگرانی ها، ناراحتی ها و امثال ذلک بگذرد، اما کسی که این ویژگی شرح صدر را نداشته باشد هرگز، حتی این علم ها و دانش ها بر او باری می شوند و نمی تواند این بار علمی، مال و مقام او را به مقصد برساند. آیا ما از دانشگاه یا حتی از حوزه شرح صدر می توانیم بیاموزیم؟ آیا تحمل و پذیرش سختی ها و صبوری کردن و مقاومت کردن و استواری داشتن از راه غیر قرآن برای انسان امکان پذیر است؟ این شدنی نیست و اینها را در حوزه معرفت می جوییم که از راه قرآن نصیب می شود.
باید آیات الهی که در قرآن وجود دارد را در مقام بدن به کار بگیریم
جوادی آملی گفت: باید آیات الهی که در قرآن وجود دارد را در مقام بدن به کار بگیریم. اعضا و جوارح عامل به آموزه های قرآنی باشد. قرآن انسان را به خیر، انفاق، صدقه، خدمت به جامعه، عقل گستری، حق پروری، حق را در جامعه نشر دادن، زبان و دست و بازوی حق پیدا کردن، به جامعه حق را منتقل کردن دعوت می کند. زبان حق گوی قرآن در مقابل باطل صبوری نمی کند، اما برای بیان و گفتار حق کاملاً زبان باز می شود لذا یکی از دعاهای ختم قرآن وَ أَطْلِقْ بالقرآنِ لِسانی؛ خدایا به وسیله قرآن زبانم را باز کن. یعنی زبان من زبان قرآنی شود، غیر از حق، عدل، درستی، رفتار و کردار شایسته از زبان و جوارح و جوانح من صادر نشود. وَ نَوِّربالقرآنِ بَصَری؛ یکی از مهم ترین مسایلی که امروز جامعه ما نیاز دارد بصیرت قرآنی و الهی است. بصریتی که از جایگاه حق برخیزد نه بصیرت هایی که از این طرف و آن طرف تبلیغ می کنند. بصیرتی که مبنا و منشأ آن قرآن باشد و آن بصیرت حق است. بصیرتی که می تواند انسان را در مقابل حق و باطل دین قرار دهد و حق را از باطل ممتاز کند، در مقابل عملکردهای ناصوابی که انسان در جامعه، نظام و مردم می بیند، می تواند با نور قرآنی حق را مشاهده کند و از باطل امتیاز دهد بنابراین کسی که در حوزه قرآن و انس با قرآن کار می کند اینگونه از آثار را می تواند در جامعه به صورت روشن و هویدا ببیند.
استاد حوزه علمیه قم در پاسخ به این پرسش که برای فهم موضوعات قرآنی بهترین راه یا بهترین و دقیق ترین کتاب و منبع چیست؟ گفت: کتاب ها از منظرهای مختلفی در باب قرآن نوشته می شود، برخی از کتاب ها به نصایح قرآنی، برخی از کتاب ها به دعاها و نیایش های قرآنی و برخی دیگر به قصص و داستان های قرآنی می پردازند لذا نمی توانیم کتابی را معرفی کنیم که این کتاب نسبت به سایر کتاب ها امتیازی داشته باشد هرکدام امتیازاتی دارند و با رویکردهای خاصی نوشته شده اند. برای فهم موضوعات قرآنی کتاب و منبعی که برای دانشگاهیان، حوزویان و توده مردم می توان توصیه کرد، متفاوت هستند. نمی توانیم در میان همه کتاب هایی که در باب قرآن نوشته شده است، بگوییم که فلان کتاب و موضوع خوب است. مساله دیگر اینکه انسان ها هم متفاوت هستند یا به عبارتی در یک سطح نیستند، برخی از انسان ها به دنبال احکام قرآنی و برخی دیگر خواهان دریافت اخلاق، معارف و عرفان قرآنی هستند؛ معتقدم آنچه امروز بیش از پیش به آن نیاز داریم، توجه به نکاتی است که اهل بیت(ع) در باب معرفی قرآن دارند.
انس با خدای عالم فضایی را می طلبد که چه بسا در تنهایی این امکان پذیرتر باشد
وی در پاسخ به این پرسش که به دلیل شیوع کرونا امسال مجالس قرآنی به طور جمعی برگزار نمی شد، به منظور استفاده مردم از ماه رمضان امسال چه توصیه ای به افراد دارید؟ در تنهایی با خدای خود ارتباط برقرار کردن چه فوایدی دارد که نباید نادیده گرفته شود؟ اظهار کرد: انس با خدای عالم فضایی را می طلبد که چه بسا در تنهایی این امکان پذیرتر باشد. برخی ها مناسک را در حد مراسم برگزار می کنند، مثلا می گویند مراسم قرآن به سر یا مراسم روخوانی قرآن، اینها مراسم نیست بلکه مناسک است که بایستی به صورت حیثیت های عبادی انجام شود و شکل پیدا کند. البته اجتماع مومنین برکات و آثار خود را دارد، ولی آنچه انسان در خلوت خود نیاز دارد، امری است که می تواند ولو لحظه ای باشد و انسان را تکان دهد و بلرزاند و چه بسا اشتغالاتی که در جمعیت مراسمی حاصل می شود، اجازه ندهد آن خلوت و انس با خدای عالم برای انسان به درستی حاصل شود.
تا خلوت نکنیم و اغیار را از دل بیرون نکنیم، نمی توانیم محبوب را وارد دل کنیم
جوادی آملی گفت: ما سال ها شب های قدر و روخوانی قرآن را تجربه کردیم، می توانیم امسال با توجه به شرایطی که این بیماری همه را به نوعی دچار کرده، تجربه دیگری را در خلوت و انس با قرآن و خدای عالم تجربه کنیم. یکی از مهم ترین مسایلی که در این رابطه می توانیم از آن کمک بگیریم بحث توجه است. شواهد بسیاری وجود دارد که در زمان ارتباط با خدا توجه ما کم است به عنوان مثال قرآن به دست می گیریم، اما توجه و حواسمان به مغازه، کارخانه و مزرعه است، این قرآن به دست گرفتن نمی تواند آن انس را ایجاد کند انسان باید مقداری تمرکز کند و مقداری خود را از این جهات فاصله دهد تا آن سو را ببیند. رابطه بین قرآن و امور دیگر رابطه مثبت و منفی است و با هم جمع نمی شوند، زمانی انس ایجاد می شود که انسان به مظاهر و جلوه های محبوب خود توجه کند، مثلاً اگر کسی بخواهد با مادر خود انس بگیرد، چادر و روسری وی را می بوسد و کفش را جفت می کند و با اینطور کارها خود را نزدیک می کند و انس با مادر را برای خود تجربه می کند، حال اگر ما بدون توجه به اینگونه از امور بخواهیم انس با قرآن و خدای عالم حاصل شود، شدنی نیست. تا خلوت نکنیم و اغیار را از دل بیرون نکنیم، نمی توانیم محبوب را وارد دل کنیم. امام حسین(ع) در این رابطه می فرمایند: «تا غیر هست آن محبوب به دل نخواهد نشست.»