به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاعرسانی اسراء جلسه درس اخلاق این هفته با حضور جمعی از برادران و خواهران علاقهمند به معارف قرآنی در بنیاد بینالمللی علوم وحیانی اسراء برگزار شد.
در این جلسه آیت الله العظمی جوادی آملی با اشاره به حوادث ناگوار اخیر و با تاکید بر حفظ وحدت و برحذرداشتن از نفوذ بیگانه و ایجاد اختلاف در كشور بیان داشتند:
امام علی علیه السلام در نهج البلاغه نامه رسمی برای مردم مصر نوشت كه آن كوتاه است اما یك بخشنامه رسمی برای مالك اشتر نوشت كه خیلی از معارف دینی و حقوقی را در بردارد در آنجا به مالك فرمود مالك! داشتن رهبری مثل علی لازم است ولی كافی نیست، داشتن یك استانداری مثل مالك لازم است ولی كافی نیست، مادامی كه مردم در صحنه نباشند و ما را یاری نكنند ما موفق نمیشویم و شكست میخوریم، مگر ما نمیخواهیم حكومتمان دینی باشد، فرمود ستون دین، مردماند همین مردم بودند انقلاب كردند، همین مردم بودند جنگ را پیش بردند یعنی همین شما عزیزان! فرمود مالك با مردم باش، نباشی ما شكست میخوریم این یك مطلب.
ایشان ادامه دادند: مطلب دیگری كه به همه ما در خطبه دیگری به نام خطبه قاصعه مرقوم فرمودند این است كه فرمود آقایان! شما كه جریان حضرت ابراهیم را شنیدهاید. فرزندان این پیغمبر یعنی اسحاق بود، یعقوب بود، یوسف بود، بنیاسرائیل آمدند اینها تا مدتی كه راه خلیل حق را طی میكردند مستقل بودند كسی كاری به اینها نداشت اما وقتی نوبت به نسلهای بعدی رسید یك مقدار از آن قیامشان فاصله گرفتند اختلاف داخلی پیدا شد دشمن شرق و غرب حمله كرد، این دو دشمن شرق و غرب، این پیروان انبیای ابراهیمی را این وسط، پِرس كردند پیغمبرزادهها را به اسارت بردند.
معظمله اختلاف در نظام را عامل نفوذ بیگانه در كشور دانسته و بیان داشتند: مردم، مردم، مردم! حضرت فرمود از جریانی كه برای پیغمبرزاده ها پیش آمد عبرت بگیرید اینها پیغمبرزادهها بودند وقتی اینها با هم اختلاف كردند آن وحدت ملی و دینی را از دست دادند این بیگانهها آمدند و نظام بردگی و ارباب و رعیتی راه انداختند. آمدند سرزمینشان را گرفتند جاهای خوش آب و هوا را گرفتند، اینها را به منطقههای سوزان فرستادند، اینها را چارودار كردند. چرا با هم اختلاف میكنید ؟چرا رهبر را تنها میگذارید؟ چرا دین را تنها میگذارید؟ مطالبات دارید، مطالبات حق است، همه ما مطالبات داریم، این اعتراضهایی كه روی منبر میكنیم یعنی چه، همه را میگوییم حقّ مسلم ماست، دین و قانون هم اجازه داده، كشور هم اجازه میدهد كه ما اعتراض كنیم، نقد كنیم ،اما این معنایش این نیست كه خدای ناكرده بیگانهای بیاید بگوید مثلاً این پرچمی كه برای ما خیلی مقدس است، نه چون سه رنگ است چون نام مبارك ذات اقدس الهی در اوست، خیلی برای ما مقدس است این هم یقیناً دشمن اگر بیاید مثل همان سابق میكند، بردگی میكند، مگر ما تجربه نكردیم. مسئولین هم تا آن اندازه كه مقدورشان است دارند انجام میدهند، آنجا كه مقدور ماست اگر خلافی كردند باید نصیحت كنیم چه اینكه میكنیم هم درباره اختلاس گفتیم و میگوییم، هم درباره نجومی گفتیم و میگوییم، هم درباره بی عرضهگی بعضی مسئولین گفتیم و میگوییم، هم آنها میپذیرند هم در صدد تأمیناند آنها مثل ما هستند ما هم مثل آنهاییم بیگانه اگر بیاید همین است. یك مستكبر به این فكر است كه چپاول كند، آدم میآید در مملكت خودش پرچم را آتش میزند؟! مال مردم را آتش میزند؟! اینكه به جایی نمیرسد، البته مردم ما وفادارند چه اینكه در نهم دی دیدیم، در دیروز دیدیم، مردم ما مردم حسینیاند، علویاند.
ایشان در ادامه شرح نامههای نهجالبلاغه به شرح نامه هفتاد و چهارم پرداخته و بیان داشتند: قبل از اسلام جاهلیت گرفتار اختلاف و زد و خورد و دشمنی و غارتگری بودند. اسلام چندین كار برای این جامعه كرد و نعمتهای فراوانی آورد; یكی از برجستهترین نعمتهایی كه ذات اقدس الهی نصیب امت اسلامی كرد اینكه آن اختلاف را به اتحاد، آن شكاف را به وحدت، آن عداوت را به صداقت تبدیل كرد. خدای سبحان سیئه یك ملت را با علوم وحیانی و تبلیغ انبیا(علیهم السلام) به حسنه تبدیل میكند. در این نامه كه بین قبیله یمن و ربیعه، نزاع و خصومت ریشهداری بود اسلام بین اینها الفتی ایجاد كرد تا رسید به اینكه وجود مبارك امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) یك تفاهمنامهای، یك صلح و دوستی مرقوم فرمود و طرفین هم امضا كردند.
ایشان ادامه دادند: حضرت فرمود شهرنشین و بادیهنشین چه در یمن، چه در بیعه این دو قبیله همگان اتفاق كردند به این شرایط، عنصر محوری این اتفاق حبل الله است و قرآن كریم. وجود مبارك حضرت امیر(ع) در آن تفاهمنامه یمن و ربیعه این چنین مرقوم فرمود كه طرفین همه اینها دستشان به این طناب الهی است. آنكه جامعه را از هر آشوبی نگه میدارد این است، مردم را به قرآن دعوت میكند. آنهایی كه قدرت دارند شایستگی دارند مسئولیت امر به معروف را دارند، دیگران كه در حدّ امر به معروف نیستند اگر به اینها امر بشود فوراً اجابت میكنند ،قرارشان در این تعهّد و توافق این است كه نگویند «به تو چه» حتماً اجابت میكنند، اطاعت میكنند، چون او پیام خدا را دارد میرساند یعنی دستور دینی را میرساند، اینها مواد عهدنامه و توافقی است كه بین اینهاست. اینها مواد تعهد بین یمن و ربیعه است كه با خط نورانی حضرت امیر این توافق نوشته شد.