پایگاه اطلاع رسانی اسراء: به مناسبت فرارسیدن ماه پر برکت شعبان و اعیاد فرخنده شعبانیه به بازخوانی پیام حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی به مناسبت این ایام می پردازیم؛
آیت الله العظمی جوادی آملی در پیام خود ضمن تبریک این ایام فرخنده، به تبیین برخی از اصول اسلامی که از سنّت و سیرت اهل بیت عصمت و طهارت (علیهمالسلام) مخصوصاً سالار شهیدان استنباط میشود، پرداختند که در ادامه توجه شما را به این پیام ارزشمند جلب می نماییم:
هویت انسان بدون شهود سیرت و سنّتِ انسانِ كاملْ صَعْب است
یکم) حكومت و سایر مسائل وابسته به آن از علوم انسانی است و تحقیقِ علوم انسانی بدون تحلیلِ حقیقتِ انسانْ میسور نیست، و بررسی هویت انسان بدون شهود سیرت و سنّتِ انسانِ كاملْ صَعْب است و تأمّل تامّ در تاریخ پرافتخار انسان گاهی چونان امام معصوم حضرت حسین بنعلی (علیهماالسلام) بهترین راه برای انسان شناسی از یك سو و معرفت عناصر محوری حكومت دینی از سوی دیگر است. لذا بر حامیان حكومت دینی لازم است كه حیات آن سیاستمدار الاهی را الگو قرار دهند.
تأسّی به امام معصوم مایهٴ جذب كمال و پایهٴ رفع نقص است
دوم) انسان كامل و امام معصوم همانند سید الشهداء (علیهالسلام) واسطة العقد و بیت الغزل سلسلهٴ انسانیت است كه كیفیت تذكیهٴ عقلِ بشر و نحوهٴ تزكیه روح انسان و روش تضحیهٴ نفس آدمی را بهتر از دیگران آگاه است. لذا مقدار حق جامعهٴ بشری و اندازهٴ تكلیف او را تفكیك كرده، همهٴ اصول و احكام آن را از رهگذر عقل و نقل مستحضر و در ابلاغ و اجرای آن امین است. بنابراین، تأسّی به آن حضرت مایهٴ جذب كمال و پایهٴ رفع نقص است. از اینجا اهمیتِ تولّی انسانِ كامل معصوم و تبرّی از مخالفان و محاربان وی معلوم خواهد شد.
تنها راه رسیدن به هدف والا، پیمودن راه اطاعت خداست
سوم) انسان كامل معصوم همچون حضرت ابی عبدالله (علیهالسلام) در حدّ خود صراط مستقیم الاهی است كه شناخت واقعی آن امام همام از دیدن موی باریك دقیقتر و اطاعت حقیقی وی از سلوك بر لبهٴ تیز تیغ دشوارتر است. لذا رسالت مقاومت بسیج و سفارت بسیج نستوه صَعْب، بلكه مستصعب خواهد بود، لیكن با اعتماد بر فیض بیكران الاهی كاملاً قابل حل است.
بهترین راهنمایی به مقصد ناب را باید از زبان صراط مستقیم شنید. زیرا تنها اوست كه با مقصود نهایی پیوند زوال ناپذیر دارد و فقط اوست كه ارتباط با او سفینه نجات از تیه و مصباح پرفروغ صحنهٴ تاریك طبیعت است.
آن حضرت تنها راه رسیدن به هدف والا را پیمودن راه اطاعت خدا معرفی كرد و اعلام داشت: اگر كسی بخواهد از راه گناه به مقصود برسد، باید بداند كه عصیان خداوند سبب میشود او بسیار سریع تكیهگاه امید خود را از دست بدهد و آن چه از او هراسناك است، زودتر گرفتار آن گردد؛ من حاول أمراً بمعصیة اللّه كان أفوت لما یرجو و أسرع لمجیء ما یحذر .[1]
با این بیان نورانی آن حضرت (علیهالسلام) معلوم میشود كه هرگز هدف وسیله را توجیه نمیكند، بلكه برای نیل به هدف صحیح، باید از راه درست استفاده نمود، و كژ راهه توان هدایت به هدف سامی را ندارد، و فقط اطاعت خدا در اوامر و نواهی مشتاقانه راهگشای مقصود برین است.
حریت از جهل علمی و آزادگی از جهالت عملی در تأسی از امام معصوم(ع)
چهارم) انسان كامل معصوم چونان حسین بن علی (علیهماالسلام) نه تنها از هر بندی آزاد و از هر رسم جاهلی و رسوب وهمی رهاست، بلكه الگوی حریت از جهل علمی و آزادگی از جهالت عملی است و چون آزادی كالای گرانبهاست، هر چیزی نمیتواند هزینهٴ آن گردد. تنها سر است كه در این مسیر باید قدم شود تا با پا نهادن بر آن بتوان لایق حریت شد.
قرآن كریم در اینباره چنین میفرماید: ﴿فلیقاتل فی سبیل الله الذین یشرون الحیوة الدّنیا بالاخرة و من یقاتل فی سبیل الله فیقتل أو یغلب فسوف نؤتیه أجراً عظیماً﴾؛[2] یعنی كسی در راه خدا نبرد میكند كه دنیا را به آخرت فروخته باشد. چنین مجاهد نستوهی هنگام ورود به صحنهٴ پیكار، بیش از دو راه ندارد، یا شهادت یا پیروزی. هرگز راه سومی به نام تسلیم برای او مطرح نخواهد بود. زیرا ندای راهبردی پرچمداری آزادی این است؛ هیهات منّا الذلّه، یأبی الله ذلك و رسوله و المؤمنون و حجور طابت و أنوفٌ حمیةٌ ونفوسٌ اَبیة؛[3] یعنی فرومایگی با فرازمندی آزادمنشان نبوی و علوی و فاطمی و حسنی و حسینی (علیهمالسلام) سازگار نیست.
متقیان و پرهیزكارانِ عادی، مرهون مبارزات رادمردان الاهیاند
پنجم) انسان كاملِ معصوم (علیهالسلام) از آن جهت كه خلیفهٴ تامّ خداست، نسبت به سایر مردم سمت تدبیر و ارشاد، بلكه اِنعام و افاضه دارد، و افراد دیگر در كنار مائدهٴ گستردهٴ چنین انسان كاملی بهرهمند خواهند بود. مثلاً اگر پرهیزكاران در سایهٴ بهشت میآرمند و رفاه آنان با ورود به بهشت تأمین میگردد، اصل بهشت در سایهٴ مجاهدتهای انسانهای متكاملی كه یا خلیفهٴ خدایند یا مقتدیان به وی هستند، حاصل میشود.
این دو مطلب را میتوان از قرآن كریم و سنّت معصومان (علیهمالسلام) استنباط نمود. یكی آن كه پرهیزكاران در ظلّ بهشت به سر میبرند؛ ﴿إنّ المتقّین فی ظلالٍ و عیونٍ﴾[4] و دیگری آن كه بهشت در ظلّ شمشیر مجاهد نستوه آرمیده است. چنانكه پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: الجنّة تحت ظلال السیوف.[5]
اگر بهشت رفتن رهین فداكاری ایثارگرانی است كه دنیای خسیس و رخیص را فدای آخرت نفیس كردند، و اگر چنین بهشتی در سایهٴ جهادِ مجاهدانِ نستوه تأمین میشود، پس متقیانِ متوسط و پرهیزكارانِ عادی كه در سایهٴ بهشت متنعماند، مرهون مبارزات رادمردان الاهیاند. چه اینكه دینداری آنان نیز در دنیا در گرو مرزداری پیكارجویان دینی و نامآوران صحنهٴ ستیز با بیگانه است؛ یعنی اوساط از مؤمنان در دنیا و آخرت، مرهونِ كوشش مشتاقانهٴ اَوحدی از اهل ایماناند.
توحید خالص از لوث هر گونه دوگانگی منزّه است
ششم. انسان كامل معصوم همانند حسین بن علی (علیهماالسلام) چون مُوَحّدِ ناب است و توحید خالص از لوث هر گونه دوگانگی منزّه است. لذا در تمام شئون علمی و عملی خود متوجه خدای سبحان بوده، جهاد او مانند نماز وی، قربان و عامل تقرّب است و مبارزه وی همسان نماز او معراج و مایهٴ عروج است. زیرا آن چه دربارهٴ نماز وارد شده كه الصلاة قربان كلّ تقّىٍ[6] یا چنین گفته شد: الصلاة معراج المؤمن[7] صبغهٴ تمثیل دارد، نه تعیین.
بنابراین، تمام عبادتهای علمی و عملی انسان كامل، معراج وی خواهد بود. لذا حسین بنعلی (علیهالسلام) چونان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) حكومت را نه برای جاه و نه به منظور رفاه شخصی نمیخواستند، بلكه فقط برای برگرداندن احكام فراموش شده و حقوق از دست رفته میطلبیدند.
برای رسیدن به چشمهٴ بقا، جز عبور از دالان فنا مسیر دیگری نخواهد بود
هفتم. انسان كامل مانند سیدالشهداء (علیهالسلام) تمام كارهای خود را برای وجه الله انجام میدهد و هیچ سپاس و ثنایی از كسی توقع ندارد؛ ﴿لانرید منكم جزاءً و لاشكوراً﴾.[8] كسی كه تمام همّت او وجه الله باشد، از مصادیق بارز وجه الله خواهد بود. زیرا وجیه نزد خداست، و هر انسان كاملی كه مصداق وجه الله شد، سهمی از بقا داشته، مظهر تام خدای سبحان است كه باقی مطلق است و همه چیز محكوم هلاكند، مگر وجه او؛ ﴿كل شیءٍ هالك إلا وجهه﴾.[9]
از این منظر انسان كامل را بقیة اللّه گویند. زیرا سند دوام او را خدای باقی امضا فرموده است و گروهی كه پیوندی با وجه خدا داشته، در راستای رضای او كوشش نموده و سعی میكنند، اولو بقیةاند؛ یعنی صاحبان بقا و لائقان دوام. برای نیل به وجه اللهی جز گذر از وجاهت خلقی راه دیگر نیست، برای رسیدن به چشمهٴ بقا، جز عبور از دالان فنا مسیر دیگری نخواهد بود.
تنها راه هستی، نیستی است و راه مستقیم وجود، معدوم شدن است، آن چه در واژهٴ عدم و لغت نیستی تعبیه شده، همانا ندیدن خود و نخواستن رضای خویش است، نه نبودن و از بین رفتن واقعی. زیرا هرگز عدم محض، كمال نبوده، نیستی صرف مسیر ارتقا نخواهد بود. اگر در ادبیات تازی و فارسی سخن از فنا برای بقا و نیستی برای هستی و عدم برای وجود مطرح میشود، مقصود همین است كه اكنون به اشارت رفت.
--------------------------------------
منبع: کتاب سروش هدایت معظم له، ج1ص236
پاورقی......................
[1] ـ تحف العقول، ص 248، كلمات قصار حضرت حسین بن علی (علیهماالسلام).
[2] ـ سورهٴ نساء، آیهٴ 74.
[3] ـ تحف العقول، ص 241، نامه امام حسین(علیهالسلام) به اهل كوفه.
[4] ـ سورهٴ مرسلات، آیهٴ 41.
[5] ـ نهجالفصاحة، ج 2، ص 220.
[6] ـ بحار، ج 10، ص 99.
[7] ـ همان، ج 82، ص 248.
[8] ـ سورهٴ انسان، آیهٴ 9.
[9] ـ سورهٴ قصص، آیهٴ 88.