به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی اسراء: حجتالاسلام و المسلمین دکتر مرتضی جوادی آملی در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، در پاسخ به این پرسش که نسبت وجود شریف امام علی(ع) و حقیقت قرآن چیست؟ گفت: ایام متعلق به شهادت مولیای متقیان، امیرمومنان علی بنابوطالب و مصادف با لیالی قدر است، در حقیقت این دو یعنی وجود نازنین علی و حقیقت قرآن در معنای یک حقیقتاند اما با دو چهره ظاهر شدهاند، به گونهای که اگر قرار بود قرآن به چهره انسانی در آید و با آرایش انسانی ظاهر شود، در وجود علی بنابیطالب ظاهر میشد و اگر کسی بخواهد کتاب وجود امام علی(ع) را بنگارد به صورت قرآن نگاشته میشود. بیانی را حضرت رسول(ص) در خصوص امام حسن(ع) دارد که میگوید اگر عقل قرار بود به صورت انسان ظاهر شود، به صورت وجود ارزشمند امام حسن(ع) ظاهر میشد به همان سیاق باید گفت که علی(ع) قرآن مجسم است و بهترین توصیف در این خصوص این است که علی بنابوطالب(ع) عدل قرآن است.
قرآن از دیدگاه امام علی(ع)
وی ادامه داد: حضرت کتاب را به عنوان یک منبع وحیانی که خدای عالم برای هدایت انسان قرار داد، از هر خطا و لغزشی مصون میداند. از نظر ایشان قرآن کتاب هدایت است و از هر نوع ضلالت و گمراهیی مبراست. قرآن کتاب علم و نور است و از جهل و ظلمت به دور است. تعابیر امام علی بنابیطالب(ع) در این راستاست.
این استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: علی بنابیطالب بر آن است که هیچ کسی با قرآن انس نگرفته مگر این که کوری و ضلالت از او کاسته شده و نقصی از او سلب شده و یا کمالی به او افزوده شده است. کسی که با قرآن سر و کار دارد کمالی بر او افزوده میشود و یا نقصی از او کاسته شده است، بنابراین حضرت توصیه میکند شفای خود را در پناه قرآن بجویید و فرمودند از قرآن برای سختیها یاری بگیرید و از آن طلب شفا کنید که در قرآن شفایی وجود دارد که از کفر و گمراهی و ضلالت نجات میدهد.
جوادی با طرح این پرسش که با چه شرایطی انسان میتواند خود را به قرآن نزدیک کند و از آن شفای دردهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و فردی را بجوید؟ گفت: تردیدی نیست که اگر انسان به خود واگذاشته شود و از این منبع برای حل مسائل و مشکلات خود در ابعاد مختلف استفاده نکند، ضلالت او را تهدید خواهد کرد. قرآن را خدا نور هدایت و شفا معرفی کرده و همه جنبه های خیر را در قرآن عزیزش نشان داده است. اما دو نکته وجود دارد؛ اینکه آیا از جانب قرآن تهدیدی برای انسان وجود دارد یا نه و دوم اینکه انسانها برای فراگرفتن نکات قرآنی چه شرایطی باید داشته باشند.
قرآن صراط عزیز حمید
وی تصریح کرد: اینکه ظاهر قران نور است و قرائت آن هم میتواند محل استفاده باشد، بحثی نیست، اما قرآن فقط برای قرائت، تلاوت و حفظ نیست و اینها حداقل بهرهای است که بشر میتواند ببرد. قرآن همانطور که خود میگوید: «كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ: كتابى است كه آن را به سوى تو فرود آورديم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاريكيها به سوى روشنايى بيرون آورى به سوى راه آن شكستناپذير ستوده» (ابراهیم، ۱). این صراط عزیز حمید در قرآن تعبیه شده است و انسانهایی که مسلک قرآن را طی میکنند به عزت و ستایششوندگی میرسند.
وی ادامه داد: قرآن عزیز است یعنی دارای صلابت است، هیچ نقص و ضعفی در آن وجود ندارد و حمید است یعنی همه محامد و زیباییها در آن وجود دارد. از این رو انسان قرآنی عزیز است و هیچ ضعفی در او اثر نمیکند و حمید است یعنی همه نیکیها در زمینههای اخلاقی، رفتاری، گفتاری و معرفتی را در حد کمال دارد و این به سبب قرآن برای انسان حاصل میشود.
وی افزود: قرآن از آن جهت که معنای فراوانی را در خود جای داده و لایههایی عمیقی دارد، امکان فهم و استفاده آسان ندارد. قرآن به تعبیر امام علی(ع) حمال ذووجوه است و فهم قرآن کار آسانی نیست. به صورت مشخص وقتی امام علی(ع) عبدالله بنعباس را برای احتجاج به سوی خوارج میفرستند، به ایشان این نکته را توجه دادند که با خوارج و به کسانی که منحرف شدهاند و با اندیشههای ضعیف خود به سراغ قرآنی رفتهاند، احتجاج قرآنی نکن زیرا آنها هم به وجوه دیگر قرآنی توجه میکنند، بدون اینکه بتوانند متشابهات را به محکمات باز گردانند. امام به خوارج میفرمایند: « قرآن داراى ديدگاه كلّى بوده، و تفسيرهاى گوناگونى دارد، تو چيزى مىگويى، و آنها چيز ديگر، ليكن با سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم با آنان به بحث و گفتگو بپرداز، كه در برابر آن راهى جز پذيرش ندارند.»
آسیب پژوهشگران در مواجهه با قرآن
جوادی ادامه داد: با توجه به اینکه قرآن برای همه زمانها و طبقات است و از مردم عادی گرفته تا اهل حکمت را تامین میکند، با یک اعجازی روبرو هستیم اما به راحتی نمیشود گوهرهای گران قیمت را از قرآن به دست آورد. مسئله مهمی که وجود دارد و تهدیدی از ناحیه قرآن برای پژوهشگران میتواند باشد این است که هر کسی با هر ذهنیتی نمیتواند قرآن را بیابد و فهم کند و معنای حقیقی را به دست بیاورد. به عنوان نمونه وقتی خوارج به قرآن مراجعه کردند، براساس فهم ناچیز خودشان میخواستند قرآن را بیابند، علی(ع) به ایشان گفت شما اگر به سراغ قرآن بروید با شما سخن نمیگوید بلکه باید قرآنشناس باشید تا با شما سخن بگوید.
وی تصریح کرد: یکی از مشکلاتی که روشنفکران دینی ما نیز به آن مواجه هستند این است که فهمی از قرآن را گرفتهاند اما با اندیشههای خود به سراغ قرآن آمده و فهم خود را به قرآن تحمیل میکنند و این بزرگترین خطری است که هم خود ایشان را به سوی انکار حقیقت قرآنی میکشاند و هم جامعه را به این مسیر میکشاند. قرآن راهی برای هدایت بشری است، اما اگر کسی با زبان قرآن، اول و آخر قرآن و لایههای قرآنی آشنا نباشد خطر تفسیر به رای برایش جدی است.
این بیان علی بنابوطالب(ع) است که به صراحت میگوید قرآن دارای وجوه است. حضرت گفت قرآن ناطق هست اما با هر کسی سخن نمیگوید بنابراین باید این معنا را از سخن ایشان برداشت کنیم که اگر کسی میخواهد به قرآن رجوع کند، باید قرآن را بشناسد و آنگاه به سراغ قرآن بیاید و از جایگاه اهل بیت(ع) بهره ببرد و در فهم قرآن از قرآن بهره ببرد.
وی تصریح کرد: بیتردید قرآن شفاست و برای همه انحرافات و گمراهیها راه نجات است اما بهرهمندی از قرآن کار مهمی است که چگونه بهرهگیری از قرآن ممکن است، مشکل اساسی جوامع اسلامی و خصوصا جوامعی که ولایت اهل بیت بیبهره هستند، این است که براساس تفکری ضعیف و ناتوان خواستهاند از قرآن استفاده کنند. متاسفانه در جوامع اسلامی مشاهد میکینم به قرآن اهمیت میدهند اما شرایط بهرهمندی از آن را ندارند.
وی افزود: افرادی که دارای غرض و مرض هستند، اگر به قرآن رجوع کنند باعث میشود که غرض و مرضشان بیشتر میشود. قرآن باعث تقویت بیماری چنین افرادی میشود. داعش خسارتدیدگان از قرآن هستند. قرآن برای مومن شفا است و کسانی که به قرآن آشنا هستند، قرآن کتابی غیبی است. کسانی که آسمانی و الهی هستند میتوانند از قرآن استفاده کنند. پیامبر فرمود من «ذکر» و اهل بیت «اهل ذکر» هستند و فهم درستی از قرآن را ارائه میکنند. بنابراین اول باید با عقلانیت و شناخت به حریم قرآن نزدیک شد. این شناخت باید در حد علت قابلی باشد. مبادا کسی فکر کند چون من دانشی در حوزهای دارم، نظراتم را در کنار سفره قرآن بگذارم. دانستههای انسان علت اعدادی فهم است. در فهم قرآن و عصری کردن قرآن به سلسله امور توجه داشت. داعشیها فکر میکنند اصلاح قرآنی انجام میدهند. علامه ذیل آیه ۷ سوره آل عمران میگوید همه ۷۲ ملتی که با هم جنگ دارند همه معرفت خود را قرآنی میدانند. قرآن بایستی برای انسانی فراهم شود که اولا قابلیت اخلاق، معرفت و تقوا را داشته باشد و متمسک به اهل بیت شده باشد و از آن جایگاه به فهم قرآنی برسد.
تنها راه نیکی قرآن است
وی در پاسخ به این پرسش که فهم علوی از قرآن چه دستاوردهایی برای انسان معاصر دارد؟ گفت: علی بنابیطالب(ع) مصداق آیات الهی است. وقتی خدا ایشان را در خصوص رسالت مطرح میکند، میفرماید کسی که شانیت شهادت رسالت رسول الله(ص) دارد امام علی است. دیگران اگر با الفاظ آشنا هستند امام علی(ع) با حقیقت کتاب روبروست. خداوند میفرماید: «وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ: و كسانى كه كافر شدند مىگويند تو فرستاده نيستى بگو كافى است خدا و آن كس كه نزد او علم كتاب است ميان من و شما گواه باشد»(زمر،۴۳) در حقیقت امام علی با علم کتاب روبروست نه با الفاظ که دیگران روبرو هستند. علم اینجا علم لدنی است. بنابراین فهم از جایگاه علی بنابیطالب(ع) فهمی سماوی است.
وی افزود: ما باید از دیدگاه امام علی(ع) به زندگی انسانی توجه کنیم. ما نیاز داریم قرآن در تمام سطوح اجتماعی انسان نفوذ کند و جنبه ملکوتی قرآنی در سرشت انسانی قرار بگیرد. علی بنابیطالب(ع) برای نفوذ قرآن در حیات انسانی فرمود دیگران در عمل به قرآن بر شما سبقت نگیرند. همچنین حضرت در بیان دیگری این معنا را دارند که قرآن برای حل همه مشکلات زندگی هست اما با یک نگاه سماوی و برتر. این طور نباشد که آیات و جلوههای قرآنی را در حد عمل دیگران تلقی کنیم. انسانی که از طریق قرآن عمل میکند صعود و ترقی مییابد و عمل نیکو بدون مسیر قرآنی ابتر خواهد بود.