حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی در گفت وگو با شفقنا درباره مفهوم دینی عدالت اشاره و اظهار کرد: یکی از عناصر اصلی شکل گیری حکومت الهی، عنصر «عدالت» است و بدون عدالت حکومت اسلامی معنا ندارد. اینگونه نیست که ما حکومتی داشته باشیم و از عنصر عدالت تهی باشد و در عین حال بخواهیم نام آن را «اسلامی» بگذاریم. هویت حکومت اسلامی به عدالت و قسطی است که در آن نهادینه شده، آن هم عدالت دامن گستری که بتواند همه ابعاد و زوایای یک حکومت را به خود مشغول کند و خود را مبتنی بر عدالت بر جامعه عرضه نماید.
وی ادامه داد: هر بخشی از حکومت اگر از عدالت فاصله و زاویه بگیرد، طبیعی است که هرگز ارزش حکومت انسانی و اسلامی را نخواهد داشت، اما تعریف عدالت این است که هر شیء و امری در جایگاه خودش قرار بگیرد و به میزانی که کمالات وجودی دارد، بتواند در هستی و عالم وجود، اقتضائات خود را داشته باشد.
وی گفت: هر موجودی در نظام هستی سهمی از وجود و تقاضاها و اقتضائاتی دارد، اگر سهمش به او داده شود و مطابق با اقتضائات و تقاضاهای او عمل شود و او هم نسبت به سایر موجودات همین نگاه و بینش را داشته باشد، آن زمان هست که عدالت مستقر است. برای اینکه این معنا روشن باشد، آمده است: «و بالعدل قامت السموات و الارض»؛ شما اگر می بینید که نظام هستی استوار است و بی نظمی، هرج و مرج و طغیانی در آن وجود ندارد به این دلیل است که هر موجودی در نظام هستی در جایگاه خود قرار گرفته است، به عنوان مثال آسمان، آسمان است، زمین، زمین است و بدون اینکه آسمان به مرز زمین یا زمین به مرز آسمان تعدی کند، درخت جای حیوان را نمی گیرد و بالعکس؛ در حقیقت هر موجودی در جایگاه خود مستقر است و اقتضائات و تقاضاهای خود را دارد لذا هیچ بی عدالتی، تعرض و تعدی، ظلم و ستمی را در نظام هستی مشاهده نمی کنیم.
جوادی آملی بیان کرد: متاسفانه انسان ها از این نظام هستی و چیدمان عادلانه ای که خدای عالم ایجاد کرده و به همه ما گفته که بر این اساس حرکت کنید و امر خداوند مبنی بر اینکه إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ را نادیده می گیرند و براساس این نادیده گرفتن مرز انسانی و اجتماعی در ابعاد مختلف شخصی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و نظایر آن شکسته می شود و وقتی مرزها شکسته شد و افراد یا اشیاء در جایگاه خود قرار نداشتند، دیگر عدالت رخت بر خواهد بست و بی عدالتی و ظلم حاکم می شود. بنابراین معنای عدالت یک معنای روشنی است و شواهد قرآنی و روایی آن خصوصاً در سنت و سیره معصومین و سرآمد آنها امیرمومنان علی(ع) است که عدل مجسم هستند و به تعبیر برخی از محققین و نویسندگان آنچه که باعث شد، امام علی(ع) به شهادت برسد، از عدالت خواهی آن حضرت بوده است.
رییس بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسرا درباره جایگاه عدالت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در اسلام، گفت: عدالت یک حقیقت مجرد است که به صورت های مختلف ظاهر می شود. حقایق طبیعی و اشیاء مادی دارای تعینی هستند مثلاً درخت شاخصه های وجودی و صورتی دارد؛ همگان درخت، سنگ، آتش، آب و هوا را می شناسند به این دلیل که دارای تعین طبیعی هستند، اما عدالت دارای یک تعین طبیعی نیست، یک حقیقت مجردی است که با جلوه های مختلفی همچون تعین سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، نظامی، امنیتی و سایر تعینات ظاهر می شود؛ لذا همه می توانند جلوه عدالت، بی عدالتی، ظلم و ستم باشند. حضرت علی(ع) می فرمودند اگر ظلم یا فقر به چهره انسانی تبدیل شود، آن را می کشم یا از بین می برم؛ اگر ظلم به چهره انسانی مجسم شود، می توان با آن مبارزه کرد؛ اما جلوه های مختلفی دارد بنابراین عدالت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی، قضایی و سایر انواع عدالت یعنی اینکه هر بُعدی از ابعاد جامعه در جایگاه خود قرار بگیرد و به مرزهای خود توجه کند، از مرزها تجاوز نکند و اجازه ندهد دیگران به مرز او تجاوز کنند و خود نیز به مرز دیگری تجاوز نکند.
استاد حوزه علمیه قم افزود: اگر هر موجودی در ابعاد سه گانه ای که به عنوان اصول و عناصر اصلی کشور هستند، در جایگاه خودشان قرار بگیرند، به قوایی تبدیل می شوند که بدون تعدی و تجاوز به حریم دیگران، عدالت را رعایت کردند؛ از سوی دیگر به این صورت نیز می توان چهره عدالت را به جامعه و جهانیان معرفی کرد.
از عدالت بسیار فاصله داریم
جوادی آملی در پاسخ به این پرسش که با در نظر گرفتن حکومت علی وار و در مقایسه با ارزش های انقلاب و حقوق مردم در قانون اساسی، وضعیت عدالت در ابعاد مختلف در جامعه امروز به چه صورت است؟ گفت: متأسفانه این پرسش را نمی توانیم به این معنا جواب دهیم که شاخص ها، آمار و ارقامی که در این رابطه وجود دارد، تا حدی رضایت بخش باشد. افکار عمومی وقتی در مقابل این سوال و پرسش قرار گرفتند، پاسخ آنها این است که ما از عدالت بسیار فاصله داریم. متاسفانه فاصله جامعه ما در ابعاد مختلف از مرز عدالت، به حدی است که دیگر کسی به نظرات و تهدیدات و حتی سخنانی که از ناحیه دین ارایه می شود، اعتنایی ندارند و بی تفاوتی نسبت به آنچه از ناحیه دین انجام می شود، نشان از این است که نه تنها به حرکت های اجتماعی دیگر باوری به لحاظ عدالت ندارند بلکه از گویندگان دینی هم خریداری ندارند بنابراین اگر این پرسش خاص مدنظر باشد که ما چه حدی به عدالت نزدیک هستیم، افکار عمومی و جامعه ما پاسخ منفی می دهند و می گویند که ما از عدالت بسیار فاصله داریم.
بارزترین نشانه فاصله جامعه از عدالت
جوادی آملی به مصداق های فاصله جامعه امروز با عدالت اشاره و خاطرنشان کرد: بارزترین مصداق این است که انسان ها در جایگاه خود نیستند و مسئولیت ها و سمت ها به غارت و تاراج می رود. کرسی قضا یا قانون یا اجرا معنا و حقیقت دارد و اگر اشخاصی بر این کرسی بنشینند که معنا و حقیقت آن را نشناسند یا بشناسند و خلاف اقتضائات آن عمل کنند، عین «بی عدالتی» است.
رییس بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسرا ادامه داد: معتقدم اساسی ترین و ریشه ای ترین بی عدالتی در کشور و نظام ما این است که کسی در جایگاه اصلی قرار ندارد تا آن جایگاه را از نظر حقوقی، قانونی، اجتماعی و اخلاقی بشناسد و براساس آن شناخت و معرفت بخواهد اقدام صحیحی داشته باشد. ما هر کسی را دوست داشتیم سر کرسی می نشانیم و هر کسی را دوست نداشتیم از یک کرسی خلع می کنیم بدون اینکه بدانیم این کرسی معنا دارد. افرادی ممکن است بر کرسی هایی تکیه بزنند و بر جایگاه هایی ورود کنند که هیچ سابقه و زمینه علمی و اجتماعی ندارند. وقتی ما به فرهنگ شیعی مراجعه می کنیم، می بینیم که در فرهنگ و مکتب شیعه کسانی که اساس ظلم را دور از رحمت خدا می دانند، مورد طعن و لعن قرار می دهند.
کسانی بنیان های ظلم را پایه ریزی کردند که حق دیگران را ضایع نمودند، بزرگان و اساتید ما گفتند که اگر کسی بداند که دیگری برای فلان جایگاه و مرتبه از او لایق تر، شایسته تر و اصلح است، عالماً و عامداً جای او را بگیرد؛ این اقدام یک ظالم است و به آن مقام ظلم کرده است. وقتی به آن مقام و جایگاه ظلم شود به تبع آن همه نگرانی ها، ناراحتی ها و بی عدالتی ها به جامعه سرایت می کند؛ در حال حاضر که جامعه از اینگونه مسایل روی برگردانده به این دلیل است که می بیند جایگاه انسانی مختل شده و مقام ها و منزلت ها که به عنوان سمت های نظام اسلامی هستند، به تاراج می روند و این باعث نگرانی اساسی و اصلی جامعه ماست.
استاد حوزه علمیه قم به موانع تحقق عدالت اشاره و بیان کرد: بارزترین مانع این است که در جامعه و نظام ما افراد، مقامات و جایگاه ها به حق و حقوق و جایگاه خود اکتفا نمی کنند و قانع نیستند. در جامعه ما نهادهایی وجود دارد که فرامرز و مرزشکن هستند؛ مرز قانونی، حقوقی، اجتماعی و اخلاقی را نمی شناسند، فرا مرزی حرکت می کنند و براساس فرا مرزی در همه نهادها مداخله مستقیم می کنند و از جایگاه همه نهادها هم حرف می زنند و طبعاً این بی عدالتی ریشه در اینگونه از مسایل دارد. ما بی عدالتی را در جامعه زنان، مردان و اطفال و همچنین در مسایل اجتماعی می بینیم، اما همه این بی عدالتی ها ریشه در این دارد که افرادی در جایگاه اصلی و سمت های حکومتی قرار می گیرند که قانون دان، حقوقدان و آشنای به وظایف خود نیستند و حد و مرز را نمی شناسند.
وی ادامه داد: در حال حاضر مداخلاتی که نهادها نسبت به یکدیگر دارند، بزرگترین مانع برای تحقق عدالت و پیشرفت جامعه بر مبنای عدالت است. اگر ما دست نهادهای فرا مرزی را باز کنیم و به آنها اجازه دهیم حوزه، دانشگاه، بازار، صنعت و همه مرزهای داخلی و خارجی کشور را تحت تصرف خود قرار دهند، طبیعی است که هیچ نهادی در جایگاه خود قرار نمی گیرد و استقراری نخواهد داشت و این ظاهرسازی که قانون و جایگاه داریم، نمی تواند یک کشوری را که در قرن ۲۱ زندگی می کند و انسان مدرن را پشت سر بگذارد و ادعا کند که فراتر از انسان مدرن و پسامدرن طراحی جدید داشته باشد؛ بلکه کاملاً از مسایل اصلی دور است؛ به همین دلایل متأسفانه مسیر و پایه ریزی مناسبی برای عدالت کبری به منظور زمینه سازی ظهور صورت نگرفته است.
جوادی آملی گفت: نمی توانیم بگوییم که تمام زوایای عدالت در همه بخش ها باز و روشن شده است. به لحاظ مسایل نظری نیاز است که حقوقدان ها و کارشناسان دینی و علوم انسانی مبتنی بر منابع وحیانی اجتهاد کنند و ظرفیت های انسانی را به صحنه بیاورند. این درست است که عدالت همواره بایستی معنای خود را به درستی پیدا کند، مضاف بر اینکه عدالت همواره توسعه پیدا می کند و هر ظرفیتی که در جامعه ما تولید می شود، مطابق با آن ظرفیت باید عدالتِ اقتضای خاص خود را بیاوریم. مثلاً اگر خواهان روابط دو جانبه با کشورهای همسایه مانند افغانستان هستیم باید عدالتی که امروز و با توجه به شرایط این کشور ضروری است، تعریف شود و مصداق عینی پیدا کند بنابراین به لحاظ نظری ضمن اینکه بخش عمده مبانی بحث روشن است، اما پیدا کردن صورت مساله در ابعاد مختلف جامعه نیازمند به کار کارشناسی و حقوقی است.
وی به نزدیکی فرهنگ ایران و افغانستان و ضرورت توجه به تحولات در این کشور با مبانی عدل اشاره و عنوان کرد: افغانستان یکی از پیکرهای اصلی جامعه اسلامی و ایرانی ماست. افغانستان در گذشته دور عضو پیکر ایران اسلامی بوده و امروز به لحاظ فرهنگی و اجتماعی کاملاً با ایران و اسلام پیوند ناگسستنی دارد. حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی تقریباً ۲۰ سال قبل به مسئولین هشدار دادند که افغانستان را دریابید و جامعه افغان و مردم سلحشور افغانستان را مدنظر داشته باشید، ولی کجا هستند کسانی که از این سخنان دور اندیشانه حکیمان، اسلام شناسان و کارشناسان دینی که با تیزبینی تمام این مسایل را می بینند، بهره ببرند تا اکنون در یک بحران ارتباط قرار نگیریم.
عدالت مطلق است
استاد حوزه علمیه قم در پاسخ به این پرسش که عدالت نسبی یا مطلق است؟ گفت: نسبی بودن عدالت به معنای اینکه گمان کنیم در یک بخشی عدالت باشد و در یک بخشی عدالت نباشد، صحیح نیست؛ عدالت مطلق است و همواره بایستی عدل مدنظر و مورد توجه باشد و همگان به عدالت توجه کنند. امروزه متاسفانه براساس اینکه عدالت را نسبی تلقی می کنیم، می گوییم عدالت در فلان بخش وجود داشته باشد و چون حفظ حکومت از اوجب واجبات است، اگر عادلانه برخورد نکردیم، اشکالی ندارد، در صورتی که اگر بناست حفظ حکومت اوجب واجبات باشد، باید در چارچوب یک نظام باشد. وقتی می گوییم اوجب واجبات در حقیقت با حکم اسلامی حکومت را صیانت می کنیم؛ همانطور که عده ای امروزه براساس اینکه حفظ نظام اصل و اوجب واجبات است همه امور مسلم و عناصر اصلی که اسلام آورده را کنار می زنند. در چارچوب رعایت اسلام و اصول و قواعدی که اسلام طراحی کرده، حفظ حکومت از اوجب واجبات است نه اینکه ما این شعار را بدهیم و اسلام و عناصر اصلی اسلام مانند عدالت را کنار بزنیم.
سیاستمداران مسئول تحقق عدالت هستند
وی در پاسخ به اینکه برای تأمین عدالت در عرصه های مختلف چه راهکارهایی وجود دارد؟ گفت: اولین نکته این است که سیاستمداران، عمده ترین افرادی هستند که تحقق عدالت برعهده آنهاست و به تعبیری مسئول تحقق عدالت هستند، ضروری است که اینان جایگاه خود را بدانند و از مقام خود تعدی و مقام خواهی نکنند، طماع و آزمند نسبت به مقامات نباشند، گمان نکنند که باید مجلس، قوه قضاییه و دولت و همه نهادهای رسمی و غیر رسمی را در اختیار بگیرند برای اینکه اسلام را محقق کنند؛ باید مرزها شناخته و براساس مرزها حرکت شود، در حال حاضر چون مقامات، مسئولین، افراد، نهادها، جایگاه ها، روسا و مدیران، هیچ کدام در جایگاه خودشان نیستند و به حق و جایگاه خود قانع نمی باشند، باعث شده که اساس یک نظام که می خواهد براساس عدالت حرکت کند، از هم پاشیده شود.
نکته دوم اینکه به هر حال سخنوران، نویسندگان، محققان و اساتید حوزه و دانشگاه باید به گونه ای افکار عمومی را سامان دهند و آنها را تهییج و تشویق کنند تا به صحنه بیایند چرا که بزرگترین قدرت یک جامعه و نظام در سایه قدرت اجتماعی است. این در حالی است که ما اکنون قدرت های اجتماعی خود را تقریباً به صفر رساندیم، هر جا خودمان خواستیم، آنها را به صحنه آوردیم و از آنها استفاده و سپس آنها را رها کردیم. افکار عمومی بایستی بر مبنای اندیشه های درست محققان، نویسندگان و اساتید ساخته شوند، اگر افکار عمومی ساخته شد، نظارت عمومی شکل می گیرد و نظارت عمومی هم می تواند قدرت های رسمی کشور را به جای خود بنشاند و مطالبه جدی را از جایگاه جامعه داشته باشد.
استاد حوزه علمیه قم ادامه داد: عدالت در یک جامعه آن زمان اتفاق می افتد که میان قدرت اجتماعی و سیاسی کاملاً تعادل وجود داشته باشد یعنی قدرت اجتماعی بتواند حرف خود را به قدرت سیاسی برساند. قدرت سیاسی برخواسته از قدرت اجتماعی است و از جایگاه مردم کار می کند، اگر قدرت سیاسی بیرون از چارچوب قدرت اجتماعی کار کند یعنی جامعه از عدالت دور شده، آن زمان است که مطالبه و افکار عمومی توانسته نظرات و خواسته های خود را بر حکومت تحمیل کند و حکومت هم آن را به عدل پذیرفته است.
جوادی آملی در پایان گفت: تهییج و تشویق افکار عمومی به عنوان برانگیختن قدرت اجتماعی از ضرورت های اصلی است، خصوصاً در جامعه ما که قدرت حکومت بیش از قدرت اجتماعی است در صورتی که باید این مساله برعکس شود.