11 04 2018 296797 بطاقة تعريف:
image
آیت الله العظمی جوادی آملی در درس اخلاق بیان فرمودند:

بالاترين مردم کسانی اند که نسبت به ذات اقدس الهی محبت داشته باشند

پايگاه اطلاع رسانی اسراء: حضرت آيت الله العظمی جوادی آملی در جلسه درس اخلاق پنجشنبه های خود که اين هفته مصادف با سالروز شهادت امام موسی کاظم عليه السلام، در نمازخانه بنياد بين المللی علوم وحيانی اسراء برگزار گرديد، با تسليت اين ايام به ادامه شرح جمله قصار 31 حضرت امير عليه السلام در نهج البلاغه...

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی اسراء: حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در جلسه درس اخلاق پنجشنبه های خود که این هفته مصادف با سالروز شهادت امام موسی کاظم علیه السلام، در نمازخانه بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء برگزار گردید، با تسلیت این ایام به ادامه شرح جمله قصار 31 حضرت امیر علیه السلام در نهج البلاغه پرداختند و اظهار داشتند: در این جمله قصار حضرت مشخص کرد ایمان چیست؟ و عناصر محوری ایمان کدام است، فرمود ایمان چهار رکن دارد، صبر، یقین، عدل و  جهاد. آن‌گاه هر کدام از این عناصر و ارکان چهارگانه را تشریح کردند.

ایشان با اشاره به روایتی از امام موسی کاظم علیه السلام اذعان داشتند: بیان نورانی امام کاظم در همین زمینه دارند که در آن وصایایی که به هشام فرمود مطرح است. امام کاظم(سلام الله علیه) به هشام فرمود: هشام! «إِنَّ لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حُجَّتَینِ»؛ خدا دو حجت و دو برهان برای هدایت مردم نصب کرد: یکی انبیا و مرسلین و ائمه و معصومین(علیهم السلام) در بیرون، یکی هم عقل و خردمندی در درون. انسان با هماهنگی این عقل و شرع باید هم راه را تشخیص بدهد، و هم آن را طی کند.

معظم له خاطرنشان کردند: عقل در مقابل شرع نیست، شرع مقابل ندارد. شرع فقط حکم خداست ولاغیر. تنها عامل تنظیم قواعد شرع، اراده ازلی خداست و لاغیر. شرع مقابل ندارد، باید گفت آنچه را که دلیل عقلی به آن رسید، دلیل نقلی هم آن را تأیید می‌کند و آنچه را که دلیل نقلی فتوا داد، دلیل عقلی اگر برسد همان را تأیید می‌کند. عقل و نقل هماهنگ‌اند، نه عقل و شرع، چون شرع قانون‌گذار است و عقل قانون‌شناس. هرگز عقل، قانون وضع نمی کند، زیرا همه قوانین قبل از پیدایش عقل حکیمان موجود بود، بعد از مرگ آنها هم هست. اینکه وجود مبارک امام کاظم فرمود: خدا دو حجت دارد؛ یعنی یکی از بیرون به نام انبیا و اولیا که حرف خدا را می‌رسانند و یکی هم از درون هک عقل باشد که عقل حرف انبیا و اولیا را می‌فهمد.

ایشان ادامه داند: اینجا وجود مبارک امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) صبر و بردباری را تشریح می‌کند که صبر چهار شعبه دارد: «عَلَى الشَّوْقِ وَ الشَّفَقِ وَ الزُّهْدِ وَ التَّرَقُّبِ»؛ این هم روان‌شناسی است، هم روان‌کاوری است و هم اهدای یک سلسله مسائل تازه است.

ایشان با اشاره به آیات قرآن کریم ابراز داشتند: مستحضرید قرآن کریم اجر صابران را فراوان بیان کرده است و درباره صابران دارد: ﴿یوَفَّی الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَیرِ حِسَابٍ﴾؛ یعنی اجر آنها به حساب در نمی‌آید.

آیت الله العظمی جوادی آملی ادامه دادند: حضرت در این کلام هر کدام از این چهار عنصر را به شعب فرعی وابسته دانسته است؛ «فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَى الْجَنَّةِ سَلَا عَنِ الشَّهَوَاتِ»؛ اگر کسی مشتاق بهشت باشد، اگر به شهوت‌ها نرسید صبر می‌کند. منشأ این صبر، «شوق الی الجنة» است. «وَ مَنْ أَشْفَقَ مِنَ النَّارِ اجْتَنَبَ الْمُحَرَّمَاتِ»؛ کسی که از آتش می‌هراسد، از حرام پرهیز می‌کند، صبر می‌کند. وقتی پیشنهاد حرامی به او دادند صبر می‌کند، نمی‌پذیرد. «وَ مَنْ زَهِدَ فِی الدُّنْیا اسْتَهَانَ بِالْمُصِیبَاتِ»؛ زهد در دنیا یعنی بی‌رغبتی. اگر نسبت به زرق و برق دنیا بی‌رغبت بود، حوادث تلخی که رخ داد را تحمل می‌کند. این می‌شود صبر «عند المصیبة». «وَ مَنِ ارْتَقَبَ الْمَوْتَ سَارَعَ [فِی‏] إِلَى الْخَیرَاتِ»؛ اگر کسی منتظر مرگ باشد؛ یعنی؛ بداند مرگ در کمین است می‌گوید قبل از اینکه من فرصت را از دست بدهم کار خیر را سریع‌تر انجام می دهم، وقتی مرگ در کمین من است چرا کار خیر را به عقب بیاندازم.

ایشان تصریح داشتند: حضرت فرمود بالاترین مردم کسانی‌اند که نسبت به ذات اقدس الهی محبت داشته باشند و روی علاقه عبادت کنند. «فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَى الْجَنَّةِ سَلَا عَنِ الشَّهَوَاتِ وَ مَنْ أَشْفَقَ مِنَ النَّارِ اجْتَنَبَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ زَهِدَ فِی الدُّنْیا اسْتَهَانَ بِالْمُصِیبَاتِ وَ مَنِ ارْتَقَبَ الْمَوْتَ سَارَعَ [فِی‏] إِلَى الْخَیرَاتِ»؛ اینها شرح صبر در بیانات حضرت امیر است.


دیدگاه شما درباره این مطلب
أضف تعليقات