فصلنامه علمي پژوهشي «پژوهش در مسائل تعليموتربيت اسلامي» در شماره بیست و پنجم خود مقاله های علمي پژوهشي در موضوع تعلیم و تربیت اسلامی از جمله مقاله «غايت شناسي تربيت عقلاني در ساحت فردي از ديدگاه آيتالله جوادي آملي» و «بررسي انتقادي اخلاق ارتباطي نادينگز با تأکيد بر ديدگاه جوادي آملي در کتاب مفاتيحالحيات»را پيش روي تربيتپژوهان قرار داده است.
به گزارش خبرنگار مهر، فصلنامه علمي پژوهشي «پژوهش در مسائل تعليموتربيت اسلامي» با مدير مسئولي دکتر محمد جبارپور و سردبيري حجتالاسلاموالمسلمين دکتر سعيد بهشتي به منزل بيستوپنج رسيد. در اين شماره، شش مقاله علمي پژوهشي با عناوين «نگاهي جامع به تعليم و تربيت اسلامي از ديدگاه شهيد مرتضي مطهري با تأکيد براصول، اهداف و روشهاي تربيتي»، «غايتشناسي تربيت عقلاني در ساحت فردي از ديدگاه آيتالله جوادي آملي»، «بررسي انتقادي اخلاق ارتباطي نادينگز با تأکيد بر ديدگاه جوادي آملي در کتاب مفاتيحالحيات»، «تبيين عوامل مفهومي فرهنگ ايثار و شهادت و تحليل جايگاه آن در سند تحول بنيادين آموزش و پرورش ايران»، «اولويتبندي عوامل خانوادگي مؤثر در تربيت ديني فرزندان» و «گفتوگوي تربيتي و اصول و روشهاي آن: واکاوي گفتوگوهاي تربيتي قرآن» پيش روي تربيتپژوهان قرار گرفت.
در ادامه به معرفي هر يک از اين مقالات پرداخته ميشود:
نگاهي جامع به تعليم و تربيت اسلامي از ديدگاه شهيد مرتضي مطهري با تأکيد براصول، اهداف و روشهاي تربيتي
اکبر صالحي، امير مرادي و اسماعيل فيروزي
اين پژوهش به منظور بررسي ديدگاه شهيد مطهري در زمينه تعليم و تربيت اسلامي با تأکيد براصول، اهداف و روشهاي تربيتي صورت گرفته است. نوع پژوهش، بنيادي و روش آن توصيفي ـ تحليلي و استنباط قياس عملي است. روش جمعآوري اطلاعات نيز اسنادي (کتابخانهاي) است و اسناد مورد تحليل شامل کتابها، پاياننامهها، نشريات داخلي و خارجي، سايتهاي معتبر علمي، نظر صاحبنظران و پيشينه مطالعاتي و پژوهشها در اين زمينه بوده است. بهمنظور تجزيه و تحليل اطلاعات از روش کيفي استفاده شده است. از ديدگاه شهيد مطهري، نظام تعليم و تربيت اسلامي بر پرورش انسان مقرب الهي مبتني است. يافتههاي پژوهش نشان داد که از ديد شهيد مطهري، تعليم و تربيت اهدافي شامل پرورش نيروي تفکر، پرورش حس مسئوليت اجتماعي، پرورش نيروي ايمان و تعبد، پرورش حس زيباگرايي، پرورش نيروي اراده و اختيار و پرورش جسم دارد. همچنين بر مبناي ديدگاه شهيد مطهري اصولي همچون هماهنگي با فطرت، اعتدال، جامعيت، نيازآفريني، توازن، هدايتخواهي، حکمتجويي، بهرهگيري از اراده، تلازم علم و عقل، تناسب علم و عقل، انسانيت دوستي، تقابل عقل و جهل و جذب و دفع را ميتوان استخراج کرد. در نهايت بهمنظور تحقق اين اصول روشهايي مانند تعقل، استفهام، تبشير و انذر، محبت و ملاطفت، تکريم، موعظه، عادت دادن و عبادت شناسايي شد.
غايتشناسي تربيت عقلاني در ساحت فردي از ديدگاه آيتالله جوادي آملي
محمدجعفر رضايي، رضا علي نوروزي و مجتبي سپاهي
اين پژوهش، که جنبه نظري دارد با هدف بررسي غايتشناسي تربيت عقلاني در ساحت فردي از ديد آيتالله جوادي آملي انجام شده است. در اين تحقيق به روش تحليلي ـ استنباطي به اين سؤال پاسخ داده ميشود که: الگوي تربيت عقلاني در ساحت فردي از ديدگاه استاد جوادي آملي چگونه است؟ در پاسخ به اين پرسش، نويسنده ضمن بررسي و اشاره به معنا، مفهوم، منزلت، قلمرو و شناخت عقل و تحليلي از مفهوم تربيت عقلاني از ديدگاه آيتالله جوادي آملي و اين نکته که عقل انساني تربيتپذير، و داراي ابعاد و اقسام نظري و عملي است، سعي کرده است با توجه به آثار ايشان اهداف و غايات تربيتي در ساحت فردي تربيت عقلاني را استخراج کند. آيتالله جوادي آملي از عالماني است که با عنايت به اين موضوع و ضرورت، اهتمامي بليغ به طرح اين مسئله ورزيده و تأملاتش را در اين باب عرضه نموده است و تأکيد فراوان بر منزلت عقل در هندسه معرفت ديني و تربيت عقلاني از جنبه فردي دارد. از ديدگاه ايشان، عقل بار ارزشي دارد و جزئي از دين است، نه در مقابل آن. در پايان پس از گردآوري اطلاعات به روش کتابخانهاي و تجزيه و تحليل آنها به روش تحليل محتوا اين نتايج به دست آمد که عبارت است از: تهذيب و تزکيه نفس، محبت راستين، حيات حقيقي (شخصيت دروني) و دوري از غفلت.
بررسي انتقادي اخلاق ارتباطي نادينگز با تأکيد بر ديدگاه جوادي آملي در کتاب مفاتيحالحيات
عماد حاتمي و ابوالفضل غفاري
هدف اين مقاله بررسي انتقادي اخلاق ارتباطي نادينگز با تأکيد بر ديدگاه جوادي آملي در کتاب مفاتيحالحيات است که نوعي اخلاق ارتباطي را مطرح ميکند. ديدگاه نادينگز، که بر مباني فلسفي فمينيسم، عاطفهگرايي، هستيگرايي، طبيعتگرايي عملگرا و قائل بودن به شر در جهان مبتني است از ديد کتاب مفاتيحالحيات جوادي آملي، که بر مباني فلسفي حکمت متعاليه، عقلگرايي ديني، مطلقگرايي، محوريت ارزشهاي انساني و احسن بودن نظام آفرينش مبتني است، مورد نقد قرار گرفته است؛ بدين منظور اين مقاله از روش توصيفي ـ تحليلي و مقايسهاي بهره ميگيرد. نتايج حاکي است که بهرغم نقاط مثبت ديدگاه نادينگز مانند تأکيد بر عنصر عاطفه، برقراري ارتباط دو طرفه، که نيازمند درک متقابل است و ديدن دنيا از ديد شخص مورد دلمشغولي از نظر ناديده گرفتن منابع خارجي تقدس، تأکيد بيش از حد بر عنصر عاطفه و روابط رو در رو و ناديده گرفتن عقل، جنسيتگرايي، نسبيتگرايي و قائل بودن به شر در جهان ديدگاه جامعي نيست و لذا از ديدگاه ديني قابل نقد است. بنابراين از مباني ديدگاه ارتباطي جوادي آملي مي توان دلالتهايي مانند خدامحوري، محوريت ارزشهاي انساني به جاي جنسيت، در نظر گرفتن عنصر عقل و عاطفه در کنار هم و پايهريزي اصول ثابت و پايدار را در تبريت اخلاقي استنباط کرد.
تبيين عوامل مفهومي فرهنگ ايثار و شهادت و تحليل جايگاه آن در سند تحول بنيادين آموزش و پرورش ايران
مهدي سبحانينژاد، حسن نجفي و علي مقدمزاده
اين پژوهش با هدف تبيين عوامل مفهومي فرهنگ ايثار و شهادت و تحليل جايگاه آن در سند تحول بنيادين آموزش و پرورش ايران انجام شده است. روش پژوهش توصيفي شامل تحليل اسنادي و نيز تحليل محتوا است و رويکرد آن نيز کاربردي بهشمار ميرود. جامعه پژوهشي، شامل دو بخش متون مرتبط با فرهنگ ايثار و شهادت و متن سند تحول بنيادين آموزش و پرورش، مصوب آذر ماه 1390، است که با توجه به ماهيت موضوع و محدوديت جامعه پژوهشي از نمونهگيري صرف نظر، و کل جامعه آماري مورد بررسي و تحليل واقع شده است. ابزارهاي اندازهگيري، فرم فيشبرداري و نيز سياهه تحليل محتواي محقق ساخته بوده است. دادههاي اسنادي به شيوه کيفي و دادههاي تحليل محتوي با استفاده از شاخصهاي توصيفي در فرايند تحليلي آنتروپي شانون مورد بررسي قرار گرفته است. عمدهترين يافتههاي پژوهش بيانگر اين است که: 1. چارچوب مفهومي فرهنگ ايثار و شهادت را ميتوان بر اساس مدارک و مستندات مرتبط در 4 بعد و 43 عامل تدوين نمود. 2. در مجموع 177 مرتبه به عوامل فرهنگ ايثار و شهادت توجه شده که ميزان تراکم آن در بخش هدفهاي عملياتي و راهکارها با 39 فراواني و 22 درصد زياد و در بخش چارچوب نهادي و نظام اجرايي تحول بنيادين با 2 فراواني و 1/1 درصد بسيار کم است. 3. بين عوامل مورد بررسي، صفات عملي ايثار و شهادت با ميزان بار اطلاعاتي 858/0 و ضريب اهميت 404/0 بيشترين توجه را به خود اختصاص داده و اين در حالي است که به عامل جايگاه و ارزش ايثار و شهادت توجهي نشده است.
اولويتبندي عوامل خانوادگي مؤثر در تربيت ديني فرزندان
سيفالله فضلالهي قمشي و منصوره ملکي توانا
هدف پژوهش اولويتبندي عوامل خانوادگي مؤثر در تربيت ديني فرزندان بر اساس ديدگاه والدين دانشآموزان و روش تحقيق توصيفي از نوع پيمايشي است. جامعه آماري والدين 4000 نفر از دانشآموزان مدارس راهنمايي دخترانه منطقه دو آموزش و پرورش قم بودند که 351 نفر از آنان بر اساس جدول برآورد حجم نمونه از روي جامعه مورگان و کرجسي به شيوه تصادفي ساده به عنوان نمونه آماري انتخاب شدند. براي جمعآوري اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته حاوي 20 عامل در طيف سؤالات آرايش رتبهاي با پايايي 878/0 مطابق آلفاي کرانباخ استفاده شد؛ تجزيه و تحليل اطلاعات بر اساس آزمون Z تکگروهي نشان داد که اولاً تمامي عوامل مورد مطالعه نمره Z بزرگتر از Z بحراني در سطح اطمينان 99/0 براي آزمون يکدامنه بهدست آوردهاند. ثانياً از ديدگاه والدين تلاش به منظور کسب روزي حلال در امرار معاش، تشويق فرزندان به صداقت و راستگويي، رعايت حقالناس، اعتقاد به وحدانيت خداوند متعال، افزايش و تقويت روحيه گذشت و فداکاري توسط والدين و پايبندي خانواده به روحيه عدالتگرايي و عدالتخواهي به ترتيب از مؤثرترين و اولويتدارترين عوامل خانوادگي تأثيرگذار در تربيت ديني فرزندان شناخته شد و پايبندي والدين به شئون اسلامي، التزام والدين به روزهداري در ماه رمضان، رعايت دستورهاي ديني توسط والدين، برپاداشتن نماز توسط والدين در زمان مناسب، شرکت والدين در نماز جماعت و محافل قرآني در الويتهاي انتهايي قرار گرفت.
گفتوگوي تربيتي و اصول و روشهاي آن: واکاوي گفتوگوهاي تربيتي قرآن
عليرضا صادقزاده قمصري، ابراهيم طلايي و زهرا صالحي متعهد
اين پژوهش با هدف دستيابي به اصول و روشهاي حاکم بر گفتوگوي تربيتي به واکاوي گفتوگوهاي تربيتي قرآن پرداخته است. اين پژوهش در زمره پژوهشهاي بنيادي، و بر روش تحليلي ـ تفسيري مبتني است. پژوهشگران درگام اول با بررسي همه آيات قرآن کريم و مبتني بر ملاکهاي گفتوگوي تربيتي، 37 مورد گفتوگوي تربيتي را از قرآن کريم استخراج نموده، و در گام بعدي اين موارد را به کمک تفاسير، مورد تحليل و بررسي روشمند قرار دادهاند. حاصل اين بررسي، استخراج مجموعه روشهاي اين گفتوگوها است. در گام پاياني از طريق تحليل و دستهبندي روشها، اصول حاکم بر گفتوگو بهدست آمده است. يافتههاي پژوهش شامل هفت اصل به همراه روشهاي متناظر با هر کدام است که اين اصول عبارت است از: رويارويي استدلالي و منطقي، ارتقاي سطح معرفتي متربي، ايجاد مشارکت، توجه به انگيزه، رويارويي واقعبينانه، بهکارگيري انگيزه صيانت از نفس و يادآوري (تذکار).