18 01 2016 302134 شناسه:
image

جرعه اي از چشمه ي جوشان امامت مولانا حسن بن علي العسكري(ع)

پرهيزگارترين مردم كسي است كه وارد كار،سخن و عقايد مُشتَبه نشود؛ فرائض الهي را انجام بدهد تا جزء عابدترين مردم عصر خود باشد،از محرّمات بپرهيزد تا جزء زاهدترين مردم عصرش باشد [و] بكوشد كه از گناه نجات پيدا كند.

 

 جرعه اي از چشمه ي جوشان امامت مولانا حسن بن علي العسكري(ع)
اساس عبادت تفكّر و درايت است/ كسي كه گناهان را ترك كند از ديگران مقتدرتر و توانمندتر است
 
ميلاد سراسر نور ديگر حجّتي از حجّت‌هاي الهي حضرت امام حسن عسكري(عليه السلام) در هشتم ربيع‌الثاني سال 232 هجري،روزنه‌اي مسرّت‌بخش جهت قلوب مسلمانان جهان بود تا در پرتو قدوم مبارك آن امام خوبي‌ها امراض باطني و روحي و جسماني آنان التيام يابد و از سلاله پاك او طاووس اهل جنّت پاي به عرصه وجود گذارد. آن امام بزرگوار بياني شيوا و جذّاب داشته و مفسّري بي‌نظير براي قرآن مجيد بود.
ضمن عرض تبريك اين ميلاد فرخنده، از فرمايشات حكيم متأله حضرت آيت الله العظمي جوادي آملي كه حول جملات آن امام بزرگوار به ايراد سخن پرداخته‌اند بهره مند خواهيم گشت.
 
معظّم‌له در جلسه‌اي كه مزيّن به سالگرد ولادت آن حضرت بود سفارش به كسب تقوا را از لسان مبارك آن حضرت مطرح نموده و نسبت به پرهيز از سخن و كار مُشتبه بيان داشتند:
 
سفارش تقوا از يازدهمين امام همام امام حسن عسكري(سلام الله عليه) اين است كه «أورع الناس من وقف عند الشبهة وأعبد الناس من أقام علي الفرائض وأزهد الناس من ترك الحرام وأشد الناس اجتهاداً من ترك الذنوب»؛ پرهيزگارترين مردم كسي است كه وارد كار مُشتَبه، سخن مُشتَبه و عقايد مُشتَبه نشود؛ مطلبي كه مبرهَن نيست آن را نپذيرد تا ورع فكري داشته باشد؛ سخني كه مستدل نيست نگويد تا ورع در گفتار و نوشتار داشته باشد و كار مشكوك نكند تا در مقام كردار و عمل متورع باشد، فرائض الهي را انجام بدهد تا جزء عابدترين مردم عصر خود باشد، از محرّمات بپرهيزد تا جزء زاهدترين مردم عصرش باشد [و] بكوشد كه از گناه نجات پيدا كند.[1]
 
ايشان داشتن اراده ي قوي را بدون قدرت روح ميسّر ندانسته و كسب اين قدرت را در گرو ارتباط با خدا قلمداد كرده و بيان داشتند:
قدرتِ اراده بدون قدرتِ روح ميسّر نيست و قدرت روح در پرتو ارتباط با خداست، ارتباط هم يا ارتباط علمي است يا ارتباط عملي؛ اگر كسي علمش لله و عملش لله باشد اين ربط قوي است و هر چه ربط به خداي عليمِ قدير قوي‌تر بود علم و قدرت انسان افزوده‌تر و روح قوي‌تر مي‌شود و از روحِ قوي اراده ي قوي نشأت مي‌گيرد، لذا امام حسن عسكري(سلام الله عليه) فرمود: «وأشدّ الناس اجتهاداً من ترك الذنوب»؛ كسي كه همه ي گناهان را ترك كند از ديگران شديدتر و مقتدرتر و توانمندتر است. همه ي اينها از بركات قرآن كريم است كه به ما فرمود: (وَلاَ تَهِنُوا وَلاَ تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنْتُم مُؤْمِنِينَ)؛هم از دشمنِ بيرون اعلا بوده و بر او پيروز هستيد و هم از دشمن درون اعلا و بر او پيروز هستيد: (إِن كُنْتُم مُؤْمِنِينَ). [2]
 
معظّم‌له به بخش ديگري از فرمايشات امام عسكري(عليه السلام) نسبت به بيان و معرفي اساس عبادت پرداخته و ابراز داشتند:
از وجود مبارك امام حسن عسكري(سلام الله عليه) رسيده است كه «ليست العبادة كثرة الصيام و الصلاة و إنّما العبادة كثرة التفكّر في أمر الله» عبادت در اين نيست كه انسان نمازهاي زياد بخواند، روزه‌هاي زياد بگيرد البته نماز واجب و نماز مستحب و نافله هم مشخص است اما بيش از آن مقدار انسان بايد وقت را صرف در معرفت بكند لذا فرمود: اساس عبادت آن تفكّر است آن مقصدشناسي و مقصوديابي است، بحث‌هاي توحيدي، معرفت خدا، اسماي حسناي الهي، صفات ذاتي حق، معناي تجلّي و فعل خدا، معناي حضور خدا در كنار افعال و مانند آن مهم است كه فرمود: اساس عبادت تفكّر است و درايت. اين درايت اگر با عمل همراه باشد انسان هم راه را طي مي‌كند هم به مقصد مي‌رسد و هم مقصود را به اندازه خود مشاهده مي‌كند. بنابراين آنچه از وجود مبارك امام عسكري(ع) به ما رسيده است تهيه كردن اين سه عنصر محوري يعني هم زاد و توشه مسافرت هم راحله و مركب سفر و هم تفكّر درباره مقصد و مقصود. [3]
 
استاد برجسته ي اخلاق به نقل از آن امام بزرگوار، اعطاي خير و دفع شرّ از انسان را الطاف الهي قلمداد كرده و از نسبت دادن اين امور به خود و ديگران برحذر داشته و ابراز كردند:
سخن بلند امام حسن عسكري(سلام الله عليه) اين است كه «من اعطيه خيراً فالله اعطاه و من بقي شراً فالله بقاه» اگر كسي خيري به او رسيد بداند كه خير رساننده خداست؛ نگويد خودم زحمت كشيدم و يافتم و اگر شري از او دور شد نگويد شانس آوردم يا بختم مساعد بود يا ديگري اين شرّ را از من دور داشت بلكه بگويد خدا اين شرّ از من دور بداشت چون هيچ ضالي و هيچ ناصري در عالم نيست مگر به نام خدا.
ضرر و نفع به دست كسي است كه تقدير جهانيان به دست اوست؛ اگر انسان نه خود را ببيند نه ديگري را راحت است چرا كه نه براي خود ارزش قائل است نه در برابر ديگران خضوع مي‌كند. انسان كه بايد خضوع بكند و احترام بگذارد، چرا خدا را احترام نگذارد و چرا در برابر خدا خضوع نكند؟!
-------------------------------------------------------------
منابع:
[1] (خطبه ي نمازجمعه به امامت معظم له،سال75)
[2] سخنراني پيوند اراده و روح در قرآن)
[3](پيام به همايش امام حسن عسكري(عليه السلام،سال91)