روزي حضرت علي(عليهالسلام) از حضرت فاطمه پرسيد: آيا در منزل چيزي هست؟ فاطمه(عليهاالسلام) پاسخ داد: سه روز است كه چيزي نداريم، پس امام علي(عليهالسلام) از منزل خارج شد و ديناري قرض كرد و در بين راه مقداد را ديد كه گرسنه بود، پس دينار را به او ايثار كرد و چون به خانه بازگشت، پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم آنجا بود و زهرا(عليهاالسلام) مشغول نماز و ميان آنها چيز پوشيدهاي بود. حضرت زهرا(عليهاالسلام) پس از نماز آن چيز را كه كاسه اي بزرگ پر از نان و گوشت بود، حاضر كرد. اميرمؤمنان پرسيد: اين غذا از كجاست؟ حضرت زهرا(عليهاالسلام) پاسخ داد: (هُوَ مِن عِندِ اللهِ إنَّ اللهَ يَرزُقُ مَن يَشاءُ بِغَيرِ حِساب)؛ آنگاه پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم مشابه اين را از داستان حضرت مريم(عليهاالسلام) برايشان نقل كرد.
شيخ طوسي(قدسسره) در كتاب مجالس اين روايت را از حذيفة بن يمان ضمن داستان «قطيفه خيبري» آورده است كه پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم آن را به همراه جعفر بن ابيطالب از خيبر تهيه كرده بود و به حضرت علي(عليهالسلام) بخشيد و اميرمؤمنان(عليهالسلام) آن را در بازار مدينه به هزار مثقال طلا فروخت و همه آن را ميان فقراي مهاجر و انصار قسمت كرد. فرداي آن روز رسول خداصلي الله عليه و آله و سلم خود و برخي از اصحابش را كه همراه او بودند به خانه حضرت علي(عليهالسلام) دعوت كرد و به حضرت علي(عليهالسلام) فرمود: ديروز هزار مثقال طلا گرفتي. امروز من و اين اصحابم را مهمان كن. اميرمؤمنان(عليهالسلام) نيز بي آنكه چيزي بگويد، رسول خداصلي الله عليه و آله و سلم و اصحابش را مهمان كرد: فقال حياءاً منه و تكرّماً: نعم يا رسول الله! و في الرحب و السعة، أدخل يا نبي الله! أنت و من معك.
حذيفة بن يمان مي گويد: ما پنج نفر بوديم: من و عمار و سلمان و ابوذر و مقداد كه به همراه پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم به خانه علي(عليهالسلام) رفتيم.
قضيه «جفنه» (كاسه بزرگ از نان و گوشت بهشتي) از اين قسمت حديث با اندكي تفاوت، مشترك ميان احاديث اين ماجراست: فدخلنا و دخل علي(عليهالسلام) علي فاطمة(عليهاالسلام) يبتغي عندها شيئاً من زاد فوجد في وسط البيت جفنة من ثريد تفور و عليها عراق كثير كأنّ رائحتها المسك؛ فحملها علي(عليهالسلام) حتّي وضعها بين يدي النبي صلي الله عليه و آله و سلم و من حضر معه. فأكلنا منها حتّي تملأنا و لا ينقص منها قليل و لا كثير و قام النبي صلي الله عليه و آله و سلم حتّي دخل علي فاطمة(عليهاالسلام) و قال: أنّي لك هذا الطعام يا فاطمة؟ فردّت عليه و نحن نسمع قولهما، فقالت: (هُوَ من عند الله إنَّ اللهَ يَرزُقُ مَن يَشاءُ بغَيرِ حساب) فخرج النبي صلي الله عليه و آله و سلم إلينا مستعبراً و هو يقول:الحمد لله الّذي لم يمتني حتي رأيت لابنتي ما رأي زكريّا(عليهالسلام) لمريم، كان إذا دخل عليها المحراب وجد عندها رزقاً فيقول لها: (يامَريَمُ أنّي لَك هذا) فتقول: (هُوَ من عند الله إنَّ اللهَ يَرزُقُ مَن يَشاءُ بغَيرِ حساب).
اينگونه روايات را در تفاسير اهل سنّت مانند تفسير بيضاوي نيز مي توان يافت. زمخشري نيز با اجلال و اكرام روايتي را به همين مضمون نقل كرده است.
همانطور كه رزق ويژه مريم به ديگران نمي رسيد، محتمل است مائده بيت عصمت و طهارت(عليهمالسلام) نيز عمومي نباشد و اگر در برخي روايات چنين آمده است كه آنان يك ماه از آن مي خوردند، ناظر به همين خصوصيت معنوي آن رزق محسوس و ملموس بود و شاهد ويژگي آن رزق اين است كه هنوز موجود است و وجود مبارك حضرت ولي عصر(عليهالسلام) از آن بهره مي برد.
--------------------------------------------
برگرفته ازتفسیرتسنيم،حضرت علامه جوادی آملی، جلد 14 - صفحه 158