05 12 2016 310945 شناسه:
image

جواني و دانشجويي، هر دو از نعمت‏ های مهم خداوند است/دانشجویان می توانند آينه‏ دار جمال مُنعم باشند

پایگاه اطلاع رسانی اسراء-سرویس دین واندیشه:جواني و دانشجويي، هر دو از نعمت‌هاي مهم خداوند است هم مي‌توانند حجاب چهرهٴ منعم يا به تعبير رسا، حجاب ديدهٴ متنعّم باشند تا خدا را نبيند و هم مي‌توانند آينه‌دار جمال مُنعم باشد تا وليّ نعمت خود را در مرآتِ شباب و علم ببيند.

پایگاه اطلاع رسانی اسراء: «بهار جواني چون بحر آرام نيست، بلكه چونان نهر ناآرام است. اشتياق به مبدأ هستي شيدائي ويژهاي دارد كه جزر و مدّ آن هماره هماورد ميطلبد و رهايي از سيطرهٴ آن بدون اعتصام به قرآن و عترت (عليهمالسلام) ممكن نيست».

«آن چه عناصر محوري نجات همگان، مخصوصاً دانشگاهيان عزيز را تأمين ميكند، انديشهٴ صائب و انگيزهٴ صالحْ است، هرچند مدّعيان طالحْ، طغوا را در كسوت تقوا و بيبندوباري را در جامهٴ آزادي و بيگانگي را در جام يگانگي ارائه مينمايند، ليكن فرزانگان جامعه، به ويژه شما، جعفر طرّار را از جعفر طيّار تشخيص ميدهيد. زيرا تقواپيشگان در پرتو لطف ممتاز خدا از فروغ فرق بين حق و باطل برخوردارند؛ ﴿يا أيّها الّذين ءَامنوا إن تتّقوا الله يَجْعَلْ لكم فرقاناً...﴾

مطالب فوق بخشی از بیانات حضرت علامه جوادی آملی در خصوص دانشجویان میهن اسلامی است که در مناسبتهای مختلف بصورت پیام بیان نموده اند.

شانزدهم آذر ماه به نام روز دانشجو مزین شده است، به این مناسبت فرازهایی از بیانات آیت الله العظمی جوادی آملی خطاب به این قشر مهم جامعه را از نظر می گذرانیم:   

ایشان در پيامی به دانشجويان، رسالت رهبران فكري اعم از حوزويان و دانشگاهيان را ايمان به خداوند و سود رساندن به بندگان خداقلمداد کرده و مرقوم داشتند:

رسالت رهبران فكري اعم از حوزويان و دانشگاهيان در صيانت هويّت جامعه از استحاله است و ساز و كار آن در پيوندِ منضودْ با خدا به نام ايمانِ جامع و كامل و ارتباط معقولْ با بندگان خدا به نام خدمت با محبّت و محنت بي منّت است. رسول اكرم اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) چنين فرمود: خَصلتانِ ليس فوقَهما مِنَ البرّ شيءٌ الاِيمانُ بالله والنَفْعُ لِعباد الله؛ دو صفت برجسته است كه هيچ كار نيكي برتر از آن ها نيست؛ يكي ايمان به خداوند و ديگري سود رساندن به بندگان خدا.

معظم له در پيام دیگری به مناسبت همايش دانشجويي در مشهد مقدس با عنایت به فضای دانشجویی، کسب دانش شهودی و علم حصولی را مد نظر قرار داده و معرفت انسان را مهمترين اصل در اين راستا برشمرده وآورده اند:

آن چه مربوط به فضاي دانشجويي است، بايد عنايت شود كه اگر دانش شهودي كه اصل همهٴ دانشهاست، حاصل نشد، حدّاقل در علم حصولي كوشا و دقيق باشيم و چون ثمرهٴ تمام علوم تأمين زندگي سعادتمندانهٴ جامعهٴ انساني است، مهمترين اصل در اين راستا معرفت انسان است.

با بررسي نيروهاي دروني معلوم ميشود كه گرچه قدرت بدني انسان از حيوانات درنده كمتر است، ليكن جاذبهٴ شهوت و دافعهٴ غضب وي از هر حيواني كاملتر و جامعتر است؛ يعني هيچ حيواني در اشتهاي غرائز همتاي انسان در جذب مُشتَها نيست و هيچ حيواني در تهاجم و تكالب و افتراس همسان انسان در رفع منافر و ناگوار نخواهد بود، چون همهٴ جهاز آفرينش، مصنوع خداست و عين رحمت و بركت است، لذا بايد وجود چنين غضب سرشار و چنان شهوت سرريز و وافر را نعمت ويژهٴ خداوند دانست.

این حکیم متأله جواني و دانشجويي را از نعمتهاي مهم خداوند دانسته که هم ميتواند حجاب چهرهٴ منعم باشد و هم ميتواند آينهدار جمال مُنعم باشد و نسبت به استفاده درست از این نعمت ابراز داشتند:

هر نعمتي كه نصيب انسان ميشود، هم ميتواند حجاب باشد، هم آئينه. اگر نعمتْ انسانِ متنعّم را به خود مشغول كرد و او را از ياد وليّ نعمت غافل نمود و لذت زودگذر تنعّم مانع تذكّر مُنْعِم شد، در اين حال حجاب خواهد بود، و اگر نعمت، انسانِ متنعّم را در حال بهرهوري از آن، متذكّر وليّ نعمت نمود و به يادش آورد كه بايد به شكرانهٴ اِنعام الاهي از لحاظ عقيده موحّد بود و از جهت عمل، بهرهٴ حلال بود در اين حال آينه خواهد بود نه حجاب.

جواني و دانشجويي، هر دو از نعمتهاي مهم خداوند است هم ميتوانند حجاب چهرهٴ منعم يا به تعبير رسا، حجاب ديدهٴ متنعّم باشند تا خدا را نبيند و هم ميتوانند آينهدار جمال مُنعم باشد تا وليّ نعمت خود را در مرآتِ شباب و علم ببيند.

متنعّمان جهان، به ويژه دانشجويان جوان، چند گروهاند؛ گروهي محجوب جواني و مستور دانشجويياند و از شهود و ديدار از منعم غافل و از ياد وليّ نعمت ذاهلاند، چنين گروهي، فقط هنگام رفع حجاب و كنار رفتن پردهٴ غفلت، به ياد منعم متذكر ميشوند. اينكه هنگام زوال نعمتِ سلامتي و مانند آن، نيايش و تضرّعْ پديد ميآيد، براي آن است كه با برطرف شدن حجاب، آن چه در زير آن يا در پشت آن مستور بود، مشهور ميشود.

گروهي آينهدار جواني و دانشجويياند تا در اين مرآت، چهرهٴ دلپذير مُنْعم را بنگرند و هماره به ياد و نام او به سر برند و اين نعمت را پاس دارند و در راه رضاي او صرف كنند. اين گروه گرچه غافل نيستند، ولي عاقلاند نه شاهد؛ اينان عكس مُنْعِم را در آينهٴ نعمت مينگرند و اهل استدلال و فكرند، نه اهل شهود و ذكر. زيرا از مرآت غير از ارائهٴ صورت كاري ساخته نيست، لذا نه پشت خود را نشان ميدهد و نه خود مُنعم را، بلكه فقط عكس او را از يك طرف ارائه مينمايد.

گروهي جواني و دانشجويي را چون شيشهٴ شفاف در برابر ديدگان خود قرار ميدهند تا پشت شيشه كه پشتوانهٴ نعمت و پشتيبانِ مُتَنعّم است؛ يعني خود مُنْعِم را مشاهده كنند، نه عكس او را. اين گروه صائدِ سامي، اهل بصر و ذكرند كه برتر از اهل نظر و فكر خواهند بود.

چنين متنعّم شاهدي كاملاً مييابد كه خداي سبحان را بيپرده، آينه، شيشه... نميتوان ديد و اگر خدا بخواهد بدون پرده در سلسلهٴ جبال ستبر تجلّي نمايد، متلاشي ميشوند. ﴿فلمّا تَجَلّي ربّه للجَبَل جَعَلَه دكّاً﴾.

چنين جوانِ خاشع و دانشجوي فاضلي چون به محبوب خود نائل آمد، ميآرمد، زيرا بيتابي و اضطراب و تَجَنُّح به جناحها و تعلّق به تعيّنها و تَسَمّي به اسامي گونهگون، در اثر گم كردن مطلوب يا گمشدن در طلب است؛ اگر كسي گوهري را گم كند. با اضطراب بالا و پايين، چپ و راست، جلو و دنبال را ميكاود، ولي با پيدا كردن آن گوهر كمياب، ميآرمد.

تنها اضطرابها در اثر نديدن و نرسيدن به مطلوب ذاتي است، وگرنه طمأنينه به جاي دلهره و آرامش به جاي تشويش مينشيند.

پيام قرآن كريم در اين باره چنين است: ﴿أَلا بذكر الله تَطمئنُ القلوب؛ فقط به ياد خدا دلها آرام ميشود. زيرا او محبوب واقعي و مطلوب حقيقي است.

دانشجويان عزيز، فقط با كسي پيوند اعتقادي برقرار كنيد كه در عين نزاهت از تزمُّن و برائت از تمكّن و قداست از توجّه، در هر زمان و هر مكان و هر جهت حضور دارد. براي تحكيم ارتباط با چنين موجودي، يعني ذات اقدس خداي سبحان، طيران از زمان و زمين و جهت لازم است و چنين پروازي از باز مردارخوار بر نميآيد. زيرا قلمرو قدرت طائرانِ مُلكي پرواز به سوي چيزي و به سمت و جهت است، و آن چه در اينجا براي زائر كوي قدس لازم است، پرواز از اصل سمت و جهت است؛ يعني بي سمت و سو شدن، و چنين طيراني از عقل و قلب ساخته است. عزيزان، همهٴ ناقصان، در روز و در جَلْوَت شرمندهاند، ليكن تبهكاران و ناخالصان در شَب و در خَلْوت. سحرگاه كه بندگان سَرَه و عابدان خالص به راز و نياز ميپردازند و پرواز دارند، ناسَرَهها ميگويند: چون كسي ما را نميبيند، چرا عبادت كنيم. اين گروه در تاريكي و تنهايي رسوايند، و هر گونه لذت كاذبي كه در ظاهر بهرهٴ آنان شود، چون بيدار گردند، چيزي از آن ها را احساس نميكنند.

---------------------------------------------------------------------

منبع:کتاب سروش هدایت،اثر معظم له/ج1