16 01 2016 302526 شناسه:
image

خاطره استاد الازهر مصر از حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی

شیخ الهلالی، عضو شورای مرکزی جبهه بیداری اسلامی و مفتی کل سابق استرالیا، از اساتید به نام الازهر و نیز عضو شورای دارالتقریب اسلامی قاهره ، به ذکر خاطره دیدار خود با حضرت آیت الله العظمی جوادی املی پرداخته است.

 

 
 
شیخ الهلالی، عضو شورای مرکزی جبهه بیداری اسلامی و مفتی کل سابق استرالیا، که از اساتید به نام الازهر و نیز عضو شورای دارالتقریب اسلامی قاهره است در گفتگو با خبرگزاری حوزه به ذکر خاطره دیدار خود با حضرت آیت الله العظمی جوادی املی پرداخت و گفت: هنگامی که به چهره علامه آیت الله جوادی آملی نگاه کردم، دریایی از عرفان را در وجود ایشان مشاهده کردم که حکمت از آن جاری است و چشمه های علوم تفسیر و عرفان حقیقی از لب های ایشان می تراود.
به گزارش خبرنگار اسراء نیوز: شیخ تاج الدین الهلالی در گفتگو با خبرگزاری حوزه در پاسخ به این سوال که "تا چه حد در امر یادگیری اصول فقه از کتب علمای شیعه استفاده کرده اید؟" پاسخ داد: به سوال خوبی اشاره کرده اید. من می خواهم به جهان اسلام و علما و طلاب اهل سنت تاکید کنم که رهبری و ریاست و مرجعیت فقهی و اصولی و حدیثی در قم موجود است. قم شهر علم و علماست که اجداد شما اشاعره آن را تاسیس کردند، این شهر اکنون به راستی مرکز واقعی سنت نبوی است و هرکس بخواهد سنت نبوی قابل اعتماد و صحیح را بدون فریب و تحریف و نگرانی و تردید و بدون دستکاری و تحریف اُموی ها و یزیدیان فرا بگیرد، باید متوجه علما و مراجع قم شود.
وی ادامه داد:
در این صورت می بینید هر کدام از آنها کوهی بلند از علم و دانش است. من این را بدون ریا و تملق و نفاق میگویم و در این روزهای پایانی عمر خود خداوند را شاهد می گیرم که هنگامی که به چهره علامه آیت الله جوادی آملی نگاه کردم، دریایی از عرفان را در وجود ایشان مشاهده کردم که حکمت از آن جاری است و چشمه های علوم تفسیر و عرفان حقیقی از لب های ایشان می تراود.
همچنین مراجع هفت گانه موجود در قم گنج هایی علمی هستند که باید از آنها استفاده شود؛ گنج هایی فکری ، فقهی و اصولی و به نظرم بزرگ ترین ظلم و ستم این است که امت اسلام از این گنجینه فقهی و علمی محروم باشد.
شیخ تاج الدین الهلالی اذعان داشت:
بنده هم طبعاً از کتب علمای شیعه در اصول فقه بسیار استفاده کرده ام ، با اینکه از علمای اهل سنت می شنیدیم که فقه جعفری چیزی ندارد و معنای تشیع فقط مخالفت با سنت است. من تلاش کردم که در این باره تحقیق کنم و با خودم گفتم حال که پیامبر میفرماید «انا مدینة العلم و علی بابها» آیا قابل باور است که فرزندان و پیروان باب علم و حکمت هیچ بهره ای از آن نبرده باشند؟! خداوند در قرآن میفرماید: «إن الله اصطفی آدم و نوحا و آل ابراهیم و آل عمران علی العالمین». آیا میشود خداوند، فرزندان انبیا را برگزیند اما فرزندان پیامبر ما محمد(ص) را رها کند و این ها هیچ حضور و جایگاهی در امت نداشته باشند؟ پس فهمیدم که امام صادق (ع)نیز فتوا می داده و فتواهای ایشان در اصول اربع مأة ثبت شده که از امام صادق علیه السلام نقل شده و پس از آن فقه اهل بیت از طریق کتب اربعه شیعه (من لایحضره الفقیه، سپس استبصار و تهذیب و کافی) تدوین شده و سپس کتاب های شروح نوشته شده است.