رابطه علم و دین از موضوعات بحثبرانگیر در طول تاریخ بوده است. این بحث اخیراً با شیوع ویروس کرونا در کشور و برخی اظهار نظرهای دینی از سوی برخی روحانیون درباره این بیماری مورد توجه قرار گرفته است. خبرنگار ایکنا در همین باره گفتوگویی با حجتالاسلام والمسلمین مرتضی واعظ جوادی آملی، رئیس بنیاد بینالمللی علوم وحیانی اسراء داشته است که متن آن را در ادامه میخوانید:
ایکنا ـ دین چه رویکردی در قبال علم دارد و چه نسبتی میان آن و علم برقرار است؟
متأسفانه امروزه دین در قالب رویکردی سنتی و حتی غیرعلمی ارائه میشود، یعنی عدهای با لباس دین و احیانا آشنا با برخی از مواضع دینی، خودشان را متخصص و کارشناس دینی معرفی میکنند و به ارائه موازین دینی به مردم میپردازند که کاری بسیار تأسفآور است.
خود دین میفرماید «برای شناخت من به تفقه نیاز است». یعنی گام اول شناخت دین این است که انسان به معنای واقعی فقیه باشد. در آیه ۱۲۲ سوره توبه خداوند میفرماید:«وَ مَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ؛ و شايسته نيست مؤمنان همگى [براى جهاد] كوچ كنند، پس چرا از هر فرقهاى از آنان دستهاى كوچ نمىكنند تا [دستهاى بمانند و] در دين آگاهى پيدا كنند و قوم خود را وقتى به سوى آنان بازگشتند بيم دهند، باشد كه آنان [از كيفر الهى] بترسند». امروزه متأسفانه دین در قالبی کاملا سنتی و غیر علمی و بدون داشتن تفقه شایسته ارائه میشود.
در شرایط خاص و بحرانی اجتماعی که دین آن را حالتی ضروری مینامد، اگر اضطراری برای جامعه به وجود آید، باید احکام ثانوی اجرا شود و احکام اولیه در این شرایط کارآمد نیست، مثلا اگر در شرایط ضروری انسان مجبور باشد از گوشت حرام استفاده کند، این کار مباح شمرده میشود و حتی اگر کسی در شرایط ضروری از امور حرام استفاده نکند، کاری حرام انجام داده است. بنابراین دین با احکام ثانوی، شرایط اضطراری را کنترل کرده و اجازه نمیدهد جامعه در شرایط دشوار باقی بماند.
بر اساس نظریه علم دینی حضرت آیتالله جوادی آملی، علم جزء دین محسوب میشود، نه مقابل آن. ایشان اعتقاد دارند نباید بگوییم «عقل و دین» یا «علم و دین»، بلکه به باور ایشان «عقل و نقل» در مقابل هم قرار دارند و چراغهایی هستند تا به حقیقت دین و وحی راه پیدا کنند. دین به این دلیل که برای سعادت دنیا و آخرت بشر نازل شده است، علم را هم تحت پوشش خود گرفته و تمام تجربیات بشر در حوزه علوم طبیعی را حجت میداند. اگر یک فقیه یا مرجع دینی رجوع به خبرگان را در مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی یا نظایر آن ملاک قرار میدهد، برای این است که خود دین آنها را به عنوان مرجع مطرح میکند.
اینگونه نیست که تصور کنیم دین یک حرف میزند و علم چیز دیگری میگوید؛ بلکه بر اساس نظریه علم دینی آیتالله جوادی آملی، علم در جایگاه عقل تجربی مورد تایید دین است و حتی تبعیت از عقل تجربی در اینگونه از امور را حجت شمرده و خلاف آن عمل کردن را حرام میداند. آیتالله جوادی آملی فرمودند:«اگر یک مرجع دینی بخواهد سفری بکند و مثلا کارشناس هواشناسی شرایط را برای آن سفر مناسب نداند و آن مرجع دینی به حرف کارشناس توجهی نکند، اگر حادثهای برایش پیش آمد، خودش مستقیما مورد عذاب قرار میگیرد، چراکه دین گفته است که سخن کارشناس آن کار باید ملاک قرار گیرد، این هم مانند حدیث زراره است که برای ما اطمینانی دارد که همگان باید به آن توجه کنند».
بنابراین در اینگونه موارد دین نه تنها به عقل تجربی اعتنای تام دارد، بلکه تمرد از آن را ناصواب دانسته و اگر کسی بیتوجه به آن اقداماتی انجام دهد، مورد کیفر قرار میگیرد. پس علم و دین نباید مقابل هم دیده شوند. دین از آن نظر که حقیقتی شامل است، علم را که محصول عقل تجربی به حساب میآید، به میدان آورده و حجت قرار میدهد، اعتنا به آن را واجب دانسته و بیاعتنایی به آن را حرام میشمارد.
ایکنا ــ در شرایط خاص و اضطراری متولیان امور دینی باید چه رویکردی داشته باشند تا بتوانند به رفع این بحرانها کمک کنند و باعث تشویش و از همگسیختگی در جامعه نشوند؟
امروزه متأسفانه مناسک به مراسم تبدیل شده و یک حقیقت عبادی و رابطه میان خلق و خالق و در برخی موارد مانند نماز جماعت و نماز جمعه اینطور مورد تاکید قرار گرفته که با اجتماع انجام شود و سایر موارد باید بیشتر به شکل خلوت بنده با مولا صورت گیرد. امروزه به دلیل ایجاد فضاهای اجتماعی ناصواب و درست کردن مراسم و هزینههای آنچنانی، مناسک به مراسم تبدیل شدهاند و بسیاری هم در کنار این مناسک نان میخورند و مردم هم تصور میکنند مناسک باید به صورت مراسم انجام شود.
اما متولیان جامعه اگر نظر اندیشمندان و کارشناسان حقیقی دین را بپرسند، خواهند دید که راه به گونهای دیگر است. اما چون تریبونهای مذهبی در دست افرادی است که آگاهی چندانی نسبت به مباحث دینی نداشته و دین را از منظر تفقه و تعلم حقیقی نمیشناسند، آن را به همان صورت و در قالب فهم خودشان به جامعه تزریق میکنند. لذا آنچه در مناسک عبادی مانند اعتکاف اهمیت دارد، ارتباط با خداوند است و مسئله جمعی بودن در آن نقشی ندارد، اما اعتکاف هم به مراسم تبدیل شده است. البته آثار عملی آن محفوظ است و اینکه آیا اعتکاف ضرورتاً باید به صورت جمعی اتفاق بیفتد یا میتواند به صورت فردی مخصوصا برای افرادی با شرایط خاص هم انجام شود، از مسائلی است که باید از دانش فقه بیاموزیم و تا جایی که امر به ارتباط عبد با مولا بوده و شریعت بر اجتماع است، باید انجام شود، در غیر اینصورت انجام آن مناسک به صورت مراسم، امروزه به صورت یک دکان در آمده و با فضای سیاست و حتی توهین همراه شده و چیزی جز به خدمت گرفتن مناسک در جهت مراسم برای و رسیدن به اهداف سیاسی و گروهی نیست.
آنچه دین اسلام از جامعه بشری خواسته، این است که انسانها ارتباط خودشان را در سایه عبودیت و بندگی و سلوک با خداوند حفظ کنند. قطعا اینگونه ارتباطاتی که انسانها با خدای خود عهد و پیمان بسته و اعمال عبادیشان اعم از زیارت عاشورا، دعای توسل و حدیث کسا را انجام میدهند، بهتر از این آمدوشدها و مراسمی است که با هزینههای سنگین همراه بوده و بخش زیادی از فرصت جامعه در این رابطه هدر میرود. امیدوارم متولیان این امر با حقیقت دین آشنایی و اطلاع کافی داشته و تریبونها هم از دست کسانی که در سطحی معمولی و بدون اجتهاد هستند، گرفته شود تا جامعه با دین حقیقی ارتباط برقرار کند. در شرایط فعلی، اینکه اعتکاف باید به صورت اجتماعی برگزار شود، ضروری نیست و هر کس میتواند در منزل و خلوت خودش این کار را انجام دهد، چرا که مستحب است هرکس در منزلش جایگاهی برای عبادت داشته باشد.
در شرایط فعلی باید پیشگیری کرد و بعضی متأسفانه نه تنها توصیههای بهداشتی و پزشکی را از جایگاه عقل تجربی استناد نکردند، بلکه نسبت به آموزههای دینی هم بیتوجه هستند. شیوع بیماری کرونا در جامعه نیز به دلیل بیاعتنایی به آموزههای عقلی و نقلی و توصیههای بهداشتی است. جامعه ما برخلاف ظاهر دینیاش، گاهی به حد کافی اصول بهداشتی را رعایت نمیکند.