راههای اصلاح اخلاق در اندیشه علوی(5)؛
نامۀ معروف مولای متقیان علی(ع) به فرزند گرامی خود در کتاب حکمت نظری و عملی در نهج البلاغه، اثر ارزشمند حضرت علامه جوادی آملی در بخش گذشته ازمجموعهی راههای اصلاح اخلاق در اندیشه علوی تقدیم شما خوبان گردید.
در بخش حاضر توجه شما را به ادامهی این توصیه نامه جلب می کنیم :
ثمرات تربیتی یاد مرگ و فنا
شاید جای تعجب باشد که امیر سخن(سلام الله علیه) در قسمتی از سفارش تربیتی خود به فرزند گرامی شان، یاد مرگ و فنا را گوشزد نموده اند ولکن باید توجه داشت که درمان هر دردی از راه صحیح آن امکان پذیر است و خوی سرکش و لجام گسیختهی انسان در نزد سید الاوصیاء، با یاد مرگ درمان پذیر است. در قلم حکیم متأله حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی آمده است:
- «وذَ لِّلْه بذِكر الموت»:
فرزندم با نام و ياد مرگ، خوي سركشي، تكبر، غرور و خود خواهي را در هم بشكن و خود را متواضع كن:
تواضع است دليل رسيدن به كمال ٭٭٭٭ كه چون سوار به مقصد رسد پياده شود
انساني كه سواره ميرود هنوز به مقصد نرسيده و انسان به مقصود رسيده پياده است و متواضع، انسان كامل نرم است و معتدل.
- «وقرّره بالفَناء»:
براي او فنا را به خوبي تقرير كن تا كاملاً اقرار كند كه از بين ميرود، منظور فناي طبيعت است و گرنه انسان براي هميشه باقي خواهد بود.
- «وبصّره فجائع اَلدنيا»:
جانت را به زشتيها و تبه كاريهايي كه در دنيا انجام ميشود و رذايل اخلاقي كه از دنيا بر ميخيزد، بينا كن تا آنها را عميقاً بنگرد.
یکی دیگر از شیوه های تربیتی که والدین می توانند برای فرزندان به خوبی اجرا کنند، یاد آوری سرگذشت عبرت آموز دیگران در اعصار گذشته است که در قرآن کریم و فرمایشات مولی الموحدین(سلام الله علیه) بسیار به چشم می خورد.صاحب تفسیر تسنیم نیز در ادامه به توضیح این مهم پرداخته و آورده اند:
- «وأعرض عليه أخبار الماضين»:
تحولات تاريخي عبرت آور گذشتهها را بر جانت عرضه كن. تاريخ، جزو علوم آلي است نه اَصالي نظير فلسفه نيست كه شناختش حقيقت هستي مطلوب باشد بلكه شناختش به خاطر نقاط و نكات حساس آن مطلوب است؛ ميفرمايد: نكات حساس، آموزنده و ارزندهٴ تاريخي را بر قلبت عرضه كن تا از تجارب گذشتهها بهره ببري.
- «وذكّره بما أصاب من كان قبلك من الأوّلين وَسِر في ديارِهم وآثارهم»:
آنچه را كه بر پيشينيان رفته به ياد خود بياور تا بفهمد كه ممكن است به سرنوشت گذشتگان مبتلا شود، آثار مخروبهٴ آنان را، خانههايي كه در آن زندگي ميكردند و بعد به دست ديگران افتاده، از نظرت بگذران تا اين سير، عامل اندرز و پندي باشد و در تو نور اعتبار، ايجاد كند.
- «فآنظُر فيما فَعَلوا وعمّا انتَقَلوا و أين حَلّوُا ونزلوا»:
نگاه كن در آنچه گذشتگان انجام دادهاند و حال، چه نامي از آنان مانده؟ و آنها را رها كرده به كجا رفتهاند و در چه حالتي هستند.
حضرت علي (عليه السلام) در يكي از بيانات خود ميفرمايد: طولي نميكشد كه انسان در پايان عمر، مرداري بين بازماندگان خود ميشود كه همه از بوي تعفن وي متأذي ميشوند: «...فصار جيفةً بين أهله... فَأسلموه فيه إلي عمله... » آنان با زحمت اين مردار را منتقل ميكنند و به اتاق عمل، كه قبر اوست، ميبرند و او را تسليم عملش ميكنند؛ قبري كه ره آورد دوران عمر، و حاصل مجموع كارهاي او در آنجا گرد آمده است. قبري كه خود او ساخته، حال:
- «إمّا روضة من رياض الجّنة أوْ حُفْرة من حُفَر النيران»:
يا بوستاني از بوستانهاي بهشت است ياگودالي از گودالهاي آتش! حضرت علي به امام حسن (عليهما السلام) يا به ابن حنفيّه ميفرمايد: پيشينيان را بنگر:
- «فإنّكَ تَجدهم قَدِ انتقَلوا عن الأحِبّة وحَلُّوا دار الغُربة»:
اگر خوب بررسي كني ميبيني كه آنان از دوستان خود جدا شده به ديار غربت رفتهاند، درگورستان كسي با ديگري مأنوس نيست، پس از مرگ انسان مهمان اعمال خويشتن است از همگان بريده و همه از وي بريدهاند، تنها با اخلاق، عقايد، اعمال و خاطرات خود دمساز است:
﴿وَلَقد جِئْتُمونا فُرادي كَما خَلَقْناكُم أَوّلَ مَرّةٍ﴾ (انعام، 94):
شما يكايك و به تنهايي به سوي ما باز ميآييد بدان گونه كه ابتدا شما را آفريديم. حضرت علي (عليه السلام) ميفرمايد:
- «وكَأنّك عن قليلٍ قدْ صِرْت كَأحدِهم»:
آنچنان بينديش و بپندار كه گويا در آيندهٴ نزديك تو هم مانند يكي از آنان خواهي بود كه دوستانت را رها كرده به ديار غربت سفر كني، بينديش كه بايد چه كني.
مذمت کناره گیری از جامعه و مردم و تشویق به دستگیری از آنان
اين، بدان معنا نيست كه ترك وظيفه كني، منزوي شده رهبانيت پيشه كني، زيرا در همين نامه آمده است كه مسائل مردمي را براي رضاي خدا انجام بده و در نهج البلاغه آمده است كه اگر كسي مشكل ديگري را حل كند خدا از آن سرور و نشاطي كه در قلب انسان شايسته اي ايجاد كرده ،موجود لطيفي ميآفريند كه انسان با ديدن او مسرور ميشود، از او ميپرسد تو كيستي؟ ميگويد: من همان سروري هستم كه در قلب ديگري ايجاد كردي.
استاد برجستهی حوزهی علمیه هم در یکی از جلسات درس اخلاق خود بدین مطلب چنین اشاره کرده و ابراز داشتند:
مستحضريد پرهيز از دنيا نعمت خوبي است ولی پرهيز از جامعه، از امّت و از مردم نه، چرا که خدمت كردن به جامعه، به نظام و به امّت از بركات ديني است. اصلِ خدمت را وجود مبارك امام سجاد(سلام الله عليه) آن طوري كه در صحيفه سجاديه در دعاي نوراني مكارمالأخلاق آمده به همه ما آموخته اند. به خدا عرض ميكنيم پروردگارا! تو كه به اين مردم خير ميرساني توفيقي بده كه خير تو به دست من به مردم برسد «و أجْرِ للناس علي يَدِيَ الخير» اگر من تماشاچي باشم كار خوبي نيست بلکه اگر فيض تو به دست من به مردم برسد اين نعمت خوبي است یعنی از خدا بخواهيد كه با دست شما به مردم خير برسد حالا يا خير علمي يا خير عملي.
امید است خداوند متعال همهی ما را در پرتو عمل به فرمایشات بزرگان دین یاری بفرماید.