پایگاه اطلاع رسانی اسراء: به مناسبت ایام ارتحال بنیانگذار کبیر انقلاب امام خمینی(ره)، فرازهایی از فرمایشات آیت الله العظمی جوادی آملی با موضوع سیری دروصيّت‌نامهٴ امام خميني(ره)  را از نظر می گذرانیم.
آیت الله العظمی جوادی آملی اظهار داشتند: در نظام هستي كه اساس آن بر حقّ و صدق استوار است، گفتار و نوشتاري از تأثير راستين برخوردار است كه از حقّ و صدق بهره‌مند باشد. مقدار بهره‌وري هر چيز از حقّ و صدق به اندازهٴ پيوند وجودي آن شيء با حقّ محض و صدق صِرف است كه همان خداي سبحان باشد؛ لذا وحي الهي از هر گفتاري صادق‌تر مي‌باشد: ﴿و مَن أصدقُ من اللهِ قيلاً﴾[1]

چون غالب مطالب وصيّت‌نامهٴ الهي سياسي امام خميني (قدّس سرّه) به منزلهٴ شرح آيه‌اي از قرآن كريم يا روايتي از احاديث عترت طاهره (عليهم‌السلام) مي‌باشد و آشنايي به منابع ديني آن سبب تأثير عميق آن است، لذا در اين گفتار به ذكر برخي از منابع قرآني و روايي آن اشاره مي‌شود تا نموداري براي ساير مسايل باشد.

اهميت حفظ اسلام

معظم له بیان داشتند: در اهمّيّت حفظ اسلام همين بس كه عترت طاهره (عليهم‌السلام) نسبت به آن ثقل اصغر محسوب شده‌اند؛ چون براي صيانت آن بايد از هيچ كوششي گرچه به شهادت باشد دريغ نكنند و اگر در حراست آن اِدهان يا ايهان رخنه كند، هرگز عمود دين بر پا نبوده و شاخهٴ ايمان سبز نخواهد شد.


رمز پیروزی انقلاب؛ انگیزه الهی داشتن و اتحاد

ایشان خاطرنشان کردند: رمز پيروزي انقلاب اسلامي همان راز بقاي آن خواهد بود و مهم‌ترين عامل ظفرمندي دو ركن است:

1 ـ انگيزهٴ الهي داشتن: ﴿كلمة الله هي العليا﴾

2 ـ متّحد بودن: ﴿و اعتصموا بحبلِ اللهِ جميعاً ولاٰتفرّقوا﴾

تأثير ركن اوّل براي آن است كه حق هماره پايدار بوده و باطل چونان كف روي سيل خروشان پايمال مي‌شود.

اثر ركن دوّم براي آن است كه تمام نيروها به يك هدف متوجّه شده و هر گونه مانعي را برطرف نمايد. خداي سبحان اختلاف را نشانهٴ خامي و بي‌خردي مي‌داند: ﴿…تحسبُهم جميعاً وقلوبُهم شَتّي ذلك بأنّهم قومٌ لايعقلون﴾[2]. و حضرت امير المؤمنين (عليه‌السلام) آن را همانند تيغ تيزي مي‌داند كه هرگونه اثري را از دين محو مي‌نمايد [3] گرچه اختلاف بين هر گروهي مايهٴ تباهي است، ليكن تفرقهٴ علما و جدايي دانشمندان از يكديگر و نيز اختلاف علماي حوزه و دانشمندان دانشگاه با هم، سبب سيه‌رويي و سعادت‌سوزيِ سهمگين‌تر خواهد بود.

حضور امت عازم و ملت  آگاه، شرط ضروری پيروزی

آیت الله العظمی جوادی آملی ابراز داشتند: گرچه بدون رهبري امام عادل و مصمّم، ظفر ميسّر نيست، ولي حضور امّت عازم و ملّت آگاه، شرط ضروري آن مي‌باشد و حق شناسي از آنان نيز لازم خواهد بود؛ زيرا در مسايل اجتماعي سياسي همراه رهبر، راهي هدف شده و او را رها نكرده‌اند.

بيداري مردم، نگهبان خوبي براي صيانت دستاوردهاي انقلاب اسلامي است، چه اينكه خفتگي آنها سبب تهاجم بيگانگان خواهد بود، چنانكه حضرت امير المؤمنين (عليه‌السلام) فرمود: «مَن نامَ لم يُنَم عنهُ» مقدار بيداري هر اُمّت مرهون مقدار هوشياري آنهاست وبه اندازهٴ هوشياري، آنان در ستيز با مهاجمان ضدّ ديني‌اند، ضريب ستيز آنها را قرآن كريم چنين ترسيم مي‌فرمايد:

1 ـ همواره نقشهٴ مشئوم تازه طرح مي‌كنند: ﴿لا تزال تطّلعُ علي خائنةٍ منهم﴾[4].

2 ـ انگيزهٴ خيانت آنها تنها در مسايل نظامي، اقتصادي و… خلاصه نخواهد شد، بلكه مي‌كوشند كه اسلام زدايي كرده و مسلمان‌ها را از اسلام خارج كنند: ﴿و‌‌لا يزالون يقاتلونكم حتّي يَرُدُّوكم عن دينكم اِن استطاعوا …﴾[5]

3 ـ هدف نهايي صاحبان مكاتب گوناگون الحاد يا شرك يا كفر نسبي، نه تنها خروج مسلمين از حوزهٴ اسلام است، بلكه دخول آنها در قلمرو مكتب ضلال آنان خواهد بود: ﴿…و لن تَرضي عنك اليهودُ و لا النّصاري حتّي تتّبِعَ ملّتَهم﴾[6]

4 ـ براي نيل به اين هدف شوم، از جاسوسان و نفوذيان مدد مي‌گيرند: ﴿… و فيكم سَمّاعون لهم …﴾[7] بنابراين سرّ توصيهٴ حضرت امام خميني همگان را به بيداري و توجيه آنها به خطر دشمن و نفوذ او در متن جامعه به ويژه در حوزه و دانشگاه و اعلام حملهٴ همه جانبهٴ تبليغي و غير آن در سطح جهان و ضرورت دفاع گسترده در مقابل تهاجم تيغ تبليغ اغيار، معلوم خواهد شد، چه اينكه راز وصيّت دولتمردان به تهذيب نظام از كارگزاران بزه كار و جذب خدمتگزاران شيفتهٴ خدمت نه تشنهٴ قدرت، و سپردن كار به دست مُديران پارسا و مدبّران وارسته مخصوصاً از خاندان معظّم شهدا، اُسرا، مفقودان و توجّه خاصّ به جانبازان آشكار مي‌شود.

اميد است امّت اسلامي سراسر جهان بالاخصّ ملّت سرافراز و متعهّد ايران اسلامي كه اوصياي راستين اين وصيّت‌نامهٴ الهي سياسي‌اند، همهٴ مضامين بلند و آموزندهٴ آن را به دقّت عمل نمايند تا روح پر فتوح حضرت امام خميني (قدّس سرّه) در جوار ارواح انبيا (عليهم‌السلام) شاد و از همگان خوشنود باشد.


پاورقی:ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 1.  سوره  نساء، آيه   122
2.  سوره  حشر، آيه   14
3.  نهج البلاغه   فيض الاسلام، خطبه   85، ص    208«.
4.  سوره  مائده، آيه   13
5.  سوره  بقره  ، آيه   217
6.  سوره  بقره، آيه   120
7.  سوره  توبه، آيه   47

................................

منبع : بنيان مرصوص، ص 395-407