در محضر استاد
پایگاه اطلاع رسانی اسراء: حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی: وجود مبارك رسول گرامی(علیه و علی آله آلاف التحیة والثناء) فرمود: همانطوری كه از چشم و گوش خود حمایت میكنید و همانطوری كه درباره چشم و گوش خود مسئول هستید یا مسئولیت دارید، همه مردم نسبت به یكدیگر باید به منزلهٴ چشم و گوش باشند. چقدر این بیان شیرین است!
در سورهٴ مباركهٴ «اسراء» فرمود: ﴿لا تَقْفُ ما لَیسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ﴾ انسان باید مواظب چشم، گوش، دلِ خود باشد، گوش و چشم و دل خود را كاملاً حفظ كند، مسئول است. همین بیان نورانی سورهٴ «اسراء» در بیان نورانی وجود مبارك پیامبر آمد، فرمود: «كُلُّكُمْ رَاعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیتِه»همه ما موظّف هستیم كه یكدیگر را، چشم یكدیگر بدانیم، گوش یكدیگر بدانیم، قلب یكدیگر بدانیم، مردم به منزلهٴ چشم و گوش و قلب ما هستند، این بیان، بوسیدن ندارد؟
فرمود: همانطوری كه از چشم خود حمایت و حفاظت میكنید، از مردم حمایت كنید، نگذارید این جوان معتاد شود، نگذارید در اثر بیكاری و كمشغلی به بیراهه برود، نگویید: «بگذار تا بیفتد و بیند جزای خویش»، این بیان نورانی را امام باقر(علیه السلام) ردّ كرد، فرمود: «بَلِیةُ النَّاس عَلَینَا عَظِیمَة» فرمود: كار ما خیلی دشوار است، «إِنْ دَعَوْنَاهُمْ لَمْ یجِیبُونَا وَ إِنْ تَرَكْنَاهُمْ لَمْ یهْتَدُوا بِغَیرِنَا» ما نمیتوانیم بگویم، «بگذار تا بیفتد و بیند جزای خویش»، فرمود: ما خیلی مسئول هستیم، ما هم شیعه اینها هستیم، با جان و دل اینها را پذیرفتیم، اینها را بالاتر از جان خود میدانیم، حرفهای اینها را پذیرفتیم، فرمود: همانطوری كه از چشم خود حمایت میكنید، از جوانها حمایت كنید، همانطوری كه از گوش خود مواظبت میكنید، از قلب خود مواظبت میكنید، از این جوانها مواظبت كنید، نگذارید، اینها بیراهه بروند، كجراهه بروند، این فكر، فكر الهی نیست؟، این حرف، حرف آسمانی نیست؟!
یك وقت است میگوییم، «بنی آدم اعضای یكدیگرند»؛ البته آن را هم سعدی از روایات دیگر گرفته، ما ایرانیها هوش فراوان داریم ـ به لطف الهی ـ امّا هیچ كدام از این حرفهای بلند، قبل از اسلام نبود، آنچه این هوش را شكوفا كرد، آیات و روایات بود، وگرنه این حرفها چطور قبل از اسلام نبود، در سرایندگان ما، نویسندههای ما، پویندههای ما از این معارف بلند نبود، ما نه فردوسی داشتیم، نه رودكی داشتیم، نه مولوی داشتیم، نه حافظ داشتیم. قبل از اسلام شاعری كه بتواند، شعر ملكوتی بسراید، نداشتیم، اینها را اسلام آورده. آن حرف میانی اهل بیت است كه فرمود: «بنی آدم اعضای یكدیگرند»؛ امّا این حرف برجستهٴ برین پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) که فرمود: همانطور كه از چشم خود حمایت میكنید، مواظبت میكنید و مسئول گوش، قلب و دست خود هستید، این جوانها را هم دریابید: «كُلُّكُمْ رَاعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیتِه»؛ چطور «مسئولٌ عن رعیته؟» آنطوری كه خدا در سورهٴ «اسراء» فرمود: ﴿إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً﴾ این میشود جامعه اسلامی، به من چه ربطی دارد و به تو چه ربطی دارد؟! نیست، هم به من ربطی دارد، هم به تو ربطی دارد.
اگر كسی ـ خدای ناكرده ـ در جامعه خلافی انجام میدهد، همین كه از اول خیابان حركت كرده تا به پایان خیابان نرسیده به نیمه خیابان كه رسیده خود را جمع میكند، میبیند برای اینكه هر كسی این را میبیند، ابرو تُرش كرده، بعد از انزجار قلبی این اوّلین مرتبه امر به معروف و نهی از منكر است. اگر كسی بدحجاب است، بیحجاب است یا مشكل دیگری دارد، یا سیگار میكشد، وقتی از خیابان عبور میكند، هر كه او را میبیند با ابروی تُرش كرده، نگاه كند، این نیمهٴ خیابان كه رسیده، خاموش میكند؛ بالأخره او عاطفهای دارد، نه گفتن لازم است، نه برخورد لازم است، آنچه لازم است واجب، یعنی واجب فقهی است، بعد از آن انزجار قلبی، ابرو تُرش كردن است، با قیافه عبوس آدم این شخص را ببیند؛ یعنی این چه وضعی است، این چیست داری میكِشی، همین؟! اگر از اول خیابان تا وسط خیابان هر كه او را دید، با ابروی تُرش كرده ببیند، این وسط خیابان خاموش میكند؛ این بر ما واجب است.
فرمود: شما از جوانها طرزی محافظت كنید كه از چشم و گوش خود مواظبت میكنید و مسئول هستید، پس نمیشود، گفت: به من چه ربطی دارد، نمیشود، گفت: حرف مرا گوش نمیدادند، جواب میدهند كه لازم نبود، تو حرف بزنی، همین كه ابرو تُرش میكردی، كافی بود، مگر ممكن است، خانمی یا آقایی در خیابان عبور كند، هر كه او را دید ابرو تُرش كند، او خود را عوض نكند؟! او اصلاً برای ارائه، این كار را كرده، وقتی دیگران او را تحویل نگیرند، خود را جمع میكند، فرمود: «كُلُّكُمْ رَاعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیتِه». «فان قیل: ما تلك المسئلة؟ قلنا:» آنطوری كه در سورهٴ «اسراء» فرمود: ﴿إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ﴾.
منبع: برنامه شمیم رحمت جلسه نوزدهم