13 05 2020 282633 بطاقة تعريف:
image
حجت الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی:

نقش قرآن در نظام اقتصادی و فرهنگی

پایگاه اطلاع رسانی اسراء: حجت الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی: یکی از جلوه های برین ماه رمضان بلکه برترین جلوه این ماه، نزول قرآن است که وقتی خدای عالم در مقام معرفی این ماه در کتاب و کلامش برآمده است، فرمود این ماهی است که ذات اقدس اله، قرآن را نازل کرده و بینات فراوانی در او است و عامل هدایت...

حجت الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی، رئیس بنیاد بین المللی وحیانی اسراء در گفت‌وگو با خبرگزاری حوزه، در ادامه اهمیت ماه رمضان، صوم، به موضوع قرآن ویژگی‌های آن در این ماه پرداخته که تقدیم خوانندگان گرامی می شود:

یکی از جلوه های برین ماه رمضان بلکه برترین جلوه این ماه، نزول قرآن است که وقتی خدای عالم در مقام معرفی این ماه در کتاب و کلامش برآمده است، فرمود این ماهی است که ذات اقدس اله، قرآن را نازل کرده و بینات فراوانی در او است و عامل هدایت بشر و امتیاز حق از باطل و راه یابی و نجات بشر برای سعادت است.

«شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًی لِلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَی وَالْفُرْقَانِ»؛

اما حقیقت این کتاب، به رقم این که کلام و سخن در مورد آن زیاد گفته شده همچنان پنهان و ناپیدا است. حقیقت غیبی که از ساحت پروردگار عالم می آید و به تنها مرتبه ای که از ساحت الهی است مرتبه «لدن الهی» اطلاق می شود که این کتاب از لدن الهی است و «وَإِنَّکَ لَتُلَقَّی الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ عَلِیمٍ»؛« تو (ای رسول ما) آیات قرآن (عظیم) از جانب خدایی حکیم و دانا (به وحی) بر تو القا می‌شود». آیه 6 سوره نمل. از آنجا این کتاب آمده است.

یکی از مهم‌ترین مباحثی که در باب قرآن پژوهی، باید توجه کرد، این است که اگرچه اکنون این کتاب به عربی مبین درآمده و جلوه زمینی پیدا کرده و در کنار سایر کتب عرضه می شود، ولی با سایر کتب تفاوت جوهری و اساسی دارد.

کتاب‌هایی که بشر می نویسد، در هرحوزه تجربه، شهودی و... نوشته می شود، همه سبقه بشری دارد و آلوده به سهو، خطا و نسیان است. کتاب‌هایی هستند که در مسیر معرفتی قرار می گیرند، اما همواره زمینی، تاریخی و عصر اند.  همان طور که صاحبان آنها به لحاظ فکر و نظر به یک تاریخ، فرهنگ و زمانی بستگی دارند، کتاب‌هایشان هم همین طور است و لذا نوع کتاب‌ها در گذر تاریخ می مانند و اگر چه بعضی از آنها جلوه هایی از معرفتی در آنها است، ماندگارند اما آن هم به تبع حقیقت وحیانی است چون کلام وحیانی و همیشگی است، آنها هم می ماند.

اگر گلستان سعدی، غزلیات حافظ، اشعار عارفانه مولوی و حکیم سنایی غزنوی است از خرمن عز و جلال کتاب الهی و وحی خوشه چینی کردند و این صبغه قرآنی و وحیانی، کتاب آنها را ماندگار کرده است.

نکته اول این کتاب منزل است نه نازل. این کتاب از سوی خدا نازل شده است «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ  وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ» و یا «قُرْآناً فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَی النَّاسِ عَلَی مُکْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنزِیلاً »یا « وَ بِالْحَقِّ أَنْزَلْناهُ وَ بِالْحَقِّ نَزَلَ »؛ همه این عبارت، گویا این نظر است که کسی تصور این معنا را نکند که این کتاب زمینی و بشری است و انسان می تواند مانند آن بیاورد.

از زمان نزولش تا کنون و برای همیشه تاریخ هرگز بشر نمی تواند یک سوره مانند آن را بیاورد و حتی در زمان پیامبر هم چنین باوری نبود که کتابی در این سطح که همه را عاجز کند و فصاح، بلغا و ادبای عرب را، عاجز و به خضوع و تذلل بکشاند.

کلام خدا را، ما در حقیقت به گونه بیابیم که به زمان و مکانی تعلق ندارد عصری و مصری نیست و هرگز تاریخ و زمان نمی تواند به او کهنگی و فرسودگی بدهد.

قرآن، همیشه تازگی دارد

از امام رضا یا امام صادق این سوال را داشتند چگونه است که قرآن به رقم این که زیاد درس گفته شود، بیان شود، خستگی و فرسودگی و کسالت ندارد بلکه همیشه با نشاط و نشاط آور است و چگونه است که این ویژگی را دارد؟

 الإمامُ الصّادقُ علیه السلام لمّا سُئلَ : ما بالُ القرآنِ لا یَزدادُ علَی النَّشرِ و الدَّرسِ إلاّ غَضاضَةً؟ ـ: لأنَّ اللّهَ تبارکَ و تعالی لم یَجعَلْهُ لِزمانٍ دونَ زَمانٍ ، و لا لِناسٍ دونَ ناسٍ ، فهُو فی کلِّ زَمانٍ جَدیدٌ ، و عِند کُلِّ قَومٍ غَضٌّ إلی یَومِ القِیامَةِ . بحار الأنوار : ۹۲/۱۵/۸ . و عن یعقوب بن السکّیت النحوی قال : سألت أبا الحسن الثالث علیه السلام ما بال القرآن ـ و ذکر نحوه ـ بحار الأنوار : ۹۲/۱۵/۹.

الإمامُ الرِّضا علیه السلامـ فی صفةِ القرآنِ ـ: هُو حَبلُ اللّهِ المَتینُ ، و عُروَتُهُ الوُثقی ، و طَریقَتُهُ المُثلی ، المُؤدِّی إلَی الجنّةِ، و المُنجی مِن النارِ ، لا یَخلُقُ علَی الأزمِنَةِ ، و لا یَغِثُّ علَی الألسِنَةِ ، لأنّه لم یُجعَلْ لزَمانٍ دونَ زَمانٍ ، بل جُعِلَ دلیلَ البُرهانِ ، و الحُجَّةَ علی کُلِّ إنسانٍ ، لا یَأتیهِ الباطِلُ مِن بَینِ یَدَیهِ و لا مِن خَلفِهِ تَنزیلٌ مِن حَکیمٍ حَمیدٍ . عیون أخبار الرضا : ۲/۱۳۰/۹.

امام صادق علیه السلام وقتی از ایشان سؤال شد: چه سرّی است که قرآن هر چه بیشتر خوانده و بحث شود، بر تازگی و طراوت آن افزوده می شود؟ فرمود: چون خداوند تبارک و تعالی، آن را تنها برای زمانی خاص و مردمی خاصّ قرار نداده است. از این رو، در هر زمانی و برای هر مردمی، تا روز قیامت، تازه و با طراوت است

امام رضا علیه السلام در وصف قرآن فرمود: قرآن ریسمان محکم خدا و دستگیره استوارترِ او و راه برتر اوست که به بهشت می کشاند و از آتش می رهاند و با گذر زمان‌ها کهنه نمی شود و زبان‌های گوناگون، آن را به انحطاط و تباهی نمی کشاند؛ چرا که قرآن برای زمان خاصّی قرار داده نشد؛ بلکه به عنوان راهنمایِ به سوی برهان و حجّت بر هر انسانی در نظر گرفته شده است. نه از پیش رو و نه از پشت سرش باطل به آن راه نیابد، فرود آمده از سوی حکیمی ستوده است».

این کتاب کتاب نیست که تاریخ مند و زمان مند باشد محدود به عصر و مصر باشد. این کتاب خدا است و در همه زمان‌ها حاضر است. همه در همه محضر خدا است، خدای صحبت می کند که همه در محضر او است. به همه چیز آگاه است دانا، توانا و قادر است که مبداء، مقصَد و نازل کننده این کتاب است.

بنابراین نکته اول که در مورد قرآن بدانیم ولی غفلت کردیم،  این که این کتاب را در عرض کتاب‌های دیگر ببینم، اما با امتیازاتی، درحالی که قرآن حقیقت پویا و زنده، تازه و برای هر دردی درمان و برای هر بیماری شفاء است.

قرآن برنامه سعادت بشر

مطلب دوم این است، آنچه را که باید در باب قرآن دانست، این می باشد، انسان در هر حوزه ای که به قرآن برای سعادت و کمال خودش نیاز دارد و برای این مسیر راه و صراطی را می طلبد که آن راه،  انسان را به سعادت برساند و سرای خیر و نیک بختی را دریابد. آن راه کدام است. بشر همواره برای رسیدن به سعادت، به صراط و سراج نیاز دارد.

صراط، قرآن است و عترت، طاهره می باشند و باعث می شوند انسان در مسیر سعادت و نجات و نیک بختی قرار بگیرند.

 از این که کتابی را، به نام قرآن، این گونه بشناسیم که در هیچ زمانی و در تاریخی برای افراد و فرهنگ و زمان خاصی نازل شده است، این سخن نادرستی است که متأسفانه بخشی کسانی که خود را منتسب به دین می دانند، در باب قرآن چنین نظری می دهند.

قرآن کتاب برنامه

قرآن کتابی است که با ویژگی شناخت همه جانبه نسبت به انسان و شناخت نسبت به پیرامون و جهان اطراف انسان و هدف او، برای او، برنامه ریزی شده است.

 این نسخۀ سعادت انسانی است. هیچ امری، کار و شأنی از شئون انسانی نیست که قرآن برای او نسخه هدایت را بدرستی تنزیل و آموخته و اگر چه نیازمند تفسیر و تبیین دارد، اما متنی است که از جانب خدا با این اهداف نازل شده است. این نگاه که ما قرآن را با نگرش های دیگر آثار و کتب، بخواهیم ببینم، این سخن درست نیست.

 قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلّم:

إن أردتم عَیشَ السّعداءِ و مَوتَ الشُهداء و النّجاة یومَ الحَسْرَةِ و الظلّ یومَ الحرورِ و الهُدا یوم الضَّلالةِ فادرسُوا القرآنَ فَإنَّهُ کلامُ الرّحمن و حرزٌ من الشیطانِ و رجحانٌ فی المیزان. میزان الحکمه ـ ج10ـ ص4814 « اگر زندگی نیکبختان و مردن شیهدان و نجات در روز حسرت و داشتن سایه در روز سوزان و هدایت در روز گمراهی را می خواهید قرآن را یاد بگیرید. زیرا که قرآن سخن خدای مهربان و مایه حفظ از شیطان و سنگینی ترازو(ی اعمال) است».

انسان به لحاظ خیر و کمال چه چیزی را انتظار دارد. هر آنچه از خیر و کمال، در عالی ترین سطح از اعم عَیشَ السّعداءِ و مَوتَ الشُهداء و النّجاة یومَ الحَسْرَةِ و آسودگی در قیامت و هدایت در هنگام ضلالت هر چه که انسان بخواهد، باید در سایه قرآن بخواهد و بطلبد.

خیر به تمام معنا الکلمه از ناحیه خدا نازل شده است. هر چه از عظمت و والایی قرآن بگوییم، کم است، اما توجه به این ماه ربیع القرآن است و همگان باید توجه داشته باشند که با توجه به قرآن باعث است که دلها تازه می شود، برای همین باید در باب قرآن شناخت دیگر و تعریف دیگر حاصل شود.

بیان شبهه و دفع آن

با توجه به این نگرش های نادرستی که در اطراف قرآن است، در مورد این شبهه، شبهه زدایی کنیم و جامعه دینی و رمضانی را نسبت به این امر آشنا کنیم.

این سخن را که قرآن «کلام الهی» است، همواره افرادی قبول نمی کردند و مخالفت می کردند چه در دوره پیامبر، چه در بعد و زمان فعلی.  افرادی معتقد بودند که پیامبر انسان عادی و بشر است و شدنی نیست انسانی بتواند با  خدا و خالق هستی، سخن بگوید باب انکار را باز کردند و از این طرف این کتاب را اسطوره و اساطیر اولین دانسته و از این جهت به مخالفت و مقابله با قرآن برخاسته و از این جهت پیامبر(ص) را ساحر، شاعر، مجنون، کائن و... خطاب کردند، که اینان کفرشان در برابر قرآن واضح است.

اما امروزه، این نوع از مخالفت و برخورد با حقیقت قرآن، رسالت، نبوت و شخص پیامبر مدرن شده و سعی کردند در قالب های نوین این مسائل را جا سازی کنند و با این بیان اکنون آنچه را که به نام وحی و قرآن آمده، اگرچه آنچیزی است که پیامبر(ص) در بدو امر دریافت کرده اما از جایگاه، بیان، جهان بینی، نظرو زبان خودش در این قرآن دخالت دارد.

این سخن، سخنی است که به نوعی در مسیر انکار و مردود دانستن این که این کلام و کتاب، کلام و کتاب خدا است و خدا مستقیماً نازل کرده است و در تمام مراحل این کتاب، از علی حکیم تا عربی مبین با قرآن مصاحبت داشته وَ بِالْحَقِّ أَنْزَلْناهُ وَ بِالْحَقِّ نَزَلَ »؛ اینها در مقام انکار، تردید و تشکیک این مسئله هستند و این باعث می شود جامعه از نظر فکری نسبت به قرآن متزلزل شوند و این شبهه قوی است در اذهان منتقل شود که عصر پیامبر، جاهلی و به لحاظ فرهنگی محدود بوده و جامعۀ آن زمان، جامعه ای نبود که علم، معرفت و شناخت داشته باشند و دین در آن حد ارائه شده و ناظر به مباحثی که امروز بشر به لحاظ حقوقی یا فلسفه اخلاق یا مسئله علوم اجتماعی و نظائر آن است، نپرداخته است، غافل از این که وقتی قرآن سخن می گوید، با جان و نفوس سروکار دارد و نفوس، ازمنه و امکنه یکسان اند، اگر چه تلقیات ممکن است متفاوت باشند.

این الحاد و انکار در اعصار قبل از پیامبر به مرات و کرات بوده است و همان طور که افرادی مؤمن و باورمند به وحی و با اعتقاد به انبیای الهی بوده و  در زمان پیامبر اسلام نیز این گونه بوده است.

این گونه نیست که ما با این نوع بیان بخواهیم، قرآن را تاریخی کنیم و به عصر جاهلی منسوب بدانیم و خود پیامبر در زمانی، تاریخی و فرهنگی محلی زاییده شده است؛ براساس این که انسان مولود تاریخ و فرهنگ خودش است، بیاییم پیامبر، وحی و کتاب را این گونه تعریف کنیم که نوع انسان ها تاریخ مند و زمان مند هستند و در عصری زندگی می کنند که تاریخ و فرهنگ غالب است. این مطلب فی الجمله درست است اما نه بالجمله و نه در خصوص انبیای الهی که انسانهای برگزیده اند و خدا برای وحی انتخاب کرده «انَّ اللَّهَ اصْطَفی‌ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَی الْعالَمِینَ»‌. اینها که مباحث چون وحی و نبوت را رسالت و ارتباط انسان با خدا را باور ندارند و با تن و بشر روبرو هستند نه با بشیر؛ اینها چنین داوری می کنند که این کتاب و کلام این چنین است و احیاناً می خواهند کتاب را نازل و در حد بشر بدانند نه منزل. وقتی کتاب نازل و در حد بشر شد، به خود اجازه می دهند که ما در عصر خودمان، بتوانیم این تجربه نبوی توسعه دهیم. پیامبر در عصر خود و گذشته تجربه ای داشته و ما هم بتوانیم در عصر خودمان این تجربه را در زمان خودمان به گونه ای دیگر توسعه ای دهیم. این حرف ناصواب است چرا که آن کسی که پیامبر(ص) را نشناخته و ارتباط پیامبر با خدا را نشناخته و وحی منزل را با سخن نازل یکسان دانسته و همه آنچه را که به عالم غیب مربوط است را، از در شهادت و عالم حس نگاه کند به چنین داوری خواهد رسید.

اینها مباحثی است که لازم است در چنین زمانی برای اقشار مختلف و به خصوص دانشجویان که چندان آگاهی از این مباحث ندارند توضیح داده شود که مبنای رسالت و جایگاه رسالت به گونه دیگری است در همین رابطه حضرت آیت الله جوادی کتابی به عنوان «الوحی و النبوه» تدوین کرده و تبیین کردند که قرآن کتابی نیست که با سایر کتاب‌ها مقایسه کنیم؛ جریان رسالت و نبوت را معرفت بشری، تجربه عرفانی و دینی خطاب بکنیم؛ نوع انسان‌ها را با سایر انسان‌ها بدانیم بلکه همه جلوه هایی که به نوعی معرفت، انسان‌ها و به نوع توجه خدا به بشر مربوط است، کاملا حقیقت غیبی است و از دریچۀ غیب باید بررسی شود یا با نگرش فلسفی و عرفانی یا با نگرش وحیانی و قرآنی قابل بحث و بررسی است.

نقش قرآن در زندگی

اگر چنین تلقی از قرآن داشته باشیم، طبیعی است این قرآن عصری و مصری و قرآنی که به بشر مرتبط است نه بشیر، نمی تواند برای جامعه امروز کارساز باشد. این سخن باعث می شود قرآن را از صحنه اجتماع، سیاست، فرهنگ، اقتصاد و همه شئونات زندگی و اجتماعی دور کنیم؛ درحالی که باید به گونه ای سخن گفت، که سخن حق هم است که قرآن به صحنه بیاید و در لابه‌لای زندگی و حیات انسانی دخالت کند و انسان‌ها را بهره مند از مواهب الهی و ارشاد و راهنمایی الهی داشته باشد.

برجسته نبودن قرآن در نظام حاکمیتی

 این شِفاء بودن قرآن برای هر داء و دردی یعنی به لحاظ مسائل تربیتی اگر کسی بخواهد نگاه کند که چه نوع مسائل تربیتی در جامعه وجود داشته باشد، قرآن راهگشا است.

بیان قرآن در مورد والدین

در هر بحثی که بشر با آن روبرو است که یکی از این مباحث مهم، والدین است و قرآن چه زیبا جایگاه والدین، حقوق نسبت به والدین، نوع تعامل با والدین را مطرح کرده است. چگونه سخن گفتن و چگونه رفتار کردن را بیان کرده است فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا کَرِیمًا در مقابل والدین چگونه رفتار کردن و این گونه از مسائل که به عنوان امهات تربیت اسلامی در ارتباط با مسئله والدین در قرآن بیان شده و چگونه می تواند راهگشا باشد.

مبانی قرآن در مورد نظام اقتصاد

یا اگر مسئله اقتصادی است که انسان باید چگونه رفتار کند و یکی از بهترین آموزه های قرآنی این است که سنت و سیره انبیای سلف را مطرح کرده و بهترین و بالاترین ویژگی ها و امتیازات را ذکر کرده و گفته حضرت آدم و نوح و... این گونه بوده است.  قصه و داستان‌های آنها را از ابواب راهگشا هدایت بشر استفاده کرده و انسان را با سابقه و پیشنیه چند هزار ساله آدم ابوالبشر رساندند.

یکی از بیانات حضرت علی در باب قرآن این است «قرآن کتابی است گذشته ها را برای ما آشکار کرد و آینده را برای ما هویدا ساخت و پیوند بین گذشته و آینده برای ما حاصل می شود قرآن انسان را شناسنامه دار هویت دار می کند» و پیشینه انسان را که از پیشگاه خدا آمده است إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ طِینٍ یا  إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَه هویت انسانی را با این عظمت و جایگاه معرفی می کند. هیچ امر مخفی و پنهانی درعالم هستی نیست مگر این که خدا به وسیله قرآن آشکار کرده است.

بیان قرآن در مورد انسان

 یکی از بهترین امتیازاتی که قرآن برای بشر آورده است این است که جایگاه انسانی را در عالم هستی تعیین کرده است وَسَخَّرَ لَکُمْ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ما آسمان و زمین را در اختیار شما قرار دادیم تا شما بتوانید در مسیر تسخیر آسمان و زمین راه خیر و سعادت را طی کنید. همواره راه خیر را به انسان آموخت کما این که راه شر و نابودی را یادآور شد. پیشینه انبیای الهی و پیروان آنها از یک سو و متمردین و عصیان گران علیه انبیا و وحی را از سوی دیگر بیان کرده و سرانجام نیک بختی انسانهای وارسته و نیکو را و سرانجام بدفرجام زشت کارن و زشت خویان را بیان کرد.

 این کتاب نیست که مانند سایر کتب با آن برخورد کنیم. ماه رمضان که ماه قرائت، ذکر، تلاوت و حفظ قرآن است همه اینها جای خودش باشد بسیار ثواب دارد و تردیدی نیست؛ اما  در معارف، حقایق، لطایف و اشارات قرآنی مسائلی است که جامعه دینی، شیعی و بشری، باید به برکت ماه رمضان ارتقاء قرآنی پیدا کند و خودش به لحاظ درک، فهم، ایمان و طبیعت از قرآنی رشد و توسعه ببخشد.

گاهی به فکر به دنبال توسعه اقتصاد و فرهنگی و... هستیم که درست است، اما اگر همه بر مبنای توسعه قرآنی نباشد و فهم قرآنی و معرفت نسبت به قرآن مبنای توسعه اقتصاد، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نباشد جز انحراف به گونه دیگری قابل تفسیر نیست.

برنامه های قرآنی در بحث اداره اقتصادی کشور

یکی از مسائلی که باید دقت شود، این طور نیست که توسعه و رشد قرآنی در عرض توسعه سیاسی و... باشد، بلکه مبنای همه توسعه ها، توسعه قرآنی است. اگر قرار است اقتصادی در جامعه اسلامی تعریف شود و رشد کند و مایه سلامت و سعادت معیشتی جامعه اسلامی باشد، بدون آموزه های وحیانی و بدون اخلاق اقتصاد و تربیت اقتصاد که قرآن آن جنبه را تقویت می کند، نخواهد بود.

 در قرآن دنبال علم اقتصاد و علم سیاست نیستیم ولی معرفت نسبت به سیاست و اقتصاد از قرآن نشأت می گیرد. ریشه مسائل معرفتی نسبت به همه شئونات اجتماعی از قرآن است. اخلاق  اقتصادی، تربیت اقتصادی، حقوق اقتصادی، اهداف و مقاصدی که باید در اقتصاد غیر از منافع شخصی در نظر گرفت که اقتصاد نباید از خدا و مواهب الهی دور بدارد. سیاست نباید از خدا، حق و عدالت دور بدارد.

آیا به هر قیمتی می توان حکومت داشت؟ آیا به هر قیمتی می توان اقتصاد و فرهنگی را دنبال کرد. اگر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، انسان را به مسیری که خیر و سعادت او در پرتو قرآن نموده می شود، بخواهد هدایت و راهبری کند، او نمی تواند نجات بخش باشد. بنابراین اگر فکر کنیم در مسجد قرآنی بخوانیم، این ثواب حداقلی دارد، جامعه قرآنی داشتن خوب است. اما اگر این چنین جامعه ای که بخواهد در ماه رمضان قرآن قرائت کند، معنا ندارد در چنین جامعه ای روح و فرهنگ قرآنی به لحاظ تربیتی، اخلاق و روابط انسانی، معاشرتی و بین نظام و جامعه، در جامعه حاکم نباشد و با آموزه های وحیانی همراه نباشد.

بی توجهی به قرآن

 در گذشته هم قرآن تلاوت می شود، اما تلاوت کافی نیست باید شاهد آثار و برکات قرآنی در شئون مختلف در جامعه باشیم. آیا صله رحم که در قرآن توصیه شده وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ  إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَیْکُمْ رَقِیبًا؛ در جامعه راه پیدا کرده است؛ آیا توجه به محرومان و نیازمندان که یکی از مهمترین دغدغه قرآنی است، در جامعه راهگشا بود؛ آیا وضعیتی که برای سالمندان، و پیران و زنان کهنسال جامعه است، تعالیم وحیانی توانسته اثرگذار باشد. آیا انفاق که این همه خدا در قرآن تأکید دارد و به معنای پر کردن گسست و گسل های اجتماعی در بخش های فرهنگی، سیاسی و تربیتی است، آیا توانسته ایم از فرهنگ وحیانی بهره بگیریم.

 این مسائل است که باید بازنگری در بحث تلاوت و قرائت قرآن کنیم و به لحاظ معرفتی این باور در جامعه ایجاد کنیم که قرآن کتاب زندگی و نسخه ای برای حیات است و این کتاب آسمانی که حضرت آیت الله جوادی آملی آن را تفسیر کردند و تفسیر40 ساله ایشان هم تمام شده و در این40 سال این کتاب به بهترین وجوه بیان و آموزه های آن تشریح شده هم به صورت کتاب و صوت وجود دارد.

نقش قرآن در رشد جامعه

 اینها حجت قرآنی است که جامعه و نظام مان را براساس این تعالیم پیش ببریم. اگر یکی از برجسته ترین جلوه های قرآن که عدالت است و فرموده است إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ و انسان‌های ظالم و قاسط را خدا دوست ندارد.

این گونه از مباحث که به عنوان مباحث زیرساختی برای اداره جامعه است تا چه حدی توانسته است در جامعه، ملت، روابط اجتماعی و سیاسی ناظر وحکم فرما باشد. این ها مباحثی است که باید در ربیع قلوب که ماه رمضان و ماه قرآن است، داشته باشیم. دیگر زمان سخنان و حرف‌های تکراری گذشته است و نه خدا از ما می پذیرد و نه جامعه می تواند از سخنان و گفته های با ظاهر زیبا بهره مند شود.

قرآن در متن جامعه و زندگی

 باید نگاه ما به قرآن اصلاح شود و آنچه که بعضی امروز قرآن را به عنوان جهان بینی پیامبر و قرآن را به عنوان بیان مؤبرانۀ پیامبر از خوابی که در باب وحی دیده است، تعریف می کنند یا به گونه ای دیگر کلام بشری و با وصف تجربه بشر در فهم این گونه از مسائل قرآن را معرفی می کنند، اینها حرف های ناصوابی است که باید جامعه علمی، حوزوی و دانشگاهی پاسخ هایی داده و باید پاسخ هایی داشته باشند.

 اما آنیکه بیش از همه نیازمندیم، تکنولوژی باورمندی به قرآن و به صحنه آوردن قرآن و معادل ساختن آن از جایگاه نظام، حکومت و متولیان امر برای جامعه است. ما نمی توانیم از سوی تریبون هایی داشته باشیم که تعالیم قرآن و وحیانی را برای مردم بازگو کند و از سویی عملکرد و رفتار ما به گونه ای باشد که با معارف و تعالیم قرآنی در تضاد باشد. همگان وظیفه داریم این کتاب را عظیم بشماریم، این کتابی است که سراسر با اسماءالهی پر شده است. بزرگان برای قرآن چهار منزل برای قرآن بیان کردند، اسماء الهی، جبروت، ملکوت و ملک.

علیم و مبین بودن قرآن

این منزلی که در خدمت قرآن هستیم، منزل ملک و عربی مبین است و تا راهیابی به منزل «علیّ حکیم» است راه بسیار طولانی است که فرمود یک طرفش بدست خدا و طرف دیگر به دست انسانها، اقراء؛ بخوان و بالا برو. روایت مکرر آمده وقتی انسان از قیامت گذشته، وارد بهشت شد در همان درگاه بهشت می گویند اقراء بخوان و بالا برو و تا آخرین درجه ای که انسان از قرآن فرا گرفته است و فهم و عمل به قرآن داشته است؛ او رفعت قرآنی دارد و رفعت بهشتی و درجات بهشتی را طی خواهد کرد. افرادی در مراحل نازله هستند چون با سطح قرآن ارتباط داشته اند و افرادی که به عمق قرآن رفته اند و ایمان و باورمندی به قرآن رسیده اند که خدا می فرماید انسان‌های مؤمن کسانی هستند وقتی قرآن خوانده می شود إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إِیماناً  اینها کسانی که در چنین جایگاهی به خدا پناه می برند و زیادتی ایمان و توکل به خدا را، در پرتو قرآن خواهد داشت.

امیداست که جامعه از ماه رمضان نردبان و سُلّمی برای راه یابی برای درجات عالی تر قرآن بسازد و آن جنبه های اصلی و زیرساختی قرآن که عدالت، کرامت، حسن خلق، تربیت صحیح و شناخت مقاصد و اغراض بلند بشری است که معارف قرآنی است که اگر برای جامعه اسلامی باز شود وجامعه الگو شود؛ وقتی خدا در باب امت پیامبر سخن می گوید خداوند در قرآن خطاب به امت محمد(ص) می‌فرماید: «کُنتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکِتَابِ لَکَانَ خَیْرًا لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ آیه 110 سوره آل عمران و اگر جامعه ای در آن معروف نباشد و منکر باشد، خیری در آن جامعه نخواهد بود.

 جامعه ای می تواند به معروف امر و از منکر نهی و باز بدارد که متولیان، بزرگان و راهنمایان جامعه، عامل به معروف و از منکر باز بمانند. منکر بسیاری از اموری است که شناخت آنچه که امروز در جامعه منکر و معروف است برای عده ای مشتبه می شود.

 دریای بی کران قرآن

به هر حال وادی قرآن، وادی وسیع است. اگر در این دریای بی کران بیشتر عمق کند، غرق می شود ما از درگاه الهی که قرآن و ماه رمضان از عطیه الهی است عاجزانه درخواست می کنیم که این جلوه های عظیم ماه رمضان که از سرآمد آنها قرآن شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًی لِلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَی وَالْفُرْقَان» و یا «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ  وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ» و یا «قُرْآناً فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَی النَّاسِ عَلَی مُکْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنزِیلاً ». قرآن به سرکردن و از برکت آن استفاده کردن همه از برکات این ماه است و امید است این برکات را به جامعه اسلامی و پیروان اهل بیت نازل بفرماید.

رسالت مبلغین وجامعه نسبت به قرآن

باید جامعه را نسبت به فضلایی که برای کار تبلیغ می روند آماده کنند هم مبلغین و طلاب در معرفت اندوزی و اندوختن فضل، تلاش بیشتر داشته باشیم و هم جامعه باید پذیرای صداقت امانت و خیر باشد که هیچ جایی بهتر از نظام دینی که روحانیت راستین از آن سخن می گوید بهتر نخواهد بود و راه نجات غیر از این نیست.


دیدگاه شما درباره این مطلب
أضف تعليقات