پایگاه اطلاع رسانی اسراء: یکی از موضوعات مبتلا به و بسیار مهم برای جامعه امروزی تبیین حقیقت گناه می باشد. در بیانات و آثار فقیه متأله حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی به صورت گسترده به این مساله پرداخته شده است که در نوشتار ذیل به گوشه هایی از آن اشاره می کنیم.
آیت الله العظمی جوادی آملی با اشاره به روایتی از نبیّ مکرم اسلام(ص) بیان می دارند: كسي آمد حضور مبارك پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) عرض كرد كه ما نميدانيم بِرّ چيست اثم چيست؟ چه چيزي گناه است و چه چيزي نيكي است؟ ـ آنكه در روايت است همين دو عنوان بِرّ و اثم است ـ وجود مبارك پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) فرمود: «البرّ ما اطمأنّت به الصدر و الإثم ما تردّد في الصدر و جال في القلب و إن افتاك الناس و افتوك» ببين قلبت چه ميگويد؟ اگر قلبت ناآرام بود اين را نپذيرفت بدان اين اثم و گناه است. خب اين مقام براي انسان هست اين براي كسي است كه يا مهمان خدا باشد يا ميزبان او؛ اگر مهمان خدا بود يا ميزبان خدادر حرم دلِ او اين اوهام و خيالات راه ندارد وقتي اوهام و خيالات راه نداشت قلب آرام ميگيرد ميشود ثابت نه ساكن، وقتي ثابت و آرام شد صاحب نفس مطمئنّه ميشود لذا وجود مبارك حضرت امير فرمود هر روزي كه انسان گناه نكند براي او عيد است چون «عاد إلي مبدئه» رجوع كرده، اگر گناهي در آن روز نباشد انسان آرام است. ما هر وقت احساس ناامني كرديم احساس خستگي كرديم معلوم ميشود يكجا مشكل داريم بايد آن را حل كنيم.
این حکیم متأله در بخشی از کتاب حکمت عبادات، اهمیت جهاد اکبر را یادآور شدند و مرقوم داشتند: وسوسهٴ شيطان نعمت و رحمت است؛ چون هر كسي به جايي رسيد، در اثر مبارزهٴ با وسوسه، در ميدان جهاد اكبر بود كه پيروز شد. اگر وسوسه نباشد و راه براي گناه باز نباشد، راه اطاعت يك طرفه است و اطاعت ضروري مي شود و اگر اطاعت ضروري شد ديگر جا براي ضرورت وحي و رسالت و تكليف و دين نخواهد بود. عالَمي كه در آن گناه نباشد، عالَم دين و تكليف و امر و نهي و مانند آن نيست.شيطان در حدّ وسوسه مأموريت دارد كه پارس كند، آنكه آشناست به اين پارس اعتنا نمي كند، راه را طي كرده و به مقصد مي رسد. اما بيگانه بيراهه مي رود و به دام شيطان مي افتد.
صاحب تفسیر تسنیم واقعیت ارتکاب گناه را اعلام جنگ با خدا دانستند و با استناد به فرمایشی گهربار از مولای متقیان(ع) بیان داشتند: حضرت امیر(سلام الله علیه) در نامه ای به مالک اشتر مرقوم داشتند:«وَ لاَ تَنْصِبَنَّ نَفْسَكَ لِحَرْبِ اللَّهِ» مبادا به جنگ خدا بروي! اگر كسي خواست گناه كند [در واقع ميخواهد به جنگ با خدا برود]
آیت الله العظمی جوادی آملی در این رابطه ادامه دادند: در اين عهدنامه كه وجود مبارك حضرت امير براي مالك مينويسد وظيفه همه مخصوصاً مسئولان را مشخص ميكند كه گناه، جنگ با خداست و حضرت به مالک فرمودند: مبادا به جنگ با خدا قیام كني لذا اين توضيحي ميخواهد كه گناه، جنگ با خداست يعني چه؟
مفسر بزرگ قرآن، در پاسخ به طرح این سؤال که چرا ما ميگوييم ابليس مشرك و كافر است اذعان داشتند: براي اينكه او در برابر خدا ايستاد گفت: شما نظرتان اين است ولي من نظرم چيز ديگر است؛ گفت ﴿أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ﴾ من از آدم بهترم و شما نظرتان اين است كه من بايد آدم را سجده كنم ولي من نظرم اين است كه من بهترم لذا ارتکاب گناه،اعلام جنگ با خداست.
معظم له در ادامه نامه امير سخن(سلام الله عليه) که حضرت ضمن تاکید بر کسب تقوای الهی ودوری از گناه که بسان تیری از سوی شیطان است فرمودند : ای مالک مهمترين كاري كه تو را هدايت ميكند تقواي خداست. تقوا از وقايه است و وقايه يعني سپر داشتن و كسي كه سپر در دستش است او ازاصابت تير مصون است لذا هر جا تيري بخواهد بيايد وی سپر را ميگيرد و محفوظ ميشود.
مرجع عالی قدر جهان تشیّع اذعان داشتند: گناه تير است و اين را ما بايد باور كنيم چرا که اين یک تشبيه نيست بلکه در روايات دارد «النظرة سهمٌ مِن سِهام ابليس». نگاه به نامحرم تير مسموم شيطان است، مال حرام ﴿أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ﴾ همين است. در قرآن كريم نفرمود رشوه نگيريد بلکه فرمود چيزي كه پوستتان را ميكَند نگيريد. سُحت به چه چيزي ميگويند؟! نهالي كه تازه سبز شده و ميخواهد رشد بكند اگر پوستش را بكنيد اين پس فردا مرده است؛ اِسحات يعني پوست كندن. فرمود: اين رشوه، سُحت است و پوست زندگي شما را ميكَند، پوست آبروي شما را ميكَند. يك وقت ميبينيد ميگوييد فلان كس مبتلا شده به اعدام يا به بيست سال زندان اين همان پوست كندن است لذا فرمود: اين كار را نكنيد؛حال اگر كسي روميزي یا زيرميزي بگيرد بالأخره پوستش كنده ميشود. اين نظام، نظام حق است.
-------------------------------------------
منبع: جلسه درس اخلاق معظم له، سال91و92،کتاب حکمت عبادات ص163