به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی اسراء: حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در بخشی از جلسه درس تفسیر خود در مسجد اعظم قم، که به تفسیر آیات نورانی سوره مبارکه تحریم اختصاص داشت، در پاسخ به پرسشی درباره بردن نام کوچک ائمه در ادعیه و زیارات، اظهار داشتند: قرآن کریم بر خلاف دیگر پیامبران که آنها را به نام ذکر می کند مانند موسی، داوود، عیسی و ... چون پیامبر خاتم را بر همه آنها برتر و افضل دانسته است از «یا ایها الرسول» و مانند آن برای خطاب به حضرت استفاده می کند و نام کوچک حضرت را ذکر نمی کند، البته این منافاتی ندارد با اینکه در بعضی از ادعيه؛ نظير ذيل دعای توسل نام مبارک آن حضرات را می بريم؛ بیان ذلک این است که دین، هم ما را به نیاز دعوت کرد؛ ﴿أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَی اللَّهِ﴾،[1] و هم ما را به ناز دعوت کرد؛ یعنی وقتی به موالیمان نزدیک شدیم و خود را جزء شیعیان واقعی آنها یافتیم، به ما اجازه دادند که با آنها ناز داشته باشیم نه نیاز، لذا می بینید که در برخی ادعیه و زیارات آنها را به نام صدا می زنیم. به همین صورت در مرتبه بالاتر به ما اجازه دادند با خدایمان نیز ناز کنیم!
ایشان ادامه دادند: در دعای نورانی افتتاح می خوانیم «اللَّهُمَ إِنِّی أَفْتَتِحُ الثَّنَاءَ بِحَمْدِك»، بعد از چند سطر میرسیم به اینجا که حضرت به ما اجازه داد به خدا عرض کنیم «مُدِلًّا عَلَیك»؛[2] یعنی خدایا! ماه مبارک رمضان که شد شما ما را به ضیافت دعوت کردی، ما جزء «ضیوف الرحمان»[3] هستیم، در این فرصت میخواهیم إدلال و دَلال کنیم، با تو ناز کنیم؛ «مُدِلًّا عَلَیك». چگونه انسان و بنده با خدای خود ناز میکند؟ این مناجات شعبانیه راه ناز را نشان داده است؛ مستحضرید که مناجات بعد از منادات است. منادات این است که این شخص دور است و از دور میگوید «یا الله»! چون وقتی نزدیک باشد دیگر «یا» نمیخواهد. این ندا دادن و صدا کردن مال آدم دور است، وقتی آدم نزدیک باشد که جا برای ندا نیست. وقتی دو نفر کنار هم نشستند که نمیگویند «آی فلان کس». بعد از منادات، نوبت به مناجات میرسد. وقتی این دو نفر به هم نزدیک شدند با هم نجوا میکنند و راز میگویند و ناز میکنند.
معظم له اذعان داشتند: در مناجات شعبانیه، اول «یا الله، یا الله، یا ربّ، یا ربّ، یا ربّ» است که اینها منادات است، وقتی که «هَبْ لِی كَمَالَ الِانْقِطَاعِ إِلَیكَ» و «حَتَّی تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ»[4] شد و انسان به خدای سبحان نزدیک شد، با او مناجات میکند. وقتی نفس بند آمد، از آن به بعد به خدا عرض میکند «وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ نَادَیتَهُ»؛ تو با من مناجات کن، طرزی با من مناجات کن که آن صاعقهای که نصیب موسای کلیم شد به اندازه ظرفیت ما نصیب ما نیز بشود.
آیت الله العظمی جوادی آملی تصریح داشتند: این حرفها مال کسی است که اول منادات و بعد مناجات می کند، مناجات طرفینی است، گاهی این بنده مناجات میکند، گاهی الله با او مناجات میکند. در چنین فاز و فضایی انسان با خدا ناز میکند، دیگر سخن از نیاز نیست و انسان کمال محبت را احساس میکند، میگوید خدایا! اگر تو به من اعتراض کنی بگویی چرا گناه کردی؟ من میگویم تو که بزرگتر بودی و هستی چرا نبخشیدی و آبروی مرا بردی؟! این جزء نکات برجسته آن مناجات است انسان می گوید «إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ»؛[5] اگر مرا مؤاخذه بکنی بگویی چرا گناه کردی؟ من هم مؤاخذه میکنم میگویم تو که بزرگتر بودی چرا آبروی ما را بردی؟ چرا نبخشیدی؟ این مال کیست؟ مال یک آدم عادی است؟ یا مال کسی که به مناجات رسیده و دارد با خدا ناز میکند؟ تا اینجا هم راه باز است که با او این جور درد دل کنیم.
ایشان تاکید داشتند: اگر این مطلب نسبت به ذات اقدس الهی هست، آن وقت برای بردن نام مبارک حضرات ائمه(ع) «اكْفِیانِی فَإِنَّكُمَا كَافِیانِ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّكُمَا نَاصِرَان»، راه حل میشود که ما آنها را به اسم کوچکشان هم صدا بزنیم. اما این مال حال عادی نیست، مال کسی است که آن مراحل مناجات را دارد، چنین شخصی که با خدا میتواند آن چنان سخن بگوید با اولیای الهی هم میتواند درد دل کند، برای اینکه ما قبول کردیم اینها پدران ما هستند. حضرت فرمود: «أَنَا وَ عَلِی أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ»[6] ما هم باور کردیم اینها پدران ما هستند. قبول کردیم برای خودمان شناسنامه گرفتیم گفتیم اینها پدران ما هستند. پسر با پدر این جور حرف میزند یا نمیزند؟ این راه را به ما نشان دادند؛ یعنی تا اینجا راه باز است که بگویید: «یا کذا و یا علی»! «اكْفِیانِی فَإِنَّكُمَا كَافِیانِ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّكُمَا نَاصِرَان».
پاورقی.......
[1]. سوره فاطر، آيه15.
[2]. الإقبال بالأعمال الحسنة (ط - الحديثة)، ج1، ص135.
[3]. الكافي(ط ـ الإسلامية)، ج4، ص189؛ «...أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَام سُئِل ... قِيلَ لَهُ فَلِمَ حُرِّمَ الصِّيَامُ أَيَّامَ التَّشْرِيقِ قَالَ لِأَنَّ الْقَوْمَ زُوَّارُ اللَّهِ وَ هُمْ فِي ضِيَافَتِهِ وَ لَا يَجْمُلُ بِمُضِيفٍ أَنْ يُصَوِّمَ أَضْيَافَه».
[4] . الصحيفة العلوية و التحفة المرتضوية، انتشارات اسلامی/ ترجمه رسولى محلاتی، النص، ص185 ـ 189.
[5]. إقبال الأعمال (ط ـ القديمة)، ج2، ص686.
[6]. علل الشرائع, ج1, ص127.
منبع: درس تفسیر معظم له 1397/07/23