به مناسبت میلاد حضرت مسیح علیه السلام فرازهایی از بیانات حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی (حفظه الله) در خصوص شخصیت ممتاز حضرت عیسی (علیه السلام) از منظر قرآن کریم را از نظر می گذرانیم.
معظم له در دیدارهای مختلف خود با شخصیت های و علمای مسیحی به تبیین جایگاه حضرت عیسی در قرآن کریم و یادآوری رسالت آن حضرت پرداختند و اظهار داشتند:
قرآن آمد انبيا را تطهير كرد، به عصمت انبيا نظر داد، قرآن كريم قصص انبيا را پربركتتر از خود انجيل ذكر كرده در كتابهاي عهدين آن حرمتي كه بايد براي مريم(سلام الله عليها) قائل بشوند نشدند، آن قداستي كه براي عيسي، آن قداستي كه براي انبيا، آن قداستي كه براي اوليا باشد نبود، خدا غريق رحمت كند مرحوم كاشفالغطاء را مرحوم كاشفالغطاء ميفرمايد اگر قرآن نبود مسيحيّت و يهوديت هم رخت ميبربست براي اينكه در همين عهدين مسئله كشتيگيري خدا با يعقوب و اينها مطرح است! قرآن آمده توحيد را معنا كرده، انبيا را معنا كرده، نبوّت را معنا كرده، رسالت را معنا كرده، عَذرا بودن مريم را معنا كرده، مطهّره بودن او، مصطفي بودن او، منتخب بودن او را بيان كرده. مريم را با جلال و شكوه معرفي كرده، عيسي را با عظمت توحيدي معرفي كرده است.(1)
ایشان ادامه دادند:
جريان عيسي مسيح (عليه السلام) در قرآن كريم چنين مطرح شده است، عيسي (سلام الله عليه) از مادري پاك و در تحت كفالت و تربيت يكي از پيامبران بزرگ به نام زكريا تربيت شد مريم مادر عيسي (عليهما السلام) گذشته از تقرب معنوي و دروني خود در تحت تعليم و كفالت زكرياي پيامبر (عليه السلام) بود و قرآن در اين زمينه چنين ميگويد ﴿وَ كَفَّلَها زَكَرِيّا﴾ يعني خداوند مريم را در تحت كفالت زكريا قرار داد آن معلم آسماني يعني زكريا و اين مادر آسماني يعني مريم (عليها السلام) زمينه ظهور فرزند صالحي به نام عيسي مسيح را فراهم كرد و عيسي (سلام الله عليه) در اثر صلاحيت و لياقت دروني خود با كمك معلمان بيروني بنده صالح و سالك خداي سبحان شد بدون آن كه مسيح (عليهم السلام) فرزند خدا باشد يا خدا در او حلول كرده باشد يا خدا با او متحد شده باشد، توانست به اجازه خدا مظهر خالقيت خدا قرار بگيرد و پرندهاي را خلق كند و مردهاي را زنده كند و از ذخاير انسانها در خانهها باخبر باشد و از كارهاي نهاني و نهفته بشر مستحضر باشد.
معظم له ادامه دادند:
در قرآن كريم ﴿إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْني فَتَنْفُخُ فيها فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْني وَ تُبْرِىُ اْلأَكْمَهَ وَ اْلأَبْرَصَ بِإِذْني وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى بِإِذْني﴾ خداوند به عيسي مسيح فرمود تو از خاک و گِل به صورت يك پرنده ميسازي و در او ميدمي و آن پرنده زنده ميشود و به پرواز درميآيد همانطوري كه خداوند خودش در هنگام آفرينش آدم فرمود من در آدم دميدم و آدم زنده شد عيسي مسيح (عليه السلام) هم به اذن خدا در آن پيكر پرنده گونه دميد تعبير قرآن در اين زمينه يكسان است يعني خداوند همان طوري كه درباره آفرينش آدم فرمود ﴿نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي﴾ به عيسي مسيح هم فرمود ﴿فَتَنْفُخُ فيها فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْني﴾ همان طوري كه خداوند درباره آفرينش آدم فرمود من در او دميدم و آدم زنده شد به عيسي مسيح (عليه السلام) فرمود تو به اذن من، در اين پرنده گونه ميدمي و اين پرنده گونه پرنده ی واقعي ميشود و مشابه اين مطلب در جريان زنده كردن مردهها هم آمده است يعني خدا دستور ميدهد مردهها زنده ميشوند عيسي مسيح (عليه السلام) هم به اجازه خداوند ميتوانست مردهها را زنده كند و همانطوري كه خداوند از نهان و نهفتهها باخبر است و ديگران را باخبر ميكند.(2)
آیت الله العظمی جوادی آملی پیروان ادیان ابراهیمی به ویژه مسلمانان و میسحیان را به شناخت هر چه بیشتر آموزه های وحیانی و عمل به آنها توصیه نمودند و بیان داشتند:
وظیفه همه ما این است که جهان، انسان و رابطه جهان و انسان را در این سه اصل خلاصه کنیم و آن اصول سه گانه، جهان دانی، جهان داری و جهان آرایی است و این اصول سه گانه هم درباره جهان و هم درباره انسان مطرح است.
آن اصول سه گانه درباره انسان عبارتند از انسان شناسی، انسان داری و انسان آرایی؛ ما درباره جهان این سه وظیفه را داریم که بدانیم جهان چیست و چه کسی آن را آفرید و انسان چیست و چه کسی او را آفرید و جهان را چگونه اداره کنیم و انسان را چگونه حفظ و اداره کنیم. ما چه مسلمان و چه مسیحی، باید جامعه را به سوی امنیت و آرامش فرا بخوانیم، پیام انبیاء الهی این است که اول کرامت خود را حفظ کنیم، ثانیاً امنیت جامعه را حفظ کنیم تا توفیق یابیم به آن اصول سه گانه جهان دانی، جهان داری و جهان آرایی دست یابیم.(3)
پاورقی:ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
- نشست همکاری های مشترک اسلامی مسیحی در خاورمیانه، 1390
- دیدار با سفیر واتیکان، 1373
- دیدار با اعضاء چهارمين مجمع اسلامي ـ مسيحي، آبان 1395