به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی اسراء: مراسم جشن روز مباهله با پیام ویدئویی حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در سالن همایش مجموعه سرچشمه برگزار شد.
آیت الله العظمی جوادی آملی در پیام خود به این مراسم، اظهار داشتند: جریان «مباهله» یک معجزه خالده الهی است؛ یعنی امروز هم اگر کسی آن توفیق را بیابد و آن طهارت روح را تحصیل کند، میتواند مباهله کند.
ایشان ادامه دادند: قرآن کریم درباره حسن و حسين(سلام الله عليهما) فرمود: ﴿نَدْعُ أَبْنَاءَنَا﴾، تعبير قرآن کريم است. ذات أقدس الهي از حسن و حسين(سلام الله عليهما) به عنوان فرزندان پيامبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) تعبير کرد.
متن کامل پیام معظم له به شرح زیر است:
أعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله ربّ العالمين و صلّي الله عليه جميع الأنبياء و المرسلين و الأئمة الهداة المهديين سيّما خاتم الأنبياء و خاتم الأوصياء عليهما آلاف التحية و الثناء بهم نتولّي و من أعدائهم نتبرّء إلي الله.
مقدم شما علاقمندان به قرآن و عترت را در ايام «مباهله» و نزول آيه تطهير و جريان «حديث کساء» و نزول آيه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ﴾[1] و نزول آيه بِهال[2] مقدم همه شما را گرامي ميداريم و به همه شما تهنيت عرض ميکنيم و از ذات أقدس الهي مسئلت ميکنيم به برکت اين ايام و ليالي ما را مشمول بهترين مصداق براي آن دعاي نوراني امام صادق(سلام الله عليه) در روز مباهله قرار بدهد[3].
جريان «مباهله» مستحضريد که يک معجزه خالده الهي است؛ يعني امروز هم اگر کسي آن توفيق را بيابد و آن طهارت روح را تحصيل کند، ميتواند مباهله کند. در مسيحيت سخن از «تثليث» بود، در کليميت سخن از «تثنيه» بود؛ ﴿لَقَدْ كَفَرَ الَّذينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَة﴾[4]، يا درباره يهود گفته شد: ﴿وَ قالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّه﴾[5]. آنهايي که گرفتار تثنيه بودند «عُزيرٌ ابْنُ اللَّه»ي بودند، اينها که گرفتار تثليث بودند «عيسي إبْنُ اللَّه»ي شدند. قرآن کريم براهين توحيدي اقامه کرد و ثابت کرد که نه عُزير، إبن الله است و نه مسيح؛ برهاني که قرآن اقامه ميکند اين است که ﴿إِنَّ مَثَلَ عِيسَي عِندَ اللّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَاب﴾[6]، ذات أقدس الهي مسيح را با قدرت غيبي خود مواد اوليهاش را ولو در دستگاه دروني مريم(سلام الله عليها) ساخت، ولي ﴿ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ﴾[7]، جريان روح را در جريان آدم و جريان مسيح و ساير انسانها که مربوط به عالم تجرّد است با ﴿كُن فَيَكُونُ﴾ ياد ميکند. فرمود: ﴿إِنَّ مَثَلَ عِيسَي عِندَ اللّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُون﴾. اين مضمون در قرآن کريم به صورتهاي گوناگون آمده است، در آيه شصت سوره مبارکه «آل عمران» و بعد 61 به بعد اين جريان «مباهله» مطرح است. با مسيحيهاي نجران برهان اقامه کرد که در جريان حضرت آدم براي شما مسلّم است که او پدري نداشت و مادري نداشت، ولي با اين حال «إبن الله» نبود، او مخلوق خدا و «عبدالله» است. عيسي(سلام الله عليه) هم مخلوق خداست و «عبد الله» است، نه «الله» است و نه «إبن الله». اين برهان را اقامه کردند
وقتي برهان در آنها اثر نکرد، فرمودند اثر عملي دارد و آن «مباهله» است. خداي سبحان به پيامبرش(عليه و علي آله آلاف التحية و الثناء) دستور بِهال داد، فرمود به آنها بگو ما چنين مباهله ميکنيم و راه مباهله هم اين است که ما فرزندانمان و دخترانمان و مردانمان را دعوت ميکنيم، شما هم همين کار را بکنيد. اين را در جريان روز قبل گفت و آنها هم پذيرفتند. فردا که شد ديدند وجود مبارک رسول گرامي(عليه و علي آله آلاف التحية و الثناء) حسين بن علي(صلوات الله و سلامه عليه) را در آغوش گرفت، دست امام حسن(سلام الله عليه) را گرفت، فاطمه زهرا(سلام الله عليها) پشت سر و اميرالمؤمنين(سلام الله عليه) هم در کنار او، اينها پشت سر پيامبر بودند. فرمود: ﴿نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ﴾؛ يعني حسن و حسين(سلام الله عليهما) را ما آورديم و شما هم فرزندانتان را بياوريد، ما دخترانمان شما دخترانتان، ما کساني هم که به منزله جان ما هستند را ميآوريم شما هم همچنين؛ اين براي آن است که ريشه اين خانوادهاي که داعيه دروغ دارند قطع بشود ﴿ثُمَّ نَبْتَهِل فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللّهِ عَلَي الْكَاذِبِينَ﴾[8].
مطالب فراواني درباره اين تعبيرات قرآني هست که اولاً اينها «مستجاب الدعوه»اند و ثانياً اجراي اين دعوت هم به اذن خدا به دست اينها انجام ميشود که اينها از خدا لعنت نميخواهند، اينها به اذن خدا لعنت خدا را بر افراد جاري ميکنند و اين لعنت که بُعد از رحمت است و عذاب الهي است، به دست اينها حاصل ميشود.
تعبيري که در اين آيه است از چند منظر قابل توجه است: يکي اينکه ما اين کار را ميکنيم، البته چون خود خدا دستور داد اين ميشود به اذن «الله»؛ ما به اذن خدا لعنت را بر کاذبين قرار ميدهيم. دوم اينکه ما اين چند نفر يا صادق هستيم يا کاذب. مستحضريد که صادق بودن يا کاذب بودنِ شخص به اين است که او مخبِر باشد، خبري بدهد. کسي که تماشاچي صحنه است، مستمع صحنه است، او نه صادق است و نه کاذب؛ چون صدق و کذب نقيض هم نيستند، ارتفاعشان منعي ندارد. اگر کسي گزارش نداد و مخبِر نبود، نه صادق است و نه کاذب؛ پس معلوم ميشود اينها گزارش ميدهند، اينها خبر آوردند و معلوم ميشود که اين پنج نفر خبر آوردند، منتها يکي «بالأصالة» که وجود مبارک پيامبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) است و آن چهار نفر هم که معصومان بعدي هستند از راه رسالت و نبوت الهي گزارش را دريافت کردند و اينها هم گزارشگر توحيد هستند و اگر گزارشگر نباشند فقط ناظر صحنه باشند و مستمع باشند، اينها نه صادقاند و نه کاذب.
مطلب مهمي که مربوط به جريان حضرت امير(سلام الله عليه) است اين است که درباره حسن و حسين(سلام الله عليهما) فرمود: ﴿نَدْعُ أَبْنَاءَنَا﴾، تعبير قرآن کريم است. ذات أقدس الهي از حسن و حسين(سلام الله عليهما) به عنوان فرزندان پيامبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) تعبير کرد، معلوم ميشود فرزند دختري مانند فرزند پسري فرزند آدم است. آنها که ميگفتند:
«بَنُونَا بَنُو أَبْنَائِنَا وَ بَنَاتُنَا ٭٭٭ بَنُوهُنَّ أَبْنَاءُ الرِّجَالِ الْأَبَاعِدِ»[9]
يک تفکر جاهلي بود، بچههاي دختر انسان بچههاي انسان محسوب ميشوند. عمده تعبير به ﴿أَنْفُسَنَا﴾ است.
در جريان حسين بن علي(سلام الله عليه) تعبير «حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْن»[10] را همه ما شنيدهايم. گاهي گفته ميشود: «حُسَيْنٌ مِنِّي»، چون نوه حضرت است؛ «أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ»، چون دين حضرت به وسيله قيام حسيني روشن است خيال ميکرديم که «أَنَا مِنْ حُسَيْن» يعني از اين باب. معلوم ميشود اين تعبير چون درباره امام حسن(سلام الله عليه) هم آمده است که «حَسَنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْه»[11] و همين تعبير ساليان متمادي از قبل درباره علي بن ابيطلاب(سلام الله عليه) آمده است که «عَلِيٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ عَلِي».[12] اين «عَلِيٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ عَلِي» قبل از جريان «حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْن» بود. اين به چه سندي وجود مبارک حضرت ميگويد: «عَلِيٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ عَلِي»؟ براي اينکه خدا در قرآن دارد که ﴿وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ﴾، البته گاهي قبل از نزول گاهي بعد از نزول که به علم غيب وجود مبارک رسول گرامي(صلّي الله عليه و آله و سلّم) برميگردد. اگر علي بن ابيطالب(سلام الله عليه) متن هستي رسول گرامي(صلّي الله عليه و آله و سلّم) است و تفاوت در نبوت و رسالت است، پس صحيح است که پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) بفرمايد: «عَلِيٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ عَلِي»، همانطوري که فرمود: «حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْن».
«مباهله» را گرامي بداريم و روز نزول آيه «تطهير»[13] را محترم بشماريم و آيه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّه﴾ را همين ايام نازل شده است گرامي بداريم و بيست و پنجم اين ماه هم که نزول سوره «هل أتي» است گرامي بداريم، ﴿وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلي حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أَسيراً﴾[14] که اسير يک کافري بود در مدينه و علي بن ابيطالب(سلام الله عليه) از افطاريه خود و همسرش و فرزندانشان ميکاهد و به کافر و مشرکي که اسير مسلمانها بود غذا ميدهد تا يک کافر در حکومت اسلامي گرسنه نماند. اين علي بن ابيطالب است «صلوات الله عليه و علي فاطمة الزهرا و علي الحسن و الحسين و صلوات الله و علي رسول الله أفضل صلوات المصلين».
من مجدّداً مقدم همه شما را گرامي ميدارم و اين ايام پُربرکت را به همه شما تهنيت عرض ميکنم و از ذات أقدس الهي خير و صلاح و فلاح همه شما را مسئلت ميکنم و شهداي اين مشهد را با شهداي صدر اسلام محشور کند، آيت الله شهيد بهشتي و يارانش را مشمول عنايت ويژه خود قرار بدهد و به بازماندگان آنها خير و صلاح و فلاح دنيا و آخرت مرحمت کند و اين نظام را تا ظهور صاحب اصلياش از هر گزندي محافظت بدارد. رهبر ما را، دولت ما را، ملت ما را، مملکت ما را و شما بزرگواران و رجال علمي مملکت ما، مدّاحان ما، برادران و خواهران ما را مورد عنايت ويژه خود قرار بدهد.
«غفر الله لنا و لکم و السلام عليکم و رحمة الله و برکاته»
[1]. سوره مائده، آيه55.
[2]. سوره آل عمران، آيه61؛ ﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَي الْكاذِبين﴾.
[3]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج2، ص759 ـ763.
[4]. سوره مائده، آيه73.
[5]. سوره توبه، آيه30.
[6]. سوره آل عمران، آيه59.
[7]. سوره آل عمران، آيه59.
[8]. سوره آل عمران، آيه61.
[9]. المغني(ابن قدامه)، ج6، ص17.
[10]. کامل الزيارت، ص52.
[11]. بحار الأنوار(ط ـ بيروت)، ج43، ص306.
[12]. الأمالی(للصدوق)، النص، ص9.
[13]. سوره احزاب, آيه33؛ ﴿وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَ لاَ تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَی وَ أَقِمْنَ الصَّلاَةَ وَ آتِينَ الزَّكَاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً﴾.
[14]. سوره انسان، آيه8.