یادداشت؛ چگونگی تعامل با متظاهران به اسلام |
تجاوز آشکار به خاک کشور یمن با شعار توخالی طوفان قاطعیت از ناحیۀ آل سعود، اوضاع و احوال این روزهای همسایۀ دیوار به دیوار این کشور مظلوم است ؛ آنهم از سوی کسانی که خود را خادمین حرمین شریفین معرفی کرده در حالیکه روی تبهکاران و متوحّشان روزگار را سفید و هم پیمان شیاطین پلیدی چون آمریکا و صهیونیسم گشته اند.
اینک سؤالی که به ذهن یک مسلمان واقعی خطور می کند اینست که براستی اوصاف اینگونه افراد و شیوۀ تعامل با آنان در آیات و روایات چگونه باید باشد تا انسان مؤمن فریب ظاهرشان را نخورده و بصیرت لازم را دارا باشد؟
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در بخشی از کتاب گرانقدر مفاتیح الحیات خود به تعامل با متظاهران به اسلام و برخي از اوصاف اینگونه افراد پرداخته و آورده اند:
يکي از گروههاي انحرافي و بسيار خطرناک در جامعه اسلامي منافقاناند که شاخهاي از فاسقان شمرده مي شوند. آنان سوگندهاي [دروغين] خود را به عنوان سپر صيانت از آسيب مي گيرند و با اين نيرنگ مردم را از راه خدا باز مي دارند. ظاهرشان بسيار فريبنده است؛ ولي دشمن حقيقي شما و ديناند و خدا مسلمانان را از اين گروه برحذر داشته است. شناخت منافقان نيز بصيرت مي طلبد.
ایشان برخي از اوصاف منافقین را چنین مطرح کرده اند:
منافق چون با ظاهري ديني با مؤمنان روبهرو ميشود، قبل از هر چيز بايد او را شناخت، از همين رو به برخي از اوصاف آنها اشاره مي شود:
ادعاي دروغين ايمان: و از مردم کسانياند که مي گويند: به خدا و روز رستاخيز ايمان آوردهايم، در حالي که موٴمن نيستند. ﴿و مِنَ النّاسِ مَن يَقولُ ءامَنّا بِالله و بِاليَومِ الآخِرِ و ما هُم بِمُؤمِنين﴾ (سورهٴ بقره، آيهٴ 8).
نيرنگ بازي: آنان با خدا و کساني که ايمان آوردهاند سخت نيرنگ مي بازند؛ ولي جز خود را فريب نمي دهند، و اين را درنمي يابند.
انحصارطلبي: مي گويند: اگر به مدينه بازگرديم، قطعاً آن که عزيزتر است آن را که زبونتر است از آنجا بيرون خواهد کرد، و حال آنکه عزّت، همه از آن خدا و پيامبرش و موٴمنان است امّا منافقان نمي دانند. ﴿يَقولونَ لَئِن رَجَعنا اِلَي المَدينَةِ لَيُخرِجَنَّ الاَعَزُّ مِنها الاَذَلَّ ولله العِزَّةُ و لِرَسولِهِ و لِلمُؤمِنينَ و لـٰکِنَّ المُنـٰفِقينَ لا يَعلَمون﴾ (سورهٴ منافقون، آيهٴ 8).
ترس از مرگ: هنگامي که جهاد بر آنان واجب شد، بر خلاف انتظار، گروهي از ايشان از مردم [= مشرکان] ترسيدند، مانند ترس از خدا يا ترسي بيشتر، و گفتند: پروردگارا چرا پيکار را بر ما مقرّر داشتي؟... .
زورمداري طبقهگرايي: و چون به آنان گفته شود: شما نيز همانگونه که مردم ايمان آوردهاند ايمان بياوريد، گويند: آيا چنانکه بيخردان ايمان آوردهاند ايمان بياوريم؟﴿و اِذا قيلَ لَهُم ءامِنوا کَما ءامَنَ النّاسُ قالوا اَنُؤمِنُ کَما ءامَنَ السُّفَهاءُ﴾ (سورهٴ بقره، آيهٴ 13).
معظم له سازشکاري با دشمن را یکی دیگر از اوصاف قبیح آنان برشمرده و خاطرنشان کردند:
... اين از آن روست که آنان به کساني که از قرآن و احکام آن ناخشنود بودند وعده همکاري دادند و گفتند: در پارهاي از امور ـ تا آنجا که راز ما فاش نشود ـ از شما پيروي خواهيم کرد، [غافل از آنکه] خدا نهانکاري آنان را مي داند. ﴿ذٰلک بِاَنَّهُم قالوا لِلَّذينَ کَرِهوا ما نَزَّلَ اللهُ سَنُطيعُکُم في بَعضِ الاَمرِ و اللهُ يَعلَمُ اِسرارَهُم﴾ (سورهٴ محمّد، آيهٴ 26).
کسالت و خودنمايي در عبادت: منافقان... چون به نماز بايستند با سستي ميايستند، و به مردم خودنمايي مي کنند و خدا را جز اندکي ياد نمي کنند. ﴿اِنَّ المُنـٰفِقينَ ... و اِذَا قاموا اِلَي الصَّلوٰةِ قاموا کُساليٰ يُراءونَ النّاسَ و لا يَذکُرونَ اللهَ اِلاّ قَليلا﴾ (سورهٴ نساء، آيهٴ 142).
نکته: منافق چون در باطن کافر است و خدا را قبول ندارد اصلاً به ياد او نخواهد بود؛ چه اندک و چه فراوان. طبق کلام نوراني حضرت اميرموٴمنان (سلام الله علیه) در ذيل همين آيه ، منافقان فقط براي دنيا به ياد خدايند و دنيا متاع قليل است، از اين جهت خدا فرمود:... ﴿إلاّ قَليلاً﴾.
تمسخر مؤمنان: و چون با کساني که ايمان آوردهاند برخورد کنند، گويند: ايمان آوردهايم، و چون نزد سرانِ شرور خود روند و با آنان خلوت کنند، گويند: ما با شماييم، جز اين نيست که ما موٴمنان را به مسخره گرفتهايم. ﴿و اِذا لَقُوا الَّذينَ ءامَنوا قالوا ءامَنّا و اِذا خَلَوا اِليٰ شَيـٰطينِهِم قالوا اِنّا مَعَکُم اِنَّما نَحنُ مُستَهزِءون﴾ (سورهٴ بقره، آيهٴ 14).
ایشان پيمانشکني و کذب را از دیگر نشانه های این گروه دانسته و مرقوم داشتند:
اين بخل در دلهايشان نفاقي بر جاي نهاد که تا روزي که مرگ را ديدار کنند از آنان جدا نخواهد شد. اين بدان سبب بود که وعدهاي را که به خدا دادند وفا نکردند و همواره دروغ مي گفتند. ﴿فَاَعقَبَهُم نِفاقًا في قُلوبِهِم اِليٰ يَومِ يَلقَونَهُ بِما اَخلَفُوا اللهَ ما وَعَدوهُ و بِما کانوا يَکذِبون﴾ (سورهٴ توبه، آيهٴ 77).
پنهانکاري: آيا [منافقان] نميدانند که خدا کارها و سخنان پنهاني آنان را ميداند؟﴿أَلَم يَعلَموا أَنّ الله يَعلَمُ سِرَّهُم وَنَجْويٰهُم...﴾ (سورهٴ توبه، آيهٴ 78).
این حکیم متأله اوصاف دیگراین افراد چون :خیانت ، حق ناشناسي و عیاشی گری را از منظر روایات مدّ نظر قرار داده و آورده اند:
امام صادق (سلام الله علیه) فرمود: سه چيز در هر کسي باشد، او منافق است، گرچه روزه بگيرد و نماز بگزارد: کسي که هرگاه سخن بگويد دروغ ميگويد و هرگاه وعده دهد خلف وعده کند و هرگاه امين شمرده شود خيانت ورزد. (ثَلاثٌ مَنْ کُنَّ فِيهِ فَهُوَ مُنَافِقٌ وَ إِنْ صَامَ وَ صَلَّي: مَنْ إِذَا حَدَّثَ کَذَبَ وَ إِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ وَ إِذَا اؤْتُمِنَ خَانَ) (تحف العقول، ص315).
امام صادق (سلام الله علیه) فرمود: سه گروهاند که جز منافق معروف به نفاق، نسبت به آنان بياحترامي نميکند: 1. کسي که موي او در اسلام سفيد شده باشد. 2. دانشمند قرآنشناس. 3. پيشواي دادگر.
عياشيگري: رسول گرامي(صلوات الله علیه) فرمود: اي پسر مسعود! پس از من اقوامي خواهند آمد که غذاهاي خوب و رنگارنگ مي خورند و بر مرکب سوار مي شوند در حالي که خود را به آرايش ويژه زنان براي شوهر، ميآرايند و همچون زنان جلوهگري مي کنند و همانند شاهان ستمکار زندگي ميکنند. آنان منافقان اين امّت در آخر الزماناند که شراب مينوشند و در پي بازي با دوشيزگانند و بر مرکب شهوت سوار ميشوند و نمازهاي جماعت را ترک ميگويند و با سهلانگاري از نماز شامگاهان باز ميمانند و در خوردن زيادهروي ميکنند. آنگاه بخشي از قرآن را قرائت کردند که ترجمه آن اين است: پس از آنان مردمي ناشايسته به جاي ايشان آمدند که نماز را تباه ساختند و از خواهشهاي نفساني پيروي کردند، و به زودي گمراهي خود را خواهند ديد.( ...َقُولُ اللَّهُ تَعَالَي:﴿فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا﴾ [سورهٴ مريم، آيهٴ 59] (مکارم الاخلاق، ص448ـ 449).
ایشان با استعانت از روایات در بیان شيوه تعامل با منافقان،انزجار قلبی از کردار آنان و توکل به خداوند را مورد توجه قرار داده و مرقوم داشتند:
اميرمؤمنان علي (صلوات الله علیه) ميفرمايد: اي کميل! از منافقان دوري کن و با خائنان همراهي نکن. اي کميل! از رفتن به دَرِ خانه ستمکاران و اختلاط با آنان و کسب درآمد از طريق آنها برحذر باش و از اطاعت آنان و حضور در مجالسشان نيز بپرهيز که اين کار موجب خشم خدا بر تو خواهد بود. اي کميل! هرگاه ناچار شدي نزد آنان روي پيوسته خداي متعالي را به ياد آور و بر او توکّل کن و از شرّ آنان به خدا پناه ببر. نزدشان برو؛ ولي با قلب خود از کردارشان بيزار باش و با صداي بلند خدا را به عظمت ياد کن تا آنها بشنوند؛ زيرا [در اين صورت] هيبت تو در آنان اثر خواهد کرد و از شرّشان در امان خواهي بود.
امام صادق (صلوات الله علیه) نيز فرمود: اي اسحاق! با منافق تعامل زباني داشته باش و دوستيات را براي مؤمن خالص کن.( يَا إِسْحَاقُ! صَانِعِ الْمُنَافِقَ بِلِسَانِکَ وَ أَخْلِصْ وُدَّکَ لِلْمُؤْمِن)(الفقيه، ج4، ص404).