به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی اسراء: آیت الله العظمی جوادی آملی در ادامه سلسله جلسات درس تفسیر خود با اشاره به آیات ابتدایی سوره مبارکه قلم اظهار داشتند: طبق بیان سوره مبارکه «قلم»، آن که دارای اخلاق اسلامی است عاقل است و آن که دارای اخلاق اسلامی نیست، دیوانه است؛ جنون در برابر عقل است نه در برابر علم، گاهی خود علم، ابزار جنون قرار میگیرد.
ایشان ادامه دادند: شما ببینید چرا قرآن رباخوار را دیوانه میداند؟ اینها سالیان متمادی درس خواندند، کیفیت سود، کیفیت درآمد، کیفیت وام دادن، کیفیت وام گرفتن، را آموختند تا شدند متخصص فنّ بانکداری ربوی!. اینها در رشته خود عالم هستند. اما در سوره مبارکه «بقره» فرمود ﴿الَّذِینَ یأْكُلُونَ الرِّبَا لاَ یقُومُونَ إِلاَّ كَمَا یقُومُ الَّذِی یتَخَبَّطُهُ الشَّیطَانُ مِنَ الْمَسِّ﴾،[1] می فرماید این مخبّطانه دارد زندگی میکند، چون حرف خدا و پیغمبر را گذاشته زمین، و دنبال سود حرام رفته است.
معظم له اذعان داشتند: این بخش مهم صدر سوره «قلم» درباره همین تفکیک است که ما یک علم داریم که آن مربوط به قضایا است که روابط موضوع و محمول را مشخص میکند؛ چه در حوزه، چه در دانشگاه که فلان چیز بد است، فلان چیز خوب است، اما آن قسمتی که ﴿وَ إِنَّكَ لَعَلَی خُلُقٍ عَظِیمٍ﴾، آن برای آن است که آنچه را که انسان میداند به جان خود گره بزند و باور کند، اگر آن بخشی که انسان معلوم خود و مسلّم خود اوست را به جان خود گره زد، میشود عاقل، و گرنه میشود دیوانه و اخلاق برای گره زدن علم به جان است.
آیت الله العظمی جوادی آملی تصریح داشتند: لذا میشود علم باشد اما کفر صد درصد باشد! علم باشد و انکار صد درصد باشد، چون انکار و اقرار، یعنی قبول و نکول برای عقل نظر نیست، برای دستگاه علم نیست؛ برای دستگاه جان و قلب است، او باید باور کند و نمیکند. این صدر سوره مبارکه «قلم» برای آن است که بگوید علم درست است که محترم است؛ اما جنون در مقابل عقل عملی و اخلاق است؛ اخلاق یک قوه دیگری دارد به نام عقل عملی که امام(سلام الله علیه) فرمود: «مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَان وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجنان».[2] در نتیجه انسان یا دیوانه است یا متخلِّق، چرا دیوانه است؟ برای اینکه عمداً خود را به سوختن میدهد، آن هم سوختنی که تمام نمیشود. دیوانگی از این بدتر چیست؟! ﴿كُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَیرَها﴾،[3]
پاورقی:
[1]. سوره بقره، آيه275.
[2]. تفسير نور الثقلين، ج5، ص382.
[3]. سوره نساء، آيه56.