مراسم عزاداری و سوگواری شهادت سالار شهیدان اباعبدالله الحسین(ع) در دهه اول ماه محرم الحرام با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین استاد مرتضی جوادی آملی و با موضوع «نهضت حسینی حقیقت جهانی و بشری»، در  مسجد هدایت شهر آمل برگزار می شود.

حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی در شب یازدهم سخنرانی خود با بیان اینکه باید از عاشورا عبرت بگیریم، اظهار داشتند: اگر ملتی این نهضت کربلا را نداشت، قیام عاشورا را نداشت، آن حجت ندارد. اما ما حجت داریم، ما چراغ داریم، ما معیار داریم. باید این معیار را برای خودمان جامعهمان و نظاممان ملاک قرار بدهیم و حرکتهای انسانی اجتماعی سیاسی اخلاقی و تربیتی را بر مبنای این عیار الهی تنظیم بکنیم. ما تا روز قیامت جنگ بین حق و باطل را داریم، جنگ بین عدل و ظلم را داریم، جنگ بین خوب و بد را داریم، باید انتخاب بکنیم، باید اهل اختیار و انتخاب باشیم، نه ساکت باشیم نه در صف معاذالله دشمن قرار بگیریم. این نهضت برای این است احیاء قیام عاشورا برای این است.

ایشان بیان داشتند: بحثی که در این ده شب در این جمع گرامی و در این محفل حسینی داشتیم راجع به این بود که این نهضت یک نهضت جهانی و بشری است. ظرفیتی که برای این نهضت است توانی که در این نهضت نهفته است یک حقیقت جهانی است. ممکن است بفرمایید یعنی چه این در یک تاریخ و در یک جغرافیایی قرار گرفته افراد خاصی بودند انسانهای ظالم و ستمخویی بودند در مقابل انسانیهای عالم و عادل. چه ربطی به جهانی بودن دارد؟ ما میخواهیم بگوییم این نهضت ظرفیت جهانی بودن را دارد. توان اینکه از این نهضت برای جهان و جهانیان و همه انسانها و افراد بشر مسیر انسانیت، مسیر حقطلبی و عدالتخواهی، مسیر تعالی و رشد انسانی را اگر بخواهیم بجوییم در این نهضت وجود دارد.

ایشان اظهار داشتند: سخنی را در این آخرین جلسهای که بنده در خدمت شما هستم به عنوان یکی از آموزههای بلند وحیانی نهضت عرض کنم تا جهانی بودن و بشری بودن این نهضت را بهتر بیابیم. یکی از مسائلی که بشر همواره به آن میاندیشد و راجع به آن تفکر میکند، این است که زعیم جامعه، رهبر جامعه، حاکم جامعه و به تعبیری دینی، امام جامعه باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟ چه کسی شأنیت را دارد لیاقت و شایستگی آن را دارد که امامت جامعه و زعامت انسانها را به عهده بگیرد؟ چه کسی لیاقت این را دارد؟ از نهضت حسین بشنویم از مکتب ابی عبدالله بشنویم که قسم یاد میکند «فَلَعَمْری ما الامامُ الّا الحاکمُ بالکتاب القائم بالقسط الدائن بدین الحقّ الحابس نَفْسَه علی ذاتِ الله» اگر این چهار ویژگی بود این برای فقط مسلمانها نیست فقط شیعیان نیست انسانیت، بشریت، بشر از آن جهت که بشر است اگر بخواهد یک رهبر و زعیمی شایسته داشته باشد باید این ویژگیها را داشته باشد این محدود به زمین و زمان این ملت و آن ملت این دین و آن دین، این مذهب و آن مذهب نیست. این یک اندیشه جهانی است. این یک فکر بشری است.

ایشان بیان داشتند: اولین ویژگیای که یک رهبر آسمانی یک ولی جامعه باید داشته باشد این است که براساس کتاب الهی که جز حق چیز دیگری نیست حکم بکند. تشخیص خودش، نظر خودش، معنا ندارد! حتی پیغمبر هم حتی پیغمبر و امام هم اجازه ندارند بر مبنای نظر خودشان جامعه را اداره بکنند. «آمن الرسول بما انزل علیه من ربه» خود پیغمبر خدا در قرآن او را تهدید میکند یکجا خدا پیغمبرش را در قرآن تهدید میکند «وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ * لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِینِ * ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ» اگر پیغمبر بخواهد یک کلمه، یک واو از خودش در دین اضافه بکند رگ گردنش را ما میزنیم، محکم او را میگیریم رگ گردنش را میزنیم. «فلَعَمْری ما الامامُ الّا الحاکمُ بالکتاب» امام جامعه رهبر جامعه ولی جامعه آن انسانی است که اول و آخر، آغاز و انجام حکمرانیاش بر مبنای کتاب الهی باشد

ایشان سپس اظهار داشتند: ویژگی دوم: «القائم بالقسط» عدالت، یکی از موهبتهای ارزشمند الهی است. مگر عدالت به این راحتی است؟ تحقق عدالت از امور بسیار دشوار و سختی است که حاکمان با آن روبرویند. حضرت می فرماید که قائم به قسط باشد. نه اینکه عادل باشد. مگر کسی که عادل باشد میتواند حاکم باشد؟ نه، قائم به قسط. خدا حفظ کند والد بزرگوار ما را میفرمودند که برخی از کارها نه تنها عدالت میخواهد نه تنها قائم به قسط بودن میخواهد بلکه باید قوّام بالقسط باشد.

ایشان بیان داشتند: سومین ویژگی حاکم اسلامی «الدائن بدین الحق»؛ ما باید روش حق را منهج حق را انتخاب بکنیم. ما باید حق هر چیزی را بشناسیم و بر اساس آن عمل بکنیم هرچه باشد. ای است که امام می فرماید. «ألا ترون ان الحق لا یعمل به و ان الباطل لا یتناهی» شما مردم، ای جامعه، ای کوفیان، ای همه کسانی که در این رابطه هستید آیا چه کسی شأنیت این را دارد که حاکم جامعه اسلامی باشد؟ زعیم جامعه اسلامی باشد؟ یک انسان سگباز، پلید، معلوم نیست ریشه خانوادگیاش چیست این باید بیاید حکومت بکند؟ یا یک انسانی که به عدل و داد مشهور است به حق و حقیقت شهرت دارد، جز حق از زبانش جاری نیست و جز به عدل حکم نمیکند این باید امام شما باشد.اگر ابی عبدالله فرمود من شایستهتر هستم به این امر حکومت، برای آن است که در جایگاه حق نشسته است و اقتضای حقانیت او حکمرانی برای اوست.

استاد مرتضی جوادی آملی سپس به ویژگی چهارم حاکم اسلامی اشاره کرده و بیان داشتند: ویژگی چهارم « الحابس نَفْسَه علی ذاتِ الله»؛ این ویژگی دیگر برترین ویژگی است آن کسی که میخواهد زعیم یک جامعه باشد رهبر یک جامعه و ولی یک امت و اجتماعی باشد باید کسی باشد که همه وجودش را بر ذات الهی حبس بکند. لحظهای از اراده الهی بیرون نیاید. خواست و مشیت الهی را برای خود مشیت و خواست قرار بدهد «رضی الله رضانا اهل البیت» اگر خدای عالم اراده کرده است که ما اینجور کشته بشویم بدنهای ما این، سرهای ما این، خانوادههای ما این، ما پذیرش داریم و پذیرفتهایم. «الحابس نفسه علی ذات الله» این معنای حقیقت است این انسانها را خدای عالم شایسته امامت میداند رهبری میداند.