01 09 2024 1890754 بطاقة تعريف:
image
به مناسبت 28 صفر؛

عظمت مقام رسول گرامی اسلام در بیان آیت الله العظمی جوادی آملی

پایگاه اطلاع رسانی اسراء: به مناسبت 28 صفر، سالروز رحلت جانسوز رسول مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی(صلی الله علیه وآله وسلم)، فرازهایی از فرمایشات آیت الله العظمی جوادی آملی در تبیین عظمت مقام آن حضرت از دیدگاه قرآن را از نظر می گذرانیم.

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی اسراء: به مناسبت 28 صفر، سالروز رحلت جانسوز رسول مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی(صلی الله علیه وآله وسلم)، فرازهایی از فرمایشات آیت الله العظمی جوادی آملی در بیان عظمت مقام آن حضرت از دیدگاه قرآن را از نظر می گذرانیم.

 آیت الله العظمی جوادی آملی با بیان این مطلب که وجود مبارک رسول گرامی اسلام(ص) جلوه‌ای از صفات رحمت و رئوفیت خدای سبحان است، بیان داشتند: وجود مبارک رسول گرامی را که ذات اقدس الهی در قرآن معرفی می‌کند او را شاگرد لَدنّی می‌داند که کلّ جهان را با کتاب خود هدایت می‌کند. ذات اقدس الهی وقتی از رسولش یاد می‌کند او را به عنوان رحمت جهانیان، رحمت عالمیان معرفی می‌کند.

ایشان با اشاره به بیان قرآن کریم از حضرت رسول(ص) ابراز داشتند: قرآن از صدر تا ساقه پیامبر را معرفی می‌کند و به ما می‌فرماید شما در بخش نازلِ رسالت آن رسول قرار دارید آن بخش والایی رسالت رسول در دسترس شما نیست اینکه گفته شد خُلق رسول گرامی، قرآن کریم است؛ یعنی قرآن شناسنامه آن حضرت است اگر وجود مبارک رسول گرامی بخواهد به صورت یک کتاب در بیاید می‌شود قرآن و اگر قرآن بخواهد به صورت یک انسان متمثّل بشود، می‌شود رسول گرامی(ص).

معظم له اظهار داشتند: تاریخ زندگی رسول خدا را ذات اقدس الهی باید تبیین کند و کرد! و کتاب تاریخی آن حضرت باید قرآن کریم باشد، چه اینکه هست! و اهل بیت عصمت و طهارت که مفسّران اصیل و راسخان در علم‌ هستند، باید رسالت رسول گرامی را تبیین کنند که کردند! وظیفه ما دو چیز است؛ یکی فهم و درک شأن نزول رسالت و برنامهٴ آن حضرت است و دوم تطبیق کارهای خودمان بر سیره و سنّت آن حضرت می‌باشد.

ایشان با اشاره به آیاتی از سوره مبارکه احزاب، ادامه دادند: خدای سبحان آن حرمتی را که برای رسول خدا داشت، مرحلهٴ نازله آن را برای امت اسلامی و مؤمنان نیز قرار داد؛ در سورهٴ مبارک «احزاب»، این اصل ادب و احترامی نسبت به حضرت را به ما آموخت، فرمود: ﴿إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یصَلُّونَ عَلَی النَّبِی یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً﴾،[1] این اِجلال و تکریم بی‌سابقه را ذات اقدس الهی نسبت به رسول خود روا داشت؛ فرمود خدا و همه فرشتگانی که در صحابت رحمت الهی‌ هستند، با هم بر آن حضرت درود می‌فرستند و شما هم به این سنّت الهی «ائتساء» و «اقتداء» کنید. در همان سورهٴ مبارکه «احزاب»، درباره مؤمنان به آن حضرت هم چنین عنایتی را مبذول کرد، فرمود: ﴿هُوَ الَّذی یصَلِّی عَلَیکُمْ وَ مَلائِکَتُهُ لِیخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ﴾؛[2] خدا بر مؤمنین صلوات می‌فرستد و ملائکه خدا هم بر مؤمنین صلوات می‌فرستند تا شما را نورانی کنند، گرچه تفاوت عمیقی بین این دو صلوات هست و ما آن شأنیت را نداریم که خدا با آن جلال و شکوهی که بر پیغمبر صلوات می‌فرستد بر ما صلوات بفرستد، اما در هر حال نشان می دهد که این ظرفیت هست که انسان و جامعه با طی کردن راه پیغمبر، نورانی شود!

 معظم له خاطرنشان کردند: خداوند بخشی از برنامه‌های رسول گرامی را در پایان سوره مبارکه «اعراف» بیان کرد؛ فرمود او آمده که شما را آزاد کند، او آمده تا این قیود و زنجیرهایی که با آنها دست و پای خودتان را بستید، را باز کند؛ برخی از زنجیرها را شما با دست خودتان بستید، برخی از زنجیرها را دیگران بر دست و پا و گردن شما آویختند؛ این تشریفات زاید، این تمنّیات زاید، این غرور و خودخواهی، اینها همه زنجیرهایی است که انسان به خود بسته است و رسول خدا آمده تا ﴿وَ یضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتی‏ کانَتْ عَلَیهِمْ﴾.[3]

آیت الله العظمی به روایتی از حضرت امیر علیه السلام در خصوص رحلت پیامبر اشاره کردند و بیان داشتند: امیرالمؤمنین(سَلَامُ اللَّهِ عَلَیه) بعد از رحلت وجود مبارک پیامبر(ص)، وقتی به حضرت عرض کردند که چرا خضاب نمی‌کنید؟، فرمود: «نَحْنُ قَوْمٌ فِی مُصِیبَةٍ»؛[4] ما مصیبت‌زده‌ هستیم؛ در بخشی از نهج‌البلاغه آمده است «لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِکَ مَا لَمْ ینْقَطِعْ بِمَوْتِ غَیرِک‏»،[5] درست است که هر عالِمی، هر دانشمندی، هر امام و پیامبری رحلت کند یک حادثه سنگینی است، اما حادثه‌ای که مشابه حادثه رحلت رسول اکرم باشد نیست؛ زیرا با رحلت شما چیزی از ما قطع شده است که جبران‌ناپذیر است، با رحلت شما آن وحی الهی که می‌آمد قطع شد، لذا ما قومی مصیبت‌زده‌ هستیم.

ایشان ادامه دادند: فضای نزول قرآن و فضای بعثت رسول خدا(عَلَیهِ وَ عَلیٰ آلِهِ آلَافُ التَّحِیةِ وَ الثَّنَاء)، را وجود مبارک حضرت امیر(ع) در همان خطبه‌های اوّلیه نهج‌البلاغه مشخص کرد؛ فرمود جهان در عصر بعثت این بود که برخی «مُلحد» بودند، بعضی «مُشرک» بودند و «صَنم» و «وَثَن» خدای آنها بود، بهداشت نداشتند، آب سالم نداشتند،[6] رحم و مروّت درونی نداشتند، اقتصاد سالم نداشتند و رسول خدا آمد الحاد را برداشت، شرک را برداشت آن اختلاف را برداشت، اتحاد را به جای اختلاف گذاشت، توحید را به جای شرک گذاشت، «وَثَن» و «صَنَم» را برداشت، فرمود: «طَرَائِقُ مُتَشَتِّتَةٌ بَینَ مُشَبِّهٍ لِلَّهِ بِخَلْقِهِ أَوْ مُلْحِدٍ فِی اسْمِهِ»،[7] این بیان مبسوط را وجود مبارک حضرت امیر به عنوان شأن نزول رسالت و شأن نزول اصل قرآن بیان کرده است.

 

منبع: آرشیو سخنرانی معظم له

پاورقی:

.[1] سوره احزاب, آیه56.

.[2] سوره احزاب, آیه43.

.[3] سوره اعراف, آیه157.

.[4] نهج البلاغة(للصبحی صالح), حکمت473.

.[5] نهج البلاغة(للصبحی صالح), خطبه235.

.[6] نهج البلاغة(للصبحی صالح), خطبه26؛ «...وَ أَنْتُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ عَلَی شَرِّ دِینٍ وَ فِی شَرِّ دَارٍ مُنِیخُونَ بَیْنَ حِجَارَةٍ خُشْنٍ وَ حَیَّاتٍ صُمٍّ تَشْرَبُونَ الْکَدِرَ وَ تَأْکُلُونَ الْجَشِبَ وَ تَسْفِکُونَ دِمَاءَکُمْ وَ تَقْطَعُونَ أَرْحَامَکُمْ الْأَصْنَامُ فِیکُمْ مَنْصُوبَةٌ وَ الْآثَامُ بِکُمْ مَعْصُوبَة».

.[7] نهج البلاغة(للصبحی صالح), خطبه1


دیدگاه شما درباره این مطلب
أضف تعليقات