پیام آیت الله العظمی جوادی آملی به مناسبت نکوداشت آیت الله حجتی مازندرانی

20 02 2024 2404121 شناسه:

آیین نکوداشت قرآن شناس و حدیث پژوه آیت الله سید محمدباقر حجتی مازندرانی با پیام آیت الله العظمی جوادی آملی در دانشکده الهیات دانشگاه تهران برگزار گردید.

آیت الله العظمی جوادی آملی در این پیام اظهار داشتند: آنچه که در اين محفل مطرح است نکوداشت حضرت آيت الله حاج سيدمحمد باقر حجّتي مازندراني است. اميدواريم خدماتي که در طي اين بيش از نيم قرن انجام داده و انجام گرفته است مقبول پروردگار باشد و همه عزيزاني که در اين راه سعي بليغ داشتند که علوم انساني را به جامعه معرفي کنند که جزء بهترين علوم است و حقيقت انسان را به انسان ميشناساند از کجا آمد و به کجا ميرود را به او ميفهمانند به احسن وجه بپذيرد.

دانلود فایل تصویری

أعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم

«الحمد لله ربّ العالمين و صلّي الله علي جميع الأنبياء و المرسلين و الأئمّة الهداة المهديّين و فاطمة الزّهراء بهم نتولّي و من أعدائهم نتبرّء الي الله».

مقدم شما فرهيختگان، نخبگان علمي و ادبي و بزرگواران فنّ ادب و مقال و مقالت و علاقمندان به علوم انساني را گرامي ميداريم و از ذات اقدس الهي مسئلت ميکنيم همه کساني که در خانه انديشمندان خدمتگزاران به علوم اسلامي کوششي دارند سعيشان را بليغ و خدماتشان را مقبول الهي قرار بدهد و از برگزارکنندگان اين گونه از محافل علمي حقشناسي ميکنيم و از همه کساني که با ايراد مقال يا ارائه مقالت بر وزن علمي اينگونه از همايشها و نکوداشتها افزوده و ميافزايند حقشناسي ميکنيم. از ذات اقدس الهي مسئلت ميکنيم همه انديشمنداني که در اينگونه از محافل از آنها حقشناسي ميشود آثار قلمي اينها را به احسن وجه بپذيرد.

آنچه که در اين محفل مطرح است نکوداشت حضرت آيت الله حاج سيدمحمد باقر حجّتي مازندراني است. اين شخصيت بزرگ که اهل بابل است از آشنايان و دوستان چندين ساله ماست. آنچه که ما از سال 30 به بعد يعني در حدود هفتاد سال قبل با اين بزرگوار مأنوس بوديم مشغول درست و بحث و تحقيق و تأليف و قلم و بنان و بيان بودند. اميدواريم خدماتي که در طي اين بيش از نيم قرن انجام داده و انجام گرفته است مقبول پروردگار باشد و همه عزيزاني که در اين راه سعي بليغ داشتند که علوم انساني را به جامعه معرفي کنند که جزء بهترين علوم است و حقيقت انسان را به انسان ميشناساند از کجا آمد و به کجا ميرود را به او ميفهمانند به احسن وجه بپذيرد.

در سوره مبارکه «جاثيه» حرفهاي يک عده از دنياگرايان را نقل ميکند که اينها با اين مثلث مذموم دنيا را ميشناسند و لاغير

ميگويند جز دنيا خبري نيست. جهان ماده و دنياست و لاغير. اين يک وهم و خيال.

دو: غير از مرگ و زندگي در عالم خبري نيست.

سه: گرداننده دنيا گرداننده مرگ و زندگي، طبيعت است و غير از طبيعت خبري نيست، اين سه:  ﴿حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيا وَ ما يُهْلِكُنا إِلاَّ الدَّهْر. اين در سوره مبارکه «جاثيه» است.

ذات اقدس الهي که اين نظم دقيق رياضي جهان را به عهده دارد و مدير و مدبر است به همه ما ميگويد که چرا نظريهپردازي نميکنيد؟ چرا فقط نگاه ميکنيد و نميبينيد؟

 نگاهي که به رؤيت نرسد سودمند نيست. چرا نظريهپردازي نميکنيد درباره آسمان و زمين؟ آنکه نگاه ميکند و نميبيند، او کور است.

فرمود اينچنين نيست که دنيا باشد و آخرت نباشد. دنياي بيآخرت بازيچه است، زيرا هر کس هر چه کرد بياساس باشد نه مسئوليتي داشته باشد نه حساب و کتابي داشته باشد ميشود لغو. فرمود من که خدايم دنيا را خلق کردم، بازيگر نيستم دنيا هم بازيچه نيست. دنياي بيهدف کار بيمسئوليت بازيچه است اين يک.

درباره مرگ و زندگي اينطور نيست که در زمين ريخته باشد و هر کسي يکي را بگيرد. فرمود: ﴿خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ،[1] مرگ يک آفريدگاري دارد زندگي يک آفرينندهاي دارد دقيق و رياضي است.

سه: مرگ و حيات به احياء و اماته وابسته است نه خود مرگ و حيات باشند و هر کس خواست برسد. ﴿يُحْيي‏ وَ يُميتُ[2] دنيا بيهدف نيست. انسان پاياني دارد و آن ابديت اوست. اساس کار اين است که انسان تنها بدن نيست روح دارد و روح هرگز نميگيرد و انسان با روح براي ابد زنده است در هر عالمي بدني مناسب با آن دارد اين بدن را در دنيا دارد همين انسان را با همين بدن بعد از او هم زنده نگه ميدارد. عدهاي که آسمان و زمين را از منظر ماده ميبينند و نه ماوراي ماده و طبيعتانگارند که خدا فرمود اينها روي گمان حرف ميزنند نه روي علم، اينها کسانياند که اهل نظر هستند نه اهل رؤيت. اهل نگاه هستند نه اهل ديدن. کسي که نگاه ميکند و نميبيند اين کور است.

در بخش پاياني سوره مبارکه «طه» آمده که يک عدهاي که اهل ديانت نيستند نگاه ميکنند ولي آفريدگار را با چشم دل نميبينند اينها کور هستند. اگر کورند در قيامت کور محشور ميشوند. ﴿نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمي[3] به خدا عرض ميکنند خدايا ما در دنيا بينا بوديم چرا ما را کور محشور کردي؟ ﴿رَبِّ لِمَ حَشَرْتَني‏ أَعْمي‏ وَ قَدْ كُنْتُ بَصيراً[4] در بخش پاياني سوره «طه» آمده که خداي سبحان به آنها جواب ميدهد ﴿كَذَالِكَ﴾ يعني شما کور بوديد بينا نبوديد. شما اين آثار دقيق علمي را ديديد و اين اثرآفرين و دنياآفرين، را نديديد! ﴿رَبِّ لِمَ حَشَرْتَني‏ أَعْمي‏ وَ قَدْ كُنْتُ بَصيراً، ﴿قال كَذَالِكَ﴾ يعني همينجور بوديد. شما که بينا نبوديد کور بوديد الآن هم کور محشور ميشويد. شما اهل نظر بوديد نه اهل رؤيت. اهل نگاه بوديد نه اهل ديدن. آفريدگار را که نديدي.

 استاد سيد محمدباقر حجتي  ساليان متمادي با اين علوم مأنوس بود تعليم کرد تدريس کرد بينا بود بينا تربيت کرد از همه شما بزرگواراني که براي حقشناسي و نکوداشت اين شخصيت بزرگ علمي سعي بليغ داشته و داريد خدا به احسن وجه بپذيرد و جامعه اسلامي را به آن هدف والايش برساند و حوزه و دانشگاه را در سايه عنايت ولي عصر(ارواحنا فداه) کامياب و موفق بدارد و همه شما اساتيد و خدمتگزاران علمي را بيش از پيش توفيق عطا بکند.

«و السلام علينا و عليکم و رحمة الله و برکاته»

 

[1]. سوره ملک، آيه2.

[2]. سوره بقره، آيه258.

[3]. سوره طه، آيه124.

[4]. سوره طه، آيه125.

 

 


دیدگاه شما درباره این مطلب
أضف تعليقات