پایگاه اطلاع رسانی اسراء: همایش ملی اقتصاد اسلامی در مواجهه با چالش های اساسی اقتصاد ایران با تاکید بر مهار تورم و رشد تولید صبح امروز در محل دانشگاه قم با پیام آیت الله العظمی جوادی آملی برگزار گردید.
ایشان اظهار داشتند: عناصر محوري اقتصاد را قرآن کريم در چند آيه بيان کرده است: اوّلاً مال را به منزله ستون فقرات يک ملّت و جامعه معرفي کرد. در اوايل سوره «نساء» فرمود: ﴿لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً﴾؛يعني ثروت مملکت را به دست سفيهان نسپاريد، زيرا ثروت مملکت عامل قيام و استقامت و پايداري يک ملّت است. پس عنصر اوّل آن است که ثروت در مملکت ستون فقرات آن ملّت است.
معظم له بیان داشتند: عنصر دوم اقتصاد آن است که اگر اين ستون محفوظ نماند و در اثر ربا و مانند آن آسيب ببيند، اين ملّت فقير ميشود. در فرهنگ قرآن، ملّتي که جيبش تهي و کيسهاش خالي است، اين ملّت فقير است. فقير به آن ملّتي ميگويند که ستون فقراتش شکسته است، زيرا عامل قيام که ثروت است آن را از دست داد و از آن بهره صحيح نبرد. «مسکين» هم به همين معناست؛ يعني زمينگير؛ يعني قدرت پويايي و حرکت را از دست داده است: ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَ الْمَسَاكِينِ﴾به همين معناست.
ایشان ادامه دادند: عنصر سوم آن است ملتي که ستون فقراتش شکسته است اين قدرت قيام ندارد چه رسد به مقاومت، تا برسد به اقتصاد مقاومتي. آيه سوره «نساء» اين است که مال عامل قيام است، ملّتي که عامل قيام ندارد، يک ملّت ويلچري است.
معظم له بیان داشتند: عنصر چهارم اقتصاد آن است که در سوره «حشر» مشخص کرد؛ فرمود اين ثروت نه بايد در دست دولت باشد نه بايد در بخش خصوصي باشد، نه بايد در بخش خصولتي باشد، بلکه بايد در بخش عمومي باشد؛ يعني براي توده مردم ميسور باشد که از مال مملکت براي تأمين معاش خودشان زندگي آبرومندانه داشته باشند.
ایشان در بخش دیگری از این پیام اظهار داشتند: مزدوري در اسلام مکروه است. نهيهاي فراواني شده که انسان مزدور ديگري نباشد، چون تمام حيثيتهاي علمي و عملي خود را در طَبَق اخلاص براي کارفرما ميگذارد. طرزي بايد جامعه را با اقتصاد اداره کرد که هر کسي در کنار سفره خودش بنشيند، نه اينکه براي ديگري کار کند و مزد بگيرد. حيثيت يک ملّت در سايه کرامتهاي آنهاست.
متن کامل پیام معظم له بدین شرح است
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
«الحمد لله رب العالمين و صلّي الله علي جميع الأنبياء و المرسلين و الأئمة الهداة المهديين سيّما خاتم الأنبياء و خاتم الاوصياء )عليهما آلاف التحية و الثناء( بهم نتولّيٰ و من أعدائهم نتبرّء الي الله».
مقدم شما فرهيختگان اقتصادي و فرهنگي را گرامي ميداريم. از خداي سبحان مسئلت ميکنيم توفيق برقراري بازار الگوي اسلامي را به همه ما مرحمت کند، تا توفيق اقتصاد مقاومتي را به دست بياوريم.
عناصر محوري اقتصاد را قرآن کريم در چند آيه بيان کرده است: اوّلاً مال را به منزله ستون فقرات يک ملّت و جامعه معرفي کرد. در اوايل سوره «نساء» فرمود: ﴿لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً﴾؛[1] يعني ثروت مملکت را به دست سفيهان نسپاريد، زيرا ثروت مملکت عامل قيام و استقامت و پايداري يک ملّت است. اگر سفيه ستون فقرات يک ملّت را به دست بگيرد اين ستون را ميشکند و اين ملّت را زمينگير ميکند. پس عنصر اوّل اين است که مال در نظام اسلامي به منزله ستون فقرات يک ملّت است.
عنصر دوم آن است که اگر اين ستون محفوظ نماند و در اثر ربا و مانند آن آسيب ببيند، اين ملّت فقير ميشود. در فرهنگ قرآن، ملّتي که جيبش تهي و کيسهاش خالي است، اين ملّت فقير است. فقير به معناي گدا نيست، در فارسي آن لغت دقيق و عريق را نداريم که از ملّتي که ستون فقراتش شکسته است خبر بدهيم. ميگوييم گدا! واژه گدا بار علمي ندارد. در عربي از گدا به عنوان فاقد و ندار ياد ميکنند، ولي قرآن کريم از ملّتي که جيبش خالي است و کيفش خالي است به عنوان فقير ياد ميکند، فقير به معناي گدا نيست. اين «فعيل» به معناي مفعول؛ نظير «قتيل» به معناي مقتول، فقير به آن ملّتي ميگويند که ستون فقراتش شکسته است، زيرا عامل قيام که ثروت است آن را از دست داد و از آن بهره صحيح نبرد. «مسکين» هم به همين معناست؛ يعني زمينگير؛ يعني قدرت پويايي و حرکت را از دست داده است: ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَ الْمَسَاكِينِ﴾[2] به همين معناست.
پس عنصر اوّل آن است که ثروت در مملکت ستون فقرات آن ملّت است. عنصر دوم آن است که اگر ملّتي نتواند ستون فقراتش را حفظ بکند فقير است؛ يعني ستون فقرات او شکسته است.
عنصر سوم آن است ملتي که ستون فقراتش شکسته است اين قدرت قيام ندارد چه رسد به مقاومت، تا برسد به اقتصاد مقاومتي. آيه سوره «نساء» اين است که مال عامل قيام است، ملّتي که عامل قيام ندارد، يک ملّت ويلچري است.
عنصر چهارم آن است که در سوره «حشر» مشخص کرد؛ فرمود اين ثروت نه بايد در دست دولت باشد نه بايد در بخش خصوصي باشد، نه بايد در بخش خصولتي باشد، بلکه بايد در بخش عمومي باشد؛ يعني براي توده مردم ميسور باشد که از مال مملکت براي تأمين معاش خودشان زندگي آبرومندانه داشته باشند. البته هر کسي به اندازه استعداد اقتصادي خود، قدرت و ادراک و فهم اقتصادي خود، تلاش و کوشش اقتصادي خود سهم بيشتري ميبرد و اين به منزله خوني است که بايد در رگهاي اين 360 درجه دايرهاي جريان داشته باشد و اگر اين مال به بخشي نرسد، آن بخش فلج ميشود، مثل آنکه اگر خوني به عضوي نرسد آن عضو فلج است.
بنابراين مال در اسلام به منزله ستون فقرات است، ملّتي بيمار فقير است؛ يعني ستون فقراتش شکست است. اگر نظام دولتسالاري سوسيال شرق باشد که شکست ميخورد و اگر نظام کاپيتال غرب باشد که سرمايه در دست گروه خاص باشد که شکست ميخورد و اگر تلفيقي از دولت و سرمايهداران باشد که شکست ميخورد و اگر مردمي باشد که محفوظ ميماند و اين بدون بانکهاي منزّه از ربا و مطهّر از نزول محقق نخواهد شد. توليد و اشتغال با ربا ممکن نيست و جنگ با خداست و ﴿يَمْحَقُ اللّهُ الرِّبَا﴾.[3]بنابراين اگر ملّت اين چنين باشد به توليد و اشتغال توجه ميکند.
مسئله بعدي آن است که مزدوري در اسلام مکروه است. نهيهاي فراواني شده که انسان مزدور ديگري نباشد، چون تمام حيثيتهاي علمي و عملي خود را در طَبَق اخلاص براي کارفرما ميگذارد. طرزي بايد جامعه را با اقتصاد اداره کرد که هر کسي در کنار سفره خودش بنشيند، نه اينکه براي ديگري کار کند و مزد بگيرد. حيثيت يک ملّت در سايه کرامتهاي آنهاست.
از مجموع اين چند آيه روشن ميشود که چرا علي بن ابيطالب(عليه افضل صلوات المصلّين) در زمان حکومت، تازيانه به دست ميگرفت و بازار کوفه را تهديد ميکرد ميفرمود: «الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَر»،[4] تا الگوي بازار اسلامي را به جامعه ارائه کند؛ فرمود اوّل آشنايي به مسائل فقهي، تا از گزند ربا و آسيب نزول برهيد، بعد تجارت کنيد: «الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَر»، اين کار را وجود مبارک اميرالمؤمنين انجام داد تا بازار مسلمانها از حلال ارتزاق کند و جامعه مسلمين نه گرفتار فقر و وابستگي بشود و نه آلوده به مسائل حرام.
اميدواريم جامعه اسلامي ما اين چنين باشد.
پروردگارا! نظام ما، رهبر ما، مراجع ما، ملّت و دولت و مملکت ما را در سايه امام زمان حفظ بفرما!
روح مطهّر امام راحل و شهدا را با اولياي الهي محشور بفرما!
دولت و ملّت و مملکت را در سايه وليّات حفظ بفرما!
خطر بيگانگان را به استکبار و صهيونيسم برگردان!
«غفر الله لنا و لکم و السلام عليکم و رحمة الله و برکاته»
[1]. سوره نساءآيه5.
[2]. سوره توبه، آيه60.
[3]. سوره بقره، آيه276.
[4]. الكافي(ط ـ الإسلامية)، ج5، ص150.