12 08 2024 293109 بطاقة تعريف:
image
به مناسبت شهادت امام مجتبی علیه السلام؛

معنای سیاست دینی در کلام امام مجتبی علیه الصلاه و السلام

پایگاه اطلاع رسانی اسراء: به مناسبت سالروز شهادت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام، به بازخوانی فرازهایی از پیام آیت الله العظمی جوادی آملی به کنگره بین المللی سبط‌النبی(ع) پرداخته ایم که توجه شما را به آن جلب می نماییم.


به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی اسراء: به مناسبت سالروز شهادت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام (به روايتی)، به بازخوانی فرازهایی از پیام آیت الله العظمی جوادی آملی به کنگره بین المللی سبط ‌النبی(ع) پرداخته ایم که توجه شما را به آن جلب می نماییم.

 
آیت الله العظمی جوادی آملی در این پیام با اشاره به این مطلب که ائمه علیهم السلام مصداق انسان کامل هستند، بیان داشتند: امام مجتبی همانند سایر ائمه(علیهم الصلاة و علیهم السلام) یك انسان كاملی است بدین معنا كه مظهر غیب و شهادت ذات اقدس الهی است؛ یعنی جهان را طرزی می‌بیند و اداره می‌كند كه هم با گذشته هماهنگ باشد، هم با وضع فعلی و هم با آینده.

ایشان ادامه دادند: دودمان خاندان عصمت و طهارت به ما فهماندند كه انسان، مرگ را می‌میراند نه بمیرد، چون انسان برای همیشه به اذن خدا زنده است، از دنیا به برزخ و از برزخ به ساهره معاد و از صحنه معاد به بهشت - ان‌شاءالله - می‌رود، پس موجودی است ابدی. این تفكّر، انسان را الهی بار می‌آورد و وجود مبارك امام مجتبی(سلام الله علیه) با این تفكّر الهی، رهبری امت را بعد از امیرمؤ‌منان(صلوات الله و سلامه علیه) به عهده گرفت.

 معظم له با اشاره به روایتی از امام حسن مجتبی علیه السلام تصریح داشتند: انسان دو صحنه دارد: یكی اندیشه است و یكی انگیزه؛ با صحنه اندیشه، عالِم و دانشمند می‌شود و می‌فهمد و با صحنه انگیزه، وارسته می‌شود و كار خیر انجام می‌دهد. مرحوم كلینی از وجود مبارك امام مجتبی(سلام الله علیه) نقل كرده که فرمود: «كُونُوا أَوعِیةُ العِلمِ وَ مَصَابِیحُ الهُدَی»[1]؛ یعنی در بخش اندیشه، ظرف دانش باشید و مغزتان را، جانتان را، پایگاه علمی‌تان را با قصّه و خرافات و حرف‌های باطل و عاطل پُر نكنید، یا بفهمید یا گوش كنید تا بفهمید: «كُونُوا أَوعِیةُ العِلمِ»؛ ظرف دانش باشید، این می شود بخش اندیشه، در ادامه می فرماید «وَ مَصَابِیحُ الهُدَی»؛ چراغ هدایت باشید تا هم راه خود را ببینید و هم به دیگران راه بدهید، نه بیراهه بروید و نه راه كسی را ببندید، این می شود بخش انگیزه.

 آیت الله العظمی جوادی آملی به روایت دیگری از امام مجتبی علیه السلام اشاره کردند و اظهار داشتند: از وجود مبارك امام مجتبی(سلام الله علیه) سؤال كردند سیاست چیست؟ مستحضرید كه سیاستمدار واقعی اهل بیت(ع) هستند و در زیارت جامعه امام هادی(صلوات الله و سلامه علیه) آمده است كه به اهل بیت(ع) در مزار آنها در مشاهد مشرّفه عرض می‌كنیم: «اَلسَّلامٌ عَلَیكُم یا سَاسَةِ العِباد»[2]؛ ای سیاستمداران بندگان الهی! امام مجتبی(ع) در پاسخ این سوال فرمود: «أُن تَرعَی حُقُوق الله وَ حُقوق الأحیاء وَ حُقوق الأموات»[3]، می‌بینید امام مجتبی(ع) سیاست را در اضلاع سه‌گانه این مثلث بابركت معنا كرد، بیان نورانی امام مجتبی(ع) این است که فرمود: سیاست دینی یعنی رعایت حقّ الله، رعایت حقّ الناس، رعایت حقّ الأموات؛ این معنی سیاست است؛ یعنی رابطه خود را با خدا از نظر شناخت خدا، مستحكم كنید یك، رابطه‌تان را با زنده‌ها، آن‌كه انسان است، رابطه انسانی‌تان را با او حفظ كنید، به كسی خیانت نكنید، در عهد و پیمان خود وفادار باشید، خیرِ دیگران را بخواهید و حقوق احیا را زنده كنید؛ برخی‌ها مسلمان‌اند، برخی‌ها اهل كتاب‌اند، برخی‌ها كافرند، فرمود شما به احدی ظلم نكنید، ظلم حرام است ولو نسبت به كافر، مگر اینکه آن كافر بخواهد محارب باشد و حمله كند و مسلمان‌ها را آزار برساند و در بخش سوم فرمود، حقوق اموات را رعایت كنید؛ آنها كه كاری كردند، كتابی نوشتند، مدرسه‌ای ساختند، راهی را احداث كردند، پلی ساختند و خدماتی به جامعه ارائه كردند، حقّ آنها را رعایت كنید.

معظم له ادامه دادند: بیان نورانی امام مجتبی علیه السلام در تبیین سیاست این است که فرمود: حقّ مُرده‌ها را، حقّ زنده را، حقّ الله را در رأس رعایت كنید، این می‌شود امام مجتبی که هم حكم اندیشه را بیان كرد، هم حكم انگیزه را بیان كرد، هم حكم دنیا را بیان كرد، هم حكم آخرت را بیان كرد و در همه محورها فرمود: ای انسان! تو مرگ را می‌میرانی، انسان است كه مظهر حیات ابدی ذات اقدس الهی است و نمی‌میرد: «آن‌كه نمرده است و نمیرد خداست» و بنده خدا هم در سایه لطف خدا این آثار را دارد.

منبع: پیام معظم له به همايش سبط اكبر (امام حسن مجتبی عليه‌السلام)، سال 1393

 

پاورقی:

[1] . الکافی(ط ـ الاسلامیه)، ج1، ص301.

[2] .
من لا یحضره الفقیه، ج2، ص610.

[3] .
الحیاة، ترجمه احمد آرام، ج6، ص620.


دیدگاه شما درباره این مطلب
أضف تعليقات