پایگاه اطلاع رسانی اسراء: آیتالله العظمی جوادی آملی در جلسه درس فقه امروز خود بیان داشتند: رهبران الهی که از سوی خدای سبحان نصب شدند، نخستین گامشان آن بود که ارتباط شاگردی خود را با نظام وحی تثبیت کردند و اعلام نمودند که ما جز به خداوند متعال مراجعه نکرده و نمی کنیم و تنها از مبدأ وحی تعلیم میگیریم. هر جا علمی صحیح به دست شما رسیده باشد، منشا اصلی آن از ماست و هر آنچه از خاندان ما نباشد، حق نیست.
ایشان با اشاره به روایات متعدد، از جمله روایت فضیل بن یسار از امام باقر(علیه السلام)، بیان داشتند: امام فرمودند « كُلَّمَا لَمْ يَخْرُجْ مِنْ هَذَا الْبَيْتِ فَهُوَ بَاطِلٌ»؛ یعنی هر چه از خاندان ما نرسد، باطل است. دین خدا را تنها خدا بیان میکند.
معظم له افزودند: رهبران الهی، شاگردان خود را به اجتهاد دعوت کردند و راه را به آنها نشان دادند و برخی از آن راهها در این نصوص هست، بعد فرمودند: ما معجزه پیامبریم، نه آنکه در مکتب کسی درس آموخته باشیم. وقتی از برخی پرسیدند که به چه دلیل به پیامبر ایمان آوردید، گفتند علی(علیه السلام)؛ زیرا علی به او ایمان آورد، علی معجزه پیامبر است! مگر ممکن است انسانی بدون تعلیم از مکتبی به چنان مقامی برسد که بگوید «سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي»؟
معظمله در ادامه تصریح کردند: اینکه گفته شود «عقلا چیزی گفتند و شارع مقدس آن را امضا کرد» نادرست است؛ این نگاه، دیدی سطحی و میانراهی است. اینگونه نیست که مردم چیزی را بفهمند و اهلبیت(علیهمالسلام) آن را تأیید کنند؛ بلکه شارع مقدس آن را فرمود و انسانهای عاقل آن را فهمیدند و نسل های بعدی از ایشان گرفتند و بهصورت «بنای عقلا» جلوهگر شد. خدای سبحان نخست انسان کامل را معلم آفرید، سپس شاگرد را. بنابراین، آنچه در میان مردم به عنوان بنای عقلا شناخته میشود، در حقیقت همان تعالیم انبیاست که بعدها رواج یافته است. اصلِ حکم از ناحیه وحی الهی است، نه از ناحیه مردم.
ایشان در توضیح این مطلب افزودند: اینگونه نیست که بشرِ ابتدایی خود قانونی را وضع کرده و سپس انبیا آن را امضا کرده باشند؛ عقل بشر، قانون گذار نیست، بلکه انبیا از خداوند راه هدایت و معیار تشخیص و ادله احکام را طلب کردند و خداوند کتاب و برنامهای برای آنان نازل فرمود. انسان به فطرت الهی خویش مجهز است و خداوند در درون او سرمایههایی همچون عقل و نفس لوامه را قرار داده تا نگهبان و راهنمای درونی او باشند. انبیا نیز همین دفائن فطری را شکوفا کرده و به تعلیم وحی الهی پروراندهاند؛ از اینرو همه احکام الهی با فطرت و کمال انسانی هماهنگ است.
آیتالله العظمی جوادی آملی در ادامه بیان داشتند: اگر کسی در خود قدرت اجتهاد و نوآوری می بیند و استعداد خوبی دارد، این نعمتی الهی است و چنین نعمتی مسئولیتآور است! مگر همه مردم چنین استعدادی دارند؟ اگر فردی که از چنین موهبتی برخوردار است، حوزه علمیه یا دانشگاه را رها کند و به کارهای عادی بپردازد، در برابر این نعمت الهی مسئول است؛ زیرا این استعداد، امانتی است از طرف خدا به او داده شده که باید در مسیر علم، تحقیق و استنباط احکام صرف شود.
معظمله با اشاره به روایات متعدد که وظیفه اولیه ما مجتهد پروری است، تأکید کردند: اهلبیت(علیهم السلام) فرمودند: «عَلَيْنَا إِلْقَاءُ اَلْأُصُولِ وَ عَلَيْكُمُ اَلتَّفْرِيعُ»، یعنی ما اصول را بیان میکنیم و شما باید با اجتهاد، فروع را از آن استخراج نمایید. وظیفه طلاب تنها حفظ مسئله نیست؛ بلکه باید به مرتبه اجتهاد برسند.
ایشان در پایان خاطرنشان کردند: مجتهدپروری رسالت اصلی حوزههای علمیه است. باید اصول اولیه را آموخت و بر پایه آن استنباط نمود. فرمودند: «ما شاگرد نمیخواهیم، ما مجتهد میخواهیم». حوزه باید انسانهای مجتهد، خلاق و نوآور تربیت کند تا امتداد مسیر وحی و اجتهاد در جامعه استمرار یابد.