در محضر استاد؛
قرآن فرمود: ﴿وَ ما أُمِرُوا إِلاَّ لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفاءَ﴾؛ «حنیف» در قبال «جنیف» است راهی که درست شد در کنارش کجراهه و پیادهرو هم هست. یک انسان مستقیم در بستر صراط مستقیم حرکت میکند میشود حنیف. «أحنف» به کسی میگویند که اعدل باشد به آن هسته مرکزی مایلتر باشد؛ یعنی در عین حال که دارد میرود میل او به آن هسته مرکزی بیشتر باشد. حنیف در مقابل جنیف است جنیف آن است که میکوشد کجراهه برود حاشیه برود از متن جدا باشد.
مردم موظفاند در هسته مرکزی صراط مستقیم و عدل حرکت کنند نه بیراهه بروند و نه راه کسی را ببندند حق خود را بشناسند، یک؛ در استیفای حقوق خود کوتاه نیایند، دو؛ مزاحم حق دیگری هم نباشند، سه. ستمپذیری و مانند آن با حنیف بودن هماهنگ نیست با عدلمحور بودن هماهنگ نیست. یکی از بیانات نورانی امیر المؤمنین(سلام الله علیه) این است که «لَا یَمْنَعُ الضَّیْمَ الذَّلِیلُ»؛[2] ستم را جز ملت فرومایه کسی تحمل نمیکند. فرمود از نظر مسائل حقوقی او عدلمحور است شما هم عدلمدار باشید.
اسلام در مسائل حقوقی عدلمدار و عدلمحور است و جامعه را به عدل فرا میخواند و ضامن اجرای همه اینها را هم توحید میداند. از نظر مسائل اعتقادی و کلامی که ﴿وَ ما أُمِرُوا إِلاَّ لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ﴾ نه تنها نماز و روزه را با اخلاص بلکه تمام امور دین را با اخلاص و موحدانه انجام بدهد چنین جامعهای در مهد امن است، نه از مهد امن بیرون میآید چون جای امن است، نه کسی توان آن را دارد که به حریم آنها تعدّی کند چون مهد امن است.
این بیان نورانی امام رضا(صلوات الله علیه) که در حدیث «سلسلة الذهب» فرمود: «کَلِمَةُ لا إِلَهَ إِلا الله حِصْنِی»[3] این عقیده انسان را در آن حصن یعنی مأمن، نگه میدارد نه اجازه میدهد از آن مأمن بیرون بیاید؛ کسی حاضر نیست از آن مأمن بیرون بیاید چون جای أمن و بیخطری است و کسی توان نفوذ ندارد که وارد آن قلعه بشود به اینها آسیب برساند چون از هر نظر بسته است و دژبان آن هم ذات اقدس الهی است. این اخلاص همان است که اگر کسی «لا اله الا الله» را مخلصاً بگوید داخل این دژ مستحکم می شود.
منبع
10/1/1399