پایگاه اطلاع رسانی اسراء: در جنگ خندق غوغایی است تا هرگروهی سلمان، آن یار دیرین و با ایمان رسول خدا(ص) را از خود بداند. انصار فریاد می زنند که سلمان از ماست چرا که بمانند ما یار پیغمبر خدا(ص) بشمار می رود و از طرف دیگر مهاجرین هیاهویی به پا کرده اند که چنین نیست چرا که سلمان همچو ما مهاجرت نموده است و خود را به محبوبش رسانده است.
در این بین جمله عمیق و رسای خاتم الانبیاء تمام آن سروصداها را تسکین می بخشد و فصل الخطاب همه قرار می گیرد که فرمودند:«سلمانُ منّا أهل البیت» سلمان از ما أهل بیت است.
هشتم ماه صفر سالروز وفات شخصیتی است که امام صادق(ع) او را سلمان محمدی نامیدند و کرارا از او یاد می کردند.
حکیم متأله حضرت آیت الله جوادی آملی نیز در بیان و بنان خود در کتب و جلسات درس اخلاق به معرفی این شخصیت ممتاز جهان اسلام پرداخته که در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود.
ایشان در بیان هدف اصلی انبیاء خطاب به جوانان ابراز داشتند: انبيا آمدند اول ما را زنده كنند بعد ما را بيدار كنند هدف اصلي آنها اين بود. حيات يا حيات گياهي است يا حيات حيواني و يا حيات انساني.
جوانان و عزيزان مستحضريد آن جوان يا نوجواني كه حوزه كاريِ او فقط تغذيه ، تنميه خوب و لباس خوب پوشيدن است اين يك حيات گياهي دارد و او یک ناميِ بالفعل است و حيوان بالقوّه.
يك گياه سه كار ميكند ،خوب تغذيه ميكند ،خوب رشد ميكند و خوب جامه در برميكند. لباسِ خوب سبز و فاخر ميپوشد; اين سه كار, كار درخت است
يك وقت است يك جوان كارش را در ورزش صرف ميكند تا اینکه كه فقط خوب بالنده بشود و بدن خوبي پيدا كند غذاي خوبي بخورد جامه خوبي در بركند اين يك حيات گياهي دارد.
از اين مرحله بالاتر يك وقت كسي رشد ميكند و حيات حيواني پيدا ميكند. زن و بچه پيدا ميكند و به فكر عاطفه است آنها را تغذيه ميكند و در محدوده همين حيات خانوادگي زندگي ميكند اين حيوان بالفعل است و انسان بالقوّه.
لذا انبيا آمدند به ما بگويند شما در اين حد نيستيد فقط به اين فكر نباشيد كه فقط زندگي و عائله تشكيل بدهيد بلكه براي اين خلق شديد كه به حيات انساني برسيد اينجا مرز بين حيوان و انسان و گياه مشخص ميشود.
ایشان در پاسخ به این سؤال که حالا انسان چيست؟ فرمودند:
انسان آن است كه همه اين امور را داراست و آنها را در تحت رهبري عقل و وحي سامان ميدهد كه نه بيراهه برود نه راه كسي را ببندد و انسان به عنوان يك فرشته، يك موجود دائمي است يك موجود نَمير است. مِلك نمير، دين و تقواست نه باغ و راغ.
براستی بسیاری از انسانهای حقیقت جو بدنبال راهکار دستیابی به این حیات هستند و معظم له در بخشی از کتاب دین شناسی خود، راهکار دستیابی به این حیات را بهره مندی صحیح از معارف قرآنی در کنار حفظ فطرت خویش برشمرده و مرقوم داشتند:
معارف قرآني در دلِ بسته نفوذ نمي كند، اما كساني كه فطرت خويش را حفظ كرده باشند، چه مانند «صُهَيْب» از روم آمده باشند يا مانند «سلمان» از ايران يا مانند «بلال» از حبشه يا همانند «عمّار و ابوذر»از سرزمين حجاز برخاسته باشند، همگي در بهرهمندي از اين كتاب الهي يكسانند؛ زيرا قرآن كريم اختصاصي به اقليم يا نژاد خاصي ندارد؛ بلكه شفاي دردهاي روحي، و عامل هدايت و رحمت براي همهٴ انسانهاست.
ایشان در کتاب حکمت عبادات خود با نقل داستانی عبرت آموز از زندگی جناب سلمان ، همراهی و معیت وی با قرآن و نتیجه شاگردی در محضر بزرگان دین در موقع عمل را خاطر نشان کرده و ابراز داشتند:
آتش سوزي يا سيلي در مدائن اتفاق افتاد. استاندار وقت كه جناب سلمان فارسي (سلام الله عليه) بود قرآن و شمشيري كه داشت برداشت و جان خود را نجات داد. اما ديگران تا آمدند خود را جمع كنند، آسيب ديدند. جناب سلمان فرمود: روز خطر انسان سبك بار اين گونه نجات پيدا مي كند . براي راهيابي به حكمت عالم چاره اي جز سبك بار كردن درون نيست؛ بياني از امير مؤمنان (عليه السلام) است كه : «تخفّفوا تلْحقوا» سبك بشويد تا ملحق شده و برسيد .
مفسر بزرگ قرآن کریم در اثر دیگری از تألیفات خود، دستیابی به این مرحله را برای تشتگان این راه میسر دانسته و اشتیاق بهشت را نسبت به چنین افرادی گوشزد نموده و مرقوم داشتند:
حضرت حسين بن علي(عليه السلام) به جايي رسيدند كه در شب عاشورا بهشت را به برخي از همراهان خود نشان دادند. آنها يا جزو «اصحاب الميمنه» بودند يا در شمار مقرّبان. در بين اينها كساني هستند كه بهشت مشتاق آنهاست. تنها سلمان نبود كه بهشت مشتاق اوست؛ بسياري از افراد هستند كه بهشت مشتاق آنهاست .
استاد برجسته حوزه علمیه در بخشی از فرمایشات خود در جلسه درس اخلاق، فضایل جناب سلمان در نگاه صادق آل محمّد(علیهم السلام)را چنین برشمرده و فرمودند:
به امام صادق(سلام الله عليه) عرض كردند چرا اين قدر نام سلمان فارسي را مي بريد فرمود: اولاً سلمان فارسي نيست بلکه از ماست و سرّش آن است كه سلمان(رضوان الله عليه) هرگز در برابر خواسته علي بن ابي طالب(سلام الله عليه)خواسته اي نداشت و تلاش و كوشش مي كرد كه با فقرا بسازد و كوشش او اين بود كه از علم و علماء فاصله نگيرد. با علم و دانش و فضايل علمي از يك سو و با نيازمندان از سو ی دیگربه سر مي برد و در برابر علي بن ابي طالب(سلام الله عليه)خاضع بود. اين سه فضيلت سلمان باعث مي شود كه من هميشه اسم او را مي برم.
---------------------------------------------------------------------
منابع:کتب دين شناسي، حكمت عبادات، شكوفايي عقل در پرتو نهضت حسینی،اثرات معظم له