27 12 2017 270169 شناسه:
image
آیت الله العظمی جوادی آملی در جلسه درس اخلاق:

اخلاق غیر از موعظه و سخنرانی است /انسان با هر كار خیری، موقعیت خودش را تثبیت می كند

پايگاه اطلاع‌ رسانی اسراء؛ جلسه درس اخلاق اين هفته با حضور جمعي از طلاب حوزوی و دانشگاهی و نخبگان علمي دانشگاه و علاقه مندان به معارف الهی در بنياد بين‌المللي علوم وحياني اسراء برگزار شد.

جلسه درس اخلاق این هفته با حضور جمعی از طلاب حوزوی و دانشگاهی و نخبگان علمی دانشگاه و علاقه مندان به معارف الهی در بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء برگزار شد.

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی اسراء؛ آیت الله العظمی جوادی آملی در ابتدای جلسه ضمن عرض تسلیت به مناسبت ایام وفات حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) در ادامه شرح نامه های نهج البلاغه حضرت امیر(ع) به شرح نامه هفتاد و سوم پرداخته و اظهار داشتند:

بعد از اینكه وجود مبارك حضرت امیر به خلافت ظاهری رسید، معاویه مكرر نامه می نوشت در خلال نامه ها درخواست سِمت می كرد حضرت در برابر هر نامه ای بالأخره مجبور می شد چند سطری بنویسد او را توجیه كند در این نامه هفتاد و سوم فرمود اگر ضرورتی در كار نبود من به نامه هایت جواب نمی دادم. این مقامی كه من به آن تكیه دادم به تو نمی رسد، تو شبیه كسی نیستی كه خواب می بیند بعد می بیند خبری نیست كسی كه خواب می بیند و بعد می بیند خبری نیست شبیه توست، چقدر این بیان و بنان بلند است مثل اینكه بگویند تو شبیه كبك نیستی كبك شبیه توست, تو شبیه عقرب نیستی عقرب شبیه توست؛ حضرت فرمود ما فرمانده كلّ سخن و فصاحتیم سخن در اختیار ماست، این سخن در اختیار ماست نه یعنی ما فصیح و بلیغیم خوب حرف می زنیم آن را همه می فهمند فرمود ما فرمانده كلّ سخنیم سخن در اختیار ماست 25 سال نباید حرف بزنیم و نمی زنیم.

ایشان ادامه دادند: حضرت فرمود: من مردّدم كه جواب نامه را بدهم یا ندهم من اگر جواب نامه ات را بدهم حرف هایت را گوش بدهم، رأی خودم را به وهن اسناد دادم و فراست خودم را تخطئه كردم، ولی مجبورم كه جواب نامه ات را بدهم و تمام نامه هایی كه تو می نویسی به دنبال یك طمعی هستی كه از من سِمت می خواهی، ولی وضع تو این است تو مثل آن انسان سنگین بار خوابیده ای كه به خواب سنگین رفته است و چیزهایی را در عالم رؤیا می بیند و همه اش دروغ است، بعد هم كه بیدار شد می بیند دستش خالی است، این رؤیا دروغ می گوید، یا متحیری كه اینجا ایستادی، تو یك مقامی می خواهی كه مال تو نیست، تو مثل كسی هستی كه اصلاً درباره سود و زیان خودت تشخیص نمی دهی، تو چیزهایی را می طلبی كه نمی دانی به سود توست یا به ضرر تو, نامه هایی می نویسی كه نمی دانی به سود توست یا به زیان توست، بعد این جمله ادبی را دارد كه تو مثل انسان سرگردان و متحیر نیستی, تو مثل انسان خوابیده نیستی بلكه انسان سرگردان, انسان متحیر, انسان خوابیده مثل توست، یعنی تو از هر متحیر, متحیرتری, تو از هر سرگردانی سرگردان تری، كه آنها را باید به تو تشبیه كرد. بعد می فرماید قسم به خدا! من باید بعضی از چیزها را نگه بدارم وحدت مسلمین را, نظام اسلامی را اینها را نگه بدارم, نگهبان اینها باشم, نگهدار اینها باشم آن انسجام ملی را حفظ كنم، اینها را باید حفظ كنم، اگر نبود تو می دیدی كه از من چه چیزی به تو می رسد.

ایشان اظهار داشتند: در قرآن كریم ما دوتا تثبیت داریم یك عدّه در راه حَسن, یك عده در راه قبیح, اگر كسی كار خیری در جامعه انجام داد این ﴿تثبیتاً من أنفسهم﴾ ، این تثبیت كه در اواخر سوره مباركه بقره است یعنی ثابت قدم بودن, نلرزیدن و مانند آن است, این كاری به مسئله فقه ندارد، این مسئله اخلاقی است بارها به عرضتان رسید اخلاق غیر از موعظه و سخنرانی است اخلاق علمی است؛ اخلاق طب است، آن موعظه, بهداشت است موعظه خیلی سواد نمی خواهد كار بد نكنید، اما اخلاق این است كه نفس را با تجرّد ثابت كند قوای نفس را ثابت كند چندین نیرو درون انسان است، ثابت كند تجرّد آنها برزخی است، چطور می شود كه وهم و خیال با عقل نظر درگیر می شوند و خروجی اش آن سیزده قسم مغالطات منطقی است، تا قوا را انسان نشناسد، مسئول اندیشه را نشناسند, مسئول انگیزه را نشناسد, درگیری قوا را نشناسد, نفس مسوّله چیست؟ نفس لوامه چیست؟ نفس اماره چیست؟ اینها نه با بنای عقلا حل می شود نه با فهم عرف, اینها فنّ دقیق رقیق علمی اخلاق است.

معظم له ادامه دادند: در قرآن كریم دارد كه كسانی كه ﴿ ینفقون اموالهم﴾ اینها جنات دارند درجات دارند بهشت به اینها می دهیم اما ﴿تثبیتا لانفسهم﴾ یعنی هر كار خیری انسان انجام می دهد موقعیت خودش را تثبیت می كند دیگر در حوادث نمی لغزد, دیگر مردّد نمی شود, دیگر با چهارتا تكریم یا توهین از جا در نمی رود. كار اخلاقی, خدمتی كه انسان به نظام و جامعه و انقلاب كرد و می كند این آبی است كه پای ریشه درخت خود می ریزد.

ایشان بیان داشتند: یك تثبیت دیگری در قرآن هست كه آن با طاء است فرمود اینها كه به جبهه نمی رفتند نظام اسلامی را, مؤمنین و امت اسلامی را كمك نمی كردند، اینها را شیطان تثبیط كرد، اینها را میخكوب در خانه ها نگه داشت، این تثبیط كه وجود مبارك حضرت امیر دارد یعنی شیطان تو را در جای خود میخكوب كرده كه اصلاً قیام نمی كنی!  اینها كه در دنیا بسته اند این طور نیست كه در جهنم آزاد باشند مستحضرید كه درباره جهنم دارد كه آنجا هم با دست و پای زنجیری می سوزند چون دست و پای خودشان را بستند.

آیت الله العظمی جوادی آملی در پایان اظهار داشتند: این كسی كه امروز دارد ظلم می كند، فردا گُر می گیرد، همین آقا می شود هیزم! حضرت هم فرمود تو آن قدر خودت را بستی كه اصلاً قدرت نداری حركت كنی یا توبه كنی «وَ اعْلَمْ أَنَّ الشَّیطَانَ قَدْ ثَبَّطَكَ عَنْ أَنْ تُرَاجِعَ أَحْسَنَ أُمُورِكَ» تو به حرف ما گوش نمی دهی, شیطان چشم و گوش تو را بسته, تو را میخكوب كرده و قدرت حركت نداری!

 


دیدگاه شما درباره این مطلب
افزودن نظرات