29 03 2017 276788 شناسه:
image
ویژه ولادت؛

اهتمام امام باقر علیه السلام در انسجام متینِ بین قرآن و عترت

پایگاه اطلاع رسانی بنیاد اسراء ـ سرویس دین و اندیشه؛ به مناسبت میلاد پنجمین اختر تابناک آسمان ولایت حضرت امام محمد باقر علیه السلام ، به بازخوانی بخشی از پیام حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی می پردازیم که معظم له در آن پیام عنصر محوری ولایت از منظر حضرت امام باقر علیه السلام را، عَرْضِ هویت خود...

پایگاه اطلاع رسانی بنیاد اسراء ـ سرویس دین و اندیشه؛ به مناسبت میلاد پنجمین اختر تابناک آسمان ولایت حضرت امام محمد باقر علیه السلام ، به بازخوانی بخشی از پیام حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی می پردازیم که معظم له در آن پیام عنصر محوری ولایت از منظر حضرت امام باقر علیه السلام را، عَرْضِ هویت خود بر قرآن حکیم بیان می دارند.

معظم له تنها محورِ تحقیق در جهاد اکبر و جهاد اصغر را ولایت اهل بیت عصمت علیهم السلام بر شمرده و اظهار می دارند: عنصر محوری ولایت از منظر حضرت امام باقر علیه السلام، عَرْضِ هویت خود بر قرآن حکیم است، زیرا آن محقّق علوم انبیا به جابربن یزید جُعفی چنین فرمود: واعلَم بأنّیک لاتکون لنا ولیاً... ولکن اِعْرضْ نفسیک علی کتاب الله فان کنتَ سالکاً سبیلَه زاهداً فی تزهیده راغباً فی تَرْغیبه خائفاً مِن تخویفه فأثبتُ و أبْشِر. (تحف العقول/284)، وصیت امام باقر علیه السلام به جابر جعفی از این بیان نورانی بر می آید که بهترین راه برای معرفت نفس که دقیق ترین معرفت پروردگار است، توزینِ هویتِ انسانی خویش بر میزان اکبر یعنی قرآن کریم است، چنانکه لازم ترین روش برای تشخیصِ صحّت و سُقمِ حدیث، عَرض آن بر قرآن مجید است تا مخالف آن طرد شود و غیر مخالف پذیرفته گردد. از این ضابطِ فاخر برمی آید که تنها محورِ تحقیق در جهاد اکبر که قلمرو آن فقه اکبر است و در جهاد اصغر که حوزه آن فقه اصغر است، ولایت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام است که با ثَقَل اکبر یعنی قرآن کریم سنجیده شود.

ایشان اظهار داشتند: آنچه از منظر حضرت امام باقر علیه السلام استنباط می شود این است که نباید بین دارالغرور و دارالقرار اشتباه کرد، زیرا دنیا راه است و آخرت، مقصد و شهودِ جمال و جلالِ خدا مقصود. کسی که فقط به راه دلبسته باشد حتماً هدف آفرینش را فراموش کرده است و چون معاد، همان عود به حضور مبدأ و رجوع به ساحت اوست، نسیان معاد، فراموشی مبدأ را به همراه دارد؛ شاید به همین جهت است که امام پنجم علیه السلام فرمود: «... لامَعْصِیت  کحُبِّ البقاء». همان آنچه از قرآن کریم برمی آید تأیید کلام نورانی پنجمین امام معصوم علیه السلام ماست: «یحسب أن ماله أخلده»؛ همزه/3 «ما أظن أن تبید هذه أبدا»؛ کهف/35 «لهم عذاب شدید بما نسوا یوم الحساب». ص/26

آیت الله العظمی جوادی آملی به اهتمام امام باقر علیه السلام در انسجام متینِ بین قرآن و عترت اشاره کرده و اظهار می دارند:  هماهنگی قرآن و عترت، همان پیوند ناگسستنی وجود علمی و عینی اسمای حسنای خداست. آنچه در عصر حضرت ختمی نبوّت صلی الله علیه و آله وسلم پدید آمد، نمونه کامل این ربط وثیق است، یعنی نه قرآن بدون ولایت معصومان علیهم السلام مصداق عینی «یهدی للتی هی أقوم» اسراء / 9 است و نه اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بدون قرآن، سببِ کمال دین و تمام نعمت و رضایتمندی خدا نسبت به اسلام خواهند بود. آنچه در قرآن با وجود علمی، محقّق است، در خاندان نبوّت و امامت با وجود عینی متحقّق است، چنانچه حضرت امام باقر علیه السلام به فقیه اهل بصره، قتاده فرزند دعامه فرمود: «…نما یعرف القرآن من خوطب به». (الکافی8/312؛بحارالانوار46/350) اهتمام آن حضرت علیه السلام به انسجام متینِ قرآن و عترت را می توان در رهنمود آن امام معصوم علیه السلام به تنها راه نجات جستجو کرد که چنین فرمود: «فلقنوا موتاکم عِند الموتِ شهادت  أن لا …له …لاّ الله و الولایت ». (الکافی 3/123؛ بحارالانوار 46/33)

با این بیان، سرّ اهتمام ویژت  حُمران بن أعین برای اثبات ولایتمداری خویش روشن می شود، زیرا وی به امام باقر علیه السلام که بهره های علمی از آن حضرت بُرد، عرض کرد من با خدا عهد کردم که از مدینه خارج نشوم تا شما به من خبر دهید که آیا از شیعیان شما هستم، آن حضرت فرمود: «نَعَم فی الدنیا و الآخرت ».(رحال الکشی/176؛بحارالانوار 46/33)

معظم له در ادامه به سیرۀ سیاسی امام باقر(ع) و به مبارزات آن حضرت در عصر خفقان اشاره کرده و بیان می دارند:  سیره سیاسی امام باقر علیه السلام شاگردان نستوهی را می پروراند که در عصر خَفَقان و فرصتِ دالانِ انتقالِ سلطنت از غاصب اموی به غاصب عباسی، پیام بلیغ آن حضرت را به صورت های گوناگون (صریح یا کنایه) اعلام دارند تا هم سُنّتِ حَسنه مبارزه با طغیان به نسیان سپرده نشود و هم هلاکت هالکان همانند سلامت سالکان، برابر بینه باشد: « لیهلک من هلک عن بینت  ویحیی من حی عن بینت ». انفال/42 برخی به عبدالملک بن مروان، معاصر حضرت امام باقر علیه السلام گفتند: حکومتی که در اختیار گرفتید، آیا به استناد نصّ خدا و پیامبر اوست؟ گفت نه! پرسید: آیا امّت بر حکومت شما اجماع کرده اند و به حاکم بودن شما راضی شدند؟ جواب داد نه! سؤال کرد: آیا از طرف تو بیعتی در گردن آنها بود و وفا نموده اند؟ پاسخ داد نه! استفسار کرد آیا اهل شورا تو را برگزیدند؟ اعتراف کرد نه! آن گاه گفت: جز این است که تو با قهر و زور وادارشان کردی که امر تو را پذیرا باشند و اموال بیت المال را به خودت اختصاص دادی؟ اقرار کرد آری! سپس گفت به چه سبب به لقب امیرالمؤمنین نامیده شدی در حالی که نه خداوند و نه به دستور او پیامبر و نه طبقِ رهنمود وی امّت اسلامی تو را امیر نکردند؟ عبدالملیک تهدید کرد و گفت: از مرز و بوم من خارج شو وگرنه تو را می کشم! آن شخص گفت: این ارعاب، پاسخ اهل عدل و انصاف نیست و آن گاه بیرون رفت. (بحارالانوار 46/335)

 

 


دیدگاه شما درباره این مطلب
افزودن نظرات